اصلاحطلبی به مثابه یک پارادایم
چکیده : عقلانيت و پرهيز از روياپردازي و رمانتيكمآبي و آرمانگرايي تخيلي، مهمترين وجه اصلاحطلبي به شمار ميآيد. عقل، به مثابه يك شاخص ملموس براي سنجش و نقد و ارزيابي وضع موجود، تشخيص مقدورات و محدوديتها، تعيين كميت براي كيفيتهاي مورد نظر و خلاصه، قابليت محاسبه نقطه به نقطه حركت اصلاحي، ستون پايه رفتار اصلاحطلبانه است. ...
احمد پورنجاتی
گاه واژههایی اینچنین نرم و نازک همچون «اصلاحات» یا «اصلاحطلبی» چرا انگاری آتش به پا میکند و دامن سوزان به راه میاندازد، البته در برخی جاها و پارهیی برههها؟!گمان ندارم هیچکس، از عامی تا فرهیخته و از حاکم تا شهروند، در پرسش از این واژهها، پاسخی جز از سر همراهی و موافقت داشته باشد. همه با اصلاحات موافقند. آیا اصلاح کردن و اصلاحطلب بودن، کار و صفت پسندیدهیی است؟ البته انگار که پاسخ آغازین هر کس، بیلحظهیی درنگ، آری خواهد بود.اما قضیه به این سادگیها هم نیست. همین واژههای نرم و نازک و دوستداشتنی، گاه و چه بسیار، با آنچنان مقاومت و کژتابی و نفرتی روبهرو شده که رنگ خون پاشیده بر برههیی از تاریخ یک ملت!
هنوز طنین واژهها و انگهای خارگونه ایدئولوژیک در قاموس رژیمهای کمونیستی پس از انقلاب اکتبر روسیه و هژمونی ادبیات سیاسی مارکسیسم – لنینیستی در گوش نسل میانسال طنینانداز است که به هر کمترین گرایش برای اصلاح و زیرابرو برداشتنی – چه در تئوری و چه در عمل – واکنش کلیشهیی «تجدیدنظرطلبی (رویزمونیسم)» نشان داده میشد و گاه اندک تمایلی برای اصلاح را با چماق «سکتاریسم» (یعنی فرقهگرایی) با پاداشی در قواره داغ و درفش و حتی ترور مینواختند.
مگر اصلاحطلبی و اصلاحاتخواهی چه هیزم خیسی به حاکمان میفروشد؟ به باور این قلم، «اصلاحطلبی» به مثابه یک پارادایم، هر چند از عرصه سیاست آغاز شود اما سرانجام، تمامیت عرصه زندگی را که ماهیت اجتماعی دارد، تسخیر خواهد کرد. پس اصلاحات یک فرآیند مهم و دگرگونکننده در قلمروی اجتماعی است.اصلاحات، نه یک حادثه بلکه یک کنش هدفمند، معطوف به ارزشهای مشخص و جانسخت و گاه اجتنابناپذیر برای به چالش کشیدن و انگولک وضع موجود، دستکاری نهاد و ساختار سیاسی و حتی هنجارهای فرهنگی و اجتماعی به ظاهر تغییرناپذیر است.رفتار اصلاحطلبانه، هیچ نسبتی با رویکردهای آنارشیستی، رمانتیک، آمادهخوری ساندویچی ندارد. تضمین نتیجهبخشی اصلاحطلبی، نه از عوامل برونزا، بلکه صرفا به اتکای عوامل و عناصر درونزای اجتماعی است. اگر بخواهیم فهرستی از ویژگیها و شاخصههای رفتار اصلاحطلبانه را با نیمنگاهی به پیشینه حرکت اصلاحطلبی، خواه در مقیاس ملی و خواه فراملی ارائه کنیم به یک منشور چندوجهی خواهیم رسید که به نظر، هیچ وجه آن را نمیتوان نادیده انگاشت.
۱- وجه عقلانی اصلاحطلبی: به گمانم عقلانیت و پرهیز از رویاپردازی و رمانتیکمآبی و آرمانگرایی تخیلی، مهمترین وجه اصلاحطلبی به شمار میآید. عقل، به مثابه یک شاخص ملموس برای سنجش و نقد و ارزیابی وضع موجود، تشخیص مقدورات و محدودیتها، تعیین کمیت برای کیفیتهای مورد نظر و خلاصه، قابلیت محاسبه نقطه به نقطه حرکت اصلاحی، ستون پایه رفتار اصلاحطلبانه است.
۲- واقعگرایی: به رغم آنکه ذات اصلاحطلبی چیزی جز تغییر و دگرگونی واقعیت موجود نیست اما رفتار اصلاحطلبانه هرگز در خلا یا فضای اثیری و اسطورهیی شکل نمیگیرد. پا بر زمین واقعیت دارد و به تناسب مختصات و ملاحظات واقعیت موجود، برمیکشد.
۳- نسبیگرایی پراگماتیک: عملگرایی فایدهجو، چه بسا در نگرش آرمانخواهی شاعرانه یا اشراقیمسلک و ارتدوکس، متضمن نادیدهانگاری «امر مطلق» و مستلزم نوعی تنازل و تمکین و معامله و سازش حق و باطل تلقی شود. اما نه! نسبیگرایی پراگماتیک در رفتار اصلاحطلبانه چیزی شبیه مواجهه انسان و طبیعت است. انسان،اگر تنها و منحصرا خود را دردانه جهان هستی بداند، البته که در مواجهه با آنچه در طبیعت رخ میدهد – به ویژه اگر ناموافق طبع و تمایل او باشد – برخوردی گلایهآمیز و ناخرسند و قهرگونه و کژتاب از خود بروز میدهد.
با دو توفان برف و صاعقه و سیل و انبوهی از پدیدهها و حوادث و موجودات مزاحم و وحشی، لابد همه مخالف طبع و برداشت مطلقگرای انسان دردانه عالم است! اما ناگزیر است همه این واقعیتها را در نسبت با هم و نه فقط با خود، بپذیرد. اصلاحطلبی، به همه چیز پیرامون خویش به دیده نسبی مینگرد و به جای ذهنگرایی بیحاصل به رویکرد عینیتگرای فایدهجو وفادار میماند. رفتار اصلاحطلبانه، بدون نسبیگرایی پراگماتیک، محکوم به فناست.
۴- گرانیگاه اجتماعی: تفاوت آشکار و اساسی میان رفتار اصلاحطلبانه و کنش روشنفکرانه، اعتنای جدی به گرانیگاه اجتماعی در حرکت اصلاحطلبی است. البته این دو رویکرد، چه بسا در برههها و گامهای مشترک، نوعی همپوشانی و اینهمانی داشته باشند، یعنی روشنفکر در کنار اصلاحگر و در دلادل بستر اجتماعی، نقش کنشگر سیاسی برای اصلاحات را ایفا کند اما آنچه مهم است جدا نشدن جریان اصلاحات از گرانیگاه اجتماعی به مفهوم بدنه شهروندی جامعه است. اصلاحطلبی محفلی و اکتفا به حلقههای خوداندیش و جداافتاده از متن جامعه، راه به جایی نخواهد برد. به باور این قلم، گرانیگاه جریان اصلاحات در جامعه ایران امروز طبقه متوسط شهری و به طور کلی بخشهایی از جامعه است که مفهوم شهروندی را فهمیدهاند و حقوق شهروندی را میشناسند و مطالبه میکنند.
۵- توازن «هزینه- فایده»: از ویژگیهای مهم و موثر بر استمرار و بالندگی رفتار اصلاحطلبانه، توجه جدی به قاعده عقلایی توازن «هزینه – فایده» است.
این ویژگی در واقع وجه تمایز اساسی حرکت اصلاحی با حرکت انقلابی محسوب میشود.
در حرکتهای انقلابی، «هزینهپذیری» به مثابه یک ارزش بلاشرط در واقع هیچ حد و اندازهیی ندارد! حرکت انقلابی، از آغاز آب پاکی را روی دست جامعه میریزد که مشی و مرام من، دو منظوره است: چه کشته شوم یا پیروز شوم، تفاوتی ندارد، اندیشه و آرمان من پیروز است!
اما در حرکت اصلاحطلبانه، هر هزینهیی باید متضمن مقصود و معطوف به فایدهیی مشخص باشد. مشت بر آهن کوفتن و سر به دیوار بیحاصل و سنگین خرد کردن، بیهیچ عایدی مشخص، پذیرفته نیست.
۶- معامله «برد – برد»: جریان اصلاحطلبی در چارچوب اصول و معیارهای پیش گفته، میداند و میپذیرد که برای پیشبرد امر اصلاحات در چارچوب واقعیتهای پیشرو، چیزی بدهد و چیزی بگیرد. قاعده بازی اصلاحطلبی، شباهت کمنظیری به شطرنج دارد. مهارت در بازی و شکیبایی دریافت و برخورد هوشیارانه در برد، سرانجام به نتیجه خواهد رسید.
قهر مطلق، همچنانکه آشتی محض، هر دو زیانرسانند.
۷- همیشه حاضر: رفتار اصلاحطلبانه با خواب خرگوشی یا زمستانی سازگار نیست. در هر فصلی و هر موسمی، حتی در اوج محدودیتها، نباید از صحنه واقعیت و کنش و واکنش متناسب با آن غایب باشد.
مهم نیست که برای حضور و عرضه اندام کنشگرانه چه طرح و اقدامی را مورد توجه قرار میدهد. مهم آن است که از هیچ رخدادی غافل نباشد.از آلودگی محیط زیست گرفته تا برنامه درسی آموزش و پرورش و از رویکردهای سیاسی داخلی تا بینالمللی، در همه حال و همه جا، باید حضوری فعال و شفاف داشته باشد.
متاسفانه در جامعه ما گویی جریان اصلاحات شبیه «آفتابپرست» شده است. کالبدی سنگین و لخت که در برهههای خاصی همچون انتخابات، تکانی به خود میدهد. این ناپیوستگی رفتاری، موجب کاهش اثرگذاری خواهد شد.
هر چند بر این فهرست که از وجوه منشور اصلاحطلبی برشمردم، شاخصههای دیگری نیز میتوان افزود اما به گمان این قلم، رفتار اصلاحطلبانه برای استمرار و دوام و تعمیق خود در گستره جامعه، نیازمند این حداقلهاست.
اصلاحطلبی به مثابه یک پارادایم، نیاز گریزناپذیر جامعهیی است که اگر آگاهانه و خردمندانه پوست نیندازد، به ناچار فرو خواهد پاشید.
منبع: روزنامه اعتماد
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085