جنگ خاموش تهران
چکیده :هماكنون تهران سالي 50 هزار فوتي دارد كه از اين ميزان سالي 20 تا 22 هزار نفر به خاطر بيماريهاي قلبي تنفسي جان ميدهند. عمده فوتشدگان بين 45 تا 55 سال هستند. در واقع در اين 14 سال هواي تهران قاتلي ورزيدهتر شده است طوري كه در آن سال در هر ساعت يك نفر را برميگزيد و اكنون دو نفر در يك ساعت. در مطالعات شهري، شهر يك موجود زنده ارزيابي ميشود. نفس ميكشد توسعه مييابد و كالبد به دوران عوض ميكند. با اين تصوير بالاخره آيا جنگي خاموش در جريان...
مهدی افشارنیک
با خس خس سینه و نفسهای کوتاه این روزها یاد کردن از چنارهای عباسی و آب کرج و باغات تهران یک گونه و نوعی از مازوخیست بازی است. چه کاری است؟! آه بلند کشیدن هم خودش داستانی است با وضع این روزهای تنفس. مهمترین عامل آلودگی تهران خودرو است. بارها گفته شده خودروهای تولید و متردد در ایران بالاتر از استانداردهای دنیا سوخت مصرف میکنند البته فقط گفته شده. میزان و اندازهاش دچار هرمنوتیک است. هر صاحب اعتباری یک آماری داده است که آمار مذکور هم به اهداف سازمانیاش بیاید، هم اینکه حتما نشان داده شود آن مقام و آن سازمان کمترین نقش را در آلوده بودن تهران دارد.
بیایید پایی جلوتر نگذاریم بخش مهمی از مشکل همین جاست وگرنه اگر همت ملی و کلان باشد صورت مساله و حل آن خیلی پیچیده نیست. خودروسازان باید به سمت تولید خودروهای کممصرف بروند که برنامهریزی میخواهد و مرد کهن. اما نکته همان عدم وفاق است. این عدم وفاق هم نه از برداشتهای مختلف کارشناسی که از همجهت نبودن منافع است. در سال ۱۳۷۴ یک بیانیه هشدارآمیز از سوی کارشناسان شهری منتشر شد که بیانیه تاثیرگذاری بود. این بیانیه عمدتا بر آثار بهداشتی و بیماریزای آلودگی هوا تاکید داشت و نویسندگان آن کوشیدند بر این نکته پا فشارند که یکی از عوامل عمده همهگیری نگرانکننده بیماریهایی همچون افسردگی، اضطراب و انواع ناراحتیهای تنفسی در تهران، آلودگی هوا بوده و این پدیده را باید از جمله عوامل قابل توجه مرگ و میر در تهران به شمار آورد.
البته، این بیانیه آنقدر بازتاب نیافت که بتوان تصور کرد همچون مانیفستی برای همه فعالیتهای بعدی مقابله با آلودگی هوا در تهران مورد توجه بود. واقعیت آنکه در همه سالهای بعد از انتشار این بیانیه، همچنان اثر بهداشتی آلودگی هوا بود که مورد توجه قرار میگرفت و آثار زیستمحیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (از جهت تاثیری که بر تخریب و رنگ باختگی آثار تاریخی، معماری و فرهنگی دارد) این پدیده فراموش شد. دلیل این امر شاید این باشد که آماری که سه سال بعد از بیانیه «هوای تهران ۷۴» توسط «جایکا» (کنسرسیومی از مشاوران بینالمللی که با محوریت کارشناسان ژاپنی طرح جامع برای کاهش آلودگی هوای تهران را تدوین کردند) منتشر شده بود، بسیار هولانگیز بود: آلودگی هوا سالانه بین ۷ تا ۹ هزار نفر را در تهران میکشد! یعنی به طور متوسط سالانه هشت هزار نفر و تقریبا هر ساعت یک نفر. به آمار بازمیگردیم.
درباره آلودگی تهران ۱۸ سازمان مسوولیت و مدخلیت دارند که مهمترین نکته این کنار هم بودنشان این است که هیچ وفاقی با هم ندارند و موضوعشان تهران نیست و سازمان خودشان (بخوانید آینده سیاسی خودشان) است. یک نمونه تاسفآور خودروهای فرسوده است. به گفته محیط زیست ۴ میلیون خودروی فرسوده در کشور در تردد است که سهم تهران نیمی از این میزان است. این خودروها تا ۳۰ برابر خودروی سالم (با استانداردهای ایران نه اروپا) سوخت مصرف میکنند.
برآوردهای سازمان بهینهسازی مصرف انرژی نشان میدهد که پیکانهای فرسوده به طور متوسط در هر کیلومتر ۵۵گرم مونوکسید کربن در هوا منتشر میکنند در حالی که خودروهای جدید به ازای همان مسافت فقط یک گرم مونوکسیدکربن تولید میکنند. با خروج یک میلیون دستگاه خودروی فرسوده، روزانه ۲ میلیون و ۸۰۰هزار لیتر در مصرف سوخت صرفهجویی خواهد شد. در واقع ? میلیون خودرو فرسوده در کشور روزانه ۱۱میلیون و ۲۰۰هزار لیتر سوخت اضافی مصرف میکنند. در واقع باید این دو میلیون کوره به سرعت از خیابانهای تهران جمع شوند اما به نظرتان این مساله چند سال است بین خودروسازان و بانکها و شهرداری و محیط زیست و نیروی انتظامی بحث میشود؟ از هفت سال پیش مورد توجه بوده و کارهایی شده است اما هنوز مسافرکشی با پیکان تاکسی راحت و بیدغدغهتر است تا سمند. به آمار بازگردیم؟! آمار سال ۷۷ جایکا میگفت سالانه هشت تا ۹ هزار نفر در تهران به خاطر آلودگی هوا جان میدهند.
هماکنون تهران سالی ۵۰ هزار فوتی دارد که از این میزان سالی ۲۰ تا ۲۲ هزار نفر به خاطر بیماریهای قلبی تنفسی جان میدهند. عمده فوتشدگان بین ۴۵ تا ۵۵ سال هستند. در واقع در این ۱۴ سال هوای تهران قاتلی ورزیدهتر شده است طوری که در آن سال در هر ساعت یک نفر را برمیگزید و اکنون دو نفر در یک ساعت. در مطالعات شهری، شهر یک موجود زنده ارزیابی میشود. نفس میکشد توسعه مییابد و کالبد به دوران عوض میکند. با این تصویر بالاخره آیا جنگی خاموش در جریان نیست.
منبع: روزنامه اعتماد
غفلت از عامل سیاسی
ضمن تایید مطالب فوق، از یک عامل دور اما اصلی غفلت می کنیم. ما عادت کرده ایم که به عوامل نزدیک و کمتر موثر نگاه کنیم. در مساله آلودگی کسی به عامل سیاسی توجه ندارد. مساله عمده در کشور ما نظام سیاسی و نحوه توزیع قدرت است. تمام قدرت در مرکز است و در مرکز هم در دست یک نفر. استان ها همچون اعضای ناقص کشور دارای اختیارات نیستند. با توجه به مرکزگرایی موجود در ایران فعالان در صحنه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، همه چیز را در تهران می بینند. همه چیز در پایتخت است.
امروزه حتی پاکستان دارای چهار ایالت و دارای نظام فدرال است. پایتخت پاکستان دویست هزار نفر جمعیت دارد. ما همواره از فدرال شدن وحشت داریم و گمان می کنیم که با وجود قومیت های مختلف ممکن است کشور تجزیه شود. این ترس و علاقه به قرار دادن قدرت در مرکز و در دست یک نفر، عامل دور و اصلی آلودگی در تهران است. مترو، ماشین های کهنه و… در مرحله بعدی هستند.