سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic

این همه اصرار بر خطا، چرا؟!

چکیده :شرايط امروز كه همه در نقد آن مسابقه گذاشته و حاضر به قبول مسووليت و پذيرش خطا و عذرخواهي از مردم نيستند، حاصل رفتارها و خطاهاي گذشته است و رفتارها و خطاهاي امروز در آينده نزديك، محصول ناگوارتر و مصيبت‌بارتري در پي خواهد داشت. آن زمان كه بي‌محابا مديران لايق، توانمند و باتجربه با انواع اتهام‌ها از مصادر اداره كشور كنار گذاشته و به جاي آنان بسياري از افراد بي‌تجربه، كم‌تجربه و ناكارآمد با صدها شعار ارزشي و مردمي نشانده شدند، به روشني مشخص بود كه قطار مديريت جامعه به كدام سو مي‌رود و چه نتايج ناگواري بر روندي كه راه افتاده است، مترتب خواهد شد. ...


مرتضی مبلغ

این روزها جامعه ایران شاهد منازعات دامنه‌دار بین دو جریان اصولگرا، یعنی جریان دولت و جریان منتقد دولت است. این منازعات که دامنه آن تا مصاحبه‌های روسای قوای مقننه و مجریه نیز گسترش یافته، با اوج‌گیری التهابات و نابسامانی‌های اقتصاد کشور مقارن است. برجسته‌ترین نکته‌یی که در همه انتقادها، اتهامات و تخطئه کردن‌ها به چشم می‌خورد، شانه خالی کردن طرف‌های منازعه از پذیرش مسوولیت شرایط نابسامان و اسفبار به وجود آمده و فرافکنی آن به سوی طرف مقابل و دیگران است. طرف‌های منازعه نه‌تنها خود را بی‌تقصیر و دیگران را مقصر قلمداد می‌کنند، بلکه مدعی می‌شوند که ما قبلا گفته بودیم که چنین و چنان می‌شود، و حتی خود را تواناترین، کارآمدترین و عالی‌ترین می‌دانند، آن هم نه نسبت به دوران خود، بلکه گاهی نسبت به کل تاریخ کشور!

رییس قوه مجریه که در سال‌های گذشته تقریبا همه اختیارات و امکانات کشور در حمایت و پشتیبانی او بوده است، امروز به جای پذیرش مسوولیت و ادای توضیحات پیرامون شرایط به وجود آمده، از خود سلب مسوولیت می‌کند و رییس قوه مقننه که در جایگاه نظارت بر عملکرد دولت نشسته و همه قوانین پشتیبان سیاست‌ها و تصمیم‌های اقتصادی سال‌های گذشته را امضا و ابلاغ کرده است نیز عمده تقصیرها را متوجه رفتارها و سیاست‌های دولت می‌داند اما گویا همه فراموش کرده‌اند که برخی سیاست‌ها و برنامه‌های غلط و خطرساز خود آنان در سال‌های گذشته بوده که کشور را به این روزهای خطرناک رسانده است.

دو سال پیش بود که همه آنان برای اجرای طرح هدفمندسازی یارانه‌ها جشن‌ها به پا کردند و در بوق و کرنای عظیم تبلیغاتی، آن را به عنوان یک پیروزی و موفقیت تاریخی و بی‌نظیر اعلام کردند و بسیار فخر فروختند که هیچ دولتی جرات و شهامت اجرای این طرح باشکوه را نداشت. اما در همان زمان همچون آفتاب روشن بود که آنان دست به چه اقدام خطرناکی می‌زنند در حالی که گوش‌شان هم به هیچ اندرز و هشداری بدهکار نبود.

در همان زمان با یک حساب ساده مشخص بود که درآمد حاصل از هدفمندسازی یارانه‌ها نه تنها هیچ کمکی به صنعت و تولید و توسعه نمی‌کند بلکه حتی کفاف پولی که به مردم می‌پردازند را هم نمی‌دهد. همان روزها مشخص بود که علاوه بر کل درآمد حاصل از هدفمندی، باید حداقل سالانه هشت هزار میلیارد تومان هم به آن اضافه و به مردم پرداخت کرد. این امر بر هیچ یک از دست‌اندرکاران این طرح در هیچ یک از ارکان کشور پوشیده نبود، اما هیچ‌کس دم نزد و همگی هلهله‌کنان گوش خود و جامعه را پر کردند.

هدفمندسازی یارانه‌ها بدان معنی است که حجم بزرگی از درآمدهای حاصل صرف تولید و صنعت و کشاورزی و توسعه زیرساخت‌های کشور شود و بخش کمتری از آن به مردم بازگردانده شود، اما اینکه کل درآمد حاصله به اضافه حجم عظیمی از پول نقد مجددا و به طور مستقیم به جامعه بازگردد، جز یک اقدام مصیبت‌‌بار و خطرناک نیست. از همان ابتدا معلوم بود که پولی که با منت تمام و به عنوان شربت شیرین به کام مردم ریخته شد و آنچنان به آن تبرک بخشیدند که از آن به عنوان پول امام زمان یاد کردند، شرنگ تلخی بیش نیست و جامعه را با رنج و گرفتاری فراوان مواجه خواهد ساخت. تزریق نقدینگی وحشتناک، آن‌هم به صورت مستقیم، یکی از مهم‌ترین عوامل نابسامانی‌های امروز است که آن را با فرافکنی به یکدیگر و به سایر عوامل نسبت می‌دهند.

آن زمان که بی‌محابا مدیران لایق، توانمند و باتجربه با انواع اتهام‌ها از مصادر اداره کشور کنار گذاشته و به جای آنان بسیاری از افراد بی‌تجربه، کم‌تجربه و ناکارآمد با صدها شعار ارزشی و مردمی نشانده شدند، به روشنی مشخص بود که قطار مدیریت جامعه به کدام سو می‌رود و چه نتایج ناگواری بر روندی که راه افتاده است، مترتب خواهد شد.

صدا و سیما و سایر رسانه‌های اصولگرا که سال‌ها به طور تمام‌قد در خدمت سیاست‌های نادرست و ناکارآمد بودند و امروز به تدریج مواضع منتقدانه به خود گرفته‌اند، بیش از دیگران باید خود را مورد سوال و بازخواست و سرزنش قرار دهند که چرا و چگونه با ارتزاق بیت‌المال، رسالت مهم رسانه‌یی خود را فرو گذاشته و منافع ملی و عمومی را نادیده انگاشتند. ده‌ها مثال مشابه می‌توان فهرست کرد که وضع به همین منوال بوده است و سایر روندهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور نیز که هیچ دست‌کمی از وضعیت اقتصادی ندارند، محصول همان رفتارها و سیاست‌ها و برنامه‌های نادرست و ناکارآمد بوده است.

اما آنچه مهم است، آن است که با کمال تاسف و تاثر، امروز هم که دیگر نادرستی بسیاری از سیاست‌ها و برنامه‌ها و رفتارها و گفتارها روشن شده و آثار ناگوار خود را در جامعه نشان داده است، نه‌تنها خبری از پذیرش خطاها و عذرخواهی از مردم و تلاش برای جبران خطاها نیست، بلکه همچنان بر روند گذشته تاکید می‌شود و با شدت بیشتر ادامه می‌یابد و در کمال شگفتی نیز به آن افتخار می‌شود. آقایان حتی برای یک لحظه هم از گذشته درس نمی‌گیرند و فکر نمی‌کنند که خطای رفتار امروزشان به مراتب مخاطره‌آمیزتر از خطاهای گذشته است.

شرایط امروز که همه در نقد آن مسابقه گذاشته و حاضر به قبول مسوولیت و پذیرش خطا و عذرخواهی از مردم نیستند، حاصل رفتارها و خطاهای گذشته است و رفتارها و خطاهای امروز در آینده نزدیک، محصول ناگوارتر و مصیبت‌بارتری در پی خواهد داشت. این منازعات و فرافکنی‌ها چیزی جز وارد کردن زخم‌های پی در پی بر پیکر خسته و رنجور جامعه نیست.رفتارهای متضاد، انکار حقایق، خودشیفتگی‌های بی‌پایان، نادیده گرفتن خطاها، دیگران را به جای خود مقصر دانستن، خود را منزه پنداشتن، پاسخگو نبودن و امثال اینها ادامه روند گذشته و تشدید مشکلات و مصائب است.

رفتارها و واکنش‌های امروز کسانی که عوامل اصلی و عمده وضع موجود بوده‌اند، همچون رفتار کسی است که بر شاخه نشسته و بن می‌برد و در واکنشی به هشدارها به جای دست کشیدن از بریدن شاخه، به بریدن ادامه داده و آن را تشدید می‌کند، با این تفاوت که در اینجا شاخه عبارت است از جامعه و ملت و نظام و انقلاب. باید دانست که هیچ راهی جز توقف این گونه رفتارها و سیاست‌ها و بازگشت به مسیر صلاح و سداد نیست. این امر نیز جز با قبول مسوولیت شرایط پدیدآمده توسط همه کسانی که در سال‌های گذشته مسبب پیدایش آن بوده‌اند، نیست.

قبول مسوولیت نیز مستلزم اعتراف به اشتباه و عذرخواهی از مردم است و گام اساسی نیز تلاش برای جبران خطاها و اشتباه‌هاست. برای جبران خطاها هیچ راهی جز تجدیدنظر در نحوه اداره کشور نیست و این امر نیز جز با به صحنه آوردن مدیران توانمند و مجرب و ایجاد فضای باز و بانشاط سیاسی و از همه مهم‌تر و اساسی‌تر، ایجاد شرایط برگزاری انتخابات آزاد و سالم در کشور میسر نخواهد شد.

امید است کسانی که به طور مداوم دم از انقلاب و ارزش‌ها و اسلام و نظام می‌زنند، لحظه‌یی به خود آمده و با الهام از بدیهی‌ترین و در عین حال ضروری‌ترین آموزه‌های اسلام و انقلاب، از نتایج ناگوار سیاست‌ها و برنامه‌های خود درس گرفته به جای فرو رفتن هر چه بیشتر در گرداب مشکلات که حاصلی جز درد و رنج افزون‌تر برای جامعه در پی نخواهد داشت، به راه صلاح و صواب بازگشته و شرایط بازگشت اداره کشور به مسیر سازنده و تعالی‌بخش را فراهم کنند.

منبع: اعتماد



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

۴ پاسخ به “این همه اصرار بر خطا، چرا؟!”

  1. i گفت:

    انقلابها بیشتر دشمن بشریت بودند. گواینکه عده ای معتقد اند در دنیای انسانی٬ همانند مرگ٬ یک زمانی اجباریست. نمیدانم شاید مثبت بودن انقلاب در همین باشد؟

    اما انقلاب اسلامی شاید یکی از فاجعه انگیزترین انقلاب قرن بیستم است که بشر مرتکب شد. انقلاب محصول ارایه شده ایست (بطور مثال موادی غذایی که میتوان خرید) از پلارزاسیون Polarization یک جامعه. حالا جامعه ای که پلاریزه است چطور میتواند برخوردار از درک حقیقت باشد؟

    اینکه شعله انقلاب المپیک وار روشن نگه داشته میشود٬ حاکی از بدوی ترین٬ Primitive ٬ دیدگاه این آقایان نسبت به بشر است وچه جالب این ضرب المثل ایرانی است که میگوید: از آب گل آلوده باید ماهی گرفت.

    دقیقا آیت ال میدانستند که چرا آتش انقلاب نباید خاموش گردد.
    تمام این جنایت ها فقط تحت نام اسلام.

  2. mahmood گفت:

    البته منصفانه نیست که سهم اصلاح طلبان در برآوردن احمدی نژاد و وضعیت امروز نادیده گرفته شود. احمدی نژاد تنها محصول عملکرد حامیانش نیست بلکه اصلاح طلبان نیز قابله ای بودند که در تولد این بچه نامشروع خواسته یا نا خواسته آلت فعل شدند. اطلاح طلبان مجری و موید انتخاباتی بودند که آرای کروبی به قیلوله ای محو شد و شکایت هاشمی را به درگاه خدا حواله کرد. رفتار امروز اصلاح طلبان نیز بی تأثیر در اتفاقات آینده نخواهد بود. لذا نسخه را هم برای دیگران و هم برای خود بپیچیم. اگر دیگران را تشویق به عذرخواهی از مردم می کنیم پسندیده تر است که خود پیش قدم شویم.

  3. Alikalam گفت:

    گول خوردیم روی ظاهرش نفهمیدیم ۱۰۰۰ نفر سردار ملیارد رانت خوار پشتش تیز کرده بودند برای رانت

  4. mani گفت:

    mahmoodjan aslahtalaban bayad chekar mikardand ke ahmadinejad raeese jomhoor nemishod?