سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic
  • صفحه اصلی
  • » یک زمان‌شاه و یک «زمان احمدی‌نژاد»...

یک زمان‌شاه و یک «زمان احمدی‌نژاد»

چکیده :بد دوره‌ای شده است. فکر می‌کنم که فقط کاریکاتوریست‌ها و طنز نویس‌ها و ما عکاس‌ها، در آینده دلمان برای احمدی‌نژاد تنگ بشود؛ با آن قیافه‌اش، انگشتان V‌اش و لبخند پرووکاتوراش؛ حتی موقعی که لنگه کفشی در قاهره‌ به‌سویش پرتاب شده بود.جمعه‌ آینده انتخابات است، ولی هیچ‌یک از نامزدها، خاطرجمع نیستند. همه منتظر ضدحمله و «قلیچ» پایانی محمود احمدی‌نژاد هستند. این‌طور به‌نظر می‌آید که در آینده، ما یک گذشته، یک حال، یک آینده، یک زمان‌شاه و یک «زمان احمدی‌نژاد» داشته باشیم....


کامران عدل

اندیشه و چون‌وچرای نوشته‌ای را داشتم که در پی می‌آید. از چی می‌خواستم بنویسم، آن را هم داشتم. همه‌چیز را داشتم، فقط یادم نبود که چرا در خرداد ۱۳۸۴، من در کرمان بودم؟ آنجا چه غلطی می‌کردم؟ ناگهان، یادم افتاد که چرا آن روز من در کرمان بودم. کلید را پیدا کردم.

من در آن زمان، رفته بودم فاساد شمالی پست کرمان را عکاسی کنم. چون فاسادهای شمالی در معماری ایران، فقط در خرداد و تیر آفتاب‌گیر می‌شوند. در همان‌موقع، ماموریتی هم به‌من داده شد که از باغ شاهزاده‌ ماهان، عکاسی کنم تا از آن برای چاپ تمبر مشترک ایران و اسپانیا استفاده شود که شد. غروب روزی که عازم تهران بودم، رفتم به ‌میدان گنج‌علی‌خان که شانزلیزه‌ کرمان است (البته کرمانی‌ها بر این باور هستند که شانزلیزه، بر گرفته از آن میدان است). اول بازار بودم. دور دوم انتخابات بود. همه‌ مردم، برعکس آن‌که می‌شد باور کرد، آن‌هم در کرمان، طرفدار احمدی‌نژاد بودند. پسرک جوانی که بساط سی‌دی و چیزهای ضدانقلاب و ضداسلام پهن کرده بود و می‌فروخت و به‌موهایش با کمک «ژل» فرم داده بود، شدیدا از احمدی‌نژاد طرفداری می‌کرد و می‌گفت که به ‌او رای داده است. به او گفتم: «آخه تو، با این تیپی که به‌خودت دادی و اسباب طرب ضدانقلاب و ضداسلام می‌فروشی، چه‌طوری به‌احمدی‌نژاد رای داده‌ای؟» گفت: «احمدی‌نژاد گفته است که با تیپ شما کاری ندارم». باری، احمدی‌نژاد چهار سال حکومت کرد و رسیدیم به‌انتخابات ‌۱۳۸۸و بساطی پهن شد که هنوز، همه از آن می‌گویند و واهمه دارند.
حالا، تازه حرف من از اینجا شروع می‌شود…

هرگز صحنه‌ رفتار نمایندگان مجلس شورای اسلامی را در رد جریان «فتنه» فراموش نخواهم کرد. این صحنه، از تمام کانال‌های تلویزیونی جهان پخش شد. در آن زمان، نمایندگان حامی احمدی‌نژاد بودند؛ او را ناجی خود می‌دانستند. آهسته‌آهسته، وقتی به‌میان‌دوره رسیدیم، صداهای قرم‌قرم به‌گوش رسید.

از وضع و افکار مردم نمی‌نویسم، چون آنان که این سطور را مرور می‌کنند، خودشان «مردم» هستند و همه‌چیز را خوب به‌ یاد دارند. از میان‌دوره، نمایندگان، کم‌کم، شروع به ‌مخالفت با احمدی‌نژاد کردند. دعوا همه‌جانبه شد. احمدی‌نژاد قهر کرد. وضع به‌جایی رسید که اگر کسی جرأت می‌کرد از رییس‌جمهوری حمایت کند، با او برخورد می‌کردند. احمدی‌نژاد طینتا «پرووکاتور» است. این را بدون رودربایستی نشان داده است. در مقابل مخالفانش، کوتاه نمی‌آمد، بلکه ضدحمله هم می‌کرد.

محمود طالقانی قبول دارد که من جامعه‌شناس خوبی هستم. در دوماه اخیر، جامعه را با عینکی دیگر نگاه کردم. می‌گویند: وضع خراب است. ولی من در این شهر، آن‌قدر «پورشه» و «ب‌ام‌و» می‌بینم که هرگز در هیچ شهری در دنیا ندیده‌ام. گویا فقط در چین و مسکو این همه لوکس‌فروشی هست که در تهران هست. خیابانی که سه‌راه دزاشیب را به ‌میدان یاسر متصل می‌کند را که خانه‌ اعلم وزیر دربار آنجا بود ورانداز کنید، دارند صدها و صدها واحد مسکونی‌میلیاردی در آن می‌سازند.

کوچه‌ مینا، جنب پمپ بنزین نیاوران را ورانداز کنید، دارند‌ هزاران واحد مسکونی‌میلیاردی در آن می‌سازند. منظورم چندین‌میلیاردی هست. این‌ها را که برای من و شما نمی‌سازند. برای همان «پابرهنه‌های» پورشه‌سوار می‌سازند. بروید فرودگاه امام؛ تمام پروازها به‌طرف اروپا و آمریکا و شرق جهان مملو از مسافرانی است که دلارهای ۴۰۰۰تومانی توی جیب‌های فراخشان دارند (یعنی، خیلی دارند) و همه‌ این‌ها، دارند لگد به ‌احمدی‌نژاد می‌زنند که پولشان را دولت از سر همین «مرده» به‌چنگ آورده‌اند.

بد دوره‌ای شده است. فکر می‌کنم که فقط کاریکاتوریست‌ها و طنز نویس‌ها و ما عکاس‌ها، در آینده دلمان برای احمدی‌نژاد تنگ بشود؛ با آن قیافه‌اش، انگشتان V‌اش و لبخند پرووکاتوراش؛ حتی موقعی که لنگه کفشی در قاهره‌ به‌سویش پرتاب شده بود.

جمعه‌ آینده انتخابات است، ولی هیچ‌یک از نامزدها، خاطرجمع نیستند. همه منتظر ضدحمله و «قلیچ» پایانی محمود احمدی‌نژاد هستند. این‌طور به‌نظر می‌آید که در آینده، ما یک گذشته، یک حال، یک آینده، یک زمان‌شاه و یک «زمان احمدی‌نژاد» داشته باشیم.

منبع: بهار



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.