سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic
» زنان در عصر ظهور (۴)

استقلال زنان

چکیده :اسلام آمد و گفت همه آنچه که در زمین و آسمان است براي انسان اعم از زن و مرد آفريده شده، و هر دو مساوی و براي يكديگر آفريده شده‏ اند...


زهرا ربانی املشی:

زنان در عصر ظهور (۴)

اعراب پیش از اسلام همانند دیگر ملل، برای زن در زندگی، نه استقلالی قائل بودند و نه حرمت و شرافتی. او انسانی پست و ضعیف و محروم از تمامی حقوق بود. رفتار مردان با زنان، بر اساس غلبه قوی بر ضعیف بود و از او بهره‌کشی می‌کردند.

اسلام آمد و گفت همه آنچه که در زمین و آسمان است برای انسان اعم از زن و مرد آفریده شده، و هر دو مساوی و برای یکدیگر آفریده شده‏اند: «هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ». (بقره: ۱۸۷)

با ظهور اسلام، زن دارای جایگاه و منزلت خاصی شد و دلیل برتری هر انسانی را بر دیگری فقط به تقوای آنها دانست: ” یا ایها الناس انّا خلقناکم من ذکر و انثی… ان اکرمکم عندالله اتقیکم”(سوره حجرات، آیه۱۳).

زن را در همه احکام عبادی و حقوق اجتماعی با مرد شریک و مساوی دانست؛ و به او مانند مردان استقلال داد.

به این ترتیب زن از برکت اسلام، از چهارده قرن پیش، صاحب کرامت انسانی و استقلال شده است. به جای اینکه به ارث برسد خود نیز ارث می برد، حق انتخاب دارد، حق تحصیل دارد، می‌تواند فعالیت اجتماعی داشته باشد و شغلی مورد دلخواه انتخاب کند، در انتخاب همسر آزاد است، حق رأی دارد، حق مالکیت و استقلال مالی دارد و بالأخره انسانی است آزاد.

و این در حالی است که سابقه این حقوق در دنیای غرب از یک قرن تجاوز نمی‌کند که آنهم محصول یک تصادف تاریخی است و نه دستاورد یک تحول فکری. یعنی آزادی زنان در غرب، برخاسته از خواست و برنامه‌ریزی جهت اعطای حقوق زنان و عدالت اجتماعی نبود، بلکه برآمده از شرایط اجتماعی و سیاسی آن روزگار بود؛ بدین‌گونه که جنگ داخلی آمریکا و جنگ‌های بزرگ اروپا باعث شد که مردان روانه رزم و پیکار شوند و بخش‌های اداری و تولیدی از حضورشان خالی شود؛ لذا به ناچار زنان را جایگزین مردان کردند؛ از طرفی زنان برای تقویت کارایی خویش در مشاغل نوین، نیازمند آموزش‌ها و مهارت‌های لازم بودند لذا به تحصیلات دانشگاهی و فنّی و کارآزمودگی روی آوردند و صد البته اینجا بود که دریافتند از مردان چیزی کم ندارند. یعنی همان برابری زن و مردی که اسلام ۱۴ قرن گذشته از آن سخن گفته است.

ویل دورانت در باره حضور زنان در غرب چنین می‌گوید: “علت عمومى این تغییر، فراوانى و تعدد ماشین‌آلات است و آزادى زن از عوارض انقلاب صنعتى است . . .یعنی سرمایه داران و کارخانه داران انگلستان به خاطر منافع مادى این قدم را به نفع زن برداشتند. در واقع موضوع دفاع از حقوق زن در جهان غرب, زمانى اوج گرفت که کارخانه‌ها به کار ارزان و بى مشکل زنان احساس نیاز کردند. و براى حرکت اقتصادى و چرخش چرخ هاى صنایع, زنان نیروهایى کم هزینه شناخته شدند و مى‌بایست از درون خانه‌ها بیرون کشیده شوند.”

یعنی در واقع آنچه دنیاى غرب انجام داده نه به دلیل حرمت نهادن بر کرامت زن بود، بلکه به قول ویل دورانت، زن را از بندگى و جان کندن در خانه رهانیدند و گرفتار بندگى و جان کندن در مغازه و کارخانه کردند. یعنى اروپا غل و زنجیرى از دست و پاى زن باز کرد و غل و زنجیر دیگری که کمتر از اولى نبود به دست و پاى او بست.

اما انگیزه اسلام از اعطای استقلال و از جمله استقلال اقتصادى به زن، جز جنبه هاى انسانى و عدالت دوستى و تکریم او چیز دیگری نبوده است.

اسلام به زن استقلال اقتصادى داد، امّا خانه براندازى نکرد و اساس خانواده را متزلزل نکرد و زنان را علیه شوهران و دختران را علیه پدران و برادران به عصیان وادار نکرد.

اسلام زن را از بندگى و بردگى در خانه و مزرعه رهانید و با الزام مرد به تأمین بودجه اجتماع خانواده، هرنوع اجبار و الزامى را از دوش زن برداشت و مخارج خود و خانواده را بر او تحمیل نکرد.

در سال ۱۹۷۹ معاهده‌ای بین المللی با نام کنوانسیون جهانی منع تبعیض علیه زنان مورد پذیرش سازمان ملل متحد قرار گرفت که در آن از حقوق زنان مثل حق مشارکت سیاسی در زمینه‌‌های انتخابات و تصدّی مناصب سیاسی و اداری، حق مالکیت، حق صلاحیت زن برای عقد قراردادها و حق آموزش و کسب مهارت‌های لازم دفاع کرده است.

این کنوانسیون در واقع، نمایانگر دگرگونی وضع زن اروپایی در قرن ۱۹ به بعد است؛ درست است که در تاریخ اروپا مواردی هست که زنانی به مقامات بالای سیاسی رسیده اند؛ امّا آنها پیش از این زمان، از حقوق سیاسی مانند رأی دادن در انتخابات و تصدی مناصب سیاسی و اداری محروم بودند مثلاَ سابقه حق رأی زنان در انگلیس به سال۱۹۱۹، در آمریکا سال۱۹۲۰و در فرانسه۱۹۴۵ برمی‌گردد.

این در حالی است که اسلام از چهارده قرن پیش این حقوق را به زنان اعطا نموده است. برای مثال:

۱- بر مبنای آیه‌ی۱۲ سوره‌ی ممتحنه حق انتخاب و بیعت زنان، و حقوق سیاسی آنان در جوامع به رسمیت شناخته شده است.

“یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِذَا جَاءکَ الْمُؤْمِنَاتُ یُبَایِعْنَکَ…. اى پیامبر چون ز نان باایمان نزد تو آیند که با تو بیعت کنند….”

۲- اگر اروپا در قرن اخیر حق فعالیت اجتماعی وخارج از منزل را به زنان داده، در اسلام این حق از چهارده قرن پیش به زن داده شده است؛ برای مثال تجارت حضرت خدیجه، که درآمد تجاری ایشان در ترویج و بقای اسلام هم بسیار مؤثر بود. و یا زنان صحابی که در جنگ شرکت می‌کردند و به درمان زخمی‌ها می‌پرداختند.

۳- اسلام حق مالکیت و استقلال اقتصادی را برای زنان هم چون مردان، به رسمیت شناخت و او را گرامی داشت و با او رفتاری شرافتمندانه‏ و عزتمند در پیش گرفت و از حقوقی که برای مرد مقرر داشته زنان را هم برخوردار نمود.

زن در عین اینکه حق دارد طبق غرایز انسانی به تحصیل ثروت و حفظ و افزایش آن بپردازد آزاد است در ثروتش آن طور که مایل است در حد قانون دخل و تصرف نماید و شوهر حق ندارد در دارایی او مداخله نماید:

الف: طبق آموزه های قرآنی، زنان همانند مردان مالک دست‌رنج خودند: ‹‹للرّجال نصیب ممّا اکتسبوا و للنّساء نصیب ممّا اکتسبن…، مردان نصیبی از آن چه به دست می آورند دارند، و زنان نیز نصیبی، (و نباید حقوق هیچ یک پایمال گردد)››. ( نساء، ۳۲ و ۳۳). با آوردن دو جمله جدا و مستقل در آیه، جای تردیدی نیست که زن کاملا در اموالی که کسب کرده یا اموالی که به ارث به او رسیده است اختیار تام دارد و خداوند با بیان این آیه تاکید کرده که دستاورد و درآمد زن ملک خود اوست و شوهر یا مرد دیگری نمی‌تواند خود را مالک آن یا شریک درآن بداند و حق تسلط زنان در اموال خودشان محرز است.

شهید مطهرى درباره حق مالکیّت زن مى‌نویسد: “یکى از مسلّمات دین اسلام این است که مرد, حقّى به مال زن و کار زن ندارد. نه مى‌تواند به او فرمان دهد که براى من فلان کار را بکن, و نه اگر زن کارى کرد که به موجب آن کار, ثروتى به او تعلّق گرفت، مرد حق دارد که بدون رضاى زن در آن ثروت تصرف کند, و از این جهت زن و مرد وضع مساوى دارند.”

اسلام علاوه بر استقلال اقتصادی که برای زن قائل است، در هیچ شرایطی وی را موظف به تامین نیازمندی های خود و خانواده نمی‌داند، بلکه مرد را مسئول تامین نفقه و نیازمندی های زندگی مشترک قرار داده است. وبالاتر اینکه زن می تواند در مقابل کار منزل و حتی شیر دادن به فرزند مزد طلب کند: (فان ارضعن لکم فآتوهن اجورهن) (طلاق:۶) پس اگر زنان برای شما به فرزند شیر می‌دهند دستمزد آن‌ها را بدهید”.

ب: از موارد دیگر ظلم که از نظر اقتصادی بر زنان وارد می‌گشت محرومیت زن از ارث بود؛ امّا قرآن کریم برخلاف شیوه معمول به صراحت زن را نیز مانند مرد، وارث شناخت.

(للرّجال نصیب ممّا ترک الوالدان والاقربون وللنّساء نصیب ممّا ترک الوالدان والاقربون) نساء / ۷

“مردان را از مالى که پدر و مادر و یا خویشاوندان بعد از مردن خود باقى مى‌گذارند بهره اى است, و زنان را هم از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان از خود باقى مى‌گذارند بهره‌اى است.”

و این در حالی است که در اروپا از نخستین قانون استقلال مالی زن در مقابل شوهر (۱۸۸۲) که در انگلستان تصویب شد ، حدوداً ۱۲۵ سال می گذرد. و یا در قانون فرانسه تا سده ۱۸ دختران سهم مهمی از ارث خویشاوندان خود نداشتند ؛ زیرا اموال ارزشمند تنها بین فرزندان ذکور تقسیم می‌شد و فقط ترکه مادر را به نسبت مساوی با دختران تقسیم می‌کردند.

سازمان ملل در سال ۱۹۸۰ اعلام کرد که زنان ۶۷ درصد کار جهان را انجام می دهند، اما کمتر از یک درصد دارایی جهان از آن آنهاست. و نیز زنان نیمی از مواد غذایی جهان را تولید می کنند ولی به ندرت مالک زمین هستند.

۴- دانش‌اندوزی نیز بر زنان همچون مردان واجب بوده و آموزش آنان تکلیف جامعه اسلامی است: ” طلب العلم فریضه علی کلّ مسلم و مسلمه”.

۵- یک زن مسلمان آزاد است بدون دخالت پدر یا شوهر یا هر کس که می‎خواهد قراردادی را منعقد کند. در دین مبین اسلام به زن اجازه مالک شدن را داده و او می‎تواند وکیل دیگران هم باشد و نصیب و روزی خود را طلب کند و در کاری که انتخاب می‏کند استخدام شود و همانند مردان در ثروت‎ خود تصرف نماید.

بدین ترتیب ، اگر چنانچه در سنّت‌ها و فرهنگ‌هاى موجود و روابط زن و شوهر در جامعه کنونى اسلامى اشکالاتى وجود دارد و حقوق زنان تضییع می گردد, این کاستى‌ها ربطى به حقوق زن در قرآن ندارد, هر مسلمانى خود باید پاسخگوى رفتار و کردار خود می باشد, “کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهِینَه” ” هر کسى در گرو دستاورد خویش است “(سوره مدّثّر آیه ۳۸) و باید رعایت عدل و انصاف را در برابر مسوٌولیّتی که دین برعهده وى گذاشته است بنماید. اگر مسلمانان در انجام وظیفه دینى کوتاهى کردند یا باورها و سنّت هاى غلط خود را به نام دین به کار بستند ربطى به دین ندارد.

امیدوارم که کشورهای اسلامی با باز گشت به قرآن و عمل به آن بتوانند الگوی عملی دیگر کشورها قرار گیرند.

و این مهم نیز در زمان ظهور به وقوع خواهد پیوست. ان‌شاءالله.



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.