سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic

برای جان شیفته آقا مصطفی

چکیده :کلمه – مسعود بهنود: گذر عمر تنها شتاب از رفتار آدمی نمی گیرد، بلکه شتاب از پندارش هم رخت می بندد. بدین گونه است که من به عمری که داشتم و صحنه ها که دیدم شتاب در قضاوت خوب و بد ندارم. از جمله دیگر نه زندان را تنها عامل انتخاب خود می دانم و...


کلمه – مسعود بهنود:

گذر عمر تنها شتاب از رفتار آدمی نمی گیرد، بلکه شتاب از پندارش هم رخت می بندد. بدین گونه است که من به عمری که داشتم و صحنه ها که دیدم شتاب در قضاوت خوب و بد ندارم. از جمله دیگر نه زندان را تنها عامل انتخاب خود می دانم و زندان رفتن را شرط کافی و لازم برجستگی آدم ها. حتی کمتر فریب رنگ و سجع کلمات زیبا را می خورم.

انقلاب یک کلاس درس بود به اندازه کل تاریخ ایران، ما از کوروش و داریوش و رستم و مولانا نقش نگرفتیم اما از لحظه به لحظه انقلاب و نفر به نفرمان چرا. انگار کوره ای بود که همه در آن ریختند و سوختند. و ما که تماشای این سوختن و گاه ذوب شدن مقدرمان بود آموختیم.

در مقدم همان انقلاب، آزادی بسیار کسان را از زندان ساواک، با شعار های پرامید و پر از زندگی پیشواز رفتیم، و چه زود زندانبانان قهاری از کار درآمدند و چه زود زندانسازان بزرگی شدند. با شعار زندان ها را مدرسه می کنیم فرصت یافتند و در عمل مدرسه ها را زندان کردند.

چه بسیار کسان دیده ام که در این سی و اندی سال، آنی را گفتند که اکثر مردم می خواستند، اما چندان که روزگار مجال کوچکی در دستشان گذاشت چه رندان کارآموزی از کار درآمدند.

مصطفی تاج زاده را به همه عمر ندیده ام از نزدیک. اما از همان سال های جوانیش، چندان که جنگ تمام نشده بود رصدش دارم. و نشانه ها دارم که امروز وقتی جان زندانی خود را برای گفتن حقیقت داو می نهد، باور کنم زلالی کلمات را. بخشی از این شناخت را مدیون فخری خانم همسر او هستم و شهادت هایش، اما نه همه را. خود نیز بر این امر گواهم که آقا مصطفی چنان هست که می نماید. این دلی که هر روز نازک تر می شود و این پنداری که هر روز شادکامی ایرانیان در آن بیشتر جا می گیرد.

پس چرا نگویم: آقا مصطفی از آن آتش سیاووش وار گذشتی دیگر حالا جان شیفته را باید نگهبان باشی برای همه نسل هائی که می آیند. گرچه مسلمان صادق را دیگری نگهبان است.



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

۷ پاسخ به “برای جان شیفته آقا مصطفی”

  1. بهروز روزبه گفت:

    تاج زاده را فردی نادر یافته ام که می تواند ساعت ها پیرامون مسائل سیاسی داخلی و بین المللی صحبت کند بدون آنکه به دام تکراری گویی بیفتد و مستمع را خسته سازد . او تئوریسینی برجسته است با حافظه ای استثنائی.
    هرکجا هست خدایا به سلامت دارش

  2. Kom-70 گفت:

    قلم آقا بهنود چقدر زیبا بزای آقا مصطفی خرامیده من که به هر دو میبالم

  3. NULL گفت:

    مسعود و مصظفی شاید خیلی هم وجه مشترکی نداشته باشند. ولی هر چه هست آزادمردی و آزاد اندیشی چیزی نیست که انسان لب به ستایش آن نگشاید. به راستی اگر سری باید خمید و شرمی به چهره دواند، آن نیست مگر در برابر جان شیفته مصطفی ها.

  4. فرهاد گفت:

    خدا نگهدار ش باد و به امید روزی که آرزوها و امید هایش برای ایران ایرانی محقق شود . مصطفی برگزیده است!!!

  5. علی گفت:

    راست و چپ و موافق و مخالف را که می بینم همگی در اینکه تاجزاد انسان صادقی است و با همه فرق دارد متفق القول هستند. خدایا حفظش کن.

  6. ناظر گفت:

    هر حرف یا نوشته ای ، هر چند زیبا ، از زبان و قلم هر کس به دل نمی نشیند ، این جمله از قلم بهنور به دلم نشست که ، مسلمان صادق را دیگری نگهبان است . خداوند نگهبان هر دو باد .

  7. ترجمه نیوز گفت:

    من همیشه فردی بوده ام با اعتقاد به اینکه جمهوری اسلامی یم پارادوکس انتزاعی-آخوندی است . از همانها که هم شیرینند و هم کسی در واقعیت تا کنون ندیده . با این اعتقاد و با نگرش واقعگرایانه ای که به دنیا می نگرم , از سالها پیش تنها به برچیده شدن این نظام (چه ظاهرا و چه باطنا) معتقد بوده ام و به دلیل جوانی و شور و عجله بر این گمان بوده ام که جز با رهبری افراد تندرو (چون رهبران نظام ولی در جهت عکس) و به شدیدترین شکل ممکن نه نیمتوان و نه باید این نظام را با نظامی مردم سالار و سالم جایگزین کرد .
    ولی چند سالیست که -شاید به دلیل فزونی تجربه و نزول احساسات – دریافته ام که اگر به دنبال مردم سالاری راستین هستیم تنها و تنها با برداشتن گامهای آرام و مطمئن و برآوردن همزمان مردمی که در محیط استبدادزده هر کدام در جامعه ی خود هرجا بشود مستبد و هرجا نشود تسلیم بی چون و چرای مستبد هستند , میتوان به مردم سالاری راستین و پایدار امید داشت .
    سخن خلاصه میکنم , همه ی اینها گفته شد که زبان به تمجید بگشایم از کسانی که موج سواری بلدند اما روحشان و بینششان آنقدر وسیع است که آرامش دائمشان را به هیجان موجی نمی فروشند و تنها کسانی هستند که به راستی و با همه ی وجود دغدغه ی دیگر مردمان  را دارند . بزرگان و عزیزانی چون مسعود بهنود , مصطفی تاجزاده , محمد خاتمی , اکبر گنجی , سروش  ,عبدالله نوری, …. و احمد قابل .