سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic

دولت؛ عامل تفرقه و جدایی مردم

چکیده :در حال حاضر تبلیغات دو سه ساله اخیر بخش مهمی از دولت ـ‌ طبعا نه همه آن ـ که به چندین هوا و هوس صورت گرفته، بیش از همه، نوعی تضاد را میان نسل های مختلف جامعه با علائق و تعلق خاطرهای متنوع ایجاد کرده و جامعه ایران را به لحاظ فرهنگی دچار تشتت کرده است. سرگرم کردن مردم به تضاد فرهنگ اسلامی و ایرانی یکی از مهم ترین وجوه این اختلاف است که یاران هر طرف را به مقابله با دیگری تحریک کرده و نوعی انشقاق فرهنگی را که که از دوره رضاشاه و محمدرضا به این سوی به آن دامن زده شده، توسعه می دهد. تا پیش از این تبلیغات، این وجه ماجرا، به مقدار زیادی آرام و خفته بود، اما اکنون در این سروصداها و هیاهوها که اهداف سیاسی هم پشت سر آن است، سخت به آن دامن زده شده است....


رسول جعفریان

به نظر می رسد اختلافات سیاسی در جامعه طی سالهای اخیر سبب گسترش تضادهای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی شده و بیم آن می رود که این تضادها روز بروز بیشتر شده و به صورت مانعی مهم برای وحدت ملی ما ایرانیان درآید.

ایران کشوری بزرگ با فرهنگی پردامنه و متنوع است، کشوری که از هر عصری از اعصار دیرین خود، برگی از افکار و اندیشه‌ها و ارزشها دارد که در تعامل و تبادل با درون و بیرون برایش به ارمغان آمده است. این میراث که سرمایه عظیمی برای ملت بزرگ ایران است، ضمن آن که افتخاری بزرگ است، نوع تضاد و تعارض را هم در درون خود دارد. حقیقت آن است که این تنوع همزمان می تواند عاملی برای فرهیختگی و خلاقیت باشد و در عین حال می تواند عاملی برای ایجاد منازعه و مقابله گردد.

اکنون باید دید چه عواملی و با چه نگاهی عوض آن که این مسیر را در ایجاد نوعی هماهنگی و اتحاد تعریف کنند، از آن به عنوان ایجاد افتراق و نفاق میان مردم استفاده می کنند.

مردمی که روی این میراث نشسته اند، هر کدام دلبستگی های خاص خود در نگاه به گذشته را دارند، و بر اساس این دلبستگی و تعلق خاطر، از میان میراث گذشته، سوغاتی را برگزیده و دل به آن خوش کرده اند. شما می توانید این مردم را که در سایه این میراث متنوع زندگی می کنند، ضمن هدایتشان با تأکید بر وجوه مشترک از یک سو، و حق مداری و واقع گرایی از سوی دیگر، آنان را نه سمت تضارب و تعارض، بلکه به سمت خلاقیت هدایت کرده و عوض احیای برخی از لایه ها و تأکید بر ایجاد مقابله آنها با لایه های دیگر فرهنگی، آنان را متوجه آینده و ساختن آن کنید، نه آن که هر لحظه گذشته های متنوع را به یاد آورید و آنان را که هر کدام به بخشی از گذشته دلبسته هستند، مقابل یکدیگر قرار دهید.

در حال حاضر تبلیغات دو سه ساله اخیر بخش مهمی از دولت ـ‌ طبعا نه همه آن ـ که به چندین هوا و هوس صورت گرفته، بیش از همه، نوعی تضاد را میان نسل های مختلف جامعه با علائق و تعلق خاطرهای متنوع ایجاد کرده و جامعه ایران را به لحاظ فرهنگی دچار تشتت کرده است. سرگرم کردن مردم به تضاد فرهنگ اسلامی و ایرانی یکی از مهم ترین وجوه این اختلاف است که یاران هر طرف را به مقابله با دیگری تحریک کرده و نوعی انشقاق فرهنگی را که که از دوره رضاشاه و محمدرضا به این سوی به آن دامن زده شده، توسعه می دهد. تا پیش از این تبلیغات، این وجه ماجرا، به مقدار زیادی آرام و خفته بود، اما اکنون در این سروصداها و هیاهوها که اهداف سیاسی هم پشت سر آن است، سخت به آن دامن زده شده است.

بیدار کردن نوعی حس نژادی خفته و کور در ایران که بخش مهمی از آن معلول سیاستهای فرهنگی جریانهای انحرافی از میانه عصر قاجار تا پایان دوره پهلوی بود، آن هم توسط این دولت، و قرار دادن یا گرفتن آن ولو ناخواسته برابر فرهنگ جاری دینی، یکی از مهم ترین وجوه ایجاد تعارض و تضاد در درون جامعه ایرانی است که آمادگی آن را هم دارد و ملتهبانه آن را دنبال می کند.

اما از نظر اقتصادی نیز ضمن آن که در یک مقطع بیست و چند ساله در ایران، طبقه متوسط مهم ترین و گسترده ترین طبقه بود، سیاست های اقتصادی دولت از یک طرف و تبلیغات و هیاهوی آن به بهانه دفاع از طبقات پایین از طرف دیگر، سبب شده است تا هم در ساختار اقتصاد کشور و هم در عرصه تبلیغاتی که به حوزه اقتصاد مربوط می شود، به نوعی اختلاف میان طبقات مختلف دامن زده شود.

تقسیم جامعه به غنی و فقیر و ایجاد تمایز و تعارض میان آنها و سر دادن یکسره شعار عدالت بدون ایجاد تغییر اساسی، نوعی دشمنی را میان طبقات اجتماعی جامعه ایجاد کرده و یادآور رفتارهایی است که کمونیستها برای چندین دهه در دنیا و کمونیستهای ایرانی و متأثرین از آنها در کشور ما دامن زدند. چه کسی می تواند ـ حداقل در ظاهر امر ـ در این نکته تردید کند که در دو سال گذشته پولدارها و سرمایه دارها و غالب بازاریان به دلیل داشتن املاک و مستغلات و اجناسشان در انبارها پولدارتر شدند و عده زیادی از مردم از جمله قشر عظیم حقوق بگیر و حرف دون پایه فقیرتر شدند. با این حال، آنچه در تبلیغات عمومی دولت در زمینه عدالت و توجه به فقرا بوده، ضمن آن که کمترین توجه به تولید می شده، مرتب بر ایجاد فاصله طبقاتی و ایجاد دشمنی میان این دو قشر تاکید می شده است.

در حوزه فرهنگ ما نیاز به اتحاد و انسجام فکری داریم و نباید برای تقویت جریان مورد علاقه خود، به تقویت عناصر اختلاف در جامعه دامن بزنیم. ما نیازمند علم و دانش و واقع گرایی و حقیقت جویی هستیم و نباید به جای آن دست به دامن جهل و نادانی زده و از احساسات مردم در هر بخش سوء استفاده کنیم.

در حوزه اقتصاد نیز ما عوض دامن زدن به اختلاف طبقاتی، و بعد هم پخش کردن پول میان فقرا عوض رسیدگی به بهداشت و درمان و امر تولید، به کار رونق اقتصادی بپردازیم و از نخبگان خود برای تقویت این امر استفاده کرده از تحریک گروه های مختلف اجتماعی علیه یکدیگر و ایجاد نگاه های دشمنانه میان آنان برهیزیم.

روشن است که اگر انتقادی می کنیم، اولا در سطح عقل خودمان است و بر اساس وظیفه ای است که احساس می کنیم و ثانیا نوشتن این مطالب به معنای نادیده گرفتن زحمات بسیاری از مسؤولان انجام خدمات اجتماعی و اقتصادی و جز آن نیست که در این سالها انجام شده است. با این حال خواهش نویسنده این است که اگر در هر بندی از این مطالب به خطا رفته است، عزیزانی که فرصت خواندن این متن را یافته اند، او را آگاه سازند.



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

یک پاسخ به “دولت؛ عامل تفرقه و جدایی مردم”

  1. ناظر گفت:

    حاکمیت امروز کشور، نسبت به کلمات ایران و ایرانی دشمنی می ورزد ، خودآگاه و ناخودآگاه . اگر از کلمه ایران هم به ضرورتی استفاده شود ، لاجرم با پسوند “اسلامی” همراه است . چرا که این دو کلمه مبنای برخورداری از خقوق شهروندی است . هر فردی که تابعیت این کشور را دارد ، یعنی ایرانی است باید از کلیه حقوق قانونی برخوردار باشد . سوء استفاده سیاسیون از این کلمات نباید مانع از این شود که ما ایرانیان در هر فرصتی بر ایرانی بودن خود تاکید بورزیم و حقوق شهروندی خود را مطالبه کنیم . برخلاف تصور نویسنده ، افتخار ما به ایرانی بودن خود هیچگاه با نژادپرستی همراه نبوده است و امروز که ملت ایران از کمتزین حق شهروندی هم برخوردار نیست ، تاکید بر ایران و ایرانی بودنمان در مقابل حکومت که ما را “موالی” می پندارد ، اهمیتی تام و تمام دارد وبهترین عامل همبستگی است . پاینده باد ایران .