سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic
  • صفحه اصلی
  • » شمع های تولدت را به نام آزادگی، ایستادگی و صلح فوت می کنیم...

شمع های تولدت را به نام آزادگی، ایستادگی و صلح فوت می کنیم

چکیده :جشن گرفتن تولدت بي حضور تو سخت است اما ما ديگر ياد گرفته ايم كه تلخي لحظات بي تو را با افتخار به بودنت، استواري و مقاومتت شيرين كنيم. خيالي نيست اگر سهم من از ديدار تو تنها 20 دقیقه در هفته از پشت شیشه های کابین های راهرویی ست که انگار فارغ از شلوغی های شهر، به خواب رفته است. ياد تو همراه هميشگي ام است، هر كجا كه هستم، در خانه، دانشگاه، خيابان و پارك و سينما و . . . آن گونه كه گاهي حس مي كنم اين دوري چنان روح ها و قلب هاي زندانیان را به هم و خانواده هایشان نزديك كرده كه دوشنبه هاي ملاقات حتي اگر به سكوت نيز بگذرد، عطر همدلی و همبستگی از آن برمی خیزد و نوید بهار میدهد!...


کلمه- حدیث محمدزاده:

برای تو می نویسم که شهره ای به شرف شریف و آنچنان از مقاومت تو گویند که به جرم ایستادگی ات در مقابل واژه کثیفی به نام دروغ -که چه بسا کلید رهایی ات از بند بود- به ۶ سال حبس محکوم شدی. و تو جوان ترین زندانی بند ۳۵۰ اوین را چه باک! که خم به ابرو نیاوردی در این ۲۰ ماه. حتی آن زمان که با دستبندی به تخت بیمارستان بسته شده بودی، تصویر لبخند و نگاه آرامت آن چنان در ذهن ها نقش بست که نشان داد روح بزرگ را نتوان پشت میله های زندان محصور و با دستبند و پابند زنجیر کرد. و مرا شرم باید، اگر گله کنم از تحمل ناملایمت ها و دوری ات در این دوران که همه می دانیم این نیز بگذرد و آنچه از ورای این روزگاران می ماند، مردانگی و شرفی است که ۵۶ روز انفرادی را تاب آورد، یک قدم به عقب نرفت. و حقیقت را به پای مصلحت قربانی نکرد.

علی اکبر جان!

چطور می توان از امید برای تو سخن گفت در حالی که هر کلامت بوی امید می دهد؟! اما یادآوری من از آن روست که بدانی من و هزاران هزاری چون من، به حقانیت راهی که تو قدم در آن نهاده ای ایمان داریم و قدر میدانیم تک تک لحظه هایی را که آگاهانه پشت میله های زندان و دور از هیاهوی جامعه سر می کنی. و مبارزه زیبایت با زشتی های زمانه، چنان بر زندگی هامان قامت گسترده که باور داریم، روزی آخر به ثمر خواهد نشست.

جانِ خواهر!

جشن گرفتن تولدت بی حضور تو سخت است اما ما دیگر یاد گرفته ایم که تلخی لحظات بی تو را با افتخار به بودنت، استواری و مقاومتت شیرین کنیم. خیالی نیست اگر سهم من از دیدار تو تنها ۲۰ دقیقه در هفته از پشت شیشه های کابین های راهرویی ست که انگار فارغ از شلوغی های شهر، به خواب رفته است. یاد تو همراه همیشگی ام است، هر کجا که هستم، در خانه، دانشگاه، خیابان و پارک و سینما و . . . آن گونه که گاهی حس می کنم این دوری چنان روح ها و قلب های زندانیان را به هم و خانواده هایشان نزدیک کرده که دوشنبه های ملاقات حتی اگر به سکوت نیز بگذرد، عطر همدلی و همبستگی از آن برمی خیزد و نوید بهار میدهد!

شمع هایت را یکی یکی روشن می کنیم به نام آزادگی، مردانگی، غیرت، ایستادگی، محبت، عشق، صلح، برادری، امنیت، آزادی و . . . و هم نفس و همقدم با تو فوت می کنیم. من یقین دارم که روزی طنین آزادی و سربلندی که وامدار همه عزیزان در بند است در ایران می پیچد و همه یک صدا آزادی و صلح را فریاد می زنیم. تا آن روز صبورانه انتظارت می کشیم . . .

خواهرت، حدیث

* * *

علی اکبرِ محمد زاده، دانشجوی زندانی و دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف که تنها بیست و دو سال سن دارد روز دوشنبه ٢۶ بهمن ٨٩ به هنگام خروج از درب آزادی دانشگاه صنعتی شریف، توسط ماموران امنیتی تحت تعقیب قرار گرفته و پس از ضرب و شتم در میدان آزادی دستگیر شد. وی توسط قاضی صلواتی به شش سال حبس محکوم شد.

حکم او در تاریخ ١١ آبان ٩٠ توسط شعبه ٣۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران به ریاست قاضی زرگر عینا به تأیید رسید. از این حکم ۶ سال زندان، پنج سال به خاطر تجمع و تبانی و یک سال نیز به خاطر تبلغ علیه نظام صادر شده است.

همچنین وی که از بیماری خونی رنج می‌برد، در مهرماه ٩٠ از زندان به بیمارستان منتقل و چند روزی را در بیمارستان گذرانده و سپس به زندان منتقل شده بود.



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

یک پاسخ به “شمع های تولدت را به نام آزادگی، ایستادگی و صلح فوت می کنیم”

  1. ناشناس گفت:

    علی اکبر عزیز! تولدت که تولد استقامت و آزادگی است مبارک.