سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic

پیروزی خجسته گفتمان اعتدال

چکیده : "شهر و سپه را چو شوی نیکخواه/نیک تو خواهد همه شهر و سپاه"تلاش برای خیر عمومی همه شهروندان و خواستن اینکه همه مردم بدون تبعیض متنعم شوندو خود را درجه یک و دو یا خودی و غیر خودی ندانند، یک ضرورت است.دولت اعتدال در یافته است که تنها با یک نگاه متساوی به ملت می تواند خیر همه انها را برآورد و اقوام و اقشار را ذیل تکالیفی که در قبال انها دارد پشتیبانی کند.لذا حتی تجمع مردم را یا اعتراض آنها را دشمن پندارانه به خارجی ها وصل نمی کند بلکه بعنوان یک فرصت رفتار خود را با خوانشی مردم مدارانه به نقد می گذارد و از نخبگان و رسانه ها می خواهد به نقد او بپردازند. ...


محمدصالح نقره کار

پیروزی معنادار و خجسته گفتمان اعتدال پیامها و دلالتهایی از جنس سلبی و ایجابی داشت.

رویه ها و روندهای این چند سال،نه چنان بود که رنگ بوی اعتدال دهد؛اعتدال در بطن خود،جامع عقلانیت و اخلاق و عدالت و مدارا و مانع نابخردی ،جزم اندیشی و هنگامه طلبی و کوته نگری است.وقتی حکمت عملی بر میزان و تراز استوار می شود،کلیت جامعه منتفع شده و آنگاه که افراط و تفریط بر رفتار و گفتارها سایه می گستراند،معدل مردمان ناخرسند می شوند.به تعبیر سعدی

چون مخبط شود اعتدال مزاج نی عزیمت اثر دارد و نی علاج

و حال،مردم ما با یک انتخاب هدفمند،گفتمان اعتدال را برگزیدند و نشان دادند با چه مشیی الفت دارند و از چه روشی کلفت.انگاه که عرصه هماوردی همگنان رسید،با همه تنگناها و فشارها،متانت و امیدواری برخاسته از تبار اسلامی و ایرانی خود را به رخ کشیدندو گفتمان اعتدال را برکشیدند.

این پارادایم بطور مشخص دلالتهایی دارد که به شماری از ان اشاره می شود:

۱. بازگشت به قانون و حرکت کشور روی ریل خط مشی گذاری های مردمسالار و “شاخص ها “را به جای “شخص ها”،فصل الخطاب دانستن مهمترین رویکرد گفتمان اعتدال است.این گفتمان بین “حکومت به نام قانون” و “حکومت قانون” فرق می نهد و تلاش دارد تمشیت امور کشور را از طریق قانون و با طی مراحل دموکراتیک سامان دهد.جلوی خودسری ها را می گیرد و رفتار برابر با برابرها را مشق می کند.اجازه نمی دهد سلیقه ها و تمایلات بخشی از قدرت عرصه را بر قانون تنگ کند.

۲.استقرار عقلانیت و خردمداری در کارکردها و رویکردها،رهاوردی است که پس از طی این سالها،دلسوزان کشور بر سر ان اجماع دارند؛دوران ماجراجویی و ازمون و خطاگری سپری شده و بهره حداکثری از عقل جمعی و رجوع به متخصصین در هر حوزه بدیهی می نماید.اسراف و تبذیر مغزافزاران توسعه کشور با طرد آنها از صحنه،تاوانی است که از جیب ملت می رود.تصمیمات خلق الساعه و بدور از حزم اندیشی،در غیبت عقلانیت اتفاق می افتد که با این گفتمان میانه ندارد.

۳. شایسته سالاری بجای حزب سالاری و باندبازی با رویکرد استفاده حداکثری از سرمایه های اجتماعی و مدیریتی کشور که متاسفانه طی سالها خانه نشین و حذف شده بودند از بایسته های فراروی است. سلطان سنجر را در آن وقت که به دست غزان گرفتار شده بود پرسیدند:چه بود که ملکی بدین وسعت و آراستگی که تو را بود، چنین مختل شد؟گفت: کارهای بزرگ به مردم خرد فرمودم و در کارهای خرد به مردم بزرگ رجوع کردم؛ مردم خرد کارهای بزرگ را نیارستند کرد و مردم بزرگ از کارهای خرد عار داشتند و در پی نرفتند؛ هر دو کار تباه شد و نقصان به ملک رسید و کار ولایت و لشکری روی به فساد آورد!
۴.تحمل مخالف و احترام به حقوق ایشان مقتضای اعتدال است.تنها زمانی می توانیم با صلح و آرامش در کنار هم زندگی کنیم که بر نفس تمامت خواه خود غلبه کنیم. هرچند همیشه اختلاف نظر وجود خواهد داشت، اما می توان به یک درک متقابل رسید، می توان همدیگر را دوست داشت و پایه های آشتی را گذاشت.کشور ما سخت نیازمند هم افزایی سرمایه های انسانی است.این گفتمان می فهمد که وقتی گلوی کسی را بفشاری،دستت را گاز خواهد گرفت و در نتیجه نمی توانی به وحشیانه بودن واکنش طرفت استناد کنی؛لذا تلاش می کند از راه حل های منصفانه و قانونمند حمایت کند و راه تعامل را باز نگه دارد.

۵.قانون اساسی سالاری و تنظیم فلش ها به سمت آن، بدون تنازل و متناظر دیدن اصول در عین اصالت بخشی به مندرجات ناظر به حقوق ملت که در طوفانهای افراط و تفریط سر بی کلاهی داشته است در زمره بایسته هاست.گفتمان اعتدال به امانت قانون خیانت نمی کند و سخت در پی استیفای حقوق ملت است.

۶.برکشیدن اخلاق آب حیات گفتمان اعتدال است.قاعده طلایی اخلاق اینست که انچه برخود نمی پسندی بر دیگران نیز نپسند و این منطق بر منهج اعتدال شکوفا می شود و لذا کارگزار این مشی نمی تواند برای پیروزی دست به هر وسیله ای بزند و یا به فرض پیروزی با رقیب خود مقابله به مثل کند.اگر طرف مقابل خشونت و سرکوب کرد ،گفتمان اعتدال به بازتولید خشونت دست نمی یازد بلکه منش رواداری را ارج می نهدو راه حلهای دموکراتیک را در برابر مردم باز می نهد.

۷. پایبندی به مقتضای گفتگو و بستر سازی برای مخاطبه با رقیب را مغتنم می شمارد.درک اینکه کشور ما از فقدان سعه صدر برای تعامل رنج می برد و علیرغم انکه منادی گفتگوی تمدنها هستیم در داخل زمینه های گفتگو را فراهم نساخته ایم ما را مجاب خواهد ساخت که تمهیدات جدی تری برای امکان گفتگو فراهم سازیم.باور به تکثر و دست برداشتن از تحمیل های قیم مابانه و خود حق پنداری های موهوم، از دستاوردهای اعتدال است.با دنیا هم از در گفتگو و تعامل وارد می شود و فنون مذاکره دیلماتیک را دایر بر مدار منافع ملی بکار می بندد.

۸. اعتدال بدون اطاعت از مقتضای عدالت تحقق پذیر نیست.بقول نظامی:”عدل بشیری است خرد شاد کن / کارگری مملکت اباد کن”تلاش برای عدالت بمعنی اینکه استحقاق ها برای هر یک از افراد مدنظر قرار داده شود و انحصار و یکه سالاری و سوء استفاده از قدرت و فساد و تمامیت خواهی و…مجال پیدا نکند از ضرورتهای این گفتمان است.راه حل های این گفتمان باید عادلانه یا به اندازه کافی عادلانه باشد تا مردم متقاعد شوند از مسیر خود منحرف نمی شود.

۹. واقعیت اینست که “شهر و سپه را چو شوی نیکخواه/نیک تو خواهد همه شهر و سپاه”تلاش برای خیر عمومی همه شهروندان و خواستن اینکه همه مردم بدون تبعیض متنعم شوندو خود را درجه یک و دو یا خودی و غیر خودی ندانند، یک ضرورت است.دولت اعتدال در یافته است که تنها با یک نگاه متساوی به ملت می تواند خیر همه انها را برآورد و اقوام و اقشار را ذیل تکالیفی که در قبال انها دارد پشتیبانی کند.لذا حتی تجمع مردم را یا اعتراض آنها را دشمن پندارانه به خارجی ها وصل نمی کند بلکه بعنوان یک فرصت رفتار خود را با خوانشی مردم مدارانه به نقد می گذارد و از نخبگان و رسانه ها می خواهد به نقد او بپردازند.

۱۰.باور به حق تعیین سرنوشت و تمکین به ازادی های مشروع ملت جانمایه گفتمان موصوف است.نظامهای صنفی و نهادهای مدنی و حلقه های واسط مردمسالار را پاس داشتن نیازمند دولتی است که نقش خود را در حد یک پلیس با شمشیر قهریه فرو نمی کاهد ،بلکه می پذیرد که بعنوان امین مردم و نه قیم انها ،اقتداراتی دارد که باید در راستای منافع وقعی انها بهره برد و بدانها پاسخگو باشد.دولت اعتدال می داند که “هر که دست خویش مطلق دید دل بر خلق عالم کژ کند”لذا سعی دارد جانب ازادی را کماهو حقه نگه دارد.

۱۱. رحمت و مودت و همبستگی زمینه مساعد پرورش بذرهای توسعه است.ایران برای طی طریق توسعه و پیشرفت مسیر طولانی و صعبی را پیش رو دارد.باید به فرموده سعدی تمکین کنیم که:”مشو تا توانی ز رحمت بری /که رحمت برندت چو رحمت بری”…این گفتمان فرصت “تعاون بر برٌ”را برای مردم مهیا می کند.

۱۲.جامع محسنات اصلاح طلبی و اصول گرایی توامان است.درک دارد که کشور با یکدست سازی و فقدان رقابت خوب اداره نمی شود؛حکمرانی خوب بدور از تعصبات مسلکی بودن و عاشقانه و مسئولانه مدیریت کردن است.شفافیت و صداقت دارد و به گردش ازاد اطلاعات معتقد است.موانع مردمسالاری را می شناسد و با مردم بدون فریب و مجامله حساب پس می دهد.

تحقیقا در تناسب و تعادل است که شهروندان شادی و برخورداری می بینند و زورق شکسته بخت خود را بدیلی چون عزت و اعتبار شایسته نام ایرانی و تبار پاکش می یابند.انشاله در این مسیر همه ایران خرسند باشد که:

الیمین و الشمال مضله و طریق الوسطی هی الجاده



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.