حسین موسویان: ایران در «پرونده هستهای» به دنبال معامله است؛ نه مقابله
چکیده :با این وجود، کسانی که از واقعیات گفتگوهای هستهای مطلعاند به خوبی میدانند که ایران علنا و به طور خصوصی در مذاکرات با پنج به علاوهی یک آمادگی خود را برای پذیرش خواستههای طرف مقابل اعلام کرده بود. در مقابل ایران میخواست که حق قانونیش برای غنیسازی اورانیوم در چارچوب ان.پی.تی به رسمیت شناخته شده و تحریمها علیه آن لغو شوند. اما متاسفانه قدرتهای غربی حاضر در پنج به علاوهی یک از چنین توافقی حمایت...
پنج کارشناس ارشد تسلیحات کشتار جمعی، در گزارشی به اوباما پیشنهاد کردهاند تا برای جلوگیری از رسیدن ایران به “توانایی ساخت سلاح هستهای، تحریمهای حداکثری را علیه این کشور اعمال کند.
به گزارش فرارو به نقل از گاردین، حسین موسویان دیپلمات و مذاکرهکنندهٔ ارشد هستهای سابق کشورمان در خصوص مذاکرات اخیر آژانس و ایران نوشته است: آنها از اوباما خواستهاند تا تحریم بینالمللی همهجانبهای در مورد سرمایهگذاری و تجارت با ایران اعمال کند و اظهار داشتهاند که “هر نوع خروجی از هر نوع مذاکرهای با ایران مستلزم اعمال این تحریمها و همزمان پررنگ کردن تهدیدات نظامی علیه ایران است.”
با وجود اینکه این گزارش از سوی موسسهی “استراتژی ایالات متحده در مقابل گسترش سلاحهای کشتار جمعی در خاورمیانه” و منطقا باید در پی عدم گسترش این نوع سلاحها باشد، اما نویسندگان این گزارش تنها خواستار اقدامات تنبیهی علیه ایران شدهاند و صحبتی از اسراییل به میان نیاوردهاند.
علیرغم ادعاهای این گزارش علیه ایران، این کشور در زمینهی برنامهی هستهایش بسیار تعامل کرده است: پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای را تصویب کرده است و در سالهای اخیر به بازرسان آژانس بینالمللی هستهای به میزان چهارهزار نفر-روز اجازهی بازرسی داده است. برپایهی ارزیابیهای آژانسهای اطلاعاتی ایالات متحده در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۱۱، ایران برنامهی فعالی برای تولید سلاح هستهای نداشته است.
هیچ شواهد محکمی وجود ندارد که ایران در سال ۲۰۰۳ سعی در ساخت بمب کرده باشد و طبق اخبار متعدد سیاست کانونهای قدرت در ایران، ساخت بمب اتم نیست. در مقابل، اسراییل ان.پی.تی را امضا نکرده است، و درحالی صدها سلاح هستهای در اختیار دارد، تا به حال هرگز به بازرسان آژانس اجازهی بازرسی از تاسیسات خود را نداده است؛ و از همین روست که نباید از عدم ایجاد “منطقهی عاری از سلاحهای هستهای در خاورمیانه”، که چهل سال پیش از سوی ایران پیشنهاد شده بود، متعجب شویم.
با این وجود در گزارش فوق آمده است که ایالات متحده “تنها در صورتی باید دست به کاهش تحریمها علیه ایران بزند که این کشور عقبنشینیهای معنادار انجام داده و به قطعنامههای متعدد شورای امنیت، شورای حکام آژانس هستهای و قوانین ایالات متحده تن در دهد.”
برای آنکه بتوانیم یک راهبرد واقعگرایانه را در پیش بگیریم، ابتدا باید وضعیت حال حاضر مذاکرات میان ایران، ۱+۵ و آژانس بینالمللی انرژی هستهای را مورد ارزیابی قرار دهیم. آخرین دور مذاکرات میان آژانس و ایران به توافقی منجر نشد. آژانس و ۱+۵ چند خواستهی عمده را دنبال میکنند.
عمدهی این خواستهها عبارتند از: پذیرش پروتکل الحاقی از سوی ایران، دست بازرسان آژانس بازتر میکند؛ همکاری ایران در مسائل مربوط به جنبههای نظامی احتمالی فعالیتهای هستهای این کشور؛ محدود کردن غنی سازی به پنج درصد و صادر کردن اورانیوم غنیشدهای که در داخل مصرف نشده است.
درخواست برای محدود کردن میزان غنی سازی و صدور اورانیوم غنیشدهی مازاد، حتی فراتر از پروتکل الحاقی است. این در حالیست که بیش از هفتاد کشور همچنان پروتکل را امضا نکردهاند، برخی اعضای خاص آژانس اورانیوم را تا ۹۶ درصد غنی میکنند، و بسیاری از این کشورها چندین تن اورانیوم غنیشدهی مازادشان را انبار کردهاند.
در ضمن، آژانس از ایران خواسته است تا اجازهی بازرسیهایی فراتر از آنچه که در پروتکلها الحاقی آمده را صادر کند، تا “جنبههای نظامی احتمالی” برنامهی هستهایش را مورد ارزیابی قرار دهد. ایران نمیتواند چنین درخواستهایی را در مقابل هیچ چیز قبول کند و از سویی آژانس در جایگاهی نیست که بتواند مشوقی به ایران ارایه دهد. از این روست بازدید آژانس از تهران پیش از گفتگوهای ایران و پنج به علاوهی یک، یک اشتباه محسوب میشود.
با این وجود، کسانی که از واقعیات گفتگوهای هستهای مطلعاند به خوبی میدانند که ایران علنا و به طور خصوصی در مذاکرات با پنج به علاوهی یک آمادگی خود را برای پذیرش خواستههای طرف مقابل اعلام کرده بود. در مقابل ایران میخواست که حق قانونیش برای غنیسازی اورانیوم در چارچوب ان.پی.تی به رسمیت شناخته شده و تحریمها علیه آن لغو شوند. اما متاسفانه قدرتهای غربی حاضر در پنج به علاوهی یک از چنین توافقی حمایت نکردند.
هنر مذاکره در این است که توافقی را شامل یک جدول زمانبندی و طرحی گام به گام که در هر گام آن طرفین مشوقهای مناسبی را پیش پای طرف مقابل بگذارند، پدید آورد. اوباما باید مدبرانه در مذاکرات پیش رو در جهت چنین توافق عادلانهای پیش برود و حرفهای جنگطلبانی را که برای خاموش کردن صدای طرفداران دیپلماسی تلاش میکنند را نادیده بگیرد.
حامیان افزایش تحریمها، منزوی کردن ایران و سایر اقدامات تنبیهی به دنبال آنند که جنگ را به گزینهی ناگزیر تبدیل کنند. اما باید دانست که جنگی با ایران صدچندان مخوفتر از جنگی خواهد بود که آمریکا در عراق به راه انداخت. از این رو به جای گام برداشتن در مسیر جنگ باید به دیپلماسی مجال عمل داد و ارادهی سیاسی را برای به موفقیت رسیدن آن به کار انداخت.
ساده اندیش نباشیم که کار را به جنگ بکشانیم باور کنید اگر جنگ شروع شود یکهفته امریکا پیروز است و کمتر کسی دیگر مثل قبل گول این سران ایران را میخورد. مردم دچار مشکل شده اند ولی رفاه را در دیگران میبینند لذا دیگر وارد صحنه نمیشوند.
شما از امام حسن و امام حسین بالاتر نیستید که مردم انها را رها کردند چون وقتی شایع شد که امام حسن در قبال صلح با توافق معاویه پول زیادی از بیت المال برداشته و سالانه دو برادر از معاویه مبالغی دریافت میکنند (به تاریخ طبری و سایر کتب مرجع مراجعه فرمایید)لذا وقتی قیام امام حسین پیش امد انوقت عمر سعدها و بقیه مردم که میدیدند همه پول گرفته اند دیگر به کسی اعتقاد نداشتند. و احساس میکردند فریب خورده اند و گرنه حاضر به کشتن پسر پیامبر خویش نمیشدند. الان مردم به این سران اعتقاد ندارند و احساس فریب میکنند.
قبلا مردم میجنگیدند حالا باید کسانی بجنگند که تا خرخره مال مملکت را بالا کشیده اند و با لاف و لوف میخواهند مردم را تحریک کنند. پس از اشغال با اجرای ۴ تا برنامه تلویزیونی که توسط اندیشمندان مذهبی که لاییک شده اند و با استدلال بحث خواهند کرد زیراب دین را میزنند. الناس علی دین ملوکهم