اعتماد عمومی؛ بزرگترین سرمایه اجتماعی
چکیده :جناحهای سیاسی در طول سالهای پس از انقلاب از عناوین مختلفی بهره بردهاند. تبار اصلاحطلبان فعلی به جناح چپ باز میگردد واصولگرایان به جناح راست. وقتی درانتخابات مجلس سوم، حضرت امام(ره) بحث «تقابل فقر و غنا» و «اسلامآمریکایی» و «اسلام نابمحمدی» را مطرح ساختند، جناح چپ بود که از آن بهره برد و جناح راست را طرفدار اغنیا و اسلام آمریکایی معرفی کرد و به این وسیله، نتیجه انتخابات مجلس سوم را به نفع خود رقم زد؛ به طوریکه فهرست 30 نفره مجمع روحانیون مبارز -که به تازگی از جامعه روحانیت مبارز جدا شده بود- در تهران به طور کامل به مجلس راه یافت و اکثریت کرسیهای آن دوره به این گفتمان اختصاص یافت. ...
علی شکوری راد
جناحهای سیاسی در طول سالهای پس از انقلاب از عناوین مختلفی بهره بردهاند. اما هرگز این عناوین جامع و مانع نبوده اند و به دلیل فقدان تجربه حزبی مستمر، جابجایی افراد در زیر مجموعه دو جناح اصلی رقیب، در مقاطع مختلف وجود داشته است. تبار اصلاحطلبان فعلی به جناح چپ در زمان امام (ره) و دولت مهندس موسوی باز میگردد و اصولگرایان به جناح راست. وقتی درانتخابات مجلس سوم، حضرت امام(ره) بحث «جنگ فقر و غنا» و تقابل «اسلامآمریکایی» و «اسلام ناب محمدی (ص)» را مطرح کرد، جناح چپ بود که از آن بهره برد و جناح راست را طرفدار اغنیا و اسلام آمریکایی معرفی نمود و به این وسیله، نتیجه انتخابات مجلس سوم را به نفع خود رقم زد؛ به طوریکه فهرست ۳۰ نفره مجمع روحانیون مبارز -که به تازگی از جامعه روحانیت مبارز جدا شده بود- در تهران به طور کامل به مجلس راه یافت و اکثریت کرسیهای آن دوره به این گفتمان اختصاص یافت.
حضرت امام در سال ۶۸ چشم از جهان فرو بست و آیت الله خامنه ای از سوی خبرگان به عنوان رهبر برگزیده شد. از آن پس جناح چپ که در مجلس سوم سابقه حمایت از مهندس موسوی در برابر ۹۹ نفری که با وجود خواست امام(ره) به آن رای نداده بودند در کارنامه داشت، از عنوان نیروهای خط امام بهره گرفت. سپس شورای هماهنگی نیروهای خط امام تاسیس شد و هدایت این مجموعه را در کنار مجمع روحانیون مبارز عهدهدار شد. در انتخابات ریاستجمهوری سال ۷۶، این جناح در کنار حزب تازه تاسیس کارگزاران سازندگی که از حامیان آیتالله هاشمیرفسنجانی تشکیل شده بود از سید محمد خاتمی حمایت کرد و با حضور بینظیر مردم، حماسه سیاسی دوم خرداد رقم خورد. در رقابتیترین انتخابات ریاستجمهوری پس از دور اول تا آن زمان، سیمیلیون نفر شرکت کردند و خاتمی با ۲۰میلیون رای راهی پاستور شد. تقریبا تا یک سال پس از این تاریخ هر دو جناح کشور مسحور آن حماسه سیاسی بوده و از «پیام دوم خرداد» سخن میگفتند. مردمی که سال ها به حاشیه رفته بودند با حضور خود در پای صندوق های رای آن حماسه را رقم زدند. گفتمان خاتمی و مطالبات حماسهسازان دوم خرداد، کم کم عنوان اصلاحطلبی را بر سر زبانها انداخت.
آنها خواستار آن بودند که در نوع نگاه ساختار رسمی به مردم و نحوه تعامل با آنها اصلاحاتی صورت گیرد یعنی قانون مبنای عمل همه باشد و کرامت انسانها پاس داشته شود. تا پیش از این زمان، دم زدن از قانون اساسی، ضدیت با ولایت فقیه تلقی میشد. مردم میخواستند براساس قانون اساسی به عنوان میثاق ملی، تدبیر و عمل شود. از این تاریخ به بعد عنوان «جناح چپ» به فراموشی سپرده شد و جبهه اصلاحات شکل گرفت.
جناح راست اگرچه تلاش کرد در برههای از عنوان پیروان ولایت استفاده کند اما عنوان راست از روی آنها برداشته نشد تا اینکه در انتخابات سوم تیر ۸۴، با ظهور محمود احمدینژاد و گفتمان اصولگرایی، خود را به این عنوان متصف نمود و جناح راست توانست از زیر بار این عنوان خارج شود. حال آنان این عنوان را برای خود حفظ نموده و رییس دولت و اطرافیانش را به انحراف از اصولگرایی متهم میکنند.
به نظر میرسد اکنون احمدینژاد هم اصراری به استفاده از این عنوان ندارد چرا که احساس می کند بدنامی تاریخی جناح راست این عنوان را ملکوک کرده است.
امروز در آستانه انتخابات ریاستجمهوری یازدهم صحنه کشور از سه جریان اصلاحطلبان، اصولگرایان و حامیان دولت تشکیل شده است. جبهه پایداری نیز با رهبری معنوی و تشکیلاتی مصباح یزدی، خود را در حد واسط دو جناح اخیر قرار داده و امیدوار است در سر بزنگاه رقابت با اصلاحطلبان، آن دو جناح را به زیر مجموعه خود منتقل کند. در چنین شرایطی حضور و عدم حضور اصلاح طلبان در عرصه انتخابات و در صورت حضور چگونگی آن، به اصلی ترین عامل شکل گیری یا عدم شکل گیری یک حماسه سیاسی دیگر تبدیل شده و چشم ها به سوی آنها دوخته شده است.
اصلاحطلبان که تاکنون انسجام در خور توجهی را از خود بروز داده و پتانسیل بزرگی را برای حمایت از نامزد واحد در خود ذخیره کردهاند اکنون اصلیترین متغیر و عامل تعیینکننده در سرنوشت انتخابات هستند. سرمایه اعتماد عمومی مردم به درستکاری و کارآمدی آنان که مبتنی بر تجربه ۸ سال دوره موقت اصلاحات و ۸ سال حاکمیت قهقرایی اصولگرایان است، بزرگترین سرمایه اجتماعی انباشته در کشور محسوب میشود. این سرمایه اجتماعی بسیار تعیینکننده است و اگر به صورت یکپارچه مصروف هر کاندیدایی شود، بدون تردید او را بر کرسی ریاستجمهوری خواهد نشاند. به نظر میرسد آرایش سیاسی کشور در انتظار یک تصمیم است؛ تصمیمی که میتواند انسجام اصلاحطلبان را به غایت رسانده و پیروزی آنها را به ارمغان آورد.
اصلاح طلبان در سراسر کشور نباید منتظر اعلام این تصمیم باشند و باید از هم اکنون در استان ها، شهرها و روستاها سازماندهی ستادها را به صورت خودجوش آغاز نمایند. این ستادها پس از تشکیل به راحتی با یکدیگر ارتباط برقرار خواهند کرد. این وجه امتیاز اصلاح طلبان است که می توانند ستادهای انتخابات خود را در سراسر کشور از پایین به بالا و ظرف مدت کوتاهی سازماندهی و فعال کنند.
منبع: روزنامه شرق
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085