سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic

ژاله خون شد

چکیده :هفده شهریور نقطه عطفی است در تاریخ دیکتاتورها. آنها را که یارای پاسخ ندارند. آنها که تیر کین می کشند بر مردمی که سرود آزادی می خوانند. مصافی که مانور اقتدار بود برای دیکتاتور. حال از آن تبری می جویند. پس از سه دهه. نه ارتشی نه گاردی. شاید اسراییلی بود. نه " خودسر" بودند. بر تانکها نشسته، سلاحها در قبضه، تا بن دندان مسلح. " خودسری" کرده بودند. تیغ کشیده بودند. ژاله گلگون کرده بودند......


کلمه – بیتا موحد:

امروز هفده شهریور است. روزی ماندگار در تاریخ انقلاب ایران. یک تجمع، یک فریاد ” استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی”، رگبار مسلسلها… خون…. شهادت….. اینجا میدان ژاله است.

مردم پس از برگزاری تظاهراتی شگرف در میدانی که “آزادی” نام نهاده بودندش، قرار بعدی را در میدان ژاله می گذارند. صبح زود است. زن و مرد دسته دسته به میدان می آیند. خیابانهای اطراف پر است از مردمی که سرمست از چند روز تجربه وحدت و آزادگی، چهارمین روز را در صبحی به سرخی شفق آغاز می کنند.

خیابانهای اطراف ژاله میزبان حضور پرشوری است از مهمانانی که از میدان خراسان، نیروی هوایی، آبسردار، هدایت و….. سپیده نزده، از خانه بیرون جسته اند تا فریاد دوباره آزادی بسرایند.

جمعه است. مردم برای نماز چنین شتابان. شگفت زده از این همه سرباز در خیابان. اما استوار به راهشان ادامه می دهند. تکبیرگویان راهی میعادگاه صلات اند. “تن ها” نیستند. وحشت مستولی می شود ولی ما همه با هم هستیم….. به سرعت خود می افزایند…..

سربازان از شب پیش کمین کرده و سنگر گرفته اند. هلی کوپترها در آسمان چرخ می زند. تانکها و زره پوشها خیابان را پر کرده است. دهان به دهان می گردد. سربازان اسراییلی در میانشان است. نه لبنانی نیستند. اسراییلی….. گمان ندارند که “براداران ارتشی” برادر کشی کنند.

مسلسلها نشانه می رود. سینه ها شکافته می شود. امیر است که بر سنگفرش خیابان می افتد. آن دیگری نداست. شبنم است. محمد است. در خون خود می غلتند. ژاله گلگون است. آن دیگری چادرسیا هش غرقه در خون. اولین بار است که بر سر کرده. یکی در جوی فتاده. دیگری آن سوتر.

هراسان به هر سو می دوند. کوچه ها همه مسدود. درها همه بسته. سربازان می دوند. مردم هم. “قتل گاه” آزادگان است. خیابان پر شده از آتش. غبار “فتنه ” در آسمان تهران. می خواهند “مرعوب” کنند مردمی را که عزم آزادگی کرده اند. نه، اینها خارجی اند. از سرخها دستور می گیرند. وابسته اند. این است استدلال دیکتاتورها. تاج دارد یا نه. بر تخت است یا نه.

خون و دود است. باروت است و گلوله. فریاد است و فغان. “شهیدان زنده اند الله اکبر” و دیگری که با بغض پاسخش می دهد “به خون آغشته اند الله اکبر”. ژاله دیگر ژاله نیست. میدانی است به وسعت زمان. شهیدان مهمانش شده اند. خونها بر زمینش ریخته. جوی هایش از خون لبریز.

ظهر جمعه است. با خون وضو کرده اند. دو رکعت نماز عشق گزارده اند. خطبه هایش را پیشتر در میدان آزادی خوانده بودند. به مصاف دلداگی آمده اند با ارتشی که جواب لبخند را با نفیر می دهد.

ماشینهای آبپاش می آید. می خواهند بشویند سرخی لاله را. اجساد پشته. گورهای دسته جمعی برپا. می خواهند “هویت” ملتی را در خاک کنند. به خاکش نتوانند. سبز می شود. جوانه می زند. باز لاله می دمد از این خاک تفتیده. چهره ایران امروز گلگون است دوباره و دلاوری و نشاط در همه جا. امامشان گفته بود در فردای ژاله خونین.

دهها کشته، نه صدها، شاید هم هزارها. هفده شهریور نقطه عطفی است در تاریخ دیکتاتورها. آنها را که یارای پاسخ ندارند. آنها که تیر کین می کشند بر مردمی که سرود آزادی می خوانند.

مصافی که مانور اقتدار بود برای دیکتاتور. حال از آن تبری می جویند. پس از سه دهه. نه ارتشی نه گاردی. شاید اسراییلی بود. نه ” خودسر” بودند. بر تانکها نشسته، سلاحها در قبضه، تا بن دندان مسلح. ” خودسری” کرده بودند. تیغ کشیده بودند. ژاله گلگون کرده بودند.

ژاله دیگر ژاله نیست. اینجا میدان “شهدا” ست. هر جا می روی شهیدان بر تو لبخند دارند. پنجه خونین شهید با تو سخنها دارد. نه رنگ نیست. خون است که رنگ فلق به خود گرفته امروز.

چه نیک گفت مراد شاهدان که “هفده شهریور مکرر عاشورا و میدان شهدا مکرر کربلا و شهداى ما مکرر شهداى کربلا و مخالفان ما مکرر یزید و وابستگان او هستند.”

و تاریخ است که تکرار می شود…..





Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

۲۰ پاسخ به “ژاله خون شد”

  1. ناشناس گفت:

    کلمه این فیلما رو نذار، این مطالبو دیگه ننویس، متاسفانه شما هنوز هم دارین از انقلاب ۵۷ حمایت می کنید، نگید انقلاب ما درست بود اهدافش خوب بود بعد بد شد، ی چیزی رو باید قبول کنید این انقلاب دینی امتحانش رو داد و نمرش رو تو این سی و پنج سال گرفت این انقلاب نمرش مردودیه.

  2. ناشناس گفت:

    با سلام بسیار جالب و خاطره انگیز بود به امید اینکه همه راحت طلبی و جان دوستی را کنار گذارده و یکبار دیگر کاخ ستمگران دیکتاتور را بر سرشان خراب کنیم و بدانیم این وعده الهی است که ظلم رفتنی است.

  3. سبز باران گفت:

    ممنون از قوت قلم و نوشته پویای شما.
    هفده شهریور مکرر عاشورا و میدان شهدا مکرر کربلا و شهداى ما مکرر شهداى کربلا و مخالفان ما مکرر یزید و وابستگان او هستند.

  4. زندانی سیاسی قدیم گفت:

    چه روزهای افتخار آمیزی !سخت بود اما خاطره آن غرور میافریند،

    متأسفانه این نمونه جنایت در زمان ما آنقدر بیشتر شده که با آنچه شاه کرد قابل مقایسه نیست

  5. ناشناس گفت:

    یکهو رفتم به سالهای پیش از انقلاب. همان سالی که ژاله گلگون شد و دیکتاتور دیگر نتوانست بماند!!! عجب سالی بود! فاجعه پشت فاجعه و مردم بهت زده! یعنی یک انسان می تواند برای قدرت اینهمه خون بریزد؟ انگار چند روز پیشش بود که داستان ضحاک ماردوش را در شاهنامه می خواندم…. چه سالی بود آن سال!!!!

  6. حسين گفت:

    خوب بود در کنار عکسهای دستبوسی و پابوسی از آن شاه خائن وطن فروش، صحنه دستبوسی و تعظیم اقای دکتر صالحی و پابوسی مصباح یزدی را از شاهنشاه آریامهر جدیدمان میگذاشتید تا همه به عینه می دیدند که تا استبداد فردی را از ذهنهایمان پاک نکنیم، به حکومت قانون روی نیاوریم و مهمتر از آن تک تک ما معتقد و متعهد به اجرای قانون نشویم، تاریخ بارها و بارها و بارها تکرار خواهد شد. و آن دخترکان بی حجاب اسلحه به دست در گورستانها دفن میشوند همانطور که قطعه ۱۷ و ۳۳ و … بهشت زهرا پر از شقایق است و ما هیچ پاسخی در برابر ظلمی را که بر مردمان روا داشته ایم نخواهیم داشت.

  7. محمود گفت:

    با درود فراوان
    قرار بود شما در ” کلمه ” دروغ نگویید.اگر شما هم دروغ بگویید واویلا!!
    در متن نوشته اید ” دهها کشته، نه صدها، شاید هم هزارها ” !!!!!!!!!!!!!!!!!
    بابا طبق آمار بنیاد شهید کل کشته های انقلاب ۵۷ فقط ۲۸۰۰ نفر بوده(برید سایت شون ببینید)،تازه اگه راست بگند.
    اوونوقت شما میگید ” دهها کشته، نه صدها، شاید هم هزارها” …

  8. متعجب گفت:

    بیائید دروغ نگوئیم
    در عجبم از همه انقلابیون به اصطلاح مسلمان!!!
    خوب بخاطر دارم که از همان روز ۱۷ شهریور مردم و انقلابیون همیشه از هزاران کشته در ۱۷ شهریور خبر داده و رژیم شاه را تقبیح می کنند. ولی آیا تا بحال اندیشیده اید که اگر هزاران کشته در آنروز درست باشد حداقل باید دهها هزار نفر در میدان گرد هم می آمدند. در حالیکه هزاران نفر در میدان ژاله سابق و شهدای کنونی جا نمی شود!!!!
    بهتر نیست که حداقل در گفتار صادق باشیم؟ کردار بماند!!! من حتی کشته شدن صدها تن را بعید دانسته و بنظر من کشته ها را در حد دهها تن می توان ذکر کرد.
    چرا همه کورکورانه بدنبال بی آبرو کردن جکومت پهلوی هستند در صورتیکه ولایت فقیه روی شاه را سفید کرد و در کشتن مردم گوی سبقت را نه تنها از شاه بلکه از چند دیکتاتور دیگر نیز برد.

  9. mehdi گفت:

    بیتای موحد بسیار عزیز با خسته نباشید وبا تشکر که زحمت نوشتن این مطلب ولی عزیز : ما مسولیم درشنیدن ، گفتن ونوشتن . مسول باجتماع ووجدان وحقیت . برای همین بهتر است قدری کنشکاش کنیم درموردی که مینویسم . شما مینویسید «دهها کشته، نه صدها، شاید هم هزارها. » هزارها ؟ شما ازکجا باین امار دست یافته اید . بنظر من شرایط تاریخی انزمان چنان مارا کور کرده بود که برای بی ابرو کردن شاه وبسیج مردم علیه اودست به هر نادرستی وپلیدی دراز کردیم . ال احمد صمد غرق شده درارس کار ساواک میدانست . تختی را شایعه کردیم که شاه کشته است. و دراین مورد مشخص سازمان چریکهای فدائی ان تاریخ پایگاه نسبتا وسیعی بین مردم شهری داشت شعار میداد «دهها هزار کشته ؛ صدها هزار زخمی ، هرگز مباد سازش ، هرگز مباد تسلیم » ویا ایت الله خمینی میگفت که دهها هزار نفر ازمردم مارا شاه کشت .ولی کارتحقیقاتی دراین زمینه خلاف این را میگوید . عمادالدین باقی که بسلامت باشد درکتابی که نتیجه تحقیق دراین زمینه است با مراجعه به بیمارستانها وپرس جو امارواماروارقا کل تعداد کشته شدگاه را از سال ۴۲یعنی قیام خرداد درقم تا پیروزی انقلاب کمتر ازچهارهزار را میداند وخیلیها معتقدند اینهمه فشار وناحقی درباره باقی بخشی ازهمین افشای دروغ برزگ است که دردفاع ازحقیت عنوان کرده است . بهتر است قدری دقیقتر ، مسولانه تر ، وبا مدرک وسند به میدان ائیم چرا که بقول شاملوی بزرگ :«اما داوری انسوی در نشسته است بی رداری شوم قاضیان .ذاتش درایت وانصاف ،هیئش زمان .وخاطره ات تا جاودان جاویدان درگذرگاه ادوار داوری خواهد شد .» باحترام ومهر بشما

  10. امید آزادی گفت:

    ۱۷ شهریور همچون روز عاشورای ۸۸ همیشه در حافظه تاریخ ملت ایران در مبارزه با دیکتاتورها خواهد ماند..روز عاشورای ۸۸ وقتی در خیابان آزادی تهران حمله وحشیانه دژخیمان استبداد را بر مردم ایران می دیدم خاطرات ۱۷ شهریور بود که از مقابل چشم و دلم می گذشت..آینده کسانی که عاشورای ۸۸ ملت ایران را به خاک و خون کشیدند همچون آینده همه دیکتاتورهای تاریخ است..

  11. ناشناس گفت:

    چه فرق می کند که چند نفر در میدان ژاله کشته شدند؟ بگو یک نفر. آیا مرگ یک نفر مرگ تمام انسانها نیست؟ حال و هوای آن روزها و تشویش و اضطراب و حکومت نظامی و اینکه باید کاری کرد درست مثل حال و هوای پس از انتخابات ۸۸. اینها در طول عمر انسان بسیار کم تجربه می شود. دیدن انسانی که همین چند لحظه پیش نفس می کشید و در کنارت می دوید و حالا روی زمین افتاده و من حتی جرات نمی کنم جسم نیمه جانش را از میان خیابان به کناری بکشم آنچنان اثر عمیقی بر روح می گذارد که هیچوقت پاک نمی شود. دلت می خواهد فرصتی پیدا شود تا کم کاری خود را جبران کنی اما اینها در زندگی انسان کم پیش می آید و زخمی عمیق همچنان بر روح باقی می ماند.

  12. لقمان گفت:

    “مرگ بر دیکتاتور چه شاه باشه چه دکتر” چه راهی است از ۱۷ شهریور ۵۷ تا ۶دی ۸۸(عاشورا) به امید روزی که بتوانیم شاهد آزادی را در آغوش بگیریم.
    همچنان بنویسید از انقلاب و نترسید از کسانی که چیز دیگری از شما می خواهند! حرفی که به نظرتان درست است بنویسید که راه این است.

  13. ناشناس گفت:

    ما به یک انقلاب جدید نیاز داریم که جرقه اش درانتخابات سال ۸۸ زده شده و انشالله در انتخابات سال ۹۲ به نتیجه برسه

  14. ناشناس گفت:

    خستگی تظاهرات ۱۶ شهریور از قیطریه تا میدان ازادی اجازه نداد در ساعت ۷ صبح در میدان ژاله باشم اما شخصا در ساعت ۱۱ ظهر در کوچه های اطراف اطراف میدان طاقه های پارچه سفید خونین را دیدم اما تمام شهدای ۱۷ شهریور را در قطعه ۱۷ به خاک سپردند و قطعه ۱۷ بهترین شاهد بر تعداد قربانیان ان روز است ضمنا سایت کلمه درغگو نبوده و نباید باشد اما خانم بیتا باید بیشتر دقت کند شعار ما دروغ ممنوع است همانطور که کامنت گذار فوق فرمودند روز ۱۷ شهریور همچون روز عاشورای ۸۸ روز مبارزه با دیکتاتور است .انروزر با شاه ممبارزه میکردین و امروز با سلطان متوهم و درغگوی نامرد .

  15. علی گفت:

    ناشناس ما نیازی به انقلاب دیگری نداریم. همان یک انقلاب هم گزیر بود و لا گریز. بگذارید به همان اصلاح قانع باشیم.

  16. seyed گفت:

    حکایت طرفداران شاه در این دوره زمانه حکایت ملکه شان است که در برنامه از تهران تا قاهره که از شبکه من و تو یک پخش میشد جای دست های خونین مانده بر دیوار را اینگونه توضیح داد : آنها دستشان را در خون گوسفند میزدند و پنجه خونی شده از خون گوسفند را به دیوار میزدند ! آخه یکی نیست بگه در گیر و دار اون روز گوسفند سربریدن وسط اراذل گارد !؟ البته اگر میخواهید از حکومت پادشاهی در مقابل جمهوری دفاع کنید خوب خود عقیده ایست محترم ولی شاه مخلوع را سعی نکنید تطهیر کنید ! جنایات شاه ، بی کفایتی و خیانت خود و اطرافیان چون شمس و اشرف و غلامرضا پهلوی و ساواک آن موقع و تیم بهایی هویدا و … برکسی پوشیده نیست ! احمد کسروی در کتاب خود ص ۱۷۰ درباره انقلاب مشروطیت می نویسد : این نمونه خامی ایرانیان است که زمان درازی کوشیده بودند که رشته کارهای کشور را از دست سودجویان و هوس بازان دربار بیرون آورند و کنون که فیروز شده بودند همان درباریان با رخت های دیگری پیش می آمدند و اینان به میان خود راه می دادند و باز رشته را به دست آنان می سپاردند و زیان این را نمی دانستند .

  17. ناشناس گفت:

    از محسن به مهدی: بنظر نمی اد نویسنده قصدش امار دادن داده باشه و اینجور نوشتن شاید می خواد بگه مهم نیست چند تا کشته شدن والا که یک هو کسی از ده به هزار نمی ره. مهم نفس عمل کشته شدن است که در هر حکومتی با هر منطقی صورت می گیرد. البته این برداشت من است از کل مطلب

  18. Ali گفت:

    با سلام
    آیا در شهریور فقط ژاله خوت شد؟ در شهریور زندانهای ایران در سال ۶۷ به خون جوانان این مملکت خون نشد؟ جا دارد دوستان ما در کلمه فارغ از اشتباهات سران مجاهدین و احزاب دیگر کشتار ۶۷ را هم یادی کرده و محکوم کنند.
    با تشکر

  19. ناشناس گفت:

    تشکر میکنم از این مقاله اما معتقدم سایت کلمه تنها در مورد ۱۷ شهریور نباید بنویسد، کشتار ۶۷ از آن فجایعی است که باید به آن پرداخت. نه از این لحاظ که سازمان مجاهدین خلق را مظلوم معرفی کنید چون همه میدانند دست مجاهدین خلق چه جنایاتی را آفرید بلکه به این علت که نشان دهید سایت کلمه در مقابل تمام جنایات و ظلمها می ایستد و کوتاه نمی آید چه از جانب شاه باشد و چه از جانب روحانیون. منتظر مقاله شما در مورد آن فجایع هستم.

  20. ناشناس گفت:

    اسناد کشتار ۶۷ هنوز آزاد نشده. هنوز هم ما گیج می زنیم که چه کسانی مسئول بودند و فقط گمانه زنی می کنیم. امیدوارم اسناد این فاجعه نیز به زودی آزاد شده و در معرض دید همگان قرار گیرد.