پیامبر(ص) هیچ شخصی را مجبور به پذیرش اسلام نکرد
چکیده :در مدینه فاضله ای که پیامبر(ص) آن را ساخت، لا اله الا الله را باور داشتند در واقع ما باید ابتدا انسان بسازیم، همانطور که پیامبر(ص) در مکه انسان ساخت سپس آنان را به مدینه آورد و با همین افرادی که قیامت و خدا را قبول داشتند، حکومت تشکیل داد. ما نمیتوانیم با یکسری افرادی که چنین نیستند حکومت و جامعهای موفق داشته باشیم....
استاد سطح عالی حوزه علمیه قم به سه عامل اصلی و مؤثر در تشکیل مدینه فاضله اشاره کرد و گفت: اعتقاد به مبدا و معاد، امکانات موجود در جامعه و برنامهریزی برای این امکانات سه اصلی است که باید برای ایجاد مدینه فاضله رعایت شود و رعایت این سه اصل سبب پیشرفت جامعه می گردد. اگر خواهان تشکیل مدینه فاضله هستیم باید برای این سه اصل برنامه داشته باشیم در واقع اصل اول(باور به مبداومعاد ) دنیارا برای انسان کوچک می کندو مادامی که این اتفاق نیافتد انسان ها به بزرگی روح نخواهند رسید، گذشت حاصل نخواهد شد وتاگذشت میان انسان هانباشد مدینه فاضله شکل نخواهد گرفت.
حجت الاسلام و المسلمین حسن قیومی در گفتوگو با خبرنگار شفقنا(پایگاه بینالمللی همکاریهای خبری شیعه)، برای ایجاد مدینه فاضله وجود سه اصل را ضروری دانست و اظهار کرد: اعتقاد به مبدا و معاد،داشتن امکانات در جامعه و برنامهریزی برای امکانات موجود این سه اصلی است که برای ایجاد مدینه فاضله بایدرعایت شود و رعایت این سه اصل سبب پیشرفت جامعه خواهد شد.از اعتقاد به مبدا و معاد ،اخلاقیات، احکام ،قوانین ومقررات زایش می کند کسی که مبدا و معاد را باور داشته باشد دارای اخلاقی متناسب با همین باورخواهد شدو از این رو جامعه باید براساس “لا اله الا الله” حرکت کند، همچنین هر جامعهای دارای امکاناتی است که باید برای آن برنامهریزی شود. این سه اصل ما را به مدینه النبی میرساند و پیامبر(ص )نیز همین کار را کردند.
او به اهمیت انسان سازی در ایجاد مدینه فاضله اشاره و بیان کرد: در صدر اسلام پیامبر(ص) به نحو احسن از این سه بعد استفاد کردند، ایشان ۱۳ سال در مکه انسان سازی کرد، پیامبر(ص) توانستند انسانهایی خداباور بسازند، به طوری که وقتی به مدینه آمدندتمام تعصبات قبیله ای را از بین بردو همه تحت دوعنوان “مهاجرین”وانصار قرار گرفتند
او ادامه داد: در زمان پیامبر(ص) زندگی، قبیلهای بود و مردم تعصبات قومیتی داشتند، پیامبر(ص) نه تنها تمام این تعصبات را از بین برد بلکه عناوین آن را نیز از بین بردند و فقط تحت عنوان مهاجر و انصار نام گرفتند و از سوی دیگر این مهاجرین و انصار نیز مومنین نامیده شدندودرنهایت به امت واحده رسیدند. آنان کسانی بودند که به مبدا و معاد ایمان آوردند و باور اعتقادی بسیار قوی داشتند.
او ما حصل باور اعتقادی میان مهاجرین و انصار در زمان پیامبر(ص) را اخوت و برادری میان آنان دانست و افزود: وقتی مهاجرین از مکه به مدینه آمدند، برخی اصحاب صفه بودند،که این افراد روی سکو کنارمسجدو خانه پیامبر(ص) زندگی میکردندخانه وکاشانه وحتی آذوقه روزانه خود را نداشتند، اما انصار یعنی مردم اهل یثرب هر آنچه که طی سالیان سال زحمت کشیدند و به دست آورده بودند، آنها را با مهاجرین تقسیم کردند و با هم شریک شدند در واقع آنان به خاطر باوری که داشتند، توانستند برادری و اخوت را میان خود ایجاد کنند
پیامبر(ص)در بدو ورود به مدینه هیچ شخصی را مجبور به پذیرش اسلام نکرد
با اینکه اهل مدینه همه مسلمان نبودند، اما اولین کاری که پیامبر(ص) کردند، پیمان نامهای بین یهودیان مدینه با مسلمانان بستند و در واقع پیامبر(ص) هیچ شخصی را مجبور به پذیرش اسلام نکرد و همگان بین اینکه مسلمان شوند و یا در دین خودشان باقی بمانند، مخیر بودند به همین دلیل با همه مردم پیمان بستند و بند بند آن پیمان نامه امروز هم ارزشمند و در نوع خودش بی نظیر است.
او برای شناخت صحیح مدینه فاضله نگاه جامعه شناختی را لازم دانست و تصریح کرد: اگر بخواهیم مدینه الرسول را خوب بشناسیم، نیاز به یک نگاه جامعه شناختی هستیم و تا نگاهمان نگاه جامعه شناسی نشود و چارچوبهای نگاه به جامعه را نداشته باشیم، نمیتوانیم مدینه الرسول را درک کنیم با اینکه ما از مدینه به عنوان یک شهرکه دارای چه تعداد جمعیت، چه مقدار زمین کشاورزی، چه مقدار امکانات، چه تعداد زن و بچه یا اینکه نسبت ادیان در آنجا چطور تقسیم شده است، بی اطلاع هستیم. آنچه که امروز در دسترس ماست این است که مردمی در مدینه زندگی میکردند، وقتی متوجه شدند پیامبری در مکه اعلام رسالت کرده است تعدادی با پیامبر(ص) پیمان میبندند و اسلام میآورند. خداوند در قرآن ازآنها بعنوان انصار تجلیل میکند واین نشان میدهد آنان انسانهایی بودند که فرافردی و فراخانوادگی فکر میکردند و در حقیقت انسانهای با اخلاصی بودندکه خداوند در آیه ۵ سوره بینه میفرماید: وما أمروا إلا لیعبدوا الله مخلصین له الدین حنفاء” دین یعنی فقط عبادت خدا و مومنان زمان پیامبر(ص) دین را خالصانه پذیرفته بودند و در واقع منظور از فرا فرد و فرا خانواده و فرا قبیله و فرا منطقه ای یعنی فرای اینها فکر می کردند که نمونههای این اعتقاددر آیات مختلف نمایان است، از این رو پیامبر(ص) توانستندازیک جامعه باتعصبات قبیله ای به صورت تدریجی امت واحده بسازند.
با مدینه فاضله مدنظر پیامبر(ص) بسیار فاصله داریم
او به نمونههایی مبنی بر اخلاص دین افراد در زمان پیامبر(ص) اشاره کرد و افزود: در جنگهای زمان پیامبر(ص) افراد با اینکه تشنه بودند، خوردن آب توسط دیگری را ارجح بر خود میدانستند، یعنی غیر را بر خود ترجیح میدادند، مردم اشیا برزمین افتاده را برنمیداشتند چون یاد گرفته بودند تجاوز بحق دیگری نکنند وقتی نماز جمعه برگزار میشد، مغازه را نمیبستند و محافظ برای اجناس خود نمیگذاشتند چرا که باور داشتند قیامتی وجود دارد، مدینه الرسول اینطور بوده است و در حقیقت اگر امروز نگاهی به مدینه الرسول داشته باشیم و با جامعه خودمان مقایسه کنیم، میبینیم که با مدینه فاضله مدنظر پیامبر(ص) بسیار،بسیار فاصله است.
اگر جامعه ما امروزه لنگ لنگ هم جلو نمیرود بر اثر تبعیضات است
او تبعیض بین افراد را مانع پیشرفت جامعه دانست و تصریح کرد: درامور دنیا نباید تبعیض قائل شویم تا جامعه بتواند حرکت کند،ازاول تبعیضات را تحت عناوینی درست کردیم و میخواستیم حق را به حقدار بدهیم و در باور خودمان نیز هم همین بوده است، اما در زمان بعد میبینیم این به ضدش تبدیل شده است. امام علی(ع) بیت المال را به مساوی بین افراد تقسیم میکردندومناصب رابراساس لیاقت به افراد می دادند و به همین دلیل نگذاشتند بیشتر از ۴ سال و ۹ ماه حکومت کند، چرا که قائل به تبعیض نبود اگر جامعه ما امروزه لنگ می زندجلو نمیرود بر اثر تبعیضات است و از بین بردن آن در این زمان دشوار است و از سوی دیگر اگر مانع این تبعیضات نشویم جامعه روبه جلو نمیرود. در قرآن آیهای نیست که تبعیض را روا بدارد، اگردر تاریخ آمده است که آنهایی که در جنگ احد و بدر و… بودند از بیت المال سهمیه و بودجه میگرفتنداینها راخلفا درست کردند و در زمان پیامبر(ص) اصلا اینطور نبود.
در زمان پیامبر(ص) کسانی که در صدر بودند از امکانات حداقلی استفاده میکردند
او ادامه داد: پیامبر(ص) به کسانی که تازه اسلام آورده بودند سهمیه اضافه میدادند وقتی سایرین اعتراض میکردند پیامبر(ص) به آنها گفت” شما پیامبر(ص) را میخواهید یا مال دنیارا؟” آنها در پاسخ گفتند” پیامبر(ص) را”. پیامبر(ص) فرمود: “من با شما هستم. پس بگذارید مال برای آنها باشد تا تالیف قلوب شوند و کشش پیدا کنند” در واقع این نشان میدهد که در زمان پیامبر(ص) کسانی که در صدر بودند و نبض جامعه دستشان بود از امکانات حداقلی استفاده میکردند و مردم این را به چشم خود میدیدند و به اسلام گرایش پیدا میکردند.
او در مورد نمونهای از تفکر فرا فردی ،عدهای در زمان امروز گفت: نمونه اخلاص در دین و از خودگذشتگی را در بسیاری از رزمندگان جبهه جنگ میتوان دید، کسانی که مرگ را در زیر خمپاره و آتش احساس کرده بودند در آن زمان فرماندههای بزرگی بودند که بعدها نام آور شدند که نام آنان در سطح جهان، ایران و منطقه پیچیده است، آنها کسانی بودند که چیزی را برای خود نمیخواستند در واقع در خط مقدم میجنگیند و برای زنده نگه داشتن اسلام و میهن خود تلاش میکردند، آذوقه خود را اگر زیاد بود به دیگری میدادند و حرص برای گرفتن آذوقه اضافی نداشتند و امروز ما امیدواریم و انتظار میکشیم که امام زمان(عج) ظهور کنند تا بتوانیم آن زندگی را که وصف می کنیم و آرزوی آن را داریم، داشته باشیم.
جوامع اسلامی از مدینه فاضله، فاصله گرفتند
او در مورد دلیل فاصله گرفتن جوامع اسلامی از مدینه فاضله مدنظر پیامبر(ص) اظهار کرد: اعتقادات و امکانات افراد و برنامه ریزی برای این امکانات یک جامعه را میسازد. جوامع اسلامی از مدینه فاضله، فاصله گرفتند به دلیل اینکه اعتقادات واقعی ندارند و بخش عظیمی از اعتقادات زبانی است، عدهای دیگری از اعتقادات مردم قلبی است و قلباً به این باور رسیدند، اما به مرحله عمل نرسیدند. برخی دیگر از مردم به اعتقادات خود عمل میکنند، اما عمل آنان فقط با جوارح است، اما افرادی که این اعتقادات خلق، طینت، منش آنان شده باشد و خلق الهی پیدا کرده باشند،کم هستند در صورتی که این افراد در زمان پیامبر(ص)زیاد وجود داشته اند، اما امروز این چنین نیست.
او لازمه جامعه و حکومت موفق را داشتن انسانهایی واقعی دانست و ادامه داد: امام علی(ع) در مدینه چاههایی را میکندند به ته چاه میرفتند و زمانی که به آب میرسیدند و آب بالا میآمده بدون وقفه آن را وقف مردم مدینه میکردند، اما در زمان حال بیت المال را عدهای میبرند و برنمیگردانند. در مدینه فاضله ای که پیامبر(ص) آن را ساخت، لا اله الا الله را باور داشتند در واقع ما باید ابتدا انسان بسازیم، همانطور که پیامبر(ص) در مکه انسان ساخت سپس آنان را به مدینه آورد و با همین افرادی که قیامت و خدا را قبول داشتند، حکومت تشکیل داد. ما نمیتوانیم با یکسری افرادی که چنین نیستند حکومت و جامعهای موفق داشته باشیم.
او در مورد نقش نخبگان در کاهش فاصله جوامع اسلامی از مدینه فاضله اظهار کرد: برای نقش دهی به نخبگان در این موضوع ابتدا لازم است مشخص کنیم نخبه چه کسانی هستند. در زمان پیامبر(ص) نخبه مشخص بود او کسی بود که به دور از توجه به این مساله که سواد خواندن و نوشتن داشت یا نداشت دانش اعتقادی بالایی و در حقیقت وجود قیامت و خدارا باور داشته وکسی که به این باورها میرسد خداوند نیز بصیرت لازم را به او می دهد همچنین نخبه حقیقی باید زاهد باشد و زاهد کسی است که نسبت به چیزی که به دست می آورد شاد و نسبت به چیزی که از دست میدهد، نگران نیست امام باقر(ع) و امام صادق(ع) میفرمایند: “کسی که در این دنیا زهد پیشه بگیرد، خداوند حکمت را در قلب او قرار میدهد و درد و درمان را نیز به او یاد میدهد” چون این چنین انسان هایی خواستار دنیا نیستند زبان آنان به حکمت وحقیقت گوئی باز میشود و در واقع به چنین افرادی نخبه می گویند.
نامحدود بودن فضا برای بسط اعتقادات نخبگان در جامعه ضروی است
او نامحدود بودن فضا برای بسط اعتقادات نخبگان در جامعه را ضروی دانست و افزود: نخبگان در حقیقت کسانی هستند که آینده نگرند و اگر فضا برای آنها باز باشد، شعاع وجودشان افراد بیشتری را نورافشانی میکند و اگر هر روز محدودتر شوند و فضا برای دیگران باز شود و اینها را از صحنه خارج کنند، کمتر میتوانند نورافشانی کنند. در زمان ائمه معصومین نیز همین گونه بوده است و بعد از به شهادت رسیدن حضرت علی(ع)امام حسن و امام حسین(ع) روزانه یاران ائمه معصومین بسیار محدود میشدند. اگر فضا را برای نخبگان ببندند در واقع صحنه خالی نمیماند و دیگران به جلد نخبگان میروند و صحنه،صحنه نمایش میشود در حقیقت باوری ندارند و به الف وبای سخن پیامبر(ص) عمل نمیکنند. بخش عمده کسانی که به عنوان نخبگان در رشتههای مختلف مطرح هستند، نخبه نیستند جلد نخبه و پوست نخبه را دارند. نخبه کسی است که ظاهر و باطن او یکی است و در حقیقت خود به باور رسیده است، دیگران به دنبال او حرکت میکنند و خیال همگان راحت است که مثل یک کشتی به ساحل میرود به مانند امام حسین(ع) که کشتی نجات و چراغ هدایت دیگران میشود.
نخبگان باید بدانند زمانی که کار پیش نمیرود تکلیف از آنان ساقط نمیشود
او اظهار کرد: اگر نخبگان تریبون یا قلمی در اختیار دارند، باید سعی کنند جامعه رابه سمتی درست ببرند و دره را از جاده اصلی نشان دهند، انحرافات را مشخص کنند در واقع وضعیت امروز استکبار جهانی را نشان دهند و مشخص است که تمام این تبلیغات دست شیاطین است و شیاطین نیز شامل جن و انس هستند. نخبگان باید بدانند زمانی که کار پیش نمیرود تکلیف از آنان ساقط نمیشود، اما دایره نورافشانی آنها کم میشود تا حدی که خانواده خود را بتوانند هدایت کنند. هر چه فضا بازتر باشد نخبگان بیشتری میتوانند حرف بزنند، اما اگر به نخبه واقعی اهمیت ندهند آنهایی که پوستین نخبهای پوشیدند به صحنه میآیند.
او در خصوص ویژگی های مدیر در یک مدینه فاضله گفت: در صورت نبود پیامبر(ص)، امامان معصوم و سپس تالی تلو معصوم رییس مدینه فاضله هستند، امام خمینی(ره) می فرماید: رییس مدینه فاضله قبل از اینکه جامعه به او رو بیاورد باید خود را ساخته باشد و بتواند مردم را هدایت کند و به همان مقداری که خود را نساخته باشد جامعه را دچار چالش می کند و هر چقدر علم و دانش وتقوای بیشترتوانمندی او نیز افزایش می یابد و در اداره جامعه موفق تر خواهد بود.
امروز این امکان وجود ندارد که یک فرد بتواند کل جامعه را اداره کند به همین منظور تفکیک قوا شکل گرفته
او ادامه داد: در هرارتباطی یک فرستنده، یک گیرنده و یک پیام وجود دارد که گاهی اوقات گیرنده دچار اشکال می شود گاهی فرستنده و گاهی پیام. به این صورت که در برخی از مواقع پیام آنچنان شفاف نیست که گیرنده آن را به طور دقیق و کامل دریافت کند. گاهی فرستنده پیام تمام ویژگیها را دارد اما گیرنده پیام دچار مشکل است و رهبر، جامعهای را که به دنیا روی آورده باشد را نمی تواند هدایت کند. از این رو مردم مومن نسبت به همه کسانی که ابزار لازم در اختیارشان هست تا بتواند همه امور را سر و سامان دهند اما این کار را نمی کنند،باید معترض باشند همانطور که در زمان امام علی(ع) نیز این چنین اتفاقات افتاد میبینیم که نمیگذارند ویژگی رهبر در قانون اساسی ما گنجانده شده است اگر این ویژگی ها در مقام ثبوت و اثبات باشد، سبب پیشرفت جامعه خواهد شد البته مکانیزم اجرای قوانین در جامعه امروز با دیروز فرق میکند. در گذشته امکان اینکه کسی رهبر باشد و جامعه را به صورت فردی اداره کند، وجود داشت چرا که حاکم را برای یک شهر می گذاشتند و آن فرد نیز به تنهایی می توانست شهر را اداره کند، اما امروز این امکان وجود ندارد که یک فرد بتواند کل جامعه را اداره کند به همین منظور تفکیک قوا از جمله قوه مققنه، مجریه، قضاییه و سلسله مراتب ازبالا تا پایین صورت گرفته است و تمام جزئی ترین کارها تعریف شده و رهبرباید نیز بر همه امور نظارت داشته باشند.
سلام
تمام صفات خوبی که برای ایران آباد و آزاد داشتن شمردی در قرآن آمده است”علم و منطق داشتن”،”مردم را گوسفند فرض نکردن”،”دروغ نگفتن”،”با هم بودن”،”زیر آّب دیگری را نزدن” اگر بخواهید در هر مورد آیه مربوطه را می نویسم . پس چه بهتر که انسان دین دار باشد تا هم این صفات را داشته باشد هم صفات خوب دیگری که نشمردی
البته در جنگهای صدر اسلام مخصوصاً سریه ها، لشکر اسلام به سراغ قبایل عرب می رفتند و می کفتند یا اسلام بیاورید یا آماده جنگ باشید
دوست عزیز ایشان در هفته نامه پنجره نظر اسلام در مورد ارتداد را بیان کرده اند لطفا به هفته نامه پنجره یا به وبلاگ ایشان مراجعه فرمایید
نه دوست عزیز تنها گرویدن به دین دیگر مایه اعدام نیست ، فرد باید بر ضد اسلام نیز تبلیغات آشکار یا پنهان به صورت سازمان یافته و غیر معمول داشته باشد.من حکم اسلام را گفتم ،ممکن است چیزی که پیاده می شود این نباشد.
دوست عزیز، با نهایت احترام به همه ادیان و شما , تنما میکنم، به خاطر این مملکت هم که شده بیایین از قالب کلیشه بیرون بیاییم، من با نهایت تواضع عرض میکنم این تیتر مقاله شما کاملا غلط هست (البته که تمام محتوای این مقاله بیانگر نظرات شمای نویسنده نیست)؛ من شما رو حواله میدم به کتابهای مستند و واقعی و به عبارتی تحریف نشده مانند { تاریخ طبری} .مسایل صدر اسلام پیچیده تر از این حرف ها و مباحثات عامی و سطحی است . اگر چنین بحثی صحت داشته باشه پس دلیل به اسلام گرویدن { ابوسفیان} آنهم به شکل ظاهری چه بوده ؟
حالا این مسائل صرفا تاریخی هستند فقط من خواهشم به عنوان یه ایرانی که به هیچ چیزی جز سربلندی میهن و مردمم ندارم خواهش میکنم حذر کنیم از ربط دادن این مسائل به مسائل روز ایران ، کشور ما متعلق به همه مردمه با همه ادیان و حتی افراد بدون دین ، این چه اصراریه که ما داریم که یه مقیاسی از اسلام و بسازیم و تحمیل کنیم به این مملکت آفت زدمون ؟ درد ایران با هر دارویی درمان میشود به جز یک حکومت دینی یا حتی با گرایش دینی .