سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic
  • صفحه اصلی
  • » پیام تاریخی حسین(ع)، پاسداشت حقوق و کرامت انسان ها...

پیام تاریخی حسین(ع)، پاسداشت حقوق و کرامت انسان ها

چکیده :جانمایه سیاست دغلبازانه اموی دروغ و کلک و حقه بازی به بهای استیلا بر مقدرات مردم است. حقوق فرهنگی-مالی-اخلاقی-اقتصادی و سیاسی مردم را ضایع می کنند و هر تهدیدی را با مکر و نیرنگ از صحنه حذف می کنند تا خود مستقر بر جایگاهی که روزی پیامبر اکرم بر آن تکیه می زد گردند! استراتژی "اخذ بالتهمه و اقتل بالظنه" مصداق نمایانی از وضعیت آن دوران است . حضرت با علم به استفاده ابزاری از دین توسط حکومت مدعی مستقر می فرماید :ان الدین کان اسیرا فی ید الاشرار" اینها دکان دارند در لباس دیانت.از احساسات دینی مردم سوءاستفاده می کنند تا پشت آن رفتارهای ظالمانه خود را حقانی جلوه دهند و بندگان جیفه خوار دنیا و ساده دلان نیز خام آنها می شوند....


محمدصالح نقره کار

حسین(ع)، عاشق انسان و انسانیت: عشق را از “عشقه” گرفته اند و آن گیاهی است که در باغ پدید آید در بن درخت.اول بیخ در زمین سخت کند.پس سر بر آرد و خود را در درخت می پیچد و همچنان بالا می رود تا جمله درخت را فرا بگیرد.چنانش شکنجه کند که نم در درخت باقی نماند.هر غذا که بدان رسد به تاراج برد.تا چنانکه خشک گردد.

در عالم انسانیت به تعبیر شیخ اشراق در رساله” فی حقیقه العشق” این عشق چونان درختیست منتصب القامه که به حبه القلب پیوسته وباغبان ازل از انبارخانه” الارواح جنود مجنده” در باغ ملکوت “قل الروح من امر ربی” غرس نموده است.به مدد آب علم” و من الماء کل شیئ حی”و با نسیم”ان اله فی ایام دهرکم نفحات”ارتزاق کند …تا النهایه جان را به عالم بقا رساند و تن را به ورطه فنا…

حسین (ع)عاشق خدا و مخلوقات و تجلیات رحمانی او بود چنانچه جد اطهرش “طبیب دوار بطبه”بود و جانش برای احقاق حقوق و احیای کرامت خلق گوییا گنجایش کالبد خاکی را نداشت”لعلک باخع نفسک”

حسین انسان و انسانیت را عاشقانه دوست داشت و بهای آنرا با خون سرخ عزیز ترین هایش پرداخت.او بود که گفت نیازهای مردم درهای رحمت خدا هستند که بروی شما گشوده شده اند.او بود که خلق را عیال خدا نامید و خدمت به ایشان را عبادت شمرد.او بود که سیطره حکمران ظالم را علت العلل نقض حقوق انسانها دانست و نقض حریم حق الله را منجر به تضییع حقوق الناس قلمداد نمود.شاه بیت گفتمان حسین(ع)عشق به مقام رفیع انسانیت است و او ثابت کرد که برای خود و تبار خود چیزی نمی خواهد و هر آنچه می طلبد برای اعتلای انسانیت و مبارزه با تضییع حقوق بشریت است.

حسین(ع) قائم به استیفای حقوق بشر، نه سوداگر استیلای قدرت

خود فرماید :”بار الها تو خود دانی آنچه از ما بر آمده از سر رقابت در سلطنت و میل به افزودن کالای دنیا نبوده است.بل از آن روست که پرچم دین تو را افراشته بینیم و اصلاح را در کشورت آشکار کنیم و بندگان ستمدیده ات را امانی دهیم تا به فرایض و سنتها و احکامت عمل شود .پس اگر شما مردم ما را یاری نکنید و به ما حق ندهید قدرت ستمگران همچنان برسر شماست و آنان به خاموش کردن نور پیامبرتان می پردازند”.

از این کلام مولی بر می آید:

۱-این گفتمان قدرت طلب نیست.دنبال خدمت به بشر است

۲-صادقانه با مردم حرف می زند و گوشزد می کند اگر اقبال نکنید نتیجه مطلوب و شایسته ما و شما حاصل نمی شود

۳-قدرت باید خرج خیر عمومی شود.نه دکان داری و استعلا طلبی

۴-احقاق حقوق مادی و حقوق معنوی هر ۲ موضوعیت دارد و تعطیل بردار نیست

۵-اصلاح در امور مردم منوط به عزم عمومی و همراهی اراده آنهاست

۶- مقابله با ظلم از اولویت های حقوق بشر است

۷-نفس اینکه جامعه بر مبنای اراده الهی مدیریت شود و احکام خدا اجرا شود و تفرعن و انانیت و خودبرتر بینی جایگزین آن نگردد در زمره اهداف اصلی قیام حسینی است

۸-مصلح نمی تواند خود بنیاد و خود مدار باشد بلکه باید مردم دوست و ایثارگر باشدتا ورای منافع شخصی و حزبی و تباری کلیت مردم را مدتظر قرار دهد.

۹-اتصال به خدا و ایمان به او کلید ورود به ورطه عشق به بندگان خداست و تنها انسان مومن است که می تواند به معنای واقعی کلمه احیاگر حقوق بشر باشد.

۱۰-برای احیا و اقامه حقوق بشر باید موازین و تضمین های آنرا شناخت .

۱۱-انفعال،بی تفاوتی و سستی در زمینه احقاق حقوق مظلومان و آحاد مردم در مردان خدا راه ندارد.

۱۲-در این اندیشه هدف وسیله را توجیه نمی کند و بصورت شفاف دنبال حذف ظلم و استقرار عدالت و حقیقت و فضیلت است.

دین در خدمت تعالی بشریت، نه ابزار توجیه قدرت

جانمایه سیاست دغلبازانه اموی دروغ و کلک و حقه بازی به بهای استیلا بر مقدرات مردم است. حقوق فرهنگی-مالی-اخلاقی-اقتصادی و سیاسی مردم را ضایع می کنند و هر تهدیدی را با مکر و نیرنگ از صحنه حذف می کنند تا خود مستقر بر جایگاهی که روزی پیامبر اکرم بر آن تکیه می زد گردند! استراتژی “اخذ بالتهمه و اقتل بالظنه” مصداق نمایانی از وضعیت آن دوران است .

حضرت با علم به استفاده ابزاری از دین توسط حکومت مدعی مستقر می فرماید :ان الدین کان اسیرا فی ید الاشرار” اینها دکان دارند در لباس دیانت.از احساسات دینی مردم سوءاستفاده می کنند تا پشت آن رفتارهای ظالمانه خود را حقانی جلوه دهند و بندگان جیفه خوار دنیا و ساده دلان نیز خام آنها می شوند”:الناس عبید الدنیا و الدین لهو و لعب علی السنتهم یحیطون به معایشهم”هشدار می دهد اموال آلوده و رانت خواری و نمک گیری اصحاب قدرت زمینه ساز ظلمهای بزرگ و تطهیر و پاستوریزه سازی مفاسد به نام دین و بواسطه کارگزاران خودفروخته دهان چرب شده وابسته به ثروت و قدرت است.چنانچه حضرت کوفیان را محاکات می کند که چه شده از استماع سخن سبط نبی احتراز می کنید؟!شکمهایتان انباشته از حرام است و حرامخوری بر دلهایتان نقش بسته است…

چه می شود که شریح قاضی ها که از سابقون اسلامند خدمتگزار بی چون و چرای امرا می شوند و درست در مقطع بزنگاه تاریخ کم می آورند!ماشین توجیه گری رفتار امرای اموی در ایستگاه شریح متوقف نمی شود.خیلی بزرگان در این وادی زمین گیر می شوند و با سر در افتضاح حقارت نفس خویش فرو می روند و توجیه می کنند آنچه نباید و نشاید:قلوبهم معک و سیوفهم علیک….و بدینسان تلخ ترین فصل تاریخ با قصد قربت مدعیان رقم می خورد

قدرت در مسیر خیر عمومی

دستگاه اموی قدرت را برای خیر خود و منافع تکثر طلبانه و سوداگرانه خود می خواست.آنها بدلالت شعر یزیدوحی را هم یک شوخی و دین را هم یک ابزار تحمیق قلمداد می کردند و لذا تعهدی به خواسته ها و اعتقادات مردم نداشتند.کاربدانجا تنزل یافت که شرابخوار لاقید بی صفت بی اخلاقی چون یزید از منبر مظهر مکارم اخلاق بالا رفت و واعظ جماعت مسلمین شد!امام حسین در قامت منتقد حاکمیت بر خاست و شرط بلاغ را با مردمان در میان گذاشت که منتهی به اقبال مردم کوفه و نامه های ۱۲۰ هزار نفری و …گردید.او می خواست قطار سرکش و طغیان پیشه قدرت را به روی ریل اخلاق و شرع و سنت ممدوح نبوی که خ.است آحاد مردم بود بر گرداند و حاکمان کارگزار خیر عمومی مردم و آباد گر دنیا و آخرت ایشان باشند.اما انتقادهای مشفقانه و انذارهای دلسوزانه کاگر نبود و یزید امام را بین ۲ راه بیعت یا مرگ مخیر ساخت.حاشا که عزیزترین مخلوقات هستی راه ذلالت را بپویند.الموت فی حیاتکم مقهورین….هیهات من الذله.

صلای جانبخش “کونوا احرارا فی دنیاکم “حسین را مگر می شود ناشنیده گذاشت و خود را آزاده نامید.حسین برای تحقق رسالت خویش آزاده هارا طلب می کند و مرجع ضمیر هل من ناصر ینصرنی مولا حرهای بریده از تعلقات هستند.وگرنه گرفتاران زخارف پست دنیای دنی جز جیفه مریحه درکی از بهشت عنبر سرشت و فوز وصال محبوب و ایثار برای اعتلای انسانیت ندارند.

حسین(ع) تا ابد ظلم را رسوا کرد

شاعری عرب در تمثیلی زیبا می گوید حسین (ع)تاریخ را بر ۲ قسمت تقسیم کرد:

یک قسمت اردوگاه حق دوستان و عدالت مداران/یک قسمت اردوگاه ظالمان خود مدار و عدالت ستیز.

این راه حسینی با مقیاس ابدیت دیده شد و این اقامه عزا برای زنده ماندن آن پیام فراتاریخی برای قلوب حق خواه و فطرت های کرامت باورست

زیارت اربعین و رمز گشایی قیام حسینی

در زیارت اربعین آمده است:و بذل مهجته فیه لیستنقذ عبادک من الجهاله و حیره الضلاله :خون جگر حسین (ع)بذل شد در راه آگاهی و بیرون شدن مردمان از سیطره نادانی{استیفای حقوق فرهنگی و دانایی بعنوان مهمترین ابزار احقاق حقوق بشر.خون او آموزگار عزت خواهی و کرامت باوری شد.در شرایطی که دین لباس وارونه به تن کرده و دروغگویان صحنه گردان حریم نبوی شده بودند و مردمانی که :قلوبهم معک و سیوفهم علیک!پیام عزت مندانه حسین به بذل جان و شهادت محتاج بود تا در تارو پود فطرت ها جای بگیرد و در نهاد تاریخ بشر نهادین شود و چنین شد که:

ان ذلک بعین الله

گفتمانی که از فهمیده تر ها انتظار روشنگری دارد

خطبه حضرت در عرفات ، با موضوع وظیفه خواص در مقابل ستمگران و مفاسد و مضرات سکوت در مقابل زورگویان و آثار زیانبار و خطرناک سهل انگارى آنان از انجام این وظیفه بزرگ الهى موضوع قابل توجهی است.خصوصا آنجا که فرموده باشند:

ای رجال مقتدر! شما گروهی هستید که به دانش و نیکی وخیرخواهی شهرت یافته اید در پرتو دین خدا در دل مردم عظمت ومهابت یافته اید . شرافتمند از شما حساب می برد و ضعیف و ناتوان شما را گرامی می دارد و کسانی که با شما هم پایه و درجه اند و برآنها حق نعمتی ندارید شما را برخود مقدم می دارند ، شما واسطه حوایجی هستید که از خواستارانشان دریغ می‌دارند و به هیبت پادشاهان و ارجمندی بزرگان در میان راه، گام برمی‌دارید. آیا همه اینها از آن رو نیست که به شما امیدوارند که به حقّ خدا قیام کنید؟

از حقوق مردم کوتاهی ورزیده اید

اگر چه از بیشتر حقوق خداوندی کوتاهی کرده‌اید از این رو حق امامان را سبک شمرده، حقوق ضعیفان را تباه ساخته‌اید و به پندار خود حقّ خود را گرفته‌اید. شما در این راه نه مالی خرج کردید و نه جانی را برای خدا که آن را آفریده به مخاطره انداختید و نه برای رضای خدا با عشیره‌ای درافتادید، آیا شما به درگاه خدا بهشت و همنشینی پیامبران و امان از عذاب او را آرزو دارید؟

من برشما که(به سبب سوابق و ایمانتان) بر گردن خدا منت می نهید، می ترسم که از طرف خدا برشما عذاب و گرفتاری فرود آید زیرا شما به مقام بزرگی رسیده اید که دیگران دارا نیستند وبر دیگران برتری یافته اید نیکان و پاکان را احترام نمی کنید در صورتی که شما به خاطر خدا در میان مردم مورد احترام هستید.

به وظایفی که دارید عمل نمی کنید

شما به چشم خود می بینید که پیمانهای الهی را می شکنند وبا قوانین خدا مخالفت می کنند ولی بیم و هراسی به خود راه نمی دهید. از نقض عهد و پیمان پدرتان به هراس می افتید ولی به اینکه به پیمانهای رسول خدا شکسته یا خوار و بی مقدار گشته است هیچ اهمیت نمی دهید. افراد کور و لال و زمینگیر در کشور اسلامی بدون سرپرست و مراقب مانده اند و برآنها رحم نمی شود اما شما درخور موقعیت و منزلت خویش کاری نمی کنید و با کسی هم که وظیفۀ خود را در این مورد انجام می دهد یاری و همکاری نمی کنید و با سازش و همکاری و مسامحه با ستمگران خود را آسوده می دارید. خداوند فرمان جلوگیری از منکرات و باز داشتن مردم از آنها را داده است ولی شما از آن غافلید. مصیبت شما عالمان امت از همه بیشتر است زیرا موقعیت و منزلت عالمان مورد تعرض قرار گرفته است و ای کاش این را می دانستید.

زمامداران ،شایسته ترین های مردم باید باشند

زمام امور باید به دست کسانی باشد که عالم به احکام خدا و امین برحلال و حرام او هستند و شما دارای این مقام بودید و از دستتان گرفتند و هنگامی این مقام را ازدست شما گرفتند که از پیرامون حق پراکنده شدید و با وجود دلیل روشن در سنت پیامبر اختلاف ورزیدید. اگر در راه خدا مشکلات را تحمل کرده در برابر آزارها و فشارها شکیبایی از خود نشان می دادید زمام امور در قبضۀ شما قرار می گرفت و همۀ امور زیر نظر شما اداره می شد ولی شما ستمگران را بر مقدّرات خود مسلط کردید تا حلال و حرام را در هم آمیزند و در شهوات و هوسرانیهای خود غوطه خورند. آنان را براین مقام مسلط نساخت مگر گریز شما از مرگ و دلبستگیتان به زندگی چند روزۀ دنیا.

حقوق بشر زیر پای زیاده طلبان قربانی می شود

شما با این کوتاهی در انجام وظیفه، ناتوانان را زیر دست آنها قراردادید تا گروهی را برده و مقهور خویش، و گروه دیگر را برای زندگی توأم با شکست بیچاره سازند و به پیروی از اشرار و در اثر گستاخی در پیشگاه خداوند جبّار، درادارۀ حکومت، به میل و هوای خود رفتار کنند و دل به رسوایی و هوسرانی بسپارند. در هر شهری از شهرها گوینده ای(مزدور را برای تبلیغ اهدافشان) بر فراز منبر فرستند وهمۀ کشور اسلامی در قبضۀ آنهاست و دستشان درهمه جا باز است و مردم بردۀ آنان و دراختیار آنان هستند هر ستمی که براین مردم بی پناه کنند مردم نمی توانند از خود دفاع کنند. دسته ای ازاین قوم زورگو و معاندند که بر هر ناتوان و ضعیفی فشار می آورند و برخی دیگر فرمانروایانی هستند که به خدای زنده کننده و میراننده عقیده ای ندارند.

گفتمان حسینی طاقت جولان حقوق بشر ستیزان را ندارد

شگفتا ( از این وضع!) و چرا درشگفت نباشم درحالی که زمین در تصرف فردی ستمگر و دغلکار و باجگیری نابکار است که بر مؤمنان بی هیچ ترحم و دلسوزی حکمرانی می کند! خدا در کشمکش میان ما حاکم، و او به حکم خود بین ما داوراست.



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

یک پاسخ به “پیام تاریخی حسین(ع)، پاسداشت حقوق و کرامت انسان ها”

  1. Ali Halata گفت:

    بسیار دقیق و موشکافانه بود . آقای نقره کار دست شما درد نکند و موفق باشید