بلای احمدی نژاد و نقش اصولگرایان

چکیده :جالب است که این نظامی دیروز و سیاستمدار مدعی امروز درعین‌حال بیشتر طرفدار روش‌های غربی است تا روسی. دیگری درحالی‌که بردن نام موسوی تا دیروز برای مطبوعات و شخصیت‌ها در حکم جرم بود، به‌راحتی فریاد می‌زند که: «حامیان موسوی پشت‌سر هاشمی هستند» و سومی هم با متهم‌کردن هاشمی به این‌که دولت اصلاحات خروجی دولت سازندگی هاشمی است پیش‌بینی می‌کند: «در صورت متحدشدن اصولگرایان، هاشمی شانس پیروزی ندارد.» معنای دیگر این حرف این است که او بخت اصولگرایان را مانند سال 84 در اردوگاه این‌بار متشتت اصولگرایان جست‌وجو می‌کند و در غیر این صورت هاشمی را برنده انتخابات می‌داند. ...

جاوید قربان‌اوغلی

حضور هاشمی رفسنجانی در انتخابات پیش رو همانطور که پیش بینی می شد ” آب در خوابگه مورچگان” انداخته و آرایش اردوگاه اصولگرایان را در هم ریخته است. رصد تحرکات جبهه اصولگرایان ، کاندیداها ، روزنامه ها متعدد و سایتهای مجازی گوناگون آنان که با پولهای رانتی به آوردگاه انتخابات هجوم آورده اند را می توان در دو مقوله ذیل احصاء کرد:

صدور فرمان تخریب همه جانبه هاشمی رفسنجانی از اتاق فکر اردوگاه متزلزل اصولگرایان که ۸ سال بر کشور حکومت کردند.

رقابت فشرده کاندیداهای اصولگرا برای گرفتن برگه “گزینه نهایی” در مقابل هاشمی رفسنجانی در مبارزات انتخاباتی با رویکرد برائت از باصطلاح فتنه گران و جریان انحرافی و حمله بی محابا به هاشمی.

کاندیداهای مطرح جبهه اصولگرایان که طی ۸ سال گذشته در حمایت همه جانبه از احمدی نژاد سنگ تمام گذاشته بودند با هیچ توجیهی نمی توانند سهم خود را در بلایی که احمدی نژاد تحت عنوان اصولگرایی بر سر کشور آورده است انکار نمایند. این آقایان امروز در قبای کاندیدای ریاست جمهوری در هجمه ای که من آن را “رقابت در رذالت” می خوانم حمله همه جانبه ای را علیه یکی از استوانه انقلاب آغاز کرده اند. روز بعد از ثبت نام هاشمی در یادداشتی در همین روزنامه نوشتم: ” به سهولت می توان پیش بینی کرد که از همان لحظه اعلام حضور هاشمی، لشکر عظیم هتاکان که پرده دری وبردن عرض و ناموس استوانه های کشور و انقلاب را برای نیل به اهداف سیاسی خود نه مباح که عین واجب شرعی برای خود می دانند ، دست بکار شده و به طراحی و نوشتن سناریو ها برای تکرار واقعه ۸۴ خواهند افتاد”.

اگر ذاکره آقایان دچار نسیان شده و یا سودای قدرت آنان را به ورطه بی اخلاقی کشانده است باید بدانند:

اولا: هاشمی همان کسی است که امام در وصف او گفت: “بدخواهان بدانند هاشمی زنده است چون نهضت زنده است” و

ثانیا: امروز حتی کودکان دبستانی هم می دانند که مسبب اصلی وضعیت کنونی کشور و کوچک شدن سفره آنان فقط احمدی نژاد نیست و حامیان او که ۸ سال بر طبل میان تهی او کوبیدند و او را تا عرش اعلی بالا بردند در این وضعیت سهیم هستند.

یکی از کاندیداهای نگون بخت که طی ۸ سال گذشته سرمایه های ملت را در یک نهاد مردمی خرج هزینه های تهیه طرحهای کلان برای ریاست جمهوری خود کرده و بقول خودش با متجاوز ۲۵۰ کارشناس اقتصادی طی ۶ سال جلسه گذاشته و با آمدن یک رقیب جدی از جبهه خودی عملا خود را حذف شده می بیند، سیل تهمت و ناروا را بطور همزمان به هاشمی ، دولت اصلاحات و جریان انحرافی (بزعم آقایان) آغاز کرده است. طرفه آنکه او که در کسوت میلیتاریستی، دیکتاتوری ، انحصار طلبی و فرقه گرایی را بر سازمان تحت امر خود حاکم کرده ، حمایت اصلاح طلبان معتقد به توسعه سیاسی ،از هاشمی را میلیتاریستی و خلاف قواعد دمکراسی و روشهای روسی خوانده و می گوید:

” این به میلیتاریسم بیشتر شبیه است تا به دموکراسی؛ این موضوع به اردوگاه روسیه بیشتر شبیه است تا اردوگاه غربی”. جالب است که این نظامی دیروز و سیاستمدار مدعی امروز بیشتر طرفدار روشهای غربی است تا روسی.

دیگری در حالیکه بردن نام موسوی تا دیروز برای مطبوعات و شخصیتها در حکم جرم بود به راحتی فریاد می زند که:” حامیان موسوی پشت سر هاشمی هستند” و سومی هم با متهم کردن هاشمی به اینکه دولت اصلاحات خروجی دولت سازندگی هاشمی است پیش بینی می کند :” در صورت متحد شدن اصولگرایان هاشمی شانس پیروزی ندارد”. معنای دیگر این حرف این است که او بخت اصولگرایان را مانند سال ۸۴ در اردوگاه این بار متشتت اصولگرایان جستجو می کند و در غیر اینصورت هاشمی را برنده انتخابات می داند. روشن است که ورود هاشمی به انتخابات همه معادلات انتخابات و طراحی های طرف مقابل را درهم ریخته است. اینکه همه برای قبولی در آزمون گزینش جبهه اصولگرایان یکصدا به هاشمی حمله کنند قبل از هر چیز اعتراف تلخ آنان به عظمت و بزرگی کسی است که هیچک از آنان را یارای رقابت در مقابلش نیست.

در کنار تخریب ، استراتژی “قهر کردن و کنار کشیدن” هاشمی از محورهای تبلیغاتی اردوگاه حریف برای ایجاد شک و تردید در دلهای مستضعفانی است که فریب شعارهای”پول نفت بر سر سفره” شان را خوردند و امروز می بینند که حاصل آن شعار آوردن “بوی نفت ” بر سر سفره محرومان و “پول نفت” در جیب نوکیسه هایی است که پرونده ۳۰۰۰ میلیاردی یکی از آنهاست.

امروز مردم امیدوارند انتخاب هاشمی، نقطه پایانی بر سیاست انهدامی ۸ سال گذشته و بازگشت امید در دل جوانانی که با مدارک دانشگاهی به دنبال شغل شرافتمندانه ای می گردند تا بتوانند با آن آینده روشنی رای خود رقم زنند.آنان امید دارند که این دولتمرد کهنه کار که سنگرهای بزرگ دفاع مقدس و سازندگی ویرانه های ناشی از آن را در کارنامه درخشان خود دارد و این بار برای نجات کشور به میدان آمده ، بتواند آرزوهای آنان را محقق سازد.

گمانه زنی در مورد اینکه آرایش نهایی اصولگرایان در مقابل هاشمی چگونه خواهد بود و آنان چه کس یا کسانی را در مقابل هاشمی قرار خواهند داد را باید به هفته آینده که شورای نگهبان تکلیف کاندیداهای نهایی را تعیین خواهد کرد ، واگذار کرد. از شواهد امر چنین بر می آید که تایید یا رد صلاحیت مشایی در تعیین آرایش نهایی اصولگرایان در مقابل هاشمی مهمترین رویدادی است که باید منتظر آن بود.

روز گذشته یکی از سرداران دفاع مقدس که هنوز آلوده قدرت و مال نشده و با تقدیم دو شهید از خانواده خود ، بر صداقت خود در انقلاب مهر تایید زده سوکمندانه این جمله از فریاد امام به شاه را در دلنوشته خود خطاب به یکی از سرداران مجلس نشین آورده بود:

“اگر راست می گویید برای بیکاران کار پیدا کنید.این جوانان بعد از ۲۰ سال تحصیل کار می خواهند.فردا که فارغ التحصیل شدند سرگردان هستند.اگر معاشش فراهم نشود نمی تواند دین خود را حفظ کند.شما خیال می کنید آن دزدی که شب ها با آن مخاطرات بالا می رود یا زنی که عفت خود را می فروشد تقصیر دارد؟وضع معیشت بد است که این همه جنایات و مفاسد که شب و روز در روزنامه ها می خوانید وجود دارد”. صحیفه امام، جلد ۱ ص ۶۷

اگر مشابهتی در وضعی که امام در وصف آن دوران به شاه گفت با امروز کشورمان وجود دارد حاصل کار کیست؟ تصور می کنم امروز بر هر کوی و برزنی که بروید بلادرنگ پاسخ خود را دریافت خواهید کرد. باندی که در ۸ سال گذشته در حمایت از احمدی نژاد کشور را بدینجا کشاند و امروز مدعی و منتقد آن است.

منبع: روزنامه بهار