ناکامی اجلاس غیرمتعهدها؛ واقعیتی که حاکمان ایران به خوبی از آن مطلعاند
چکیده :شانزدهمین اجلاس غیر متعهدها در تهران تنها در عرصه دیپلماسی خارجی کشور بیسابقه نبود، بلکه از نظر حجم هزینه و سرمایه گذاری مالی، تبلیغاتی و سیاسی نیز در تاریخ ایران بیسابقه بود، به طوری که هیچ حادثه سیاسی از این جهات با آن قابل مقایسه نیست. اکنون اجلاس به پایان رسیده و باید به ارزیابی نشست که این بیسابقهترین رویداد با بیسابقهترین سرمایه گذاری و عظیمترین هزینه چه ارمغانی برای کشور داشته و چه گرهی از کار کشور گشود؟...
کلمه – علی محمد شمس:
شانزدهمین اجلاس غیر متعهدها در تهران تنها در عرصه دیپلماسی خارجی کشور بیسابقه نبود، بلکه از نظر حجم هزینه و سرمایه گذاری مالی، تبلیغاتی و سیاسی نیز در تاریخ ایران بیسابقه بود، به طوری که هیچ حادثه سیاسی از این جهات با آن قابل مقایسه نیست. اکنون اجلاس به پایان رسیده و باید به ارزیابی نشست که این بیسابقهترین رویداد با بیسابقهترین سرمایه گذاری و عظیمترین هزینه چه ارمغانی برای کشور داشته و چه گرهی از کار کشور گشود؟
در لغتنامه دهخدا دیپلماسی این گونه تعریف شده است: “فن و عمل رهبری مذاکرات میان ملت ها برای حصول سازش که مورد رضایت متقابل همگان باشد» این رضایت متقابل ناظر به تأمین اهداف و منافع ملی است که طرفهای کنش دیپلماتیک هر یک در صدد کسب آن برای ملت خود هستند، از این رو در تعریف دیپلماسی گفتهاند: «وسیلهای است که سیاست خارجی با استفاده از آن به جای جنگ، از راه توافق به اهداف خود میرسد» تلاش و کنش دیپلماتیک صور گوناگونی از مذاکرات دو طرفه میان مسؤلان دو کشور، تا گفتو گوهای چند جانبه تا تشکیل ائتلافها و اتحادیهها و سازمانها و اجلاسهای منطقهای و بین المللی را در بر میگیرد. تفاوت دیپلماسی و جنگ در این نیست که طرفین از ابزار زور و تهدید علیه یکدیگر استفاده نمیکنند و در تأمین منافع خود از توانمندیهای خویش بهره نمیگیرند، بلکه تفاوت در این است که در دیپلماسی طرفین به جای اسلحه و اعمال خشونت از قدرت نرمافزاری و توانمندیهای سیاسی و دیپلماتیک خود برای الزام دیگری بهره میبرند. از همین تعریفهای دم دستی میتوان به تفاوت میان مذاکرات دیپلماتیک و گفتوگوهای نظری و فلسفی پیبرد. مذاکره نظری و فلسفی ناظر به فکر و اندیشه و معطوف به کشف حقیقت است. در این مذاکره بر خلاف مذاکرات دیپلماتیک فرض بر این است که طرفهای مذاکره فارغ از منافع فردی و گروهی و ملی و مذهبی و … دغدغه حقیقت دارند. اما مذاکره دیپلماتیک کنشی ناظر به عمل و معطوف به نتیجه در جهت تأمین مصالح و منافع و تقویت قدرت ملی است در این مذاکره طرفین، منافع خود را از طریق تکیه بر توانمندیهای سیاسی و اقتصادی خود پی میگیرند و نهایتاً به نقطهای بهینه متناسب به موازنه قدرت طرفهای مذاکره کننده میرسند. در واقع سیاستمداران بر خلاف فیلسوفان نه به حقیقت که به منافع ملی خود متعهد و وفادارند.
نتیجه آن که عرصه دیپلماسی عرصه بیان حرفهای خوب و کشف حقیقت و ارائه براهین نظری برای اثبات ارزشهای انسانی و الهی و قانع کردن طرف مقابل به آن نیست. این نتیجه ملاکی واقعی و عملی به دست میدهد تا به کمک آن بتوان دیپلماسی موفق را از دیپلماسی ناکام بازشناخت. کنش دیپلماتیک موفق به کنشی اطلاق میشود که نهایتاً به تأمین منفعتی و مصلحتی ملی و یا رفع و یا تقلیل خطر و بحران علیه منافع و مصالح ملی بینجامد و نهایتاً به قدرت ملی بیفزاید.
اکنون با این ملاک میتوان به ارزیابی عظیمترین رویداد تاریخ دیپلماسی کشور نشست و هزینهها و دستاوردهای آن را با هم مقایسه کرد و دریافت مسؤلان نظام در قبال هزینههای سرساماور تا چه حد توانستهاند از این رویداد در جهت تأمین منافع و تقویت بنیه ملی کشور استفاده کنند.
ایران امروز مشکلات اساسی فراوانی روبروست. بحران هستهای منجر به اعمال تحریمهای بین المللی سنگین و بیسابقه علیه ایران و قرار گرفتن کشور در آستانه حمله خارجی، انزوای بین المللی ایران، متهم بودن ایران به تروریسم و نقض حقوق بشر و تولید سلاحهای کشتار جمعی از سوی نهادهای بین المللی،بحران نفسگیر عمق استراتژیک ایران در منطقه یعنی سوریه و محکومیت رژیم سرکوبگر این کشور از سوی جامعه بین الملل، رشد صفر درصدی یا منفی اقتصادی و تورم و بیکاری و گرانی افسار گسیخته،… از جمله مهمترین مشکلات کشور به شمار میآید.
برگزاری اجلاس جنبش غیر متعهدها در ایران که حدود دو سوم کشورهای جهان عضو آن هستند، زمانی میتواند از سوی ایران موفق ارزیابی شود که مسؤلان کشور توانسته باشند از امتیاز میزبانی استفاده کرده و ازاین اجلاس در جهت حل بحرانهای فوق و یا کاهش آن بهره برده باشند. اجلاس سران عضو جنبش غیر متعهدها اگر میتوانست شاهد حضور جمع کثیری از سران کشورهای عضو باشد طبیعتاً، انزوای سیاسی ایران را زیر سؤال میبرد. اگر این اجلاس فراتر از اظهار نظر های تبلیغاتی به حمایت عملی و آمادگی کشورهای عضو به همکاریهای اقتصادی و صنعتی و تجاری با ایران میآنجامید و دراز بین بردن و یا دستکم تقلیل تحریمهای بانکی و نفتی و صنعتی و … بین المللی مؤثر بود، میتوانست به عنوان یک رخداد دیپلماتیک موفق ارزیابی شود. اگر این اجلاس در قطعنامه پایانی خود در تأیید مواضع رسمی دولت ایران، به حمایت از دولت سوریه میپرداخت و مخالفان این دولت را مشتی تروریست و وابسته به قدرتهای خارجی میخواند، موضع منطقهایران تقویت میشد و میتوانست رویداد دیپلماتیک موفقی برای ایران به شمار آید.
اگر حضور هیئتهای نمایندگان کشورهای عضو در مدت حضور در تهران به عقد قراردادهای همکاریهای اقتصادی و فنی و تجاری با ایران میپرداختند، میشد به رشد و رونق اقتصادی و کاهش نرخ تورم و بیکاری و گرانی امید بست و این رویداد را موفق ارزیابی کرد. اگر آژانس بین المللی انرژی اتمی ساعاتی پس از نشست پایانی اجلاس، گزارش خود را مبنی بر عدم التزام ایران به تعهدات خود منتشر نمیکرد و در آن به عدم شفافیت فعالیت هستهای ایران اشاره نمی کرد، میشد قبول کرد که برگزاری این اجلاس به تقویت موضع بین المللی ایران انجامیده و حداقل در کوتاه مدت از شدت بحران هستهای و فشارها علیه ایران کاسته است. اگر سخنرانان مطابق عرف دیپلماتیک معمول در جهان، حرمت کشور میزبان را حفظ میکردند و مواضع رسمی دولت ایران را به نقد و چالش نمیکشیدند دستکم میشد این اجلاس را در سطح تبلیغاتی موفق ارزیابی کرد و گفت در مقابل هزینههای سرسام آور و بی سابقه، این اجلاس برای حکومت ایران دستاورد تبلیغاتی داشته است. اما این بزرگترین رویداد تاریخ دیپلماسی ایران هیچیک از این دستاوردها را برای ایران نداشت. در اجلاسی که نشست سران نام داشت رؤسای کمتر از یک چهارم کشورهای عضو شرکت کردند. اکثر آنان را رؤسای کشورهایی نظیر افغانستان، زیمبابوه، تاجیکستان، عراق و …. تشکیل میدادند. تنها شرکتکنندگان برجسته این اجلاس یعنی دکتر محمد مرسی رئیس جمهور مصر و بانکی مون دبیر کل سازمان ملل متحد، آشکارا مواضع جمهوری اسلامی را به چالش کشیدند. برخلاف عرف دیپلماتیک حرمت میزبان موجب نشد بانکی مون در نطق خود علناً عملکرد ایران در زمینه پرونده هستهای، موضعگیریهای خارجی و رفتار داخلی خود با شهروندانش مورد انتقاد صریح قرار ندهد. این اظهارات آن چنان سنگین و ناخوشایندبود که مسؤلان برگزار کننده اجلاس باز برخلاف عرف دیپلماتیک در پخش زنده به حذف و تحریف نطق این دو اقدام کردند. رفتاری که بلافاصله از سوی دفتر دبیرکل سازمان ملل و وزارت امور خارجه مصر مورد اعتراض قرار گرفت. انتظار این که این اجلاس با حمایت از موضع ایران در قبال سوریه در بیانیه پایانی خود جایگاه منطقهای ایران را تقویت کند، نیز از همان آغاز نقش برآب شد. وقتی بلندپایه ترین مقامهای جمهوری اسلامی یعنی مقام رهبری و رئیس دولت در نطقخود به رغم اشاره به همه مسائل مهم منطقه و جهان از اشاره به بحران سوریه خودداری کردند، مشخص بود که جمهوری اسلامی در این اجلاس از دستیابی به چنین هدفی ناامید است و ترجیح میدهد آن را مسکوت بگذارد، و نتیجه معکوس به دست نیاید. اما این سکوت و تنازل موجب نشد مخالفان رژیم سوریه نیز متقابلاً سکوت کنند تا به اصطلاح نه سیخ بسوزد و نه کباب. سخنان صریح دکتر محمد مرسی در سرکوبگر خواندن رژیم سوریه کبابی را که جمهوری اسلامی قصد پختن آن را در اجاق اجلاس داشت، سوزاند، آن چنان که مردم کوچه و بازار نیز از پای گیرندههای بوی این سوختگی را استشمام کردند.این اجلاس حتی به اندازه یک روز فشار بر ایران در زمینه فعالیت هستهای را به تأخیر نینداخت و ساعاتی پس از نشست پایانی و شاید همزمان با آن، آژانس بین المللی انرژی هستهای، در گزارش خود ایران را به پنهانکاری و عدم برخورد مسؤلانه در فعالیتهای هستهای خود متهم کرد.
بی انصافی نکنیم مسؤلان بلندپایه جمهوری اسلامی در این اجلاس سخنان زیبایی و راستی را مطرح کردند. از حقیقت و عدالت و انسانیت گفتند، از زورمداری قدرتهای زیادهخواه بین المللی، از رفتارهای نژادپرستانه و ستمگرانه رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان، از عدم مشروعیت تبعیضبین المللی و حق وتو آمریکا و اروپا (به استثنای چین و روسیه) در شورای امنیت. از عدم التزام قدرتهای سلطه گر جهانی به اصول حقوق بشر. از مخالفت با مدیریت غیر دموکراتیک جهان و ضرورت مشارکت همه کشورها در این عرصه، از …، حرفهایی که بعضاً شواهد غیر قابل انکاری حقانیت آن را تأیید میکند.
مسئولان ما در بیان سخنان زیبا حتی به آنچه که خود بدان ملتزم نیستند و یا در عمل به آن در عرصه داخلی باور ندارند، چیزی کم نگذاشتند. حتی مقام رهبری که همواره به نحوی آشکار از به کار بردن واژه «دموکراسی» خودداری کرده و همواره از اصطلاح «مردمسالاری اسلامی» استفاده میکنند، در نطق خود در این اجلاس، برای اولین بار به طور مکرر از واژه دموکراسی استفاده کردند و خواهان حاکمیت مناسبات دموکراتیک بر جهان شدند، … اما چنان که گفتیم این حرفهای خوب و درست، ملاکی برای موفقیت یک دیپلماسی نیست. اگر حرفهای خوب و بیان حقایق و آشکار ساختن رفتارهای دوگانه قدرتهای جهانی نشانه دیپلماسی موفق بود، به قول برادرمان محسن امین زاده برای یک دیپلماسی موفق تنها داشتن یک میکروفون کافی بود.
به راستی آیا این حقیقت ساده و روشن از دید رهبران جمهوری اسلامی پنهان است؟ آیا مسؤلان نظام تصور میکنند قرار دادن اتومبیلهای منهدم شده دانشمندان هستهای ایران به دست تروریستها در محوطه اجلاس و یا به نمایش و گردش در آوردن آرمیتاژ دختر شیرین زبان یکی از این قربانیان و رفتار متظاهرانه وزیر امور خارجه در بغل کردن وی و گفتو گو با میهمانان اجلاس، تأثیری در مواضع دولتهای متبوع آنها خواهد گذاشت. آیا مسؤلان نظام تصور میکنند با این تبلیغات نمایشی احساسات کشورهای شرکت کننده، تحت تأثیر معصومیت این دختر خردسال تحریک شده و از فردای اجلاس لوطی گری و جوانمردی پیشه کرده، در مقابل آمریکا و اروپا به حمایت از جمهوری اسلامی برخواهند خاست؟ آیا چنان که در تبلیغات شبانه روزی تمامی شبکههای صدا و سیما و تریبونهای تبلیغاتی مشاهده کردیم، رهبران جمهوری اسلامی خود نیز باور دارند که برگزاری این اجلاس «تپش قلب دیپلماسی جهان در ایران بود» و «آمریکا به انزوا رفت» و «ثابت کرد که ایران برخلاف تلاش آمریکا در انزوا نیست » و …؟ من شخصاً چنین تصوری ندارم و معتقدم رهبران ایران بهتر از هر کس دیگری به ناکامی این اجلاس و ناتوانی آن در تغییر وضعیت نامساعدی که جمهوری اسلامی با آن روبروست واقفند. آنان به خوبی از موقعیت ملی و وزن بین المللی کسانی چون رابرت موگابه و عمر البشیر و کرزای و … و کشورهایشان مطلعند و میدانند حضور امثال ایشان در غیاب بیش از دو سوم رهبران کشورهای عضو نمیتواند به این اجلاس اعتبار و وجاهت بخشد. اگر چنین است پس هدف از این تبلیغات عظیم و هزینههای سرساماور چه بود؟
برای پاسخ به این پرسش باید از نگاه مسؤلان ایران نگریست. از نظر ایشان با توجه به واقعیات بین المللی و منطقهای و نیز روابط نامطلوب با همسایگان، امکان هرگونه اثر گذاری بر عرصه خارجی و بر افکار عمومی جهانی منتفی است. در داخل نیز با توجه به تحولات سالهای اخیر به ویژه حوادث سه سال اخیر امکان تأثیر گذاری و جذب طبقه نخبه و فرهیخته کشور وجود ندارد. آنها اهل تحلیلاند و به رسانههای مستقل و اینترنت و … دسترسی دارند و اسیر انحصار رسانهای نیستند.
عموم مردم نیز در یک نگاه کلان دو دسته اند. گروهی که گرفتار مشکلات معیشت و سیرکردن شکم خویشند و کاری به سیاست ندارند و گروهی که محروم از هرگونه کانال اطلاعاتی و رسانه مستقل، و اکثراً فاقد سواد و آگاهی لازم به حکومت بدبین نیستند و به آن اعتماد دارند. از این سه دسته نخبگان و فرهیختگان را با روشهای سختافزاری اطلاعاتی و امنیتی باید کنترل کرد و با استفاده از تمامی ظرفیتها و امکانات تبلیغاتی از تحریک انگیزههای شوینیستی گرفته تا احساسات میهنپرستانه و عواطف شخصی و تا ترساندن از حمله خارجی و مانورهای قدرت و …باید برای ساکت نگاه داشتن بخش بیتفاوت و گرفتار معیشت و قانع کردن بخش سوم به ادامه اعتماد و همراهی با حکومت بهره برد. به نظر میرسد از دید مسؤلان جمهوری اسلامی این دو گروه اخیر به عنوان جامعه هدف انتخاب شدهاند و هدف از تبلیغات سرسام آور و هزینههای افسانهای در این بزرگترین رویداد تاریخ دیپلماسی همین دو گروه است.
اگر این ۶۰۰ میلیارد رو می دادن همین جامعه هدف مورد نظرشون می خوردن سودش براشون بیشتر بود تا اجلاس برگزار کنن!!!
بهترین دستاورد انست که گشورهائی هم که شنیده بودنند استداد دینی حاکم است با چشم خو د دیدند و وحشتزده شدند
اینجا دو مسله را باید جدا ازهم بررسی نمود. یکی مشگلات سیاست خارجی ج.ا. و دیگری خود وزارت خارجه بعنوان دستگاهی که سیاست درون را برای بیرون و بیرون را برای درون رایزنی میکند.
سیاست خارجی ج.ا. بیشتر تابع معادلات نسنجیده وخود زنی سیاست داخلی است. کافیست نگاهی شود به اشغال سفارت امریکا و وحشیگری های علیه سفارت بریت. وزارت خارجه منفعل نه میتوان این وحشیگری ها را قبول کند و نه محکوم نماید٬ همانند شعاردروازه اش.
دردنیای که تغییرات ثانیه ای رخ میدهد وزارت خارجه ایران بیشتر خواجه دربند نقش ایوان است: برپایی شانزدهمین اجلاس غیر متعهدها در تهران.
البته خود ج.ا. نشان داد که وزیر خارجه و یا سفرا همانند pussy cat اند. پرده این ارزشهای ایرانی که بیافتد حرمت وزیر خارجه و حرمت وزارت خارجه همانقدر که متکی عزلش را در سفر خارج مطلع میشود. حالا نه وزارت خارجه توانسته است درک واقعی از تغییرات بیرونی داشته وبه درون منتقل نماید٬ و نه سیاست خارجی ج.ا. توانسته است خود را ازشعار های جاودانی رهایی سازد.
درعمل سیاست را بازیگران بی تدبیری که کمتر آگاهی از تاریخ WWI و WWII وقوانین بین المللی دارند را معرکه میکنند. سایت BBC فارسی به نقل از معاون فرهنگی و تبلیغات سپاه پاسداران نوشت :در صورت حمله آمریکا به سوریه، ایران وارد عمل میشود.
این فیلم رو ببینید. قشنگ نشون میده مرسی چی گفت و مترجم چی ترجمه کرد. صدا و سیمای دروغگو!
https://www.youtube.com/watch?v=EE456Uy3PzU
با سلام، میشه بگید که از جشنهای ٢۵٠٠ ساله شاه هم بیشتر بود یا نه. اگر جواب آری است چرا علما چیزی نمی گویند. چرا !؟!
پس فرق طاقوت با یاقوت در چه هست ؟
متشکر
این گزارش بیطرفانه را نیز بخوانید.
سخنان رئیس جمهور مصر در اجلاس سران غیرمتعهدها در تهران با جعل و تحریف به فارسی ترجمه شدند. مترجم رسمی “صداوسیما” انتقادهای شدید مرسی به رژیم سوریه را به بحرین نسبت داده بود. مصر و بحرین به این تحریفها اعتراض کردهاند.
عمرو رشدی، سخنگوی وزارت امور خارجه مصر، صدا و سیمای جمهوری اسلامی را متهم به تحریف سخنان رئیس جمهور این کشور، محمد مرسی، در اجلاس سران جنبش عدم تعهد در تهران کرد. او گفت، برخلاف آنچه در تلویزیون ایران منعکس شده، مرسی در سخنانش هیچ اشارهای به کشور بحرین نکرده است.
وزارت خارجه بحرین نیز در اعتراض به تحریف سخنرانی مرسی در اجلاس عدم تعهد در تهران و گذاشتن نام بحرین به جای سوریه در ترجمه فارسی سخنرانی وی، ضمن احضار کاردار ایران، خواستار عذرخواهی دولت ایران در این رابطه شد.
بحرین: ایران باید عذرخواهی کند
به گزارش خبرآنلاین، وزارت امور خارجه بحرین درباره تحریف سخنان مرسی بیانیهای منتشر کرد. در این بیانیه آمده است: «حمد احمد عبدالعزیز العامر، معاون وزارت خارجه بحرین، دیروز شنبه ضمن احضار مهدی اسلامی کاردار ایران در منامه، یادداشت اعتراضآمیزی را تسلیم وی کرد.»
براساس یک گزارش سایت “عصر ایران”، در این بیانیه به اقدام تلویزیون رسمی جمهوری اسلامی در تحریف و جعل ترجمه فارسی و قرار دادن نام بحرین به جای سوریه در سخنرانی محمد مرسی، رئیس جمهوری مصر، در افتتاحیه اجلاس سران جنبش عدم تعهد در تهران اعتراض شده است.
این بیانیه تحریف سخنان مرسی را “بیانگر اخلال، جعل و رفتار رسانهای غیرقابل پذیرش” خوانده و میافزاید که این اقدام “نشاندهنده دخالت رسانههای ایران در امور داخلی پادشاهی بحرین و نقض قواعد متعارف است”.
در بیانیه وزارت خارجه بحرین آمده است که این وزارتخانه در یادداشت رسمی خود از دولت ایران درخواست کرده، به دلیل این اقدام، عذرخواهی کند و اقدامات مناسب در برابر این موضوع اتخاذ شود، زیرا این رفتار به روابط میان دو کشور (ایران و بحرین ) و “روابط برادرانه میان پادشاهی بحرین و کشور دوست، جمهوری عربی مصر” آسیب میزند.
.
شبکه خبری العربیه با اشاره به جایگزینی نام سوریه با بحرین توسط مترجم ایرانی عنوان کرده است: «در بخشهای دیگری از صحبت هم هنگامی که مرسی از کشورهای شاهد تغییر با وصف کشورهای “بهار عربی” نام میبرد، مترجم نام بحرین را هم میگنجاند و از “بهار عربی” به عنوان “بیداری اسلامی” یاد میکرد.»
ه گزارش العربیه، رشدی، سخنگوی وزارت امور خارجه مصر، در یک نشست خبری با تکذیب ذکر بحرین در سخنرانی مرسی گفته است: «برنامهی افتتاحیه نشست تهران و سخنرانی رئیس جمهور مصر، زنده و مستقیم از بسیاری از تلویزیونها پخش شد و میتوان متن کامل سخنان او را بر روی سایت وزارت امور خارجه مصر در شبکه اینترنت دید».
مقایسه سخنان مرسی با ترجمه “صداوسیما”
محمد مرسی در سخنرانی خود گفته بود: «مردم فلسطین و سوریه برای آزادی، عدالت و کرامت مبارزه میکنند»، ولی مترجم صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران اینگونه ترجمه کرده بود: «مردم فلسطین و بحرین برای آزادی، عدالت و کرامت مبارزه میکنند».
رئیس جمهور مصر در بخش دیگری از سخنان خود با انتقاد از وتوی قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد درباره سوریه توسط روسیه و چین گفته بود: «وتو دست شورای امنیت را از حل و فصل بحران سوریه کوتاه کرد»، ولی مترجم صدا و سیمای جمهوری اسلامی ترجمه کرده بود: «وتو دست شورای امنیت را برای حل و فصل بحرانهای تحولات مردمی کوتاه کرد».
مرسی در سخنان خود پشتیبانی قاطع مصر از مبارزات مردم سوریه را اعلام کرد و گفت: «ما با مردم سوریه علیه نظام ظلم و سرکوب اعلام پشتیبانی میکنیم»؛ و مترجم گفته بود: «آرزوی بقای نظام سوری دارای پشتوانه مردمی را داریم».
به گزارش “خبرآنلاین”، مرسی در سخنانش گفته بود: «خانمها، آقایان، همبستگی با مبارزه مردم عزیز سوریه علیه حکومت سرکوبگر که مشروعیت خود را از دست داده است به همان اندازه که ضرورت سیاسی و استراتژیک است، یک وظیفه اخلاقی به شمار میرود. این حمایت از اعتقاد ما به آینده سوریه به عنوان کشوری آزاد و سربلند نشأت میگیرد. همه ما باید حمایت کامل و نه ناقص خود را از مبارزه طالبان آزادی و عدالت در سوریه اعلام کنیم. همدردی باید به طرح سیاسی تبدیل شود که حامی تغییر مسالمتآمیز به حکومتی دموکراتیک و بیانگر مطالبات مردم سوریه در زمینه دستیابی به آزادی، عدالت و مساوات باشد.»
اما “صداوسیما”ی جمهوری اسلامی اینگونه ترجمه کرده بود: «برادران و خواهران عزیز، مسئله همبستگی ما با ملت سوریه علیه توطئهای که بر ضد آن کشور جریان دارد نباید فراموش شود. این وظیفهای اخلاقی و وظیفهای سیاسی و راهبردی است. باید تمامی تلاش خود را برای اصلاحات به کار ببریم، باید اقدامات به صورت مسالمتآمیز صورت گیرد. ما همگی اکنون در برابر چالشهای بزرگی قرار داریم، ملتهای فلسطین، بحرین و سایر ملتها در حال مبارزه هستند و برخی کشورهای ما با دخالتهای داخلی و خارجی مواجه هستند. ملت سوریه آزاد است و میتواند در برابر توطئههایی که علیه ملت سوریه ایجاد شده باقی بماند.»
با سلام
در هتل اقامت این جهان سومیها فقط دولت کریمه مستضعفین به یک مستضعف چهل میلیار تومان پول داده تا برای این آقایان خانمها غذای فقرا درست کنند. البته ماجراهای باور نکردنی دیگر از جمله فراهم آوردن صیغه هم برای بعضی از آنها بوده که بنده مطمئن به آنها نیستم و راوی نیز اطلاع دقیقی از آن نداشت ولی البته چیزکی بوده است. آری موحدان و صالحین بر ما حکومت می کنند و خاک بر سر من و ما!
کیهان نوشته بود که عظمت حکومت اسلامی صدر تمامی خبرهای جهان بود. صفحات اول تمامی روزنامه ی معتبر جهان از این عظمت آکنده بود. اما ضرغمی گفته بحاطر دشمنی هیچ روزنام و خبرگزاری های مهم جهان از این همه عظمت ایران چیزی ننوشتند و نگفتند! یک بام است هزار هوا! و همه باد و بروت!
چگونه حاکمان میدانند و مورد استهزا قرار می گیرند؟
حالا که قرار است گزارش داده شود لطفا این گزارش خدا شدن خامنه ای را هم بخوانید. بد نیست. چرا که اگر مردم در خدمت رهبری فرزانه باشند خوبند و گر نه که انها عددی نیستند. من با خاک بر سر موافقم. خاک بر سر ما ملت هفت هزار ساله تاریخ تمدن با این اوباشان دزدی که پیمبرانه بر ما حکومت می کنند.
علی سعیدی، نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران، می گوید که عقیده وابستگی مشروعیت نظام به رای مردم یک «انحراف» است و افزوده که رابطه امامت، غیبت و حکومت در کنار اختیارات ولایت و همسانی آن با اختیارات پیامبر باید کاملا بررسی شوند.
به گزارش سایت «سپاه نیوز»، وابسته به سپاه پاسداران، علی سعیدی روز یکشنبه در مراسم تودیع و معارفه رییس پژوهشکده تحقیقات اسلامی سپاه، با انحرافی خواندن انقلاب فرانسه و انقلاب اکتبر در روسیه که هدف شان به گفته آقای سعیدی حذف دین از حقوق، اخلاق و سایر حوزه های زندگی بشر بود گفت: نظر اسلام این است که تعلق انسان به اشیا و مادیات مشکلات فراوانی به وجود می آورد.
نماینده آیت الله خامنه ای در سپاه در این مراسم گفت: برخی عقیده دارند که مشروعیت نظام و همه مسائل در حکومت دینی از رای مردمی نشات می گیرند، در خالی که این یک انحراف است و قراردادهای اجتماعی نمیتواند منشا عمل باشد.
نماینده ولی فقیه در سپاه با تاکید بر اهمیت شناخت این مسائل برای سپاه پاسداران گفت: «بررسی شئونات و اختیارات ولی فقیه در مقایسه با پیامبر اهمیت زیادی دارد.»
بحث بر سر ریشه مشروعیت نظام جمهوری اسلامی و معیار مقبولیت آن در میان شهروندان سال هاست که میان مسئولین و شخصیت های مذهبی و سیاسی در جمهوری اسلامی ایران ادامه دارد.
یکی از تئوریسین های سر سخت مدافع نظریه بی اعتبار بودن رای شهروندان برای مشروعیت حکومت ولی فقیه، آیت اله محمد تقی مصباح یزدی است که براین باور است: «این حکومت باید بر اساس اسلام و با اذن ولی امر حقیقی امام معصوم که به فقها داده شده است تشکیل شود. بدون اذن او و حتی بدون نصب رییس جمهوری از طرف او، حکومت غاصب است. طاغوت است.»
وی پیشتر در یک سخنرانی گفته بود: «حتی اگر کسی واجد شرایط باشد تا اذن از طرف امام نباشد ارزشی ندارد. خیلی خوب هم بلد باشد مدیریت کند، همه مردم هم او را قبول داشته باشند، او حق حکومت کردن بر ما را ندارد. مردم تعیین کرده اند یک نفر رییس جمهور باشد و هر کاری دلش می خواهد بکند، مردم چیکاره اند که به کسی حق بدهند؟ مگر خود مردم چنین حقی را دارند؟ قانون یعنی خدا، مجری قانون کسی است که خدا تعیین کرده است.»
حسن یوسفی اشکوری دین پژوه مقیم آلمان به رادیو فردا می گوید: اختلاف نظر بر سر جایگاه رای مردم در مشروعیت حکومت ناشی از تضادی است که در قانون اساسی جمهوری اسلامی وجود دارد.
آقای اشکوری می گوید: «طبق فقه شیعه مشروعیت قدرت از آن خداست، بعد هم پیغمبر و بعد هم به ائمه منتقل شده است. طبق تئوری ولایت فقیه هم درباره مشروعیت در عصر غیبت، فقیهان و فقها از جانب امام نیابت دارند برای تاسیس حکومت، منتهی این نیابت به صورت عام است و با رای مردم عملی و محقق می شود.»
وی می افزاید: «این جاست که می بینیم حتی فقیهی مثل نائینی که در عصر مشروطه مدافع مشروطه هم بود و در عین حال به تفکر سنتی شیعه در این زمینه باور داشت، می گوید که مشروعیت حکومت و دولت از طرف خدا، دین و پیامبر است اما مقبولیت وی با رای مردم است. این تفکیکی بود که نائینی در مشروطه مطرح کرد.»
آقای اشکوری تاکید کرد: «در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز این مسئله به همین شکل تقریبا انعکاس پیدا کرده است. با این بیان که آقایان مدافع ولایت فقیه می گویند که مشروعیت فقیه از طریق دین است، یعنی یک مشروعیت الهی و آسمانی دارد اما مقبولیت وی از آن مردم است. سخنانی که از طرف آقای سعیدی مطرح شده بازتاب دهنده چنین اندیشه ای است. در قانون اساسی جمهوری اسلامی این تناقض وجود دارد و تا زمانی که این حل نشود، البته این داستان هم ادامه دارد و باز این سخنان را خواهیم شنید.»
علی سعیدی، نماینده آیت اله خامنه ای در سپاه، در پایان گفته های خود با تاکید بر لزوم مقایسه هدف جمهوری اسلامی با دیگر جمهوری ها به یک اختلاف میان رهبران جمهوری اسلامی اشاره کرده و گفته است: در حال حاضر اختلاف بین رهبری و برخی دیگر از افراد بر سر همین مسئله مبنایی است چون به گفته آقای سعیدی کسانی هستند که عقیده دارند نمی توان در برابر قدرت ها ایستادگی کرد بنابراین باید در کنار آنان قرار گرفت، اما آقای خامنه ای معتقد است که باید نه در کنار قدرت ها بلکه در برابر آن ها ایستاد و مقاومت تنها راه است.
این اجلاس بزرگتری تبلیغ برای مخالفین نظام جمهوری اسلامی بود
عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد
خدایا سپاسگذارم
من بعنوان یک ایرانی ایران دوست که اصلا میانه هم با جمهوری اسلامی و حقه بازیها و دروغ پردازی هایش ندارم، از اینکه تمام نقش اینها برآب شد، بسیار خوشحالم. چاه کن بیش از همه خود در قعر چاه فرو می رود.
همه می دانند که صدا و سیما ج ا یعنی صدا و سیمای خامنه ای. هیچ کس بدون او آب نمی خورد. البته در این کشور از صدر تا ذیل همه در خدمت او می باشد. وقتی در صدا و سیمای خامنه ای در روز روشن و ودر مقابل چشم صدها دوربین و خبرنگار داخلی و خارجی سخنان مرسی را تغییر می دهند و دروغ را چاشنی آن می کنند, بر همگان نیز ثابت شده است که رای دزدی و خیانت نیز می شود. زیر بنای مشکلات جامعه ما رواج دروغ گویی توسط خامنه ای در قالب تقیه می باشد. دروغ گویی ریشه و بنیاین مشکلات فرهنگی، اجتماعی و عامل زوال جامعه و تخریب فرهنگ و اخلاق می باشد. اگر می بینید جامعه ما در اوج بی اخلاقی و نکبت غوته ور است به علت رواج همین دروغ های رسمی دستگاه فرصت طلب و قدرت پرست هیات حاکمه است. به خدا هیچ کس و هیچ نیرویی نمی توانست به اندازه اینها تیشه به ایمان و دین مردم زده و از همه مهمتر موجب رواج بی اخلاقی در جامعه گردد.
خامنه ای و دستگاه پیرامون او ثابت کرده است که برای باقی ماندن در قدرت حاضر به هر خیانت و جنایتی می باشد. از دورغ بگیر تا فاجعه کهریزک وو
امروز ما حقیقتا با یک تفکر شیطانی به نام تفکر مصباح مواجه هستیم که برای حفظ قدرت حاضرند هر کاری که فکرش را می کنید انجام دهند.
مردم متدین و مومن و علمای دین اگر ذره ای به خدا و پیغمبر ایمان دارید به مقابله با این تفکر شیطانی بپردازید.
سایت محترم کلمه خواهشن سانسور نکن چیزی به نام وجدان و اخلاق دیگر در این جامعه وجود ندارد و دلیل و عامل اصلی و زیر بنایی آن هم رواج دروغ گویی به اسم اسلام و تحت نام تقیه است. به خدا قسم در زندگی ائمه تقیه صرفا به معنای حفظ جان از خطر مرگ بوده است. اما حالا روزانه صدها دروغ به خورد مردم می دهند. البته مردم دست این دین فروشان را خوانده اند و به همین خاطر بود که در ۳ سال پیش که میر عزیز ما شعار دروغ ممنوع را سرلوحه شعار انتخاباتی خود کرد، مردم عطش وار به سمت او خیز برداشتند.
آری جامه امروزی ما تشنه صداقت و درستی و نشان دادن دین رحمانی است. چیزی که ما در میر عزیمان دیدیم. به خدا او اسوه صداقت و درستی در مقابل اسوه اهریمنی و دروغ و خیانت به خاطر قدرت بود. خدایا بی صبرانه منتظر محاکمه این دین فروشان هستیم که برای بقای خود دست به هر خیانت و جنایتی می زنند
اسم سایتتون رو بجای کلمه بذارید word فکر کنم حق مطلب بهتر ادا بشه، واقعا متاسفم
در عکس های خامنه ای و دبیرکل سازمان ملل٬ امام خامنه ای واقعا خودش را باخته است. و من به عنوان یکی از طرفداران ایشان مورد تحقیر قرار گرفتم. من آقا را خیلی دوست دارم و از اینکه ایشان را اینطور تحقیر شده و حتا حقیر ببینم دلم به تنگ آمد. امیدوارم که حاج حسین شریعتمداری چیزی بنویسد تا ما دلمان خنک شود. حالا اگه این سایت کلمه مرد است این نظر را منتشر کند. مرگ بر ضد ولایت فقیه. ما اهل کوفه نیستیم.
سخن چون از دل در نیاید لاجرم بر دل ” ننشیند ” تمام کارها برای خوشحال کردن خودشان و خصوصآ رهبری بود شاید بدترین صحنه اعلام ورود رهبری به سالن اجلاس بود که با تعابیر عجیبی به زبان انگلیسی همراه بود است که “رهبری …. وارد سالن میشوند “و فقط جای کلمه magestic ( اعلیحضرت) خالی بود که برای یک حاکم اسلامی زیبنده نبود.
یادمان هست که فقط ۸ سال بعد از رهبری مقام عظمی یعنی سال ۷۶ مردم چه شناختی پیدا کردند و به محمد خاتمی که مورد تنفر رهبری بود رآی دادند و طرفدار رهبری را اگر امامزاده هم بود قبول نکردند حال با گذشت ۲۳ سال مطوئن باشید این شناخت عمیق تر است.
حالا فهمیدند شتر در خواب بیند پنبه دانه (مدیریت جهانی ج ا ) ! یعنی چی .
از بین همین سی ریس جمهورحاضر فقط ریس جمهور زیمباوه – دیکتاتور موگابه – تحویلشان گرفت!.
حتی بسیاری از آنها عقیده داشتنداختلاف بین اسراییل و فلسطین ، مسایل بین دو همسایه است که باید با مذاکره حل شود.
۱ – مردم باید بدانند بودجه صدا و سیما چقدر است؟
۲ – کادو به مهمانان چی ها بوده که نماینده مجلس گفته با دست پربازگشتند؟
۳ – بنزها چی میشوند؟
۴- عکس بزرگتر از رهبر نداشتند درسالن نصب کنند؟!
وقتی شما فرق بین داخل و خارج از کشور را نمی دونین یا به فرق به کار بردن مردم سالاری و دموکراسی را نمی دانید چه توقعی از شما هست جرات دارین مطالب مرا روی سایت بزارید
این صفحه بیشتر شبیه صفحه وزارت جنگ اسراییله . البته می دونم پیام من منتشر نمی شه . ولی شما مسوولین ساینکه می خونید . به کور چشم شما و اربابانتون این انقلاب به پیش خواهد رفت .
این همه هزینه این همه تبلیغات کاذب و تعطیلی ایران برای این اجلاس . نتیجه این شد که ابروی این ها را مرسی و بان کیمون بردند و در خود
تهران به نمایند گان کشور های غیر متعهد نشان دادند که در چه جهنم دره ای به نامحکو مت اسلامی امده اند که نخبگان خودش را سر کوب می کند و از استبداد هائی چون اسد جنایت کار دفا ع می کند و با مو گابه و عمرالبشیر و اسد جنایت کار و چند متحجر و مستبد رهبران کشور های دیگر مراودت دارند وحرفی جز جهل این رهبر و این حکو مت ندارد . کدام کشور دمو کراتیک و پیشرو و علمی و توسعه یافته در این اجلاس امده یا نیامده اند یا از این ها دفاع نکردند و با سکوتشان کارهای این ها را محکو م کردند یا مانند هند منا فع داشتند که امدند
در مشهد از اجیل فروشی حسینی در دروازه قو چان برای مهمانان خارجی برای هر کدامشان دو ملیون تو مان اجیل خریدند . خاک بر سر این دزدان ..شاه بدبخت کی این جنایت ها را برای حفظ حکو متش می کرد .که این ها می خورند می پاشند می دزدند رانت می خورند اختلاس می کنند و به کشور های عربی می فرستند که تروریست پرورش دهند و ملت را سر کوب می کنند که هر کس بر این دیوانه که در راس قرار دارد انتقاد کند
به بد ترین وجه سر کوب می شود
کلمه های عزیز اولا اسم دخترشهید هسته ای آرمیتا ست نه آرمیتاژ ثانیا شما باید نقش فرزندان شهیدان ورساندن صدای مظلومیت آنها را به جهانیان را به چالش نکشید چون اونها اصلا گناهی ندارند ولی درکل من موافق تحلیل شما از نتیجه کنفرانس سران عدم تعهد هستم اصولا بدلیل اینکه نظام جمهوری اسلامی اهداف از پیش تعیین شده ای را درفضای رسانه ای خودش از برگزاری این کنفرانس ترسیم وبه تبلیغ وتفسیر آن پرداخت بازهم درفضای رسانه ای داخلی وخارجی که بعد از کنفرانس به ان پرداخته شد نکته ای که نمایانگر نیل به این اهداف بود درگزارشات مشهود نیست این یعنی شکست راهبرد تبلیغات که بنده هم از این موضو ع متاسف ونگران هستم اما یک دستاورد مهمی که از باید با تحلیلهایمان تشخیص بدهیم وجود داره که دور ازوجدان است که به ان نپردازیم قبل ازبرگزاری کنفرانس فضای رسانه ای غرب وجهان دائم از نزدیک بودن حمله به ایران وهمنوایی اسراییل وامریکا دراین زمینه صحبت می کرد اما الان می بینیم که درپروژه حمله به ایران اسراییل تنها مانده وامروز آمریکا درمقابل اسراببل قرار گرفته واین بی سابقه است وبا صحبتها مسئولان آمریکایی مبنی بر اینکه همه چیز برای ابران روی میز قراردارد اصلا منطبق نیست بهتر است به تحلیل واخبارهای سایت رادیو فردا وبی بی سی رجوع کنید رییس ستاد مشترک آمریکا علنا اغلام کرده که درجنگ ایران واسراییل ما پشتیبان اسراییل نیستیم یا اینکه امروز دربی بی سی و نیویورک تایمز به چرایی عدم پرداختن به پرونده هسته ای اسراییل صحبت شده که به نوعی می تواند از نتایج این کنفرانس باشد لطف بفرمایید این نظر بنده را در سایت درج نمایید متشکرم
شکست سیاست خارجه حکومت ایران. حکومتی که پشتوانه ی مردمی خود را از دست بدهد سرنوشتش همین است.
من سبزم
من تلاش سبزها را که میبینم گریه ام میگیرد
من آرزو دارم ایران عزیزتر از جانم امن و آزاد و آباد باشد
من آرزو دارم زندانی سیاسی نداشته باشیم،هیچ ایرانی به دلیل حرف زدن و انتقاد و ایراد اندیشه های مخالف پشت هیچ میله ای نرود و شکنجه نشود،هیچ بچه ای از پدر و مادرش دور نباشد.
من آرزو دارم ایران بزرگم اینگونه فقیر و حقیر و ضعیف و کم ارزش و جداافتاده از بقیه ی دنیا نباشد
دوست دارم همه جای دنیا وقتی اسمی از ایران می شنوند ناخودآگاه، تمدن و انسانیت و هوش و صلح و قدرت و ثروت و رفاه در ذهنشان تداعی شود.
من حاضرم جانم را فدای ایرانم میکنم.اما دوس ندارم بیگانه ها برایم تصمیم بگیرند،من ایران و ایرانی را بالاتر از انگلیسی و امریکایی میدانم اما برای هردوتاشان احترام قایلم هرچند از اسراییل خوشم نمی آید ولی اسراییل و فلسطین مشکل ما نیست، مشکل من مشکلاتی است که هر روز بخاطرشان گریه ام میگیرد و مشکلات جوانان و نخبه ها و بزرگانی است که در بندند و مردمی که درد می کشند و در زجرند و امیدوار به آینده ای بهترند.
امیدوارم فرایند اصلاحات در ایران بزرگ بدون خشونت و خونریزی و اتلاف سرمایه های اندک باقیمانده باشد.
پیروز و سربلند باشید و باشیم
پاینده و آباد و آزاد باد ایران ما
در اجلاس غیر متعهد ها چه جمهوری اسلامی بره چه باشه چه احمدی نژاد بره چه باشه بازم ایران رئیس به مدت سه سال پس اجلاسی نیست که موسسش جمهوری اسلامی باشه خواهشا بر علیهش جبه نگیرید و نمومه ای از تحقیر اون کسانی بود که چند ساله دارن خودشونو به آبو آتش می کشن تا ایرانو به انزوا بکشن نمیدونم چرا همیشه شما از زاویه ی منفی به قضیه نگاه می کنید ولی حداقل ملی گرا باشید اگر ملی مذهب نیستید.
دوست عزیزی که فر موده اید .این کنفرانس و اجلاس بیا مدش اسرائیل را تنها گذاشته و امریکا را مخا لف با اسرائیل در حمله به ایران کرده .مثل اینک تازه شما
داستان حمله به ایران را دنبال کرده اید .امریکا از زمانی که او با ما رئیس جمهور شده مخا لف حمله اسرا ئیل به ایران است و باره ها این را گفته اند .اما همیشه گفته اند که گزینه نظامی بر روی میز است اگر مسئله انر ژی هسته ای ایران شفاف نشود . انهم نتیجه جهل مسئو لان اتش افروز و خشونت طلب و بی منطق است که بار ها گفته اند اسرائیل باید از صفه روزگار محو شود. خوب طبعی است که اسرا ئیل و هم پیما نانش فکری برای جلو گیری از محو شدن خود شان بکنند
در نمایشگاه بین المللی در سالن ۳۸ معروف به سالن آلمان بیش از ۸ میلیارد تومان هزینه کردند و به عنوان vip از ان استفاده کردند جالب اینکه دو هفته دیگر نمایشگاه صنعت ساختمان بر گزار می شوند و تجهیزات این نمایشگاه را تخریب می کنند چه کس پاسخوی این حیف و میل بیت المال است ؟؟؟؟؟؟
ایا تا بحال از یکی از عمکردهای جناح مخالفتان هم تمجید کرده اید؟! ایاتمام عملکرد شماصحیح وخداپسند بوده؟!!!!
احمدی نژاد در ادامه در خصوص هزینه های اجلاس و برخی اظهار نظرها در این باره گفت: یعنی چه که برخی می گویند خرج کردیم؟ چرا نباید خرج کنیم؟ ایران می خواهد در تراز بالای جهان بنشینید البته منظور ما در خرج اشرافیگری نیست اما باید برای مهمانها بهترین ماشینها را تهیه کرد.!!
سران غیر متعدها یک مشت دزد و فاسدند و گرنه اگر ۱۲۰ کشور در یک جا جمع شوند می توانند دنیا را گلستان کنند. سرمایه گذاری برای اینگونه اجلاس تلف کردن وقت و پول است و دودش به چشم به ملت ها می رود. یک مهمانی مجلل فقط برای هیچ!!!
حیف و میل بیت المال در دولت احمدی نژاد موجب نابودی کشور شد
اجلاس سران یا جشن ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ، همه خرج ها به پای ملت است و دودش به چشم ملت می رود امروز کشور ایران فقیرترین ملت را دارد و ملت با سیلی روی خود راسرخ نگه می دارند. دزدی، فحشا، و … همه از دستاورهای دولت پاک و شجاع و ولایت مدار احمدی نژاد است. خاک توی سر همشون
درود بر موسوی و کروبی و رهنورد
فکر میکنم برای مقام معظم رهبری یه تجربهٔ آموزندی بود که برای یک بار هم که شده یه صدای مخالف رو بشنوند به جای تعریف و تمجید که ایشان عادت دارند. به این امید که وجدان ایشان با نصایح آقای بان کی مون بیدار بشه.