آتش در مدرسه
چکیده :معلوم نيست كه اين كپسولها سالانه شارژ ميشوند يا نه و ثانيا هنگام بروز خطر چه كسي و چگونه بايد از آنها استفاده كند؟ در اين حادثه هم مثل حوادث قبلي هياتهايي مامور بازديد و تهيه گزارش ميشوند، چند روزي از مسوولان آموزش و پرورش انتقاد ميشود اما به زودي آبها از آسياب ميافتد و مساله عادي ميشود و مسوولان كه ابتدا با قربانيان همدردي ميكنند روحيه خود را بازسازي كرده و معمولا در نقش طلبكار ظاهر ميشوند. به نظر ميرسد در اين حادثه هم مثل حوادث مشابه آخر سر معلوم نشود كه چه كسي قصور كرده يا تقصير داشته است و نهايتا بخاري استاندارد مدرسه به عنوان مقصر معرفي شود. بدترين استدلال هم اين است كه گفته شود بروز چنين حوادثي طبيعي است....
شیرزاد عبداللهی
شین در زبان کردی به معنای شیون و ماتم است و روستای «شینآباد» پیرانشهر اینک در اندوه و ماتم کودکان خود به سر میبرد. باز هم آتشسوزی در مدرسه، باز هم بخاری چکهیی و باز هم دخترکانی که قربانی ضعف مدیریت آموزش و پرورش شدند. بر اساس گزارشها حال سوختگی هشت تن از دانشآموزان دختر بالای ۴۰ درصد است. چند روز پیش ۱۷ دانشآموز در مدرسهیی واقع در شهرستان خوی بر اثر گازگرفتگی روانه بیمارستان شدند. به گفته مسوولان مشکل اعتبار مالی نیست. رییس سازمان نوسازی و تجهیز مدارس چند روز پیش با اظهار رضایت از بودجه این سازمان گفت که سال گذشته ۲۴ میلیارد تومان به استانداردسازی سیستمهای گرمایشی و سرمایشی مدارس اختصاص یافت.
استانداردسازی سیستم گرمایش مدارس از سال ۸۳ و بعد از آتشسوزی مدرسه سفیلان و کشته شدن ۱۳ دانشآموز همواره در سخنرانیهای مسوولان و بخشنامههای اداری مطرح بوده، اما با شروع فصل سرما باز هم مدارس دچار آتشسوزی میشوند. این قصه دردناکی است که هر سال تکرار میشود. سال گذشته آتشسوزی در دبیرستان شبانه روزی چابهار، موجب مرگ چهار دانشآموز تیزهوش استان شد. دلیل آتشسوزی اتصال کابلهای برق کولر گازی بود. ۱۶ آبانماه ۸۹ بر اثر اتصال سیمهای پوسیده برق، خوابگاه مدرسه شبانهروزی چاهرحمان نصرتآباد زاهدان آتش گرفت و دانشآموزی به نام «مراد نارویی» بر اثر خفگی ناشی از استنشاق دود جان سپرد و ۱۴ تن دیگر مصدوم و مسموم شدند. اگر مرگ و جرح دانشآموزان در سفرهای اردویی و تنبیه بدنی را به این لیست اضافه کنیم به این نتیجه میرسیم که محیط مدارس برای دانشآموزان چندان امن نیست. مساله آتشسوزی در مدارس از دو زاویه قابل بحث است. نخست استاندارد بودن تجهیزات گرمایشی و سرمایشی مدارس است. این امر در صورتی قابل پذیرش است که از سوی یک نهاد ناظر خارج از سیستم آموزش و پرورش مانند سازمان نظام مهندسی تایید شود.
مساله دوم نظارت و کنترل سالانه این تجهیزات است. در بخشنامه آبانماه امسال وزیر آموزش و پرورش از ادارات کل خواسته شده سیستمهای گرمایشی توسط کارشناسان آگاه به دقت مورد بازبینی قرار گیرد. واقعیت این است که نظارت بر این سیستم و بازرسی فنی تجهیزات مدارس متولی معینی ندارد. سازمان نوسازی و تجهیز مدارس خود را مسوول نصب تجهیزات در مدارس میداند و کنترل و بازبینی را خارج از وظایف قانونی خود میداند. کنترل تجهیزات مدارس و اطمینان از سلامت آنها با مدیر مدرسه است. مدیران مدارس که کارشناس فنی نیستند و ناچار باید از افراد متخصص استفاده کنند، اما مدیران، بودجهیی برای بازبینی تجهیزات مدرسه توسط کارشناس فنی و تعمیر و مرمت آنها ندارند. در واقع باید سازمان نوسازی و تجهیز مدارس مسوولیت نگهداری و بازدید مستمر از تجهیزات فنی مدارس مانند موتورخانه شوفاژ یا بخاریهای گازی و نفتی و کولر و سیستم برقکشی مدارس و اطمینان از وجود کپسول آتشنشانی و جعبه کمکهای اولیه را بپذیرد. در جریان آتشسوزی خوابگاههای مدارس استان سیستان و بلوچستان معلوم نشد که مسوولیت سیمهای پوسیده برق بر عهده کدام بخش از وزارتخانه بوده است؟ هماکنون کپسول آتشنشانی در بسیاری از مدارس وجود دارد.
اما اولا معلوم نیست که این کپسولها سالانه شارژ میشوند یا نه و ثانیا هنگام بروز خطر چه کسی و چگونه باید از آنها استفاده کند؟ در این حادثه هم مثل حوادث قبلی هیاتهایی مامور بازدید و تهیه گزارش میشوند، چند روزی از مسوولان آموزش و پرورش انتقاد میشود اما به زودی آبها از آسیاب میافتد و مساله عادی میشود و مسوولان که ابتدا با قربانیان همدردی میکنند روحیه خود را بازسازی کرده و معمولا در نقش طلبکار ظاهر میشوند. به نظر میرسد در این حادثه هم مثل حوادث مشابه آخر سر معلوم نشود که چه کسی قصور کرده یا تقصیر داشته است و نهایتا بخاری استاندارد مدرسه به عنوان مقصر معرفی شود. بدترین استدلال هم این است که گفته شود بروز چنین حوادثی طبیعی است.
منبع: روزنامه اعتماد
http://www.facebook.com/photo.php?fbid=376216315806354&set=a.335663856528267.75376.335372243224095&type=1&relevant_count=1&ref=nf به خدا هر جای دنیا این اتفاق رخ میداد اولین کار استعفا یا اخراج وزیر مربوطه بود ولی در ایران این وزیر بی کفایت حتی مثل طلبکار ها رفتار میکنه اگر جرائد ما همت داشته باشند باید مجبور به استعفایش کنند