سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic
  • صفحه اصلی
  • » عزت و سربلندی انسان، عجز و ناتوانی ستمکاران...
» در مکتب حسینی؛ قسمت نهم

عزت و سربلندی انسان، عجز و ناتوانی ستمکاران

چکیده :انساني كه قدر و منزلت خويش را بشناسد قيمت واقعي را براي خود تعيين مي‌كند و در اين صورت است كه جباران و ستمكاران توان پرداخت ثمن او را ندارند. در چنان حالتي فرد چنان عزيز و قدرتمند مي‌شود. كه همگان بايد در مقابل او قد خم كنند و به عجز و ناتواني خود اعتراف نمايند. زندان‌ها و شكنجه‌ها و حصرها و حتي تهديد به شهادت و .... نمي‌تواند حتي لبخند را از او بگيرد، لبخندي كه به روي زيباي حقيقت زده شده است....


عبدالرحیم سلیمانی اردستانی

در نوشتار قبلی گفته شد که امام حسین(ع) در صبح روز عاشورا روبه‌روی لشگر کوفه می‌ایستد و خطبه می‌خواند. بخشی از این خطبه نقل شد. امام(ع) در بخش پایانی خطبه می‌فرماید:

«اگر در گفتار پیامبر(ص) درباره من و برادرم تردید دارید آیا در این واقعیت نیز شک می‌کنید که من پسر دختر پیامبر شما هستم و در همه دنیا و در میان شما و دیگران پیامبر خدا فرزندی بجز من ندارد. وای بر شما! آیا کسی از شما را کشته‌ام که در مقابل خون وی مرا به قتل رسانید یا مال کسی را گرفته‌ام و یا جراحتی بر شما وارد ساخته‌ام تا مستحق مجازاتم بدانید….

ای شبث ابن ربعی وای حجارابن ابجر وای قیس ابن اشعث وای یزید ابن حارث! آیا شما نامه به من ننوشتید که میوه هایمان رسیده و درختان ما سرسبز و خرم است و در انتظار تو لحظه شماری می‌کنیم؛ در کوفه لشگریانی مجهز و آماده در اختیار توست»

این افراد در مقابل سخن امام پاسخی جز انکار نداشتند. در این موقع قیس ابن اشعث با صدای بلند گفت: ای حسین چرا با پسر عمویت بیعت نمی‌کنی تا با تو به شکل دلخواهت رفتار شود و هیچ ناراحتی متوجه تو نگردد؟

امام(ع) پاسخ داد: «لا والله لا اعطیهم بیدی اعطاء الذلیل و لا افرمنهم فرار العبید…؛ نه به خدا سوگند، نه دست ذلت در دست آنان می‌گذارم و نه مانند بردگان از صحنه جنگ و از مقابل آنان فرار می‌کنم. ای بندگان خدا! من در پیشگاه خدا برای شما اتمام حجت کردم تا جای عذر باقی نماند و از هر فرد متکبر که ایمان به خدا و روز جزا ندارد به خدای بزرگ پناه می‌برم» (انساب الاشراف، ج۳، ص۱۸۸).

در نوشتار قبلی سخن از ارزان فروختن خویشتن و اسیر دنیا شدن و در نتیجه سقوط انسان و فساد جامعه بود. اما از سوی دیگر انسانی که قدر و منزلت خویش را بشناسد قیمت واقعی را برای خود تعیین می‌کند و در این صورت است که جباران و ستمکاران توان پرداخت ثمن او را ندارند. در چنان حالتی فرد چنان عزیز و قدرتمند می‌شود. که همگان باید در مقابل او قد خم کنند و به عجز و ناتوانی خود اعتراف نمایند. زندان‌ها و شکنجه‌ها و حصرها و حتی تهدید به شهادت و …. نمی‌تواند حتی لبخند را از او بگیرد، لبخندی که به روی زیبای حقیقت زده شده است.

عزت انسان در این است که به حقیقت گردن نهد. حقیقت عزیز است و هیچ عزتی بیرون از آن نیست. گردن نهادن به حقیقت و تسلیم شدن در برابر آن تنها عاملی است که عزت آفرین است. کما اینکه باطل تماما ذلت است و باطل پرستی مساوی با ذلت و خواری فرد است. پیامبر خدا(ص) می‌فرماید: «خواری و فروتنی برای حق، از عزت طلبی به وسیله باطل، به شوکت و عظمت نزدیک‌تر است» (کنز العمال، ج۴۴۱۰۱).

امام صادق(ع) می‌فرماید: «عزت آن است که هرگاه حق بر گردنت آمد، در برابر آن خواری و فروتنی کنی» (بحار الانوار، ج۷۸، ص۲۲۸) و امام حسن عسگری(ع) می‌فرماید: «هیچ عزتمندی حق را فرو نگذاشت، مگر اینکه به ذلت افتاد و هیچ ذلیل و ناتوانی حق را نگرفت مگر اینکه عزیز و نیرومند شد» (همان، ص۵۳).

عزت تنها نزد خداست و کسانی که آن را در جای دیگر می‌جویند به خفت و خواری مبتلا می‌شوند. پیامبر خدا (ص) می‌فرماید: «هر کس به وسیله بندگان عزت بجوید، خداوند ذلیلش گرداند» (کنزالعمال، ج۲۵۰۴۲) و امام علی(ع) می‌فرماید: «عزیز شده به وسیله غیر خدا ذلیل است» (بحارالانوار، ج۷۸، ص۱۰) و می‌فرماید: «بدان که عزتمند نیست کسی که در مقابل خدا ذلیل نباشد، و بلندی نیابد کسی که در مقابل خدا افتادگی نکند» (تحف العقول، کوتاه سخنان امام علی(ع)). در حدیث آمده است که خداوند به داود نبی(ع) چنین وحی فرمود: «ای داود! من …. عزت را در اطاعت از خود قرار دادم، ولی مردم آن را در خدمت به سلطان جستجو می‌کنند و از این رو آن را نمی‌یابند» (بحار الانوار، ج۷۸، ص۴۵۳).

عزت تنها به گردن نهادن به وظیفه و رعایت اصول دینی و اخلاقی و انسانی است. عزت به این است که انسان با عقل و خرد زندگی کند و آنها را حاکم زندگی خود گرداند. پیامبر خدا(ص) می‌فرماید: «هرگز خداوند به وسیله نادانی، کسی را عزیز نمی‌گرداند؛ و هرگز خداوند به وسیله خرد و بردباری کسی را خوار نمی‌سازد» (کافی، ج۲، ص۱۱۲) و می‌فرماید: «فرمان الهی را عزیز بدار تا خداوند تو را عزیز گرداند» (الجامع الصغیر، ج۱، ص۱۷۴؛ به نقل ازنهج الفصاحه، ص۴۵۸). امام علی (ع) می‌فرماید: «هیچ عزتی بالاتر از تقوا نیست» (نهج البلاغه، حکمت ۳۷۱) و می‌فرماید: «عزتی چون بردباری نیست» (همان، حکمت ۱۱۳) و می‌فرماید: «هر کس با مردم به انصاف رفتار کند، خداوند جز بر عزت او نیفزاید» (کافی، ج۲، ص۱۴۴). امام صادق(ع) می‌فرماید: «هیچ بنده‌ای خشم خود را فرو نخورد، مگر اینکه خداوند به عزت او در دنیا و آخرت افزود» (همان، ص۱۱۰).

عزت در آن است که انسان نسبت به آنچه در دست مردم است چشم پوشی کند و خود را از آنها آزاد سازد. امثال یزید می‌توانند پست و مقام ظاهری کوتاه مدت و یا زر و سیم و …. به کسی بدهند و او را خریداری کنند. اما انسان عزیز از این امور خود را آزاد کرده و چشم طمع را از همه این امور بریده است. لقمان حکیم به فرزندش چنین اندرز می‌دهد که: «اگر می‌خواهی عزت دنیا را به دست آوری، طمع خویش را از آنچه مردم دارند، ببر؛ زیرا پیامبران و صدیقان، به سبب برکندن طمع خود، به آن مقامات رسیده‌اند» (قصص الانبیاء، ص۱۹۵، به نقل از گزیده میزان الحکمه، ص۵۲۱). امام علی(ع) می‌فرماید: «قانع باش تا عزیز شوی» (بحار الانوار، ج۷۸، ص۵۳). امام باقر(ع) می‌فرماید: «چشم نداشتن به دست مردم، موجب عزت مؤمن است» (کافی، ج۲، ص۱۴۹).

بنابراین عزت و سربلندی انسان در گردن نهادن به حق و حقیقت و پشت پا زدن به باطل و ایجاد رابطه‌ای نیکو با خدا و گردن نهادن به خواست او و مراوده درست با مردم و رفتار انسانی و اخلاقی با آنان و چشم‌ پوشیدن از هر آن چیزی است که انسان را به اسارت می‌گیرد. چنین انسانی آزاد و عزیز است. امام حسین(ع) می‌فرماید: من نه دست بیعت به شما می‌دهم و نه ذلیلانه اعمال ناشایست شما را تأیید می‌کنم، چرا که وظیفه حق پرستانه و خداپرستانه و انسانی و اخلاقی من این است که با ظلم و ستم و فساد مبارزه کنم و در راه اصلاح آنها بکوشم و از سوی دیگر از مقابل شما فرار نمی‌کنم چون من عبد و غلام و اسیر چیزی نیستم که نسبت به از دست دادن آن نگران باشم. من می‌ایستم و با ظلم و ستم و فساد و تباهی مبارزه می‌کنم.

قسمت های پیشین این مطلب:

۱ – در مکتب حسینی

۲ – حق‌پرستی هزینه دارد

۳ – کربلا؛ میدان مبارزه دنیاپرستان با یکتاپرستان

۴ – عاشورا؛ قیام اصلاحی با روش مسالمت‌آمیز

۵ – اوج قله آزادگی

۶ – سکوت در مقابل حاکم ستمگر روا نیست

۷ – جامعه‌ای که در آن اخلاق مرده، جای زندگی نیست

۸ – دنیاپرستان، یاوران تاریخی ظلم و فساد و تباهی



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.