شهروندان و محاسبه هزینه و فایده اجلاس سران در تهران
چکیده :پرسش گری شهروندان نسبت به عملکرد حاکمان، از جمله حقوقی است که در نظام های مردم سالار به رسمیت شناخته می شود و در نظام های تمامیت خواه مبتنی بر خودکامگی، به عنوان نشانه خیانت به میهن و جرمی نابخشودنی تلقی می گردد. و در زمانه ما، با وقوع انقلاب اطلاعاتی در دنیا، پنهان نگه داشتن نیات واقعی سیاستمداران، کاری بس دشوار شده است. دانستن حق مردم است و دست اندرکاران کنفرانس تهران، بهتر است به جای توسل به توجیه های ناموجه، به فکر ارائه پاسخی قانع کننده به مردم خود باشند....
کلمه – سید کاظم قمی:
این روزها که اجلاس سران کشورهای عضو جنبش عدم تعهد پایان یافته و با عزیمت ۷۰۰۰ عضو هیئت های نمایندگی، گرد و غبار تبلیغاتی پشت سر مهمانان آن فروخوابیده است، بسیارند شهروندان این آب و خاک که از خود می پرسند آیا از این همه هزینه از جیب مردم، فایده ای هم برای کشورشان نصیب می گردد؟
این پرسشی است که پاسخ به آن را باید در تجزیه و تحلیل دقیق قضیه اجلاس سران عدم تعهد در ایران جست و جو کرد، اما بی فایده نیست که بدانیم چنین پرسش هایی همیشه و در همه زمان ها در اذهان شهروندان کشورهای میزبان حضوری پررنگ داشته است. نمونه جالبی از این قبیل پرسش ها را در متنی به قدمت ۱۵۰ سال می توان یافت.
در سفرنامه حاج سیاح آمده است که ورود او به پاریس، با برگزاری جشن های پادشاهی ناپلئون سوم همزمان شده و فرانسه در آن وقت، میزبان سلاطین و امرای بسیار از گوشه و کنار دنیای متمدن بوده است. هنگامی که در میان مردمی که به تماشای عبور پادشاه فرانسه و دیگر پادشاهان ایستاده بودند قرار داشت، میان او و برخی تماشاگران گفت و گویی در می گیرد که خواندنی است:
چند نفر از کارگران فرانسه را دیدم که دشنام به ناپولیون می دادند و می گفتند با این ریشخند، مردم را از خود راضی کردی، آفرین. امید آن که مانند لوی سیسر [لویی شانزدهم] بر تخت سیاه طوق گیوتین را به گردنت ببینیم. متحیر شدم که این ها چه مردمانی هستند. گفتم برادر، من اهل فرانسه نیستم و این ولایت آزادی است، هر که هرچه بخواهد بگوید؟ گفت بلی. گفتم شما فرمودید من هم شنیدم، می خواهم بدانم این سخن با سبب است و مدلل می دارید یا بیهوده بود؟ گفتند مدلل می داریم. گفتم چه سبب دارد که به مرگ این مرد راضی هستید؟ گفتند مرگ این یک نفر سبب آسایش تمام بندگان خداست. گفتم چرا؟ گفت از روزی که این شخص سلطان و رئیس شد تا به حال که پادشاه زمین است برای ماها چه فایده، ما که راحت نداشتیم. مثلا یک روز با مکزیک جنگ داشت و یک روز به حمایت ایطالیا می رفت و یک روز به حمایت عثمانلو حرکت کرد، همیشه مانند زالو خون مردم ما را خورده، برای هوای نفس خود و الحال که جمیع سلاطین را دعوت نموده جز خرج بیهوده به جهت ما چه فایده دارد.
حاج سیاح به این پاسخ اکتفا نکرده بار دیگر با صاحب هتلی که درآن سکنی گزیده بود مسئله را طرح می کند و می پرسد که آیا کسانی که با آن کارگر همفکر و همسخن باشند بسیارند و چنین پاسخ می شنود:
گفت بسیارند و این مرد [ناپلئون] هم محض زیرکی این اجتماع سلاطین را اسباب کرده که مسلط تر شود و رعیت را از اتفاق دول بترساند ولی خیال باطل است، بعد از آن که رعیت خوشحال نباشد، اتحاد دول چه حاصل دارد؟
صد البته مردم زمان ما دریافته اند که در نطام های خودکامه، مرگ حاکم مستبد نمی تواند الزاما به بهروزی آن کشور بینجامد و راه سعادت ملت ها از اصلاح ساختاری نظام موجود می گذرد. اما پرسش گری شهروندان نسبت به عملکرد حاکمان، از جمله حقوقی است که در نظام های مردم سالار به رسمیت شناخته می شود و در نظام های تمامیت خواه مبتنی بر خودکامگی، به عنوان نشانه خیانت به میهن و جرمی نابخشودنی تلقی می گردد. و در زمانه ما، با وقوع انقلاب اطلاعاتی در دنیا، پنهان نگه داشتن نیات واقعی سیاستمداران، کاری بس دشوار شده است. دانستن حق مردم است و دست اندرکاران کنفرانس تهران، بهتر است به جای توسل به توجیه های ناموجه، به فکر ارائه پاسخی قانع کننده به مردم خود باشند.
مفت خورها فقط اومدن خوردن و بردن
بابا این همه پول بیت المال و ۳۰۰۰ میلیارد پول اختلاس رو آقایون چی کار کنند ؟؟ دیگه شکمشون جا نداره باید بدن خارجی ها بخورن ! شما چقدر بخیل هستید
این اجلاس مسخره هیچ فایده ای برای کشور نداشته این تو خیابون از هر کسی بپرسی فهمیده ..
فقط برای مصرف داخل این هزینه ها شده و همچنین مصمم تر کردن هموطنانی که جهالت رو پیشه خودشون کردن و دیگه هم نمیتوانن و نمیخوان از این جهالتشون رها بشن.
بابا همه مملکت خوردید یه چیزی هم برای ما بدبختا بذارید
دوستان این مقاله مقاله ای کوتاه است که در یکی از سایتها آمده لطفا چون منطقی و به غرض است آنرا منتشرش کنید:
با همه تلاشهایی که ایران کرد تا با میزبانی سران کشورهای عضو جنبش عدم تعهد، موقعیت خود را در جهان بهبود بخشد و موفقیت دیپلماتیک برای خود بیافریند، این محمد مرسی رئیس جمهور تازه مصر بود که با استفاده از تریبونی که دولت جمهوری اسلامی در اختیارش گذاشت و با تندترین حملات به سیاستهای همین دولت در قبال سوریه، برد تبلیغاتی کرد و از تشویق و تمجید وسیعی در جهان عرب برخوردار شد.
رسانه‌های عربی اظهاراتش را پوشش گسترده دادند و کارشناسانشان سخنانش را ستودند، طیف کاملی در سراسر دنیای عرب به مدح و ستایش او برخاست که یک سرش، بنیادگراترین شیوخ وهابی همچون سلمان عوده قرار دارند و سر دیگرش، برجسته ترین چهره های سیاسی لیبرال و سکولار همچون عمرو حمزاوی که از سردمداران جناح مخالف اسلامگرایان حاکم بر مصر است.
محمد مرسی در اقدامی نامعمول و نامرسوم، سخنرانی اش در نشست سران جنبش عدم تعهد را با درود فرستادن بر ابوبکر و عمر و عثمان، سه خلیفه اهل سنت آغاز کرد، حال آنکه حتی روحانیون و وعاظ اهل سنت هم در سخنرانیهایشان تنها به درود فرستادن بر پیامبر و خاندان و یارانش بسنده می کنند و در دیگر سخنرانی‌های محمد مرسی هم تاکنون چنین اقدامی از او دیده نشده است.
پس بیراه نیست اگر بپنداریم که او از روی قصد و عمد چنین عباراتی را در سخنرانی اش در بزرگترین شهر شیعه نشین و پایتخت تنها دولت شیعه جهان بر زبان آورده تا دل آنانی را در کشورش و جهان عرب به دست بیاورد که پی در پی بر “برتری طلبی شیعی” ایران تأکید می کنند و نسبت به “توطئه ایران در گسترش مذهب شیعه و اختلاف افکنی میان شیعه و سنی” هشدار می‌دهند.
بلافاصله با پایان سخنرانی محمد مرسی، ویدئوی این بخش از سخنانش در سایت یوتیوب قرار گرفت و در سایت‌های اسلامی پخش شد و با برانگیختن تحسین و تمجید، کامیابی تبلیغاتی آقای مرسی را دوچندان کرد.
ناکامی
رئیس جمهور اسلامگرای مصر، چند ساعتی بیشتر در تهران نماند، نه به دیدار آیت الله خامنه ای رفت که او را نمادی از “بیداری اسلامی” می‌داند، نه نشستی با خبرنگاران ایرانی داشت و نه کلمه ای که حاکی از ابراز علاقه برای ازسرگیری رابطه میان ایران و مصر باشد به زبان آورد. خبرنگاران مصری که او را در سفر به تهران همراهی کردند میگویند حتی در دیدار خصوصی چهل دقیقه ای میان دو رئیس جمهور ایران و مصر هم آقای مرسی به موضوع از سرگیری رابطه میان ایران و مصر نپرداخت.
نتیجه اینکه همه تلاشی که ایران کرد تا از حضور رئیس جمهور تازه مصر بهره برداری کند جز ناکامی نتیجه ای نداشت و نه تنها بهره ای نبرد که هم در سطح جهانی آبروی خود را با حذف و تحریف سخنان او در معرض آسیب قرار داد و هم در داخل، آماج اعتراض قرار گرفت که آیا برگزاری این نشست، ارزش آن همه هزینه را داشت؟
اصرار برای چه بود؟
اینکه ایران در تلاش برای برونرفت از انزوای روزافزون هر هزینه ای را بر خود بخرد و به عنوان ابتکار عمل، به میزبانی نشست بین المللی بزرگی دست یازد قابل درک و چه بسا توجیه پذیر است اما سپردن نقش ستاره مجلس به مهمانی که قابل پیش بینی بود چندان نمک گیر صاحبخانه نخواهد شد چه؟
از یکصد و سی و هشت عضو جنبش عدم تعهد تنها بیست و نه رئیس جمهور در نشست شرکت جستند که از لحاظ کم اقبالی اگر در تاریخ این جنبش بی سابقه نباشد، کم سابقه است. مهمترین این مهمانان هم برای ایران محمد مرسی بود که در سطح بالایی با او برخورد شد، یکی از معاونان رئیس جمهور را برای دعوت از او به قاهره فرستادند و در آستانه ورودش به تهران، خوشامدگوییهای فراوانی در رسانه های دولتی و نزدیک به دولت به او گفتند.
اینکه محمد مرسی در سخنرانی اش به نزدیکترین دوست ایران حمله کند شگفت آور نبود، برعکس اگر جز این می کرد جای تعجب داشت. موضع او در قبال سوریه همیشه واضح و آشکار بوده و انتقاد تندش از سیاستهای ایران در قبال سوریه هم همین طور. بارها هم از زبان خودش و دولتمردانش شنیده شده بود که هر گونه بهبود رابطه به ایران را منوط به تغییر رفتار این کشور در قبال سوریه کرده بودند. پس واقعگرایانه نیست اگر بپنداریم که دست اندرکاران سیاست خارجی ایران نمی توانستند پیش بینی کنند که او در تهران موضع خود را تغییر خواهد داد. اندکی دوراندیشی هم کافی بود تا پیش بینی شود که رفتار آقای مرسی در تهران چه بازتابی خواهد داشت و تا چه حد کل نشست را تحت الشعاع قرار خواهد داد تا آنجا که دستاوردهای دیگری همچون حضور محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی در تهران هم که اتفاق مهمی به شمار می رود، اصلاً به چشم نیاید.
پس این همه اصرار برای حضور او در تهران برای چه بود؟
مسئول این ناکامی که بود؟
چه بسا اگر این اصرار تنها از جانب دولت محمود احمدی نژاد سر زده بود، در این وانفسای جبهه بندی جناحی که واپسین ماه‌های ریاست جمهوری او بسختی تحمل می شود، دولت هدف تندترین حملات و انتقادهای جناح مقابل و رسانه هایشان قرار می گرفت.
سکوتی که در قبال ناکامیهای ناشی از دعوت محمد مرسی به تهران شده و تلاشی که برای کاستن از اهمیت این ناکامی می شود به طرح این فرضیه کمک می کند که مسئول این اصرار را باید فراتر از دولت و در سطح رهبری جمهوری اسلامی جستجو کرد.
ناکامیهای ناشی از میزبانی متوجه آیت الله خامنه ای هم می شود؛ بان کی مون دبیرکل سازمان ملل متحد چشم بر چشم او دوخت و از رفتار نظام تحت رهبری اش انتقاد کرد، محمد مرسی و محمود عباس به تهران آمدند اما به دیدارش نرفتند و بدتر آنکه، نظریه بیداری اسلامی او که قاعدتاً باید محمد مرسی دستاورد و نماینده بارزش باشد، با حملاتی که آقای مرسی، هر چند غیرمستقیم به محور سیاست خارجی ایران در منطقه کرد و بی علاقگی او به از سرگیری رابطه با ایران، به چالش کشیده شد.
باز هم اگر عامل وارد آمدن چنین خدشه هایی بر جایگاه رهبر جمهوری اسلامی، کس دیگری غیر از خود او بود، تا حالا باید شاهد واکنش‌های هواداران “ولی فقیه” به آنانی که در فراهم آوردن امکان چنین ناکامی نقش داشته اند می‌شدیم.
من مانده ام اینهایی که از حق وتوی کشورها فغانشان به هوا رفته( که البته بنظر من هم ظالمانه ولی در شرایط امروزی دنیا به نحوی ضروری است) و می خواهند مدیریت جهانی را تغییر دهند چرا دو کلمه در مورد حکم حکومتی سخن نمی گویند؟ آیا مرگ خوب است اما برای همسایه؟ چطور می شود که رای یک نفر بالاتر از رای یک گروه باشد؟ اگر این صلاح است آنهم صلاح است. اول خودتان را اصلاح کنید و بیخود در این و آن ذوب نشوید و بعد به کار ناعادلانه جهان برسید.
اینها پول دادن به رهبران جهان تا مشت محکم بر دهان ما بکوبند!!!!!!
یک مشت دزد و قاتل مثل مرتضوی جمع شدن حکومت تشکیل دادن بیش از این نمیشه انتظار داشت
۱) در این اجلاس مکر (تدبیر) خداوند را بعینه دیدم! سخنان خاص اقای مرسی ! سخنان بان! افتضاح مترجم عدم دیدار مرسی و محمود عباس با خامنه ای خامنه ای را از هر گونه بهره برداری حتی تبلیغاتی! نا کام گذاشت! شاید بتوان برای هندوستان که با اون هئیت دویست نفری که برای سنجش اقتصادی امده بودند تا همچون چینیها کالاها و پروزه های نا مرغوب خود را دراین موقعیت انزوا وارد کشور کنند! کامی و بهره ای تصور کرد! و دیگر هیچ! ۲) به عقیده ی من نکته ی مهمی که اقای بان در کنفرانس اظهار داشت! که در واقع خطابش به اقای خامنه ای بود! و کمتر مورد توجه قرار گرفت! این بود که گفت (نقل به مضمون) : ” زمانی ملتها در پی رها شدن از استعمار بودند! اما اکنون این ملتها در پی ازادی و رهایی از دولتهایشان هستند! ” و این اشاره ای است صریح ! به خامنه ای که اینقدر دم از استعمار نزن که عصرش تموم شده است! تو بیا به رای مردم کشور خودت تن بده ! یعنی: اکنون استعمار و استکبار مردم کشورت خودت هستی! که انها را به بند کشیده ای! و از تعیین سرنوشتشان محروم ساخته ای! ۳) نا گفته نماند اندکی دستاورد برای جنبش سبز هم داشت که توانست صدایش را گر چه دیر! به اقای بان و دیگران برساند! و این اندک بسیار مهم و با ارزش بود! و این نکته را به ما گوش زد کرد که از فرصتها بهترین بهره را بگیریم ! ۴) این کنفرانس برای جنبش سبز یک پیام هم داشت! و ان اینکه : تا فرصت باقی مانده تا انتخابات بهترین استفاده را ببریم! مثلا به عنوان پیشنهاد! : از اکنون میتوان یک کمپین میلیونی امضا برای “محمد مرسی” به راه انداخت! تا ما را در شکستن حصر شجاعان میر و شیخ عزیز ! ازادی زندانیان بی گناه ! حاکمیت رای مردم یاری رساند! انتخاب “مرسی” به عنوان نماد برامده از بهار عربی در برجسته کردن صدای جنبش سبز نقش بسزایی دارد! ۵) از عزیزان سبز خواهش میکنم در ارتباط با این پیشنهاد اظهار نظر کنند!
چرا این اجلاس یک فایده بزرگ داشت اونم هم دروغگویی صدا و سیما و خبرگزاری داخلی بود که برای همه ثابت شد – حالا مشخص شد کسانی که به این راحتی دروغ می گویند به همین راحتی رای بالایی موسوی رو کم نشان داده اند – یاحق
از حماقت است اگر کسی این اجلاس را با جشن های ۲۵۰۰ ساله محمدرضا شاه و جشن های ناپلئون مقایسه کند.
ضمنا آقایون و خانوم های سبز خوبه یه کم به مغزشون فشار بیارن تا یادشون بیاد که در دوران آقای خاتمی اجلاس سران کشورهای مسلمان با همین وضعیت (تخلیه خانه های اطراف سالن اجلاس، توصیه به مسافرت و ….) و جلسات دیگری شبیه به این (اجلاس تهران) برگزار شد.
آیا اون زمان ما فقیر نداشتیم؟ آیا اون زمان همه از حکومت و دولت راضی بودند.
شمایی که سرتونو از برف بیرون آوردید!!!! و همه چیز رو می بینید و می شنوید!!! هنوز یخ مغزتون آب نشده که به حافظه تاریخی تون مراجعه کنید؟؟؟
باز سرو کله این مزدور های ۷ تومنی حکومت پیدا شد
– عمو جون برو کیهان بخون –
لجن حکومت شما مملکت رو برداشته این همه گدا رو کنار خیابون نمی بینی ؟ کوری ؟؟
کوری بیکاری رو در جامعه نمی بینی ؟
حالا خوب بهت بگم مفت خور ؟؟ کوری تورم رو نمی بینی ؟
بد بختی رو نمی بینی ؟ قلاتل مثل مرتضوی رو نمی بینی راست راست تو مملکت راه میره ؟
اختلاس و دزدی های میلیاردی رو نمی بینی ؟ کوری ؟؟؟ ۳۰۰۰ میلیارد و ندیدی کوری ؟؟/
برو ۷ تومن رو بگیر یک ساعت تموم شد – محیط اینجارو هم آلوده به حرف های ۷ تومنی نکن
مقاله ای که حکومتنام آنرا فرستاده بسیار جالب است. همه آنرا بخوانیم. این نشست نشستن خامنه ای بود بر صندلی بی حیثیتی بازهم بیشتر بین المللی. این آدم نشان داد که در بی لیاقتی سرآمد همه سرامدن این رتبه است. مبارکتان است ای نظام و ای نظامیان بر قدرت این نظام مقدس. حالا ما هیچی شما جواب زن و بچه های خردسالتان را چگونه می دهید؟!
این اجلاس برای یک عده نون و آب داشت..
این اجلاس با هزینه نزدیک هزار میلیارد تومان و اومدن یک مشت آفریقایی از قبایل آدمخوارها که برای اولین بار تو عمرشون یک کشور خارجی میرفتن برا اونا عالی بود
ضمنا برای هتل های تهران هم خیلی نون داشت
مدتها بود که هتل های شهر تهران به خاطر وضع بد اقتصادی در رکود کامل بودن ولی با این اجلاس به مدت یک هفته تمام اتاقهای اونا کامل از سوی حکومت رزرو شد
یکی از دوستان من در هتل اسپیناس در بلوار کشاورز که جدیدترین هتل ۵ ستاره تهران هست به من گفت به دستور وزارت خارجه برای مهمانان اجلاس منوی غذای باز رو سرویس میدادیم یعنی ۱۵ نوع غذا ودسر و…که کامل ترین و گرانترین سرویس به قیمت هر نفر ۱۵۰ هزار تومان!!!
این دوست من میگفت واقعا حیف این سرویس اشرافی برای این آدمها!
اون میگه خیلی از این افریقایی ها با دیدن این سبک پذیرایی بهت زده شدن ونمی دونستن چی بخورن وناگهان به غذا حمله میکردن!! که دیدنی بوده…!
واقعا خاک بر سر حکومت ما که در حالی که ملت خودمان تحت شدیدترین فشار اقتصادی هستند و گوشت گوسفند هر کیلو ۴۰ هزار تومن وهر کیلو گوساله ۲۵ هزار تومن شده….و میلیونها نفر از مردم وحتی تو جنوب همین تهران سال تا سال نمی تونن یک وعده گوشت وکباب بخورن..اون وقت از بیت المال این طوری تو حلقوم این عتیقه های آدم ندیده میریزه!
لعنت بر دیکتاتور ولایی که بخاطر افکار پوچ اتمی خودش پدر ملت رو در اورده.
اللهم شفا بده اینا رو!
هزینه اجلاس رو مقایسه کنید با هزینه اغتشاشات در تهران البته علاوه بر هزینه ها و خسارات مادی هزینه های معنوی را هم به آن بیافزایید البته بار خسارات مادی و معنوی فتنه ۸۸ که بر گرده مردم تهران تحمیل شد طبق دستور اربابان خارجی شما بود و هزینه این اجلاس موجب عصبانیت اربابان شما طشت رسوایی شما از بام سقوط کرده
حرفهای این روزهای مردم کوچه و بازار …( کامل بخوانید واقعا خواندنی وشنیدنیست…کاملا واقعی )
مطالب زیر کاملا واقعیست ودیده ها وشنیده های شخصی خودم هست که بدلیل شرایط کاری هر روز در مناطق جنوبی و مرکزی تهران حضور وتردد دارم.
این روزها اگر به کوچه وخیابون بروید وسوار تاکسی واتوبوس بشید یا تو صف نون…باشید. سخنان جالبی رو می شنوید..این روزها تو سطح شهر تهران بخصوص مناطق مرکز وجنوب تهران. خیلی از مردم مستضعف وبیچاره ای را می بینیم که حتی به احمدی نژاد رای دادن به هوای اینکه مثلا اون هوادار قشر ضعیف وفقیر جامعه هست ولی بعد پشیمون شدن وبه اون فحش می دادن اما حالا دیگه حتی اسم اون رو هم کمتر می آورن!… حالا دیگه بعد از این تورم بی سابقه ۱۲۰ درصدی و تعطیلی گسترده وپشت سر هم کارخانجات و بیکاری کارگران ( ناشی از تحریم ها وافزایش تاریخی نرخ دلار ) و…فشار وحشتناک اقتصادی که کمر ملت بخصوص قشر ضعیف راخم کرده ….حالا ظاهرا همون قشر فهمیدن که مسبب اصلی همه بدبختیها ومصیبتاشون کیه!
این روزا بارها وبارها هر روز و هرشب می بینیم که این قشر که دیگه جونشون به لب رسیده بی مهابا و بدون ترس از مزدوران حکومت در صف و تو تاکسی و مترو و خیابون…علنا به شخص “خامنه ای ” لعن ونفرین میکنن وفحش های آبدار…اونطوری میدن!!!
تو همین هفته وحین اجلاس حرف عموم مردم وکارگر و راننده و…اینه که :خامنه ای با پول ملت می خواد برا خودش طرفدار تو دنیا پید اکنه..
اونا می گفتن ملت بدبخت تو فقر وفلاکته خیلی ها نون ندارن…پول دکتر ودرمان ندارن..اونوقت خامنه ای برای یک مشت گگوری آفریقایی بریز وبپاش شاهانه میکنه…!
این روندی هست که هر روز بیشتر دیده میشه…
خیلی جالبه که از زبان چند نفر افرادی که حتی تحصیلات چندانی هم نداشتن شنیدم که می گفتن : عجب غلطی کردیم به محمود رای دادیم!ولی حالا فهمیدیم ریشه همه بدبختی هامون زیر سر این خامنه ای پ…!ح… !ک…! هست!!!
چند نفر رو دیدم که میگفتن : : خامنه ای می خواد بمب اتم داشته باشه وواونوقت کشور باید تحریم بشه و پدر ملت دربیاد…!!گور بابای ک…!!
یا اینکه : پول نفت کشور یاخرج خرید اسلحه و ساخت بمب اتم میشه یا به حلقوم عربای سوریه ولبنان وعراق میره!
….
باور کنید اینها که در بالا گفتم عین حقیقته! وحتی برخی از اونها رو..ضبط کردم
به اعتقاد من این صحبتهای به ظاهر عوامانه و حتی نفرین وفحش های کوچه بازاری… یک دنیا معنی دارد واز بسیاری از تحلیلهای علمی وسیاسی اهمیت وعمق بیشتری دارد چرا که این سخنان را کسانی بر زبان می آورند که تا دیروز از هواداران همین حکومت بوده اند وامروز اینگونه اند…
ناراحتی و عصبانیت این قشر از شخص رهبر نه همانند قشر متوسط به بالای جامعه بخاطر گشت ارشاد ودستگیری دختران وحجاب اجباری وتفکیک جنسیتی دانشگاهها وسرکوب آزادیخواهان وزندانی کردن دانشجویان واساتید دانشگاه و سانسور و…بلکه ناراحتی این قشر عظیم از ملت که اینک به یک تنفر واقعی از شخص خامنه ای تبدیل شده…به خاطر اینست که با چشمان خود عملا می بینند که بخاطر جاه طلبی های دیکتاتور عملا زندگی ابتدایی و معاش وغذا و درمان اولیه و مسکن و…آنها مورد تهدید جدی قرار گرفته واین چیزی نیست که آنها در مقابل خانواده وفرزندانشان بتوانند تحمل کنند.
این یعنی اینکه ملت ما حالا فهمیدن ریشه همه مشکلات کشور کجاست. واین یک خبر بسیار خوب است که قشر سطح پایین جامعه به مرز های آگاهی نزدیک شده است. باید قدر این آگاهی وبیداری قشر عوام جامعه را بخوبی دانست.
واین یک گام بسیار بزرگ در جهت رسییدن به آزادی و رهایی از حکومت دیکتاتوری هست که باید قدر آن را دانست و به هر نحو به آگاهی بخشیدن به این قشر از مردم وهمزمان استفاده درست و بهنگام از این پتانسیل عظیم وظرفیت قوی تلاش گسترده ای کنیم.
به امید رهایی هر چه زودتر ملت از دیکتاتوری زور وتزویر
۶۰۰ میلیون دلار خرج کرده اند و همیشه از ریخت وپاش های شاه در جشن ۲۵۰۰ ساله میگویند
خداییش حکومت هنوز تو شوک مونده!! که چه رودستی از مرسی خورده!!
خامنه ای یک ماه قبل : سوریه خط قرمز ماست!
حکومت مونده چطور بعد ۳۴ سال یکی از خارج بیاد جلو تمام دنیا یک مشت محکم جانانه بزنه تو دهن اساس حکومت دیکتاتوری ولایی
و کلا یه تنه اجلاس رو بفرسته هوا!
بعدش هم خیلی محترمانه بزاره بره!
صدرا جان! ما زمان آقای خاتمی را در بازار کار زندگی کرده ایم. بنظرم یخ مغز شما آب نشده که دوران احمدی نژادی را با دولت آقای خاتمی مقایسه می کنی. فقر هیچوقت بطور کامل ریشه کن نمی شود اما می توانی با مقایسه ضریب جینی دوران اصلاحات و دوران احمدی نژادی بفهمی که فاصله طبقاتی به نحو فاجعه باری افزایش یافته. حداقل کاهش ارزش پول ملی و تورم را که می توانی به شکل روزمره لمس کنی. نمی توانی؟
بابا مغز این مفت خور های بسیجی جواب نمیده ! ضریب جینی رو می شنوند هنگ می کنند ! بیچاره ها سواد در حد کیهان خوندن دارند !
خیلی ازمشکلات امروز ما ناشی ازپافشاری بر انرژی هسته ایی هست که فی الواقع حق مامسلم ماهست ولی بااین وجود بر بیکفایتی نسبی مدیران شکی نیست به هرجهت این دوران رابا دوران آقای خاتمی نمیتوان مقایسه کردزیرا یکی ازاولین کارهای ایشان زدن مهروموم بر انرزی هسته ایی بوده است . ولی باهمه مفید بودن انرژی هسته ایی بر همه پرسی جهت ادامه یا قطع این کارپرهزینه اعتقاد دارم
با آرزوی موفقیت و بهروزی برای آقای خاوری!
در مورد پرونده هسته ای این حکومت می خواهد شورای امنیت و قطعنامه های آنرا دور بزند و مشکل خود را از طریق آزانس و ۵+۱ حل کند. البته شورای امنیت هم زیر بار نمی رود چون دنیا هرکی هرکی می شود. برای همین مرتب به ایران می گن باید قاطعانه اقدام کند. یعنی باید قطعنامه شورای امنیت مربوط به توقف غنی سازی را اول بپذیرد و بعد سر میز مذاکره با آزانس بنشیند. گردن کلفتی می خوان بکنن و دنیا هم جلوشون ایستاده!
سلام:شما که خودتون این همه دم از آزادی میزنید، اگر جرپزه دارید و عوام فریبی نمی کنید!!!!!!! پیام هایی رو هم که مخالفان نظر شما در سایت می گذارند رو اعلام کنید.
تا الان فکر میکردم عواملی که سایت کلمه رو راه انداختن واقعا افرادی قوی هستن و حرفی برای گفتن دارند…… ولی وقتی متاسفانه مقاله بالا رو خوندم،کاملا نظرم عوض شد….. الان متوجه شدم که شما با این مقاله از یک آدم کوچه بازاری کم سواد هم کمتر می فهمید چه برسه به یک روزنامه نگار یا وبلاگ نویس و یا سیاستمدار!!!!!!!!! اگر از روی نادانی این برنامه رو دارید که خدا هدایتتون کنه! اگر از روی دشمنی این کار رو می کنید خدا انشالله ریشه تون رو بکنه……………
دیگر اجلاس برگزار نکنید تا بی آبرویی تان بیشتر نشود؟!…..
دستیابی بالاتر از این!!
بعد از انتخابات، این ترجمه کلمات مرسی بزرگترین دروغ تاریخ دولت است پس به بزرگترین دست یافت
مجید جان! شما فرض کن که ما کوچه بازاری کم سواد هستیم. کسی شمارو مجبور نکرده که وارد این سایت شوید!!!!! البته ما به کوچه بازاری بودن خود افتخار می کنیم و فکر نمی کنیم تافته جدابافته هستیم.
دمت گرم مرسی حال همشونه گرفتی
… بسیجی ماهی چقدر پول زور میگیری ؟ مردم کوچه و بازار شرف دارن به تویی کوته فکر
این اجلاس همانند بسیاری از اجلاس های دیگر مثل بیداری اسلامی بازخورد مثبتی برای کشور ایران به همراه ندارد فقط یک همهمه ی اللکی و البته تبلیغات نظام جمهوری اسلامی برای مشروع جلوه دادن خود در سطح جهانی می باشد ،چون جایگاه خود را در بین اکثریت توده مردم از دست داده است.
کلمه جان. نمی دانم دیدی یا نه. یک نفر توی سایت بازتاب در انتقاد از شما یادداشت نوشته بود و به دروغ اتهام زده بود که کلمه به شعور مخاطب توهین می کند. در حالی که خودش اشتباه حساب کرده بود و با معذرت حرف مفت زده بود. نوشته او و پاسخ خودم را برایتان می فرستم. لطفا منتشر کنید تا کسی آن اتهام را باور نکند:
رسانه‌های منتقدان و مخالفان نیز در پرداختن به حاشیه‌ها و اخبار غیر واقعی کم نگذاشتند. به عنوان مثال، سایت کلمه، در بزرگ کردن هزینه‌ی برگزاری اجلاس اعدادی را به کار برد که با هیچ حسابی باورپذیر نیست، مثلا فقط درباره ی «غذای میهمانان» نوشته است که «… مبلغ ۴۰ میلیارد تومان به عنوان پیش پرداخت به شرکت تهیه غذای قریشی بابت تامین غذای میهمانان اجلاس پرداخت شده …». چون در خبر آمده که این «پیش پرداخت» بوده، فرض کنید که این مبلغ ۵۰ درصد اصل مبلغ بوده، یعنی می شود ۸۰ میلیارد تومان. یک ماشین حساب بردارید؛ حدود ۶۰۰۰ یا ۷۰۰۰ نفری که گفته اند میهمان اجلاس بوده اند، فرض کنید که هر کدامشان ۴ روز در تهران بوده اند. ببینید که روزانه نفری چقدر می‌شود؟ می‌شود روزانه نفری ۱۱ میلیون تا ۱۳ میلیون تومان! خب اصلا بزرگ نمایی شود، عدد بالایی اعلام شود، اما چیزی نباید گفت که به شعور مخاطب توهین شود. این چنین اخبار غیر قابل باوری، دیگر گفته‌ها و اخبار هر رسانه‌ای را هم غیر قابل باور می‌کند.
خیلی معذرت از نویسنده محترم بازتاب. ولی عددی که برای سفارش غذا داده شده از این هم خیلی بیشتر است. دلیلش هم این که شرکت مال دوست آقای م.ر است. من به عوان یک آدم مطلع می گویم. در اجلاس فقط میهمانان خارجی نبودند که غذا می خوردند، هزاران کادر و نیروی نظامی و اداری و اورژانس و آتش نشانی و… هم آماده باش بودند. رقم آنها خیلی بیشتر از هفت هزار بود. البته منوی خارجی ها فرق می کرد. ولی اجلاس به بقیه هم غذا می داد و متاسفانه خیلی ولخرجی هم شد. ضمن اینکه شما درست تقسیم نکرده اید. اولا چهار روز نبوده. ثانیا ۸۰ میلیارد تقسیم بر چهار می شود ۲۰ میلیارد و این رقم بخش بر همان ۶۰۰۰ نفر فرضی که شما می گویی می شود ۳ میلیون، نه ۱۱ تا ۱۳ میلیون!!! وقتی هم توجه کنید که به عدد میهمانان باید چند هزار کادر و نیروی ریزه خوار خان را هم اضافه کرد، رقمی که به دست می آید اصلا پرت نیست و کاملا واقعی است.
دوست عزیز، این توهین به شعور مخاطب نیست که واقعیت ها گفته شود. شما سعی کنید اولا درست حساب کنید و ثانیا واقعیت را ببینید تا توهین به شعور مخاطب نشود.
بابا خامنه ای گناه داره حالا این وسط چند ملیون دلاری هم خرج شده باشه منوی ۱۵۰ هزارتومنی کوفت مهموناشون کرده باشن مشکلی نیست مگه مردم ما مشکل دارن همه هم پول بهترین غذا ها را دارن هم بیکاری وجود نداره وفور نعمت هم که هست پس الکی به خامنه ای جون گیر ندین انقدرم نگین سه هزار میلیارد اینکه واسه ما مردم ایران پولی نیست واسه مردمی که در بهترین شرایط رفاهی و اقتصادی زندگی میکنن و میخوان اقتصاد دنیا را بچرخونن خیلی بده انقدر خسیس باشن که سر پولایی که به لبنان سوریه فسلطین! و عراق داده میشه غر بزنن زشته بابا جان زشته!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!