سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic
  • صفحه اصلی
  • » پیش شرط ها و ظرفیت های عبور از تابوی مذاکره با آمریکا...

پیش شرط ها و ظرفیت های عبور از تابوی مذاکره با آمریکا

چکیده :در جمهوری اسلامی ایران مردم بزرگ ترین پشتوانه حکومت اند. باید با آنان صادق بود. شایسته نیست دیروز آنها را برای حمایت از "انرژی هسته ای حق مسلم ماست" به خیابان آورد و امروز بدون آگاهی آنها درباره سرنوشت مسئله هسته ای به مذاکره پرداخت. به یقین 7 سال قبل که هنوز زنگوله های پر سر و صدای قطعنامه های پی در پی شورای امنیت و تحریم های یکجانبه آمریکا و اتحادیه اروپا بر پیکر پرونده هسته ای کشورمان سنجاق نشده بود، قدرت چانه زنی بیشتری در جهان داشتیم، تا در شرایط کنونی که همان ورق پاره ها اقتصاد ما را گرفتار، معیشت مردم را دچار مضیقه و انزوای بین المللی را بر کشورمان تحمیل کرده است. با این وجود چه کسی می تواند با اطمینان بگوید که ادامه وضعیت کنونی، موقعیت ما را مستحکم تر خواهد کرد و زمان به نفع ما پیش می رود؟...


کلمه – جاوید قربان اوغلی:

۱ . چند صباحی است که ابرهای “مذاکره” بر فضای سیاسی کشور سایه افکنده است. مقامات سیاسی در رده های مختلف، رسانه ها (و حتی رسانه ملی) و… با جرات و صراحت و از دیدگاه های مختلف به طرح بحث مذاکره با آمریکا پرداخته و گرایش های مختلف طیف اصولگرایان که اینک حاکمیت را به طور یکدست در اختیار دارند، در مورد این مهم سخن گفته و دیدگاه های خود را در معرض افکار عمومی قرار می دهند.

چندی قبل رسانه ملی یکی از مناظره های ظاهرا پر بیننده خود را به این موضوع اختصاص داد که در یک طرف آن وزیر خارجه سابق دولت اصولگرا حضور داشت. این مقام سابق دولت اصولگرا در ضمن صحبت هایش به نامه ای اشاره کرد که متضمن موافقت آمریکا با تبادل سوخت و درخواست اوباما از رییس جمهور کشور ثالثی برای انتقال این آمادگی به تهران بود. فارغ از غنای این مناظره و موضوعاتی که در آن مطرح شد، سنت شکنی رسانه ملی که تحت کنترل حاکمیت کشور قرار دارد، نمایانگر کم رنگ شدن ممنوعیت صحبت درباره موضوعی است که تا پیش از این در حکم “تابو” و ورود به آن مستوجب عوافب سنگین بود.

در عرصه حکومتی نیز ورود دولتمردان در بخش ها و لایه های مختلف به این موضوع بسیار پر رنگ تر از گذشته شده و مهم تر آنکه شامل “نهی حاکمیتی” نمی گردد و اگر در این میان صدای موهومی هم مذاکره با آمریکا را بیعت با یزید می خواند، کسی آن را جدی نمی گیرد و این صدا به سرعت در فضای سیاسی ملتهب و منتظر کشور محو می شود و از شوربختی صاحب آن صدا، فرد دیگری از همان جناح در حاکمیت، این مذاکره را “ولو در قعر جهنم” با صدایی بلندتر و رساتر و برای گوش هایی شنواتر فریاد و از آن دفاع می کند.

اینکه این سنت شکنی و عبور از تابو در دوران حاکمیت یکدست اصولگرایان چگونه پدیدار شد و دلایل آن چیست، موضوع این یادداشت نیست و اگر حتی به این باور برخی جناح های سیاسی داخل کشور معتقد باشیم که این سنت شکنی را آماده سازی و تشویق مردم برای مشارکت حداکثری در انتخابات آتی ریاست جمهوری بدانیم، باید از آن استقبال کرد. چنانچه خواست مردم را نیز بر این تصمیم حکومت اضافه کنیم، آنگاه می توان خیل عظیم طرفداران گذار از تابوی مذاکره در حاکمیت یکدست اصولگرایان را به وضوح در فضای سیاسی کشور مشاهده کرد و البته آن را به فال نیک گرفت.

۲ . از نظر برخی اندیشمندان علم سیاست، مذاکره ابزاری است در میان جعبه ابزار سیاست خارجی و راهکار اجرای آن که دیپلماسی است. مذاکره به خودی خود فعلی است که عناصر برد و باخت را در خود ندارد. شکست یا پیروزی در مذاکره را باید در مولفه های متعدد دیگری جست و جو کرد که ربطی به مذاکره ندارد و طبیعی است که مذاکره در هر موضوعی با موضوعی دیگر و در شرایطی با شرایط دیگر فرق می کند. ولی در هر صورت تضمین موفقیت یا برد در مذاکره نیازمند ایجاد ظرفیت ها و توانمندی هایی است که لازمه پیشبرد مذاکره است. به طور طبیعی طرفی که خود را در اوج اقتدار داخلی، تأثیرگذاری منطقه ای و بین المللی می داند و از برخورداری از مولفه های لازم برای پیروزی در میدان مذاکره اطمینان دارد، نباید هراسی از آن داشته باشد.

در دوران معاصر می توان به موارد متعددی از ورود ایران به مذاکره با دشمن اشاره کرد که مذاکرات سال های پس از پایان مقطعی جنگ تجاوزگرانه عراق علیه کشورمان، مذاکره با آمریکا درباره سرنوشت افغانستان پس از شکست طالبان از نیروهای ائتلاف بین المللی به رهبری آمریکا و همچنین مذاکره با همین کشور درباره آینده سیاسی عراق پس از شکست و تسلیم نیروهای صدام حسین در مقابل تهاجم نیروهای آمریکایی از آن جمله بود. باید اذعان کرد در همه موارد فوق الذکر، ایران مقتدرانه وارد مذاکره شد و دستاوردهای گرانقدری را برای کشورمان و متحدان منطقه ای اش در پی داشت.

۳ . سید محمد خاتمی در اولین سال ریاست خود در مصاحبه معروفش با شبکه CNN از “دیوار بلند بی اعتمادی” با امریکا سخن گفت. در دوره او و به خصوص تا قبل از پایان دوره بیل کلینتون و روی کار آمدن نئوکان های جنگ طلب در واشنگتن، طرف مقابل سیگنال های نسبتا پررنگی را برای از بین بردن حداقل بخشی از این دیوار فرستاد. ایران در آن زمان نخواست و یا نتوانست پاسخ روشنی به آن تمایلات نشان دهد. طرف مقابل حتی تا مرز معطل شدن در راهروهای سازمان ملل برای مصافحه با خاتمی و بیشتر از آن تا مرز عذرخواهی از دخالت خود در سرنگونی دولت ملی دکتر محمد مصدق پیش رفت.

برای کسانی که دستی در دنیای سیاست دارند، این گام های آمریکا بسیار پرمعنا بود. مضافا اینکه ظرفیت و پتانسیل رابطه استثنایی ایران با اروپا و همسایگان، ظرفیت فزاینده ای برای پشتیبانی ایران در پیشبرد مذاکره و تامین منافع خود در آن بود. در آن دوران – چنانچه گفته شد – نظام سیاسی کشور برای تأمین منافع همسایه شرقی (و البته تامین امنیت خود) رو در روی آمریکا نشست و با او به مذاکره پرداخت. چند سال بعد و در زمان حاکمیت اصولگرایان، این واقعه در مورد عراق تکرار شد.

از منظر منطق سیاسی، کشوری که برای تامین منافع همسایگان حاضر به مذاکره با “شیطان” شده است، به طریق اولی حق دارد برای تامین منافع خود و استیفای حقوق ملتش ولو با دشمن مذاکره کند.

دو سال قبل سعید جلیلی مذاکره کننده ارشد هسته ای کشورمان در حاشیه مذاکرات ژنو با نمایندگان موسوم به ۱+۵ با ویلیام برنز معاون وزیر خارجه آمریکا – البته به درخواست طرف مقابل – به مذاکره پرداخت؛ مذاکره ای که به رغم هیاهوی غوغاسالاران، هم مورد تمجید آیت الله جنتی در خطبه نماز جمعه قرار گرفت و هم احمدی نژاد آن را به عنوان مذاکره ای که “اتفاقا مذاکره خوبی هم بود” توصیف کرد. اما موضوع مذاکره جلیلی این بار نه افغانستان بود و نه عراق. او درباره مهم ترین مسئله و چالش کشورمان که حداقل در یک دهه گذشته بر سیاست خارجی ما سایه افکنده، با نماینده آمریکا مذاکره کرد. هرچند فضای آن زمان و ادعاهای مدیریت جهان از یک سو و تصور غلط مسئولان از آینده مذاکرات هسته ای، به شدت بر این مذاکره سایه افکن شد.

گذشته از این و فارغ از نتیجه آن مذاکره، یاران و همدلان کسانی که امروز مذاکره با آمریکا را بیعت با یزید می خوانند، به طور تلوبحی بر جلیلی تاختند و او را مجبور کردند که دست رد بر سینه درخواست مجدد طرف آمریکایی بزند، باید به جلیلی حق داد که فارغ از شعارهای بی محتوای مدعیان، برای پیشبرد مسئولیت سنگینی که بر دوش او گذاشته شده، پیروی از عقل را بر تبعیت از احساس و هیجانات مدعیان ارجح بداند.

۴ . روشن است که زمان و شرایط عناصر بسیار مهمی در هرگونه مذاکره احتمالی هستند. درک موقعیت شرایط و زمان مناسب و استفاده بهینه از آن، تضمین کننده موفقیت در مذاکرات است. در تاریخ سی و چند ساله جمهوری اسلامی ایران هیچ یک از دولتمردان به اندازه رییس دولت مورد حمایت اصولگرایان علیه آمریکا شعار نداد. بر آن نیستم که در این مختصر به نقادی شعارهایی که منحصرا برای مصارف داخلی داده شد و هزینه های گزافی – از جمله قطعنامه های پی در پی شورای امنیت – را بر کشور تحمیل کرد، سخن بگویم. ولی اجمالا باید به این نکته اشاره کرد که از همان اولین روزهای کار دولت نهم، دغدغه عقلای قوم و دلسوزان کشور در سایه آن سیاست خارجی به اصطلاح تهاجمی، همین اوضاعی بود که امروز شاهد آن هستیم.

تردید نباید کرد که نتیجه انکار ناپذیر آن اعوجاجات و سیاست های ماجراجویانه، تضعیف موقعیت کشور است که سنگینی آن در هر مذاکره احتمالی از هم اکنون قابل پیش بینی است. به یقین ۷ سال قبل که هنوز زنگوله های پر سر و صدای قطعنامه های پی در پی شورای امنیت و تحریم های یکجانبه آمریکا و اتحادیه اروپا بر پیکر پرونده هسته ای کشورمان سنجاق نشده بود، قدرت چانه زنی بیشتری در جهان داشتیم، تا در شرایط کنونی که همان ورق پاره ها اقتصاد ما را گرفتار، معیشت مردم را دچار مضیقه و انزوای بین المللی را بر کشورمان تحمیل کرده است.

آنچه که احمدی نژاد را به بحث این یادداشت پیوند می زند، غیر از مورد فوق، اشتیاق زاید الوصف او در سال های اخیر برای رابطه و یا مذاکره با آمریکاست که بدون تردید همچون سم مهلکی برای مدیریت مذاکره است و اگر اختلافات – و اگر نگوییم رقابت های – داخلی را بر این اشتیاق بیفزاییم، به یقین در صفحه شطرنج سیاست مذاکراتی تاثیرات مخربی می گذارد.

با این وجود چه کسی می تواند با اطمینان بگوید که ادامه وضعیت کنونی، موقعیت ما را مستحکم تر خواهد کرد و زمان به نفع ما پیش می رود؟ فلذا عبور از تابو و برنامه ریزی برای مذاکره اجتناب ناپذیر با مدیریت بازیگران داخلی و تعیین اهداف و چارچوب مشخص می تواند شرایط را به نحو محسوسی به نفع ما تغییر دهد.

۵ . اگر در کنار عبور از تابوی مذاکره، عنصر توطئه را از معادلات خود حذف کنیم، باید بپذیریم که در سال های اخیر طرف مقابل بارها تمایل خود را برای مذاکره مطرح کرده است. اوباما در بدو ورود خود به کاخ سفید با شعار تغییر، مذاکره بدون پیش شرط را با کشورمان مطرح کرد. فاصله زمانی کوتاه آغاز دوران ریاست جمهوری او و انتخابات پر ابهام سال ۱۳۸۸ در ایران، فرصت ها را در دو طرف از بین برد. اما این روزها آمریکا بار دیگر و با صدای بلند از مذاکره با ایران سخن می گوید. در فضای مردمی کشورمان شایعه های فراوانی از مذاکرات بین دو کشور وجود دارد. هیچ کس نمی تواند با قاطعیت این شایعه ها را تکذیب و یا تایید کند.

در جمهوری اسلامی ایران مردم بزرگ ترین پشتوانه حکومت اند. باید با آنان صادق بود و دانست که اگر حکومت نیز با آنان صادق باشد، با تمام توان در کنارش خواهند بود. شایسته نیست دیروز آنها را برای حمایت از “انرژی هسته ای حق مسلم ماست” به خیابان آورد و امروز بدون آگاهی آنها درباره سرنوشت مسئله هسته ای به مذاکره پرداخت. مردم بی تردید از هر سیاست حکیمانه ای که منافع ملی را در بر داشته باشد دفاع خواهند کرد. رهبری کشور قبلا نیز در توصیف برخی عقب نشینی ها در زمان دفاع مقدس، آن را نه عقب نشینی که کسب آمادگی بیشتر توصیف کرده بود که البته سخن حکیمانه ای است.

اوباما در دومین – و آخرین چهار سال – ریاست جمهوری خود را وامدار لابی صهیونیستی نمی داند خصوصا اینکه برای اولین بار این لابی آشکارا در جناح رقیب انتخاباتی او قرار گرفت. این مساله دست او را در پیشبرد برنامه ای که در اولین سال ورود به کاخ سفید در مورد ایران بیان کرد، بازتر خواهد کرد. عبور از تابوی مذاکره و کنار گذاشتن نگاه ایدئولوژیک به این مساله – که شاید هیج پیوند عقلانی نیز با آن نداشته باشد – لابی صهیونیستی، جناح های تندرو در کنگره و سنا را که اخیرا با تصویب تحریم های جدید اوباما را به‌رغم درخواست عدم تصویب آن تحت فشار گذاشتند، آچمز خواهد کرد.

واضح است که تحریم ها فضای سنگینی را بر جو کنونی حاکم کرده است. گفته می شود که آمریکا در کنار پذیرش حق غنی سازی ایران تا ۵ درصد – که ناخرسندی متحدان اروپایی اش را در پی داشت – آمادگی خود را برای لغو سریع تحریم های یکجانبه خود و کمک به لغو تحریم های اتحادیه اروپا اعلام کرده است که گام مثبتی برای تلطیف جو مذاکرات است. باید پذیرفت لغو تحریم های شورای امنیت نیازمند ساز و کارهای خود است. گنجاندن این مسئله به عنوان پیش شرط، شرایط را پیچیده و دشوار خواهد کرد.

۶ . نکته آخر اینکه مذاکرات از موضع قدرت نیازمند شرایط باثبات در داخل کشور است. باید پذیرفت که فضای سنگین و دو قطبی ناشی از پیامدهای انتخابات پر ابهام سال ۱۳۸۸ در راستای ایران قدرتمند نیست. باید کشور را از این فضا خارج و خلاص کرد.

نکته دیگر اینکه بیایید مثل ماندلا – که این روزها در بیمارستان به سر می برد – در صدد تحقیر حریف – ولو دشمن – نباشیم و اصل برد – برد را به عنوان واقع بینانه ترین شکل برون رفت از این وضعیت بپذیریم.

و البته همانطور که لغو کامل تحریم ها به عنوان پیش شرط از طرف ایران نه منطقی است و نه ممکن، طرف دیگر نیز باید بداند که تکرار پیشنهادهایی که قبلا ارائه شده و ثمری نداشته، کمکی به موفقیت مذاکرات نخواهد کرد.

*     *     *

برای مشاهده مطالب پیشین کلمه در این باره، روی این پیوندها کلیک کنید:

سرنوشت مذاکره پنهانی و بدون اطلاع ملت، چیزی جز باج دادن نخواهد بود
حاکمیت شفاف سازی کند؛ علی اکبر ولایتی در آمریکا چه می کند؟

از سورپرایز اکتبر تا حضور ولایتی در خاک ایالات متحده؛ ماجرا جیست؟
جزئیاتی از آخرین تلاش‌ها برای زمینه‌چینی مذاکره مستقیم ایران و آمریکا

فرافکنی رسانه های امنیتی و هشدار روزنامه دولت درباره تکرار ماجرای مک فارلین
آقای ولایتی! اگر قصد مذاکره نداشتید، در آمریکا چه می کردید؟

سکوت ادامه‌دار حاکمیت درباره مذاکرات ولایتی با والری جارت، مشاور اوباما
قائم مقام ولایتی در زمان وزارت خارجه؛ آماده مذاکره با آمریکا حتی در قعر جهنم!

ادامه سکوت حاکمیت درباره دیدار ولایتی با مشاور ارشد اوباما
پیگیری گسترده بحث مذاکره با آمریکا از سوی نزدیکان رهبری؛ ولایتی تنها نیست

توجیه جالب نماینده اصولگرای مجلس برای «مذاکره خاص» با آمریکا
گمانه‌زنی‌های تازه درباره ادامه مذاکرات پنهانی ایران و آمریکا/ اشاره‌های جدید به مذاکرات ولایتی با مشاور اوباما

نگاه اصلاح طلبانه به موضوع رابطه با آمریکا | مذاکره با آمریکا باید علنی باشد

مقام آمریکایی طرف مذاکره با ولایتی را بهتر بشناسیم
آیا زمان رسیدن به توافق بزرگ ایران و آمریکا نزدیک شده است؟

خبر باشگاه خبرنگاران، دروغ کیهان را برملا کرد
پیشنهاد آمریکا به ایران برای دور جدید گفت‌و‌گوها/ اقتدارگرایان هنوز پنهان‌کاری می‌کنند



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

۷ پاسخ به “پیش شرط ها و ظرفیت های عبور از تابوی مذاکره با آمریکا”

  1. khosrow گفت:

    مذاکرات بی‌ سر و صدای ایران و آمریکا بدون شک با پشتیبانی شخص خود خامنه‌ای صورت می‌گیرد، علی‌ خامنه‌ای به دنبال حفظ قدرت است، و نه حراست از انقلاب و یا مردم. او نگران اوضاع اقتصادی است، و از قیام مردم و دور شدن خانواده‌های سپاه از او وحشت دارد، به همین خاطر مایل به مذاکره بی‌ سر و صدا با آمریکا شده، فقط به شرط اینکه آرامش کشور و آبروی او حفظ شوند. حالا دیگر باقی‌ قضیه را خودتان بخوانید. مذاکرات پنهانی‌، تسلیم شدن پنهانی‌، خیانت پنهانی. فقط آمریکایی‌‌ها باید رضایت بدهند، که حتما داده اند.

  2. ایرانیه با فرهنگ گفت:

    من قبلا هم گفتم بازم می گم مذاکره تا الانش تو چارچوب پنج به علاوه یک انجام می شده حالا منظور ما از مذاکره چیه خود جای بحث داره اونها دنبال منافع کثیف خودشون تو منطقه هستند مثل کشتن ادم های بی گناه از راه به در کردن جوانان کشور ما با ساختن شیشه و کراک که فقط صرفا برای ایران همین امریکا درست کرده و حمایت از ریگی شرور که سر هموطنان مارو زنده زنده می برید ما هیچ صحبتی قطعا نداریم و به فرموده امام ما امریکا شیطان بزرگ است و ما با شیطان علاوه براین که ما مردم نمیزاریم که مذاکره ای انجام بشه بلکه مرگ بر امریکا رو با صدایی بلند هم فریاد میزنیم

    امریکا برود نگران معیشت مردم خودش باشه که تو اخبار هم شنیدیم دانش اموزی به تنهایی بیست و شش نفر رو در مدرسه به قتل رسوند برن بزنن تو سره خودشون با اون ملت وحشیشون

    تمدن ما ایرانی ها و عزت و بزرگی ما اجازه نمیده با همچین جنایتکارانی که دور تا دور ما صدها نفر رو قتل عام کردند و دورتا دور مارو پایگاه های نظامی زدند مذاکره بکنیم و نخواهیم کرد تا ابد

  3. GhasemAgha گفت:

    برای انجام مذاکره با کشوری به ویژه ایجاد رابطه سیاسی اصلا نباید پیش شرطی مطرح شود. پیش شرط هنگامی مطرح می شود که یا نمی خواهیم مذاکره کنیم و رابطه برقرار سازیم یا در انتظار بدست آوردن فرصت و به اصطلاح خرید وقت هستیم. دوکشوری که خود را مستقل و برابر می دانند برای چه باید پیش شرط مذاکره بگذارند؟

  4. Ahmad Kt 2009 گفت:

    همه میدانند که بی بصیریتی وعدم درک درست شرایط سیاسی توسط حضرت اقا باعث بروز تمام این مشکلات شده است. لطفا بیخودی مشکل را از جانب احمدی نژاد نشان ندهید وادرس غلط به ملت نشان ندهید زیرا او عروسکی بیش نبوده است.

  5. ناظر گفت:

    تلویزیون ایران … کی باشد که سنت شکنی کند ، تصمیم به مذاکره گفته شده است و تلویزیون دارد زمینه سازی میکند . هدف مذاکره هم عمل به اوجب واجباتی است که امروز در تعین آن شکی نیست . اما طرف تن به قضا نمیدهد ، چون میداند که نباید ناممکن را ممکن تصور کند . نظام مقدس سیب گندیده ایست که نگهداریش بر شاخه درخت دیگر ممکن نیست ، حتی با چسب اهو .

  6. hamid54 گفت:

    ما که از بزرگان خودمون ناامیدیم که یه روزی ممکن باشه به نفع ما کاری بکنن. مطمئنا اگه مذاکره ای هم باشه به هدف تامین منافع یه عده ی خاص خواهد بود. مردم همون بدبختی که هستن هستن. کاش اون طرف مذاکره حداقل یه خورده به فکر منافع مردم هم باشه و اونو درنظر بگیره( که خوشبختانه شنیده ها حاکی از همین مسئله هست…) و اما شما “ایرانی بافرهنگ” اسم بامسمایی برای خودت انتخاب کردی. اگه یه جوان دیوونه یه اسلحه برمیداره و اون جنایت رو مرتکب میشه حداقل هیچ ادعایی درمورد انسانیت و عدل و اسلام و حقوق شهروندی هم نداشته.
    جنون آنی بعضی موقعا این کارا رو میکنه… ولی از حق نگذریم،،، اون قتل عام و اعدامهای هزارهزار نفری که دردهه ی شصت در ایران اتفاق افتاد به چه اسمی بود؟ چه کسانی آمر قتل اون جوونا بودن؟ یه سوزن به خودت بزن… یه جوالدوز به مردم…
    شیشه و کراک رو که عزیزای دل خودمون توی آشپزخونه ها درست میکنن. جنایتی که ریگی مرتکب شد باعث شهادت داماد خودم هم شد، ولی یه چیزی بگم که تا حالا نمیدونستی؟ همون موقعا شنیده میشد که ریگی قبلا بااطلاعات همکاری میکرده…. تو خود حدیث مفصل بخوان….
    تمدن ما ایرانیها هم(اگه منظورت تمدن اعراب که با حملات وحشیانه به ایران، اسلام رو به زور به مردم قبولوندن نباشه)، هرچی که ما مطالعه کنیم تمدنی براساس مهر و عدالت و انسان دوستی داشتیم. نه اینکه از هرچیز و هرکس برای خودمون “دشمن” بتراشیم و مردم رو شب و روز ازش بترسونیم…

  7. Dara گفت:

    ۷۳ تن از ۹۹ نماینده مجلس سنای آمریکا در نامه ای به اوباما، خواستار تشدید تحریم های ایران، حمایت ازدمکراسی و تشکیل ائتلافی نظامی برای اقدام در صورت لزوم شدند.
    در این نامه گفته شده است که مسئله هسته ای ایران مهمترین چالش امنیتی برای آمریکاست و حل آن در دوره دوم ریاست جمهوری اوباما اساسی است.
    امضاء کنندگان گفته اند که به هیچ وجه نباید ز فشار بر ایران کاسته شود و رهبران جمهوری اسلامی باید بفهمند که زمان حل دیپلماتیک مسئله روبه پایان است و باید با اجرای سریع قطعنامه های سازمان ملل، تمامی فعالیت‌های غنی سازی اورانیوم را متوقف کنند و ذخیره اورانیوم ۲۰ درصد را به خارج بفرستند.
    آنها افزوده اند که به هر طرحی که به ایران اجازه غنی سازی به هرشکلی بدهد مشکوک هستند.