اعدام یک روزنامه
چکیده :اگر براي لحظهاي انسان را با يك روزنامه مقايسه نماييم، ميتوان گفت كه بستن يك روزنامه، به معناي صدور حكم اعدام براي آنست. صدور حكم اعدام براي يك مجرم اما به عنوان سنگينترين مجازات است. معمولا اعدام را براي قتل نفس صادر ميكنند. به عبارت ديگر، اگر كسي آدم نكشته باشد ولو آنكه جرم سنگيني هم مرتكب شده باشد او را اعدام نميكنند. چرا كه همانطور كه تاكيد شد مجازات اعدام سنگين ترین مجازات است. يك روزنامه هم وقتي بسته ميشود عملا اعدام ميشود چرا كه ديگر حيات ندارد. روزنامه شرق روز چهارشنبه 5 مهرماه «اعدام شد». چرا كه در روز پنجشنبه بر روي پيشخوان يا دكه روزنامه فروشيها ديگر حضور نداشت، «مرده» بود....
صادق زیباکلام:
در عرف حقوقی تقریبا تمامی کشور ها، سنگینترین مجازات اعدام است آنها هم که اعدام را لغو کردهاند حبس سنگین را جایگزین اعدام کردهاند.
اگر برای لحظهای انسان را با یک روزنامه مقایسه نماییم، میتوان گفت که بستن یک روزنامه، به معنای صدور حکم اعدام برای آنست. صدور حکم اعدام برای یک مجرم اما به عنوان سنگینترین مجازات است. معمولا اعدام را برای قتل نفس صادر میکنند. به عبارت دیگر، اگر کسی آدم نکشته باشد ولو آنکه جرم سنگینی هم مرتکب شده باشد او را اعدام نمیکنند. چرا که همانطور که تاکید شد مجازات اعدام سنگین ترین مجازات است. یک روزنامه هم وقتی بسته میشود عملا اعدام میشود چرا که دیگر حیات ندارد. روزنامه شرق روز چهارشنبه ۵ مهرماه «اعدام شد». چرا که در روز پنجشنبه بر روی پیشخوان یا دکه روزنامه فروشیها دیگر حضور نداشت، «مرده» بود.
اگر باز گردیم به قیاس میان روزنامه و یک انسان، جرم روزنامه شرق خیلی سنگین میبایستی بوده باشد. چرا که در مواردی که برای دادگاه یقین می شود که قتل از روی عمد نبوده، متهم اعدام نمیشود. متهم قتل غیر عمد، مدتی محکومیت زندان می گیرد، یا جریمه میشود و یا سایر مجازاتهای دیگر.مجازات اعدام فقط در صورتی صادر میشود که برای دادگاه اثبات شود که متهم با قصد و غرض، با نیت قبلی و یا فراهم آوردن مقدمات قتل مرتکب آن شده است. در غیر این صورت، یعنی اگر برای دادگاه احراز شود که قتل غیر عمده بوده، رای اعدام تبدیل میشود به مجازاتهای خفیفتر.
مسئولان،روزنامه شرق را به سنگینترین مجازات ممکنه یعنی بستهشدن یا «اعدام» محکوم کردند. ثانیا با صدور حکم اعدام برای روزنامه شرق،مسئولین در حقیقت معتقدند که شرق تعمدا «عمل قتل » را مرتکب شده است.به عبارت دیگر از نظر مسئولین این احتمال وجود ندارد که آن خلاف،از روی «عمد» نبوده باشد.از نظر مسئولان این احتمال وجود ندارد که آقای هادی حیدری در کشیدن آن کاریکاتور هدف و نیت اش ، قصد و غرضش آن نبوده که خواسته باشد به جنگ و رزمندگان توهین کرده باشد. با رای به بستن روزنامه شرق مسئولین فی الواقع میگویند که هادی حیدری و هیئت تحریریه روزنامه شرق تعمدا آن کاریکاتور را کشیده و در روزنامه چاپ میکنند.
آیا این فرض درست است؟ آیا روزنامه شرق تعمدا مرتکب آن توهین شده؟ چگونه واقعا میتوان باور داشت که روزنامه شرق تعمدا خواسته تا به جنگ و رزمندگان توهین نماید؟
محض اطلاع بسیاری که هادیحیدری را نمیشناسند، او خود فرزند یک رزمنده است و تعلق به خانوادهای بسیار متدین دارد اما فرض بگیریم که اینها باعث نمیشود که هادی حیدری را در هیبت یک ضد انقلاب تصور نکنیم. فرض بگیریم که حق با مسئولین است و هادی حیدری تعمدا خواسته به جنگ و رزمندگان دوران جنگ توهین کند. آیا هیئت تحریریه روزنامه شرق هم می خواسته ارزشهای دفاع مقدس را خدشهدار نماید؟ سابقه و پیشینه سیاسی و اجتماعی تک تک اعضاء هیئت تحریریه روزنامه شرق روشنتر از آن است که بشود ابدا چنین ظن و گمانی را در مورد آنان تصور کرد. اما باز هم فرض بگیریم که حق با مسئولین است و هیات تحریریه روزنامه شرق مخالف ارزشهای دفاع مقدس هستند. آیا اینقدر عقلشان نمیرسید که در این شرایط اگر آن کاریکاتور را در روزنامه چاپ کنند با چه واکنشی روبهرو میشوند؟
آیا می توان باور کرد که مجموعه تیم هیئت تحریریه روزنامه شرق فاقد این میزان قوه تشخیص هستند که متوجه نشوند که چاپ آن کاریکاتور چه طوفانی را ممکن است علیه روزنامه به راه بیندازند؟ آیا به خاطر حفظ و حراست از منافع روزنامه ونزدیک به یکصد نفر که مستقیما در خدمت روزنامه هستند هم که شده بود آنها آن کاریکاتور را حاضر نمیشدند چاپ کنند؟
واقعیت تلخ آنست که جرم صورت گرفته یا به زبان حقوقی «بزه انتسابی» (چاپ کاریکاتور هادی حیدری) را با هیچ استدلال و منطقی نمیتوان از روی عمد یا تعمدی دانست. که به عبارت دیگر حتی اگر فرض بگیریم که کاریکاتور هادی حیدری قطعا توهین به دفاع مقدس است (که خود قابل بحث است) این جرم، این خطا، این گناه، یقینا از روی عمد و با نیت خدشه وارد کردن به ارزشهای دفاع مقدس صورت نگرفته است . در بدبینانهترین حالت (یعنی اگر کاریکاتور را قطعا توهین بدانیم) این توهین از روی عمد و قصد و غرض قطعی نبوده .نه هادی حیدری و نه به طریق اولی هیئت تحریریه روزنامه شرق با علم و آگاهی کامل از اینکه آن کاریکاتور توهین به ارزشهای دفاع مقدس است آنرا چاپ نکردند دست کم برای حفظ منافع خودشان هم که شده بود اینکار را نمیکردند.
اینها را که انسان کنار هم میچیند نمیتواند به یک نتیجهگیری تلخ و دردناک نرسد. اینکه عدهای منتظر یک بهانه و یک مستمسک بودند تا از شرق انتقام بگیرند. بعد از بیرون آمدن روزنامه در صبح روز چهارشنبه ۴ مهر، از ساعاتی بعد پیامک های کوتاه سازمان یافته علیه شرق به راه افتاد. مضمون پیامک های کوتاه این بود که به رغم آنکه شرق با چاپ آن کاریکاتور خواسته به ارزشهای دفاع مقدس توهین کند مع ذلک مسئولان نظارت بر مطبوعات هیچ واکنشی نشان ندادهاند. بعد که مسئولان نظارت بر مطبوعات واکنش نشان دادند و به شرق تذکر دادند “پیامک ها” اینگونه شدند که به رغم سنگین بودن جرم روزنامه شرق، اما مسئولان ارشاد فقط به دادن تذکر بسنده کردهاند. بعد هم به روایت پیامک های بعدی ،«دانشجوهای اسلامی» که خونشان خیلی زودبه جوش میآید و قانون را خودشان به دست میگیرند شروع به تهدید ارشاد و روزنامه شرق کردند. حدود عصر بود که سرانجام مسئولین تصمیم به بستن روزنامه شرق گرفت. به نظر میرسد سرانجام پس از صدور “حکم اعدام” برای روزنامه شرق، «دانشجویان اسلامی»آرام شدند و رفتند پی کار و زندگیشان.
احتمالا اگر کارتون هادی حیدری نبود «دانشجویان انقلابی»، «جنایت» دیگری را بهانه میکردند که شرق مرتکب شده بود و خواهان مجازات اعدام برای آن میشدند. خون «دانشجویان انقلابی» هیچوقت برای کوی دانشگاه ،ماجرای کهریزک، مفاسد اقتصادی و … به جوش نمیآید اما برای کاریکاتوری که آخرین فکری که در ذهن هادی حیدری و هیئت تحریریه روزنامه شرق خطور میکرده توهین به ارزشهای دفاع مقدس بوده ، خون آنان به سرعت به جوش می آید و به مرحله طغیان و انفجار میرسد و مسئولان هم برای پاسخ دادن به خواستههای «دانشجویان اسلامی» طناب دار را با افتخار بر گردن روزنامه شرق میاندازند. مهم قانون نیست مهم آنست که به خواسته «دانشجویان اسلامی» میبایستی لبیک گفت.
منبع: روزنامه مغرب
این حرکت حکومت در راستای سایر اقدامامشون که برای خفه کردن تمامی صداهای مخالف بوده صورت گرفته …
مهرنامه و محمد قوچانی حواسشون باشه که بهونه دست رژیم ندن…..