سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic
  • صفحه اصلی
  • » ۳۰ پرسش تا انتخابات ۹۲/ پرسش دوازدهم: آیا مشارکت حداکثری، از مهندسی انتخابات پیشگی...

۳۰ پرسش تا انتخابات ۹۲/ پرسش دوازدهم: آیا مشارکت حداکثری، از مهندسی انتخابات پیشگیری می‌کند؟

چکیده :مردم ایران در جست و جوی کرامت و حقوق شهروندی خویش با هیچ‌کس عقد اخوت نبسته اند و تنها با کسانی همراهی خواهد کرد که مطالبات به‌حق مردم را فریاد کند. آنها درانتخابات 88 به اخلاق در سیاست رأی داده‌اند و هنوز از رأی خود برائت نجسته‌اند. آنان می‌دانند که پایمردی بر سر اهدافی که خون‌ها به پای آن ریخته شده و بسیاری نیز به خاطر آنها در حبس و حصر نگهداری می‌شوند، مبنای این سیاست اخلاقی است. ...


کلمه: دانشگاهیان همراه جنبش سبز از اواخر دی ماه ۹۱ اعلام کردند که قصد دارند حاکمیت و شرایط سیاسی فعلی را در خصوص انتخابات ریاست جمهوری آینده با ۳۰ پرسش مورد سوال قرار دهند. این دانشگاهیان سبز که پیش از این با صدور بیانیه ای در حمایت از صدای تظلم خواهی فرزندان موسوی و کروبی فعالیت خود را آغاز کرده بودند، ابتدا در ‌مقدمه ی پرسش های خود و سپس با انتشار اولین، دومین، سومین، چهارمین، پنجمین، ششمین، هفتمین، هشتمین، نهمین، دهمین و یازدهمین پرسش در کلمه، دیدگاه خود را در تحلیل شرایط سیاسی کشور در آستانه انتخابات ۹۲ ارائه کردند.

به گزارش کلمه، دانشگاهیان همراه جنبش سبز در پرسش اول خود این سوال را طرح کرده بودند که «آیا شرایط به پیش از سال ۸۸ بازگشته یا بازگشت پذیر است؟» آنها به ارزیابی جوانب مختلف تحولات اجتماعی و سیاسی بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم پرداخته و تحلیلی از وضعیت خطیر حاکمیت در دو حوزه سیاست داخلی و سیاست خارجی ارائه داده بودند.

آنها با در نظر گرفتن آن مقدمه، در دومین پرسش به بررسی این موضوع پرداخته بودند که با توجه به آن واقعیت ها، چگونه حضوری در انتخابات ریاست جمهوری آتی می تواند مفید واقع شود؟ و سپس در سومین پرسش، به بررسی این نکته پرداختند که آیا مجموعه ی نظام تحمل گسترش امکان فعالیت منتقدان و به طور مشخص اصلاح طلبان را دارد یا خیر، و آیا امکانی برای فعالیت انتخاباتی اصلاح طلبان وجود دارد یا خیر.

دانشگاهیان سبز سپس در پرسش چهارم به بررسی شرایط رسانه ای لازم برای برگزاری انتخابات آزاد پرداختند و این پرسش را مطرح ساختند که آیا فضای مطبوعاتی و رسانه ای بازتر شده است؟ در پرسش پنجم، آنها این سوال را طرح کردند که آیا فضای رسانه ای موجود، متناسب با شرایط لازم برای برگزاری یک انتخابات آزاد است؟

آنها در ششمین پرسش خود به نقش مخرب صداوسیما در شیوع دروغ در جامعه پرداختند و در هفتمین پرسش به نقش مخرب شورای نگهبان در اخلال در آزادی انتخابات از طریق اعمال نظارت استصوابی پرداختند.

در هشتمین پرسش دانشگاهیان سبز به کارنامه شورای نگهبان در انتخابات ۸۸ و نقش اعضای این نهاد در تقلب انتخاباتی اشاره شد و در نهمین پرسش، آنها به بررسی نسبت ادعای انتخابات آزاد با ادامه حصر غیر قانونی موسوی و کروبی پرداختند.

آنها در دهمین پرسش به مرزبندی جنبش سبز با براندازان خشونت طلب اشاره کردند و در یازدهمین پرسش به بررسی امکان های سیاست ورزی سبزها پرداختند و آن را در سیاست ورزی قدرت محور خلاصه نکرده و به انتخابات محدود ندانستند، بلکه همانطور که در بیانیه نوروزی شورای هماهنگی راه سبز امید نیز اشاره شده، از ظرفیت های نوآوری جامعه در قالب سیاست وری جامعه محور سخن به میان آوردند.

اکنون در دوازدهمین پرسش که تفصیل آن را در زیر می خوانید، دانشگاهیان همراه جنبش سبز به انتقاد از برخی تحلیل های مطرح درباره مزایای مشارکت در انتخابات آینده ریاست جمهوری پرداخته و با اشاره به تجربه ۸۸ به ابراز نظر خود درباره این پرسش پرداخته اند که:‌ آیا مشارکت حداکثری، از مهندسی انتخابات پیشگیری می کند؟

۳۰ پرسش تا انتخابات ۹۲
پرسش دوازدهم: آیا مشارکت حداکثری، از مهندسی انتخابات پیشگیری می کند؟

این روزها شاهد غلبه ی کم سابقه ی ادبیات احساسی در میان کسانی که تصور می کنند حضور به هر بهایی در انتخابات لازم است و حضور در عرصه ی سیاسی را منحصر در حضور در انتخابات می بینند هستیم؛ پدیده ای که متأسفانه با ادعای دعوت به واقع گرایی که از سوی همین طیف تبلیغ می شود، در تضادی آشکار است. از جمله، در مقابل این پرسش که چگونه می توان به اطمینان نسبی دست یافت که برگزارکنندگان انتختابات ۹۲ دست به مهندسی آن نمی زنند، یکی از دلایلی که مطرح می شود این است که حضور پرشور طرفداران جریان اصلاح طلبی، چنان موجی بر خواهد انگیخت که امکان مهندسی آراء را از دست اقتدارگرایان سلب می کند و آنها را مجبور می کند علی رغم میل خود، به نتایج واقعی شمارش آراء تن در دهند! این گونه استدلال ها صدالبته با آرزوهای همه ی ما برای آینده ای روشن، سازگار و شوق برانگیز است؛ گرایشی که بروز و ظهور آن به عنوان یک عکس العمل طبیعی در فضای نومیدی و یأسی که افق آینده را برای بیشتر ایرانیان تیره و تار ساخته، قابل درک است. اما این پرسش باقی می ماند که چگونه چنین اتفاقی محتمل الوقوع است؟ با خواندن انبوه ادبیات تولید شده، در می یابیم که هیچ کدام از تحلیل های ارائه شده، نشان نمی دهند که «چگونه» می توان با حضور حداکثری، مانع مهندسی انتخابات شد.

​هیچ یک از ما هنوز از یاد نبرده که در هفته های منتهی به انتخابات ۸۸، بزرگ ترین و بی سابقه ترین امواج اجتماعی متشکل از فعالان اصلاح طلب، منتقدان اصول گرا و قشر عظیم کسانی که تا آن روز نسبت به مشارکت در هر گونه انتخاباتی بی تفاوت و بلکه مخالف بودند، سراسر کشور را در بر گرفت. به یاد داریم صف های طولانی رأی دهندگان را که به اعتراف همگان، پس از سال های نخست پس از پیروزی انقلاب، بی نظیر بود. به یاد داریم میلیون ها رأی دهنده ای را که پس از سی سال به پای صندوق های رأی آمده بودند. به یاد داریم خیل جوانانی که پیش از آن از ناکامی جنبش اصلاحات سرخورده و نومید شده و از حضور فعالانه در عرصه ی انتخابات دوره ی پیش کناره گرفته بودند و این بار به امید ایفای نقشی تأثیرگذار در تعیین سرنوشت کشورشان در کوی و برزن به فعالیت می پرداختند. به یاد داریم تلاش منسجم و واقع بینانه ی ستادهای موسوی و کروبی در تشکیل کمیته ی صیانت از آراء و تمهیدات مختلفی که برای پیشگیری از انجام تخلفات و تقلبات سازماندهی شده ی برگزارکنندگان انتخابات صورت دادند. آیا هیچ یک از این ها باعث جلوگیری از مهندسی انتخابات شد که حالا انتظار داشته باشیم در انتخابات ۹۲، امواج اجتماعی از تکرار آن مانع شود؟ آیا پیش چشم ما، «انتخابات» یک جانبه و غیر مردمی مجلس اخیر به عنوان انتخاباتی پرشور و با شرکت بی سابقه ی ۶۵ درصد آراء (رقمی که در تاریخ انتخابات های مجلس بی سابقه بود) معرفی نشد؟

​مقایسه ی حال و هوای فروردین ۸۸ با فروردین ۹۲، باید پرده را از جلوی چشمان کسانی بردارد که انتظار دارند با ورود افراد مختلف، تنور انتخابات پیش رو گرم شود. چگونه می توان از شهروندانی که نتیجه ی رأی شان در حبس خانگی و زندان است، انتظار داشت که صرف امید بستن به «حماسه» هایی که قرار است توسط رسانه ی دولتی خلق شود، انگیزه ی حضور در انتخابات پیدا کنند؟ بسیاری از ایرانیان به حق می پرسند که سرنوشت برگزیده ی آنان در انتخابات مگر چه شده است که دوباره با چشم اندازی ناروشن این بار مجال به استیفای حق رأی آنان داده شود؟ از نظر بسیاری، پرونده ی انتخابات سال ۸۸ هنوز بسته نشده و باز شدن پرونده ای جدید در صورتی امکان پذیر است که برای برگزاری انتخابات سالم، منصفانه و آزاد تلاش شود. آیا باید به صرف اعلان واژه ی «انتخابات آزاد» به عنوان «رمز عملیات دشمن» توسط اقتدارگرایان، از این خواسته ی مشروع و قانونی دست شست؟ هشدارهای چهره های اصول گرا و نیز جناحی که امروز به عنوان«جریان انحرافی» معرفی می شود (همان ها که نظر رهبری به آنها از همه نزدیک تر بود و ظاهرا تا اطلاع ثانوی خواهد بود) درباره ی خطر مهندسی آراء را چگونه باید تفسیر کرد؟ آیا به اندازه ی دبیرکل جبهه پیروان امام و رهبری درک نمی کنیم که بدون آزادی دو کاندیدای انتخاباتی سال ۸۸ و زندانیان سیاسی پس از انتخابات، اعتماد مردم در صندوق نادست یافتنی قفل شده است؟

​رویدادهای سال‌های اخیر نشان داده است که مردم ایران در جست و جوی کرامت و حقوق شهروندی خویش با هیچ‌کس عقد اخوت نبسته اند و تنها با کسانی همراهی خواهد کرد که مطالبات به‌حق مردم را فریاد کند. آنها درانتخابات ۸۸ به اخلاق در سیاست رأی داده‌اند و هنوز از رأی خود برائت نجسته‌اند. آنان می‌دانند که پایمردی بر سر اهدافی که خون‌ها به پای آن ریخته شده و بسیاری نیز به خاطر آنها در حبس و حصر نگهداری می‌شوند، مبنای این سیاست اخلاقی است. تأکید بر ضرورت «بازگشت به مردم» در بیانیه‌های میر محصور جنبش نه فقط حاکمان، که همه فعالان سیاسی را مخاطب قرار می‌دهد و یادآور آن است که تنها در صورتی می‌توان به همراهی مردم چشم دوخت که نشان دهیم بر پیمانی که با آنها بسته‌ایم پایدار خواهیم ماند. درخواست مشارکت از مردمی که هنوز پاسخ سوال «رای من کجاست؟» را دریافت نکرده‌اند، مورد اقبال آنان قرار نخواهد گرفت. اما آیا دلیلی دارد که تصور کنیم حتی با فرض مشارکت گسترده، حاکمانی که بدون پاسخ به این سؤال، دوباره با اقبال گسترده مردمی روبه‌رو شوند، در شیوه‌های متقلبانه خویش راسخ‌تر نخواهند شد؟ روی آوردن به این بازی باخت-باخت جز تحکیم مشروعیت متقلبان و ایجاد سرخوردگی در جامعه را به دنبال نخواهد داشت. باید بر مفاد پیشنهادی بیانیه ی شماره ی ۱۷ موسوی و کروبی پای فشرد و از فرصت انتخابات، برای تحقق آن تلاش کرد. اقتدارگرایان باید به درک این نکته نایل شوند که تنها راه برگزاری یک انتخابات «باشکوه» و خلق یک «حماسه ی سیاسی»، بازگشت به مردم است؛ بازگشتی که قطعا جنبش سبز نیز از آن استقبال و برای تحقق آن، دست یاری دراز می کند.



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

۸ پاسخ به “۳۰ پرسش تا انتخابات ۹۲/ پرسش دوازدهم: آیا مشارکت حداکثری، از مهندسی انتخابات پیشگیری می‌کند؟”

  1. sabz e sabz گفت:

    از متن ” به یاد داریم خیل جوانانی که پیش از آن از ناکامی جنبش اصلاحات سرخورده و نومید شده ”
    کی‌ گفته سال ۸۸ مردم از اصلاحات ناامید شده بودند ؟ مگر میر حسین هم با شال سبز خاتمی نیامد ؟مگر قرار بود میر غیر از اصلاحات کار دیگری کند ؟

  2. sabz e sabz گفت:

    کدام آمار گفته که میلیون‌ها نفر بعد از ۳۰ سال دوباره در سال ۸۸ در انتخابات شرکت کرده‌اند ؟ بیشترین درصد مشارکت که نزدیک به ۸۰ در صد بود مربوط به سال ۷۶ است

  3. ناشناس گفت:

    این سناریوی “نجات ایران” هم شده است دست آویزی برای خودش. ترسم این است که این بار هم سید محمد خاتمی را با این حرف ها بخواهند وادار به شرکت در انتخابات کنند. حال انکه هیچ دلیلی برای شرکت در انتخابات وجود ندارد و اگر قرار است ایران “نجات” پیدا کند راهش از پیش (بیانیه ی شماره ی ۱۷) باز بوده. قضیه روشن است و کسی که باید رویه اش را تغییر دهد هم مشخص است. نیازی به شعبده بازی ها و دل بستن به توهمات نیست. بهتر است آبروی اصلاح طلبان هم بیش از این به بازی گرفته نشود. به قول معروف “سری که درد نمی کند را دستمال نباید بست”

  4. ملیحه گفت:

    انتشار اینگونه نوشته های احساسی و بی منطق در سایت کلمه مایه تاسف است

  5. یار دبستانی گفت:

    استادانی که این نوشته رو می نویسند و حتما از دانش آموز ساده ای مثل من سواد و تجربه بیشتری دارند، مثل اینکه به این نکته توجه نمی کنند که انتخابات حق مردم است و باید برای رسید به این حق تلاش کرد، تلاش کنشگرانه و از انفعال خارج شد.
    شرکت در انتخابات علاوه بر نگرانی هایی که مطرح شده مزیت ها و برکات بسیاری هم داره.
    به نظر میاد اکثر افرادی که در سال ۸۸ هزینه دادند موافق حضور آگاهانه و کنشگرانه هستند، نمونه اش زندانیان سیاسی.
    حرف آخر اینکه حق -از جمله انتخابات آزاد- دادنی نیست گرفتنی است و باید “آگاهانه” براش تلاش کرد

  6. عبدالرضا گفت:

    در متن فوق انچه نباید کرد گفته شده ولی سوال این است غیر از انتظار برای سر عقل امدن مسئولین واصلاح داوطلبانه انها چه کاری را توصیه میکنید .به عنوان یک جایان موثر اجتماعی منه یک گروه دور از مردم ..گزینه های ممکن برای ایجاد تغییر چیست ؟ایا به دنبال یک انقلاب جدید و بر اندازی حاکمیت فعلی هستید .اگر هستید با کمک نیروهای خارجی ویا تشکیل گروهای سیاسی و صنفی فعال وبه دست گرفتن حاکمیت در یک پروسه ای که حتما کوتاه مدت نیست .وتا ان زمان چه میکنید غیر از مصاحبه واستفاده از شبکه های اجتماعی که همه می دانیم برد معینی دارد .به تصور من تغییر رژیم فعلی حتی در صورت امکان هزینه های فوق العاده دارد شاید اصلاح رژیم سابق هم هزینه های به مراتب کمتری برای مردم داشت .این خطا را نباید تکرار کرد .اما در مورد تقلب در انتخابات به نظر می رسد بیشتر تقلب بعد از انتخابات مورد نظر با شد چون تقلب قبل از انتخابات که بیشترین اعتراض سال ۸۸ را ایجاد کرده بود در همه کشور های توسعه نیافته انجام می شود و تنها راه برخورد ان به نظر کار توضیح و روشنگری گروهای ومطبوعات است و تاثیر معینی هم دارد .اما با توجه به دوگننگی های گروه های اجرایی حاکمیت حضور گسترده مردم در انتخابات هزینه مهندسی کردن وتقلب بعد از انتخابات را در افکار عمومی داخلی وبین المللی را باعث می شود وبا نیاز به مشروعیت حکومت در فضای امروزی فرصت مناسبی است.بنده تصور می کنم اگر پس از انتخابات ۸۸ هم مهندس موسوی به رای شورای نگهبان تمکین می کرد شرایط برای تشکیل اپوزوسیون داخلی که به نظر من تا وقتی که امکان کوچکترین فعالیت علنی را دارد باید از ان استفاده کند بهتر بود حتی اگر ۲۰درصد هوداران اعلام شده انتخابات ۸۸ که وزارت کشور اعتراف کرده بود باز نیروی بزرگ موثر اجتماعی وجود می داشت..نداشتن کاندیدا برای کسانی از مردم غیر سیاسی که به شرکت در انتخابات عقیده دارند خلا کامل است .در اخر به عرض می رساند اگر تصور می کنید که همه چیز کاملا مهندسی شده وشرکت در انتخابات هیچ تاثیر مثبت ندارد با همان منطق می شود نتیجه گرفت که هیچ تاثیر منفی هم ندارد.

  7. یار دبستانی گفت:

    ین نگرانی ها بجاست و مطمئنا الان نگرانی های خاتمی هم هست
    اما باید توجه کنید که حاکمیت اقتدار گرا تجربه و توانایی فوق العاده ای در عوام فریبی دارد. خالی کردن صحنه برای اقتدارگرایان همان چیزی است که آنها می خواهند، انتخابات فرمایشی و بدون چالش با ترفندهای پوپولیستی
    اما مشارکت آگاهانه و با صلابت برای آگاهی بخشی و طرح حقوق ملت راهکاری معقول است که اقتدارگرایان از آن بیم دارند
    همه تصدیق دارند که کشور در موقعیتی خطرناک تر از سال ۸۸ قرار دارد. با احساس وظیفه باید برای نجات میهن تلاش کرد

  8. zahraa2012 گفت:

    اتفاقا بر خلاف بسیاری از نقدهای کاربران سوالات این عزیزان سوالات بی پاسخ بسیاری از طرفداران جنبش سبز است .سوالات این عزیزان منطقی و دلسوزانه است .یکی از کاربران می گوید فراموش کردن خوب است .فراموش کردن ان همه جنایت خوب است؟فراموش کردن نابودی خانواده های بیشماری که در این سالها هزینه دادند کار خوب است .البته که مردم ایران فراموش کارند و خیلی زود همه چیز را فراموش می کنند الان هم از بی تفاوتی و بی عملی شان در برخورد با مسایل کشور واضح است.اما سوال اینکه چه باید کرد؟باید خواسته همه دموکراسی خواهان استفاده از فرصت انتخابات برای رسیدن به خواسته هایمان باشد .برگزاری دادگاهی عادلانه برای همه شهدای سبز و دادخواهی از خانواده هایشان.اعاده حیثیت از خانواده زندانیان سیاسی و رهبران و عذر خواهی از مردم.و برگزاری انتخابات با شرکت همه گروهها و عقاید.افکار عمومی و تلاش مردم تنها ما را به اهدافمان می رساند .قطعا شهدا و زندانیانمان هم راضی اند .هر خواسته ای جز این خواسته ها خیانت به خون شهدا و اسیب دیدگان این سالهاست .ما مدیون این خونهاییم .قطعا آزادی ایران خون بهای شهدای ماست…