سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic
  • صفحه اصلی
  • » سبزها، اصلاح‌طلبان، و انتخابات ریاست‌جمهوری (۲)...

سبزها، اصلاح‌طلبان، و انتخابات ریاست‌جمهوری (۲)

چکیده :به‌نظر می‌رسد وضعیت حاکمان نسبت به سال 88 که با وحدت و راهبرد مشترک، انتخابات ریاست‌جمهوری را بدان شکل برگزار کردند، دچار تغییرات فاحشی شده است که علاوه بر اینکه امکان بروز اتحادی از آن گونه را تقریبا از آنها سلب نموده، که حتی امکان تصمیم‌گیری‌های مناسب و متدبرانه در مواجهه با پدیدارهای دشوار اجتماعی را نیز از آنها ستانده است. البته نباید تصور کرد که این لزوما اتفاقی مبارک است. ...


کلمه – محسن بخت آور:

در بخش پیشین این نوشتار – که البته در تداوم آن اندکی تاخیر شد – به ضرورت به‌رسمیت‌شناختن متقابل سیزها و اصلاح‌طلبان به منظور تاثیرگذاری بر فضای سیاسی کشور و از جمله چاره‌اندیشی برای چگونگی مواجهه با پدیده انتخابات ریاست‌جمهوری پیش‌رو پرداخته شد. همان‌طور که پیش‌بینی‌پذیر بود، واکنش‌های متعددی چه در بخش نظرات متن، و چه در گفتگوهای شفاهی با دوستان و صاحب‌نظران، در نفی هر گونه مشارکت در انتخابات را شاهد بودم. این واکنش‌ها عموما خاستگاه مشترکی داشتند و آن تعیین‌تکلیف با حاکمیتی بود که انتخابات ریاست‌جمهوری دهم را به ‌آن شکل مفتضح ساخت و تاکنون نیز نه تنها تلاشی برای جبران آن ضایعه صورت نداده، که با اصرار بر خطای خویش، شرایط را به‌ گونه وخیم‌تری به بیراهه‌های هولناک هدایت کرده است. این مبنا البته روشن و تشکیک‌ناپذیر است؛ در واقع باید گفت حتی رویه‌های جاری نیز خبر از عدم‌تمایل حاکمان به هر نوع تغییر در رویکرد خویش –دست‌کم در آینده نزدیک- دارد.

اما مسئله ظریفی که در این میان باید موکدا مورد توجه قرار گیرد، ماهیت و جنس سیاست و کنش سیاسی است. سیاست تدبیر امر در هر زمان و موقعیت بنا به اقتضای شرایط و وضعیت‌هاست. بر این اساس، کنش‌گر سیاسی نیز می‌بایست این انعطاف را در خویش پدید آورد که در زمان‌ها و موقعیت‌های مختلف، تصمیماتی اتخاذ نماید که او را به غایت خویش –که همانا برساختن جامعه بهتر و مطلوب‌تر است- نزدیک‌تر کند؛ اگرچه این تصمیم در مواردی حتی نقیض تصمیم‌ها و رویکردهای پیشینی او باشد. این امر به‌خصوص در جوامعی چون جامعه ما که در روند گذار تاریخی خویش از استبداد به مشروطه و جمهوری قرار گرفته است، لاجرم با تلاطم و دشواری‌های فراوانی روبروست بیشتر نمود می‌یابد. در حال حاضر نیز، اگرچه پیشینه انتخابات ۸۸ تاثیر کلیدی بر تصمیم‌گیری در باره انتخابات ۹۲ خواهد داشت، اما نباید فراموش کرد که از سال ۸۸ تا کنون نیز تحولات گوناگونی چه در میان سبزها و وضعیت آنها در جامعه و چه در میان حاکمان و وضعیت آنها در جامعه پدید آمده است که بی‌توجهی به آنها در هنگام اتخاذ تصمیم، معنایی جز بی‌تدبیری در کنش سیاسی نخواهد داشت.

برای نمونه ذکر این مثال بس که از زمان نگارش بخش اول این متن تا کنون، بنا به رخدادهایی که عرصه سیاسی و اجتماعی ایران را متاثر ساخت، طرح و تحلیل نویسنده از ادامه متن دستخوش تغییراتی شد. عملکرد آشفته حاکمان در ماجرای زلزله آذربایجان، رویدادهای مربوط به اجلاس کشورهای غیرمتعهد، و همچنین حادثه‌ای که برای میر در حصر پیش آمد، هرکدام جلوه‌ای از کنش‌گریِ سیاسی جریان حاکم را به نمایش می‌گذارد که در تحلیل نسبت و رویه مناسب مخالفان در رویارویی با آنها می‌تواند تاثیرگذار باشد. با بسط این مثال به سه‌سال پرآشوب گذشته، ضرورت نوپردازیِ همیشگیِ راهبردهای مخالفان در عرصه سیاست ایرانی بیش از پیش روشن می‌شود.

از جمله نکات مهمی که باید به طور جدی مورد توجه قرار گیرد، آرایش حاکمان در انتخابات پیش‌روست. انتخابات ۸۸ حاکمیت یک‌دستی را به نمایش گذاشته بود که در آن، مجری و ناظر و همکاران برگزاری انتخابات همگی یک هدف مشترک را راهبری می‌کردند. در نتیجه این امکان به‌راحتی پدید آمد که وزارت کشور آماری حیرت‌انگیز را اعلام نماید، صداوسیما آن‌را در بوق و کرنا کند، و شورای نگهبان نیز آن‌را سالم‌ترین انتخابات جمهوری اسلامی بنامد. اما از قضا سرکنگبین صفرا فزود و رییس‌جمهور مطلوب حاکمیت به چنان ماری در‌ آستین تبدیل شد که اکنون آشکارا تنها از ضرورت «تحمل» این دولت در یک سال آینده سخن می‌گویند و البته آرزو می‌کنند کاش این یک‌سال عمری کمتر از یک‌سال داشته باشد و هرچه زودتر از «شر» این رییس‌جمهور «مردمی و مکتبی» خلاص شوند! اما اسفا که ماجرا به این سادگی هم نیست!

این‌بار رییس‌جمهور نه خاتمی است که با نجابت قدرت را واگذار کند و بدون برداشتی سهمی به کناری رود، و نه هاشمی است که به‌گونه‌ای تعامل سیاسی بتوان با او کنار آمد. علاوه بر این، با فعالیت‌های مالی و سیاسی و امنیتی ‌صورت‌گرفته در چند سال اخیر نشان داده است که به‌راحتی نیز قابل کنار زدن نیست. تیم حاکم بر این دولت رویاهای خطرناکی را در سر دارد که تحقق آنها مستلزم عبور از حاکمان فعلی است و این را هر دو گروه به خوبی می‌دانند. بنابراین، انتظار برای پایان این دولت، در دل خود اضطراب «چگونگی» این پایان را نیز دارد. مسئله آنجا خطرناک‌تر می‌شود که تیم حاکم بر دولت با توجه به فقدان تجربه و سازماندهی سیاسی مناسب، می‌داند که کنار رفتن از این عرصه قدرت تقریبا به معنای مرگ سیاسی آنهاست و به‌سادگی تن به چنین پایانی نخواهد داد. در توضیح این امر باید اشاره کنم به اینکه آنها عموما تا پیش از انتخابات ۸۴ تقریبا هیچ‌کدام رحل سیاسی نبودند و هیمنه سنگین شخصیت احمدی‌نژاد نیز در طول سال‌های اخیر به آنها اجازه نداد که خود را در چنین موقعیتی نشان دهند. علاوه بر این، بی‌تجربگی‌های سیاسی، آنها را از ضرورت سازماندهی منظم سیاسی غافل ساخت و باور آنها به آنکه تنها با اتکا به پول و قدرت می‌توان «حاکم» باقی ماند، امکان اندیشیدن درباره روزهای پس از قدرت را از ایشان ستاند. بر این اساس، فقدان قدرت –که فقدان پول را نیز به دنبال خواهد آورد- این گروه نامتشکل و فاقد تشخص را به قبرستان سیاست رهنمون خواهد شد و این در حالی است که عملکرد آنها نیز به گونه‌ای بوده است که هیچ‌کس –جز خودشان- از این حادثه غمگین نخواهد شد.

اما آیا آنها به همین سادگی حاضر به واگذاری قدرت خواهند شد؟ تجربه این چندساله پاسخ روشنی به این سوال می‌دهد: نه!

اما این تنها یک روی ماجرای است. در سوی دیگر نیز بخش دیگر حاکمیت پس از درگیری‌های فرساینده این سال‌ها و البته میراث بسیار ناگوار اقتصادی و اجتماعی باقیمانده از این دولت، حاضر نیست این‌بار نیز این امتیاز را به گروه دولتی بدهد که عنان قدرت را مجددا در اختیار گیرد و در تلاش برای پیشگیری از این واقعه از هیچ کوششی فروگذار نخواهد کرد. اما حتی همین‌جا نیز فرسودگی و عدم‌تمرکز به پاشنه آشیل این جریان تبدیل شده است: نکته آن است که با وجود اتفاق‌نظر آنها بر ضرورت رهاشدن از شر دولت حاضر، هیچ اتفاق‌نظری بر وضعیت پس از آن وجود ندارد. تذکر این نکته در اینجا لازم به نظر می‌رسد که بخش‌های مختلف این جریان همگی به‌خوبی از عدم‌توانایی خویش برای کسبِ مستقلِ اعتماد عمومی فراگیر آگاهند و در روندهای کودتاگونه خود در دهه اخیر، همواره با اتکا به ابزارهایی مانند نظارت استصوابی و مداخله گسترده بسیج و سپاه در انتخابات پیروز شده‌اند. اما این بار حادثه‌ای که می‌تواند برای آنها خطرآفرین شود، چنددستگی و سهم‌خواهی‌های جریان‌هایی است که در این مدت با پشتیبانی و تدارکات همین جریان فربه شده‌اند.

علم شدن جریان پایداری در برابر اصول‌گرایان سنتی، تنها دعوا بر سر چند کرسی مجلس نیست. ماجرای جایگاهی است که آقای مصباح‌ یزدی در میان متولیان سیاست می‌جوید و این نیز به‌دست نمی‌آید مگر با تقلیل و تحریف جایگاه روحانیون مقتدر سنتی چون مهدوی کنی و یزدی و… علاوه بر این، به‌نظر نمی‌رسد سپاه نیز –که در سال‌های اخیر با درآمدهای افسانه‌ای به دولتی در دولت تبدیل شده است- به‌راحتی اجازه دهد بدون نفوذ و تصمیم او، دولت بعدی انتخاب شود. این دعوا البته در غیاب ملت صورت می‌گیرد و همین امر عاملی است بر پاشنه آشیل بودن دعوا برای حاکمیت! حاکمیتی که پیش از این به دلیل قدرتمندی جریان رقیب (اصلاح‌طلبان) و فقدان فرصت «سیطره مطلق» بر ارکان کشور، منسجم و برنامه‌دار می‌نمود، اکنون در حالی با جریان ثالث (دولتی‌ها) مواجه است که از یک‌سو نه‌تنها در به حاشیه راندن اصلاح‌طلبان ناکام مانده است، که با ظهور جنبش سبز، کابوسی در برابر خویش می‌بیند، و از سوی دیگر، با تقسیم قدرت و ثروت و پروبال‌دادن به جریان‌هایی که پیش از این، در سیاست ورزیده نشده است (و یک‌شبه قصد طی‌کردن ره صدساله را دارند) دچار تشتت و تعارض در تصمیم‌گیری‌های درونی نیز هست. به تعبیر خلاصه‌تر، اینک رقابت دو جریان نه‌تنها به دعوای سه جریان تبدیل شده، که علاوه بر آن، جریان حاکم نیز در فرسودگی و خستگی خویش با پدیده دردناکی چون عدم تمرکز و سهم‌خواهی‌های تازه ‌به‌ دوران‌ رسیده‌ها روبروست).

شاید شگفت به نظر آید؛ اما زلزله آذربایجان نمود روشنی از این عدم‌تمرکز و ناتوانی است. حادثه‌ای که بر روال سابق در کشور روی داده بود و می‌توانست به‌محلی برای نمایش مردمی‌بودن و همدلی با محرومان تبدیل شود، در اثر فرسودگی و تاخیر در تصمیم‌گیری درست به بحرانی برای مشروعیت نظام تبدیل شد. این در حالی است که سابقه‌های روشنی چون زلزله رودبار –که در زمان اوج فشارهای اقتصادی بر جامعه، به محلی برای همبستگی فراگیر تبدیل شده و حاکمیت نیز با بهره‌گیری مناسب از آن، مشروعیت خویش را تحکیم کرده بود- حتی نیاز به تدبر و ابتکار را نیز بی‌محل کرده بود. با این حال، سردرگمی، عدم‌اعتماد متقابل، و تلاش برای نشانه گرفتن مسئولیت‌ها به سوی دیگری، کار را بدانجا رساند که دیدیم. آنچه در این حادثه روی داد -و واکنش متاخر حاکمان نیز نتوانست از فشار اجتماعی آن بکاهد- تبلور ناهماهنگی، بی‌برنامگی و واکنش عصبی حاکمانی بود که قرار است خود را برای برگزاری انتخاباتی مطلوب در سال آینده آماده کنند. بی‌اعتنایی رییس دولت به حادثه زلزله و در عین حال دهن‌کجی به آن با ارسال پیام تسلیت برای مرگ مادر رییس جمهور کشوری دیگر؛ تاخیر رهبری در تسلیت‌گفتن و در نهایت نیز ارسالی پیامی خنثی در این زمینه، خطاهای صداوسیما در پرداختن به مسئله و واکنش‌های ناشی از آن.. همگی از وضعیت عصبی و تدبر حاکمانی خبر می‌دهد که اینک باید در انتخاب نوع مواجهه با آنها تصمیم گرفت.

آنچه از این نکات محصل است آنکه به‌نظر می‌رسد وضعیت حاکمان نسبت به سال ۸۸ که با وحدت و راهبرد مشترک، انتخابات ریاست‌جمهوری را بدان شکل برگزار کردند، دچار تغییرات فاحشی شده است که علاوه بر اینکه امکان بروز اتحادی از آن گونه را تقریبا از آنها سلب نموده، که حتی امکان تصمیم‌گیری‌های مناسب و متدبرانه در مواجهه با پدیدارهای دشوار اجتماعی را نیز از آنها ستانده است. البته نباید تصور کرد که این لزوما اتفاقی مبارک است. این تشتت و دستپاچگی در میان حاکمان همواره این خطر را به‌طور جدی به همراه دارد که نظامیان با مشاهده نابسامانی و احساس خطر نسبت به موقعیت خود دست به اقدامات خطرناکی بزنند که می‌تواند از اقدام به کودتا تا زمینه‌سازی برای بروز جنگ با دشمن بیرونی و عطف توجهات عمومی به آن را در بر گیرد. این نکته البته پدیده مهمی است که توجهی مستقل را می‌طلبد و امکان بررسی آن در این مجمل نیست. اما چگونگی پرداختن به وجه دیگر ماجرا، یعنی ضعف مفرط جریان حاکم در توانایی بسیج عمومی، اتحاد، و حتی در صورت لزوم تقلب به نفع یک کاندیدای خاص (چرا که این‌بار نه تنها دولت کاندیدای اختصاصی خود را خواهد داشت، که حتی دیگر حاکمان نیز نمی‌توانند بر سر یک کاندیدای مشترک به توافق برسند)، نکته مهمی است که سبزها و اصلاح‌طلبان باید در تصمیم‌گیری برای نحوه مشارکت در انتخابات (از تحریم گرفته تا معرفی کاندیدا) در معادلات خویش حتما در نظر آورند. و این مسئله‌ای است که در بخش بعدی این نوشتار مورد لحاظ قرار خواهد گرفت.



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

۶۲ پاسخ به “سبزها، اصلاح‌طلبان، و انتخابات ریاست‌جمهوری (۲)”

  1. baran گفت:

    salam .omidvara, inbar mesle salehaye pish ke az amsali kasani chon abas badi ya sorosh ke khod ra sotone eslahat midanestan va bishtarin zarbera in aqayan zadan dobare nish nakhorim.sabz hamishe sabz khahad bod

  2. ناشناس گفت:

    تا اطلاع ثانوی سیاست ما همچنان سکوت است.

  3. زندانی سیاسی قدیم گفت:

    به نکتهٔ مهمی‌ اشاره کرده اید.

    احتمال اینکه نظامیان به “کودتا”ی آشکار دست بزنند بالاست.

  4. امیدسبز گفت:

    تحلیل خوبی بود… اما به نظر من تیم برگزارکننده انتصابات که در حقیقت خامنه ای و سپاه و گردانهای وابسته به رهبری ست
    و همچنان قدرت را در دست دارند می توانند همچون سالهای قبل، هر آنکه را خود می خواهند از صندوق رای بیرون آورند…چه با مشارکت و چه بی مشارکت مردم…
    بر فرض، محمد خاتمی یا فردی نزدیک به او کاندید شود و مردم بازهم علارغم تمام توهین ها بیایند و به ایشان رای دهند!
    و خامنه ای و حاکمیت بازهم کاندیدای دلخواه خود را پیروز اعلام کند و مشارکت میلیونی مردم را حمایت مردم از خود و نظام تلقی کند!…یعنی چنین حماقتی بازهم امکان پذیر است! مگر اینکه سیاست پیشه گان و نخبه گان روندهای آینده را طور دیگری پیش بینی کنند

  5. امیدسبز گفت:

    به نظر من تحریم گسترده و همه جانبه انتخابات پیش رو و تبلیغ بر روی آن میتواند تو دهانی کوبنده و رسوایی عظیم و عدم مشروعیت بیشتری برای حاکمیت و کودتاچیان انتصابات ۸۸ به ارمغان بیاورد….تا نظر تحلیلگران چه باشد

  6. سبزینه گفت:

    ما فقط تابع رئیس جمهوره منتخب خود ( میر حسین عزیز ) هستیم.
    هر چه او بگوید.
    طبق اخرین نظر میر حسین او مخالف شرکت در انتخابات بود.( در دیدار با دختران خود بعد از ۲۰۰ روز حبس )

  7. hamid گفت:

    lمثل انتخابات مجلس ادم از شهرستان میارن چند تا حوزه وبعد هم با چندتا دوربین صد بار نشون میدنو چند روز هم فضا را کنفرانسی امنیت می کنه بعد هم ۴ سال دیگه اختلاس بازی

  8. لارمولک! گفت:

    میگید باید شرایط فعلی رو در تصمیمی که در روز بعد از ۸۸ گرفتیم رو تاثیر بدیم
    من بهتون میگم اگه اوضاع سیاسی اینقدر خرابه و نیاز به یک مهره مردمی هست و اگه دارودسته احمدی-مصباح نقشه ها برای ایران دارند و هر گونه خطری که فکرش را بکنیم یا نکنیم برای آینده ایران محتمل است ، من در این شرایط میگویم تا زمانی که آقا هستند ، امام زمان هم کاندید بشه منتصب نمیشه!یک مهره بدتر از احمدی یا یکی سردتر و بی عرضه تر و گوش به فرمانتر از او مثل لاریجانی غذاییه رئیس بعدی است
    شاید برادر سوم همین لارها :D

  9. ناشناس گفت:

    با سلام مدیریت محترم سایت کلمه:
    متاسفانه جنبش سبز بعلت محصور بودن رهبران و محدویت رسانه ای نمی تواند به موقع از خود کنش و واکنش نشان دهد. نمونه بارز آن کمپن نامه نگاری شهروندان به بان کی مون بود یعنی زمانی که او در اجلاس مشغول سخنرانی بود ما داشتیم امضا جمع می کردیم کار خوبی بود ولی حداقل یک هفته قبل آن نامه باید بدست باکی مون می رسید تا تاثیر بیشتری می گذاشت. جنبش سبز در انتخابات آتی نباید بعنوان تماشاگر عمل کند یا در دقیقه نود تصمیم بگیرد. لذا ضمن تقدیر و تشکر از زحمات مجموعه سایت اکنون این سوال می تواند مطرح شود. که” جنبش سبز در انتخابات آتی چه باید بکند.” تا با مشورت و رایزنی تصمیم درست و عاقلانه ای گرفته شود. البته انتخابات آتی فرصت بزرگی برای آگاهی بخشیدن به مردم،بالا بردن ضریب همبستگی جنبش و تحمیل انتخابات آزاد است. خواهشمند در صورت امکان سوال ”در انتخابات آتی چه باید کرد به اشتراک گذاشته شود.”
    شهروند تبریز

  10. ناشناس گفت:

    عبدالله نوری و محمد رضا خاتمی کاندایای خوبی برای جنبش هستند و در صورت رد صلاحیت باعث انسجام و وحدت جنبش می شود.

  11. ناشناس گفت:

    مقاله خوبی بود.

  12. ناشناس گفت:

    کاندیداتوری خاتمی در این برهه به نفع جنبش نخواهد بود. جنبش نباید بنا به مسائلی که در این سه سال اتفاق افتاده انرژی خود را در روی خاتمی متمرکز کند. حمایت اصلاح طلبان از گزینه های فرعی و چندم(نه گزینه اصلی) به منزله ی خودکشی سیاسی جنبش خواهد بود.

  13. ناشناس گفت:

    آنچه که واضح است جنگیدن در برابر دشمن خارجی بسی گواراتر و میسرتر از مواجهه با درندگان داخلیست پس تا اطلاع ثانوی زیر خاکستر می مانیم و با هیچ نسیم و طوفانی بر نمی خیزیم جز رایحه خوش صداقت و انسانیت، نفس گرم مردی که آسایش دنیای خود رو فدای آرمانهای مردمش کرد و امروز اگر چه خسته ولی امیدوار دوران نقاهت میگذراند پس صبر میکنیم صبر و صبر تا لحظه موعود. بحرانهای حضرات مبارک وجود بی وجودشان، آگاه بمانیم و امیدوار.

  14. شهدسبز گفت:

    شرکت در انتخابات واعلام نامزد مورد حمایت سبزها زمانی می تواند مفید باشد که از چند مورد اطمینان نسبی حاصل شده باشد۱-اجرا ونظارت انتخابات از دست دولت وشورای نگهبان خارج شده و در دست مصلحت نظام وتیم هاشمی قرار گیرد۲-فرد معرفی شده رابطه مستقیم با جنبش واصلاحات داشته وچهری کاملا شناخته شده در میان عوام باشد که احتمالا با داشتن این ویژگیها ردصلاحیت خواهد شد.۳-نامزد معرفی شده باید مورد تایید تمام گروهها جنبش از جمله دانشجویان,شورای راه سبز امید و…باشد۴-اکثریت گروه های واحزاب اصلاح طلب داخلی ازاین فرد حمایت واز معرفی نامزدی دیگر خودداری کنند که این موضوع نیز بعید است۵-تمام افراد شناخته شده به عنوان سبزها به ویژه زندانیان سیاسی از این فرد حمایت کرده باشند.می توان گفت شرکت سبزها در انتخابات مفید در غیر این صورت کاری بی فایده واشتباه است.

  15. فتنه سبز زنده گفت:

    رئیس جمهور فقط میر حسین عزیز

  16. حقير گفت:

    تحریم انتصابات میتواند این شکافها را عمق بیشتری بدهد.
    اگر گرگها همدیگر را میدرند حضور ما عاقلانه به نظر نمیرسد.
    دور ماندن از این “خط قرمز” با مبارزه مدنی نظامیان را هم تضعیف میکند. چون آنها نمیتوانند به واسطه خانواده و اقوامشان از تاثیرات جامعه در امان بمانند.

  17. ناشناس گفت:

    سعید جلیلی رو فراموش نکنید اونم از اوناشه بعیدم نیست از الان آمادش کردن برا ریاست جمهوری یازدهم.حالا ببینید این حرفو کی گفتم.

  18. علی گفت:

    تنها راه کاندیداتوری رفسنجانیه

  19. رستم دستان ! گفت:

    دوستان , به خدا قسم هرچه انتخابات را تحریم کنیم و هیچکس هم پای صندوق رای نرود , باز صدا و سیما از حضور میلیونی مردم و مصاحبه های انگشت سبابه ای , سخن می گوید .
    با عرض پوزش “تحریم انتخابات” احمقانه ترین رویکرد ممکن در فضای کنونی جامعه خواهدبود … دوست عزیزی که گفتی به تازگی میرحسین سخن از تحریم انتخابات به میان آورده , احتمال میدهم تو ضد سبز هستی . زیرا که گوشه گیری اصلاح طلبان در جریان انتخابات پیشرو از آرزوهای حاکمیت و رهبری است .

  20. حسین گفت:

    تحلیل احمقانه ای بود زهی این خیال باطل مگر شما مرگ خودرا باورنکرده اید؟

  21. بهروز روزبه گفت:

    اصلاً نبایستی از محوریت میرحسین خارج شد. اگر توانست رهنمودی دهد فبه المراد و الاً به آخرین رهنمودش که همان تحریم انتصابات بوده باید عمل شود. طرحهای خامی همچون پروژه مهدی خزعلی همانگونه که پیش بینی می شد با شکست و عدم همراهی مواجه گردید و بار کج اندیشه های خاتمی نیز دردی را از ملت و آرمانهای آزادیبخش جنبش سبز دوا نمی کند. دیکتاتور علی رغم شعارهای توخالی خود شدیداً مستاصل شده و تنها راه گریز خود را در ایجاد یک بحران فاجعه آمیز همچون حمله نظامی محدود آمریکا و اسرائیل می داند. به قول ناپلئون بناپارت، هیچ چیزی بهتر از دشمن خارجی به تداوم حکومت دیکتاتور کمک نمی نماید. دژخیم امیدوار است با شعله ور ساختن بحران ، مردم را به فراموشکاری مبتلا ساخته و انها را پشت خود قرار دهد. جنبش سبز بایستی مراقب باشد. درود بر میرحسین.

  22. ما علمدار حسينيم گفت:

    خواهشا سبز ها و مخالفان رو با اصلاح طلابان مقایسه دنکنید اصلاح طلبان نشون دادن که قابل اعتماد نیستند مخصوصا حماسه ساز دماوند و اطرافیانش(لطفا این نظر رو قرار بدید البته بعید میدونم)

  23. رامين گفت:

    با وجود ولایت مطلقه فقیه شرکت در انتخابات خیانت به کشور است چون جناح حاکم با ترفد خاصی که دارد از الان به هیا هو افتادند تا مردم را به پای صندوقهای انتصابی بکشانند باید به هوش باشیم و شعار های پوچ و تو خالی اینها را گوش نکنیم بهترین کار در موقع رای گیری نشستن در خانه است .

  24. ناشناس گفت:

    بابا فیلم هندیش نکنید کودتا کجا بود کشور با رای من وتو باید به دست اصلاحات برگرده

  25. ناشناس گفت:

    ماتابع رهبرمان میرحسین هستیم هرچه گفت به روی چشم…

  26. ناشناس گفت:

    به نظر میرسد این مقاله مقدمه سلسله مقالاتی خواهد بود که آرام آرام توجیه کند که باید در انتخابات کاندیدا معرفی کرد و شرکت کرد و مساله مشارکت و از این حرفها. صد البته استفاده به مطلوب از هر پدیده ای برای بهتر کردن زندگی امری عقلانی و پسندیده است و به همان نسبت انجام کاری نسنجیده و اشتباه در موقعیت سنجی کاری است ابلهانه. در صورت مشارکت در انتخابات اولین کمک به حاکمیت اتحاد آنها حول دشمن مشترک خواهد بود که در اینصورت آن تحلیل های پراکندگی قوا و تشتت و … باطل خواهد بود. و البته ضربه مهلک خواهد بود بر اصلاح طالبان. به نظر من مردم تا دلایل واضح، روشن، شفاف و قابل اندازه گیری از اثرگذاری مشارکتشان نیابند در انتخابات شرکت نخواهند کرد.

  27. معلم سبز گفت:

    عجیب آنست که ما ایرانیها مشتاقیم بارها و بارها از سوراخ حاکمیت گزیده شویم آقا مرگ یکبار ، شیون یکبار . چطور پس از خون رنگین ندا و سهراب و…… دیگر شهیدانمان زیر پرچم آقای خامنه ای در نمایش انتخابات شرکت کنیم . آخر مگر میشود زیر لوای دیکتاتوری اصلا چیزی بدست آورد که رنگ و لعاب آزادی داشته باشد نه ما این شیوه حکومت را اصلا به رسمیت نمی شناسیم ما حتی اگر ریاست جمهوری را هم بدست آوریم پایه های سلطنت علی خامنه ای را تقویت کرده ایم و این نمی ارزد.

  28. i گفت:

    ببینید بدون یک سیاست دراز مدت٬ ملت ایران به نتیجه مشخصی نخواهد رسید. حالا باید از خود بپرسیم شرکت در انتخابات چه مشگلی را میبایست حل نماید؟

    بودن یا نبودن در این قانون اساسی تشریفاتی نتیجه اش مساویست و نیروی مخالف در درون جواب نمیدهد. ترس رژیم جدا شدن مردم از بدنه نظام است. کافیست مردم همین شکاف فعلی را عمیق تر کنند٬ ملت تجربی خوبی از دوران ولایت سلطنتی دارد.

  29. سرابی گفت:

    با تشکیل اتاق فکر اطلاحات و جنبش سبز آنگونه که در سخنان عبدالله نوری تبیین شد ، از یاس و سردرگمی و ناامیدی در جریان سبز و اصلاحات باید خارج شد و برای آینده کشور برنامه و راهبردی اتخاذ کرد .

  30. سبز گفت:

    سلا م اگراوضاع همینگونه که هست باشه نبایددرانتخابات شرکت کرد.کودتاهم میکنن امامثل گذشته.

  31. ناشناس گفت:

    چه انتخاباتی ؟!….
    از صندوقشان فرد مورد نظرشان بیرون خواهد آمد..
    این بازیها سرگرم کردن مردم و سرکار گذاشتن افراد امیدوار به دموکراسی در حکومت کودتا میباشد!….

  32. میلاد گفت:

    م کاش اصلاحات کاندیدای در انتخابات داشته باشد چون با نشستن و دست روی دست گذاشتن کاری درست نمیشود نباید گذاشت ایران ۴سال دیگر هم عذادار باشد

  33. ناشناس گفت:

    دارو دسته ی بیت آقاوسپاه احتمالن به حداد عادل میرسند یعنی وحدت.در انتخابات مجلس تحریم واقعن کارای بزرگی کرد.یکی اینکه کلینتون گفت اینا دنبال جنگند تا برا خودشون مشروعیت کسب کنن شایدبه همین خاطر جلوی حمله اسراییل رو میگیرن وجمهوری اسلامی حاضرشد پای میز مذاکره بنشینه که البته مذاکره به هم خورد.با اوضاع فعلی تحریم انتخابات بهترین راه کاره با توجه به اینکه احمدینژادفعاله وخرابکار.فقط باید از۲.۳ماه قبل انتخابات تبلیغ برای تحریم شروع بشه ومنسجم باشه واز فضای نت به خیابون کشیده بشه.گفتگو با شهرونداوشعارنویسی های واحدبه صورت گسترده عملیات روحی روانی تاثیر گذاربرمردم وحاکمیته.یادمون باشه ما سال ۸۸انتخاب کردیم وهنوز رئیس جمهورمون نیومده سرکار

  34. ناشناس گفت:

    “آنچه که واضح است جنگیدن در برابر دشمن خارجی بسی گواراتر و میسرتر از مواجهه با درندگان داخلیست پس تا اطلاع ثانوی زیر خاکستر می مانیم و با هیچ نسیم و طوفانی بر نمی خیزیم جز رایحه خوش صداقت و انسانیت، نفس گرم مردی که آسایش دنیای خود رو فدای آرمانهای مردمش کرد و امروز اگر چه خسته ولی امیدوار دوران نقاهت میگذراند پس صبر میکنیم صبر و صبر تا لحظه موعود. بحرانهای حضرات مبارک وجود بی وجودشان، آگاه بمانیم و امیدوار”++++++++++++++قشنگ بود

  35. محمد ارسلان از شیراز گفت:

    در شرایط کنونی و بحرانی کشور از هر نظر و همزمان تنگ شدن شرایط برای حضور فعال اصلاح طلبان و جنبش سبز در عرصه سیاسی ، اجتماعی توسط حاکمیت اقتدارگرا و حصر رهبران آزاده جنبش سبز
    اگر اصلاح طلبان و جنبش سبزبرای آشفته کردن معادلات حکومت به اجماع برای حضور فعال در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده رسیدند ، کاندیدای مناسب از هر جهت برای مقابله با تمامیت خواهی کودتاچیان حاکم عبدالله نوری می باشد . نام عبدالله نوری خواب را از علی خامنه ای و حامیان بی کفایت و بی درایتش می رباید.

  36. میر علا از قشم گفت:

    از بیانات و مواضع عبدالله نوری در سال اخیر که با اقبال بسیار خوب اصلاح طلبان و جنبش سبز مواجه شد
    میتوان فهمید راهبرد عبدالله نوری برای آغاز مجدد و پر انرژی این جریان گسترده ، توانمند و مردمی
    بازیابی انسجام ، وحدت و همدلی و دوری از گفتمان یاس آلود و گرفتار نشدن در دام تفرقه افکنان و و خودداری از تشویق به بی عملی می باشد

  37. شهیدی از ژنو گفت:

    جایی از سخنان عبدالله نوری نیامده ایشان تصمیم به کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده را دارد
    بیشتر علاقمندان به اصلاحات و جنبش سبز با طرح کاندیداتوری عبدالله نوری
    با توجه به شجاعت و تیز هوشی ایشان بدنبال ایجاد چالش و بجران در دستگاه خلافت خامنه ای هستند

    کلمه: شما کاربر محترم، یک بار با عنوان «میر علا از قشم» و یک بار دیگر با همین عنوان «شهیدی از ژنو» و دفعات قبلی با نامهای دیگری مثل «محمد ارسلان از شیراز» و «سرابی» پای همین مطلب و با نامهای دیگری زیر مطالب دیگر کامنت گذاشته اید. در حالی که مضمون همه آنها هم تقریبا یکی است. این شیوه صحیح نیست. لطفا اگر هر نظری دارید با یک عنوان به ارسال نظر بپردازید تا تلقی نشود که قصد فریبکاری دارید.

  38. اشکان گفت:

    فقط مهندس میر حسین موسوی

  39. آزادی گفت:

    ۱نگاه به مصر بکنید چون نهادهای دموکراتیک داره با قدرت پایه گذاری می شه می شه به حرکتشون امیدوار بود تو ایران اولین شرط کاندیدا شدن تائید ولایت فقیه و آقای خامنه ای هم تقلب می کنه بعدش احتمالا کاندیداها اعتراض می کنن و نتیجه می شود ( حرف حرفه ولیه فقیه)

  40. دوستدار كوروش بزرگ گفت:

    اندیشه من میگوید اصلاح طلبى شما هیچ فایده اى براى ایران ندارد،مگر ما بیکار بودیم که دگرگونى سال۵٧ را برگزار کنیم و پس از٣٣سال به دنبال جمهورى مشروطه بگردیم؟خنده دار نیست؟؟ سود و زیان گروهى را کنار بگذارید و در اندیشه سود کشورمان باشید نه سود گروهى،پس شما چه فرقى با اصولگرایان دارید؟ مگر زمان رفسنجانى وخاتمى کم چپاول داشتیم؟ (البته خیلى کمتر از این دوره بود)،نتیجه اینکه یک حکومت ملى دموکراتیک میتواند مارا از این بیراهه بیرون بکشد.امیدوارم دیدگاهم را نشان دهید.

  41. صادق گفت:

    مطالعه تحولات سیاسی در ترکیه، برمه و حتی مصر برای میتواند برای جنبش سبز آموزنده باشد. این حکومت ها از شرایط تک قطبی به چند قطبی تغییر کردند. تحولات گذر در این کشور ها حدود ۳۰ سال طول کشید. باید آموخت که حکومت چگونه عمل کرد و اپوزیسیون چه خط مشی دنبال کرد.

  42. ناشناس گفت:

    تنها گوش به فرمان میرحسین موسوی هستم. او به خوبی دزدان بیت المال و آخوندهای حکومتی را می شناسد و میداند این شیدان را چگونه رسوا نماید. قطعا تیم خامنه ای آنقدر حرفه ای شده اند که بتوانند از پس یک کودتای دیگر برآیند. در عین حال خامنه ای موفق شده است که با مظلوم نمایی تمام تقصیرات را به گردن محمود بیندازد و خود را عنصری فریب خورده معرفی نماید که گول احمدی نژاد را خورده و با این مظلوم نمایی باعث شده مردیانش در شورای نگهبان و سازمان بازرسی و قوه قضاییه و سپاه آماده هرگونه تقلبی برای دور بعد باشند.

  43. ناشناس گفت:

    شرکت در انتخابات یعنی خط بطلان بر تمام فداکاری های میرحسین و کروبی و رهنورد. خیانت به این بزرگان از جانب هر شخصی قابل بخشش نیست. رئیس جمهور ما میرحسین موسوی است که خامنه ای نقشه قتلش را در سر دارد.

  44. صادق گفت:

    اصلاح طلبان میتوانند دو خط موازی را پیش ببرند. برخی از آنها از خط تحریم حمایت کنند، برخی هم در انتخابات شرکت کنند. داشتن دو خط متفاوت که اشکالی ندارد. هفت خط هم میتوان داشت. سیاست را از ماکیاول بیاموزیم. به امید روزی که ایران آباد و مردم آزاد باشند.

  45. رضا گفت:

    نا زمانی که عزیزانمان در بند این جنایتکاران هستند شرکت در انتخابات معنایی ندارد .

  46. ناظر گفت:

    از کوزه همان برون تراود که در اوست . تقلب در انتخابات یک خطا نبود . بروز یک خصلت بود و ادامه دارد . امید به تغییر رویه آن هم در سن بالای هفتاد سال ساده اندیشی نیست ؟

  47. ناشناس گفت:

    شرکت در انتخابات نهایت حماقت است

  48. ناشناس گفت:

    با سلام به نظر بنده بهترین گزینه در شرایط فعلی همان شرکت در انتخابات و رأی دادن به کاندید مورد تأیید قریب به اتفاق همراهان سبز است بدانیم حضور جنبش سبز با نامزد مشخص چند نتیجه بسیار مطلوب به همراه خواهد داشت ۱-ادعای دروغین حاکمان مبنی بر مرگ جنبش سبز را کاملا بر اثر و گزافه بودن آن را اشکار میکند ک(کافی است تمام تراکت های نامزد مذکور سبز رنگ باشد که غیر قانونی هم نیست و در عین حال ، حالگیری خوبی برای حاکمان دروغگو) ۲- با توجه به مشکلات و اختلافات بین رهبر و دولت با بصیرتشان فرصت طلایی برای انتخاب کاندیدای مورد نظر جنبش سبز به وجود می آید۳-حتی در صورت کودتای انتخاباتی در صورتیکه یکبار دیگر جنبش سبز برای احقاق حق ملت ایران به خیابانها بریزد با توجه به بیداری اکثر ملت و اختلاف موجود در حاکمیت و بیدار شدن وجدانهای خفته در ۳ سال قبل که شاید واقعیت را به درستی تشخیص نمیدادند.به نظرم دیگر این حضور با نیروی نظامی و امنیتی قابل خاموشی نخواهد بود.۴-به هر حال در شرایط فعلی وتهدید بیگانه هر دوسوی این گزینه به نفع ملت ایران و جنبش سبز خواهان پیشرفت ایران وآرمان آزادی عدالت میباشد. با تشکر از تحمل دوستان

  49. shahin گفت:

    باید هزینه برگزاری انتخابات فرمایشی را برای حاکمیت بالا برد وگرنه آنها از خدا میخواهند سبزها شرکت نکنند بالاخره ۴۰-۵۰ درصد رای میدهند ۱۰-۲۰ درصد هم آنها اضافه میکنند و آبرومندانه انتخابات را به پایان میبرند، باید سیاستمدارانه شکافهای اصولگرایان را برجسته کرد و آنها را به جان هم انداخت همان کاری مکه آنها با علم کردن اعدامهای دهه شصت و نخست وزیری موسوی کردند و آب سردی بر آتش جنبش سبز ریختند باید از این سیاستها هوشمندانه در س آموخت.
    سیاست جنبش سبز و اپوزیسیون باید متحد و هوشمندانه و ماهها قبل از برگزاری انتخابات برگزار شود و هزینه حذف جنبش از انتخابات ریاست جمهوری باید بسیار سنگین و زجر آور باشد باید اطلاع رسانی جهانی شود که در انتخاباتی که بخش وسیعی از مردم کاندیدائی ندارند این انتخابات رسمیت ندارد.
    میر حسین موسوی و مهدی کروبی باید از طریق وکیل قانونی خود کاندیدا شوند و باید روی این مسئله در سطح جهانی تبلیغات سهمگینی انجام شود
    رهبران جنبش سبز و شورای هماهنگی باید یکبار هم شده اثبات کنند که حد اقل این یک فرصت ایده آل و بی بدیل را نخواهند سوزاند

  50. سبزینه گفت:

    اگر رای دهیم بزرگترین خیانت را به شیخ شجاع و میر عزیز و شهیدانمان و ایران عزیز کردیم.
    زیرا در صورت شرکت در انتخابات و بعد از ان مرگ جنبش سبز نوبت به حذف فیزیکی رهبران جنبش می رسد.
    لطفا منتشر کن.