فمینیسم اسلامی و جایگاه فریده ماشینی
چکیده :فمینیسم اسلامی به معنای خوانشی جدید از متون و آیین اسلامی با دیدگاهی برابری خواهانه در برابر خوانش مردسالارانه از دین، پس از پیروزی انقلاب سال ۵۷ که اجرای احکام اسلامی را در دستور کار خود قرار داد در ایران شکل گرفت....
پرستو سرمدی
فمینیسم اسلامی به معنای خوانشی جدید از متون و آیین اسلامی با دیدگاهی برابری خواهانه در برابر خوانش مردسالارانه از دین، پس از پیروزی انقلاب سال ۵۷ که اجرای احکام اسلامی را در دستور کار خود قرار داد در ایران شکل گرفت.
تنها دو هفته از پیروزی انقلاب گذشته بود که دستور توقف قانون حمایت خانواده صادر شد، در این قانون که در سال ۱۳۴۶ به تصویب رسیده بود طلاق از حق انحصاری مردان خارج و تصریح شده بود که زن ومرد هر دو میتوانند در شرایطی تقاضای طلاق کنند، همچنین حق ولایت بر فرزند که شامل تصمیم گیری در امور مهم زندگی مانند امور مالی، تحصیلی، ازدواج و… میشود، در صورت فوت پدر به مادر داده شده بود. در این قانون همچنین امکان ازدواج مجدد مرد بسیار محدود شد و اگر مرد بدون اجازه همسر اول اقدام به ازدواج مجدد میکرد به حبس از شش ماه تا یک سال محکوم میشد. فیمنیستهای ایرانی چه سکولار و چه اسلامی بعد از گذشت سه دهه از پیروزی انقلاب با وجود تلاشهای مداوم هنوز نتوانستهاند به قوانینی نزدیک به آنچه که به عنوان قانون حمایت خانواده در سال ۵۷ لغو شد دست یابند.
تنها ۹ روز بعد از لغو قانون حمایت خانواده و کمتر از یک ماه پس از پیروزی انقلاب، بر رعایت حجاب اسلامی از سوی زنان تاکید شد، چند ماه پس از آن امکان قضاوت زنان نیز لغو شد و با تصویب قانون اساسی زنان امکان اینکه به ریاست جمهوری برسند را نیز از دست دادند.
بنابر این زنان سکولار و مذهبی مسرور از پیروزی انقلابی که خود در آن نقش داشتند با هجمههای متعدد به حقوق خود مواجه شدند. این هجمهها در سالهای بعد ادامه یافت و با ارائه تصویر دلخواه قرائتی خاص از اسلام از سوی بخشی از جریان حاکم، نقش زنان به خانه داری و تربیت فرزندان تقلیل یافت. با ارائه این تصویر از زن و سیاستهایی که دولت در قبال اشتغال زنان در پیش گرفت از جمله پاکسازی زنان غیر مذهبی، تا پایان سال ۶۸، سهم زنان شاغل در کل اشتغال کشور از رقم ۱۳. ۸ درصد در سال ۵۷ به ۸. ۹ در صد کاهش یافت.
تا پایان دهه ۶۰ کلیه قوانین و فضای اجتماعی مطابق با آموزههای قرائتی خاص از اسلام تغییر شکل یافت و زنان ایرانی بخش دیگری از حقوق خود را نیز از دست دادند. بعد از بازگشایی دانشگاهها در سال ۶۳ زنان از حضور در ۹۱ رشته دانشگاهی منع شدند، در سال ۶۱ قانون مجازات اسلامی تصویب شد که به موجب آن دیه کامل قتل زن مسلمان نصف دیه مرد مسلمان تعیین شد، به موجب همین قانون حجاب اجباری قانونی شد و حکم ۷۴ ضربه شلاق برای عدم رعایت حجاب اسلامی تعیین شد.
در چنین شرایطی و در حالی که زنان سکولار از عرصه رسمی کشور حذف شده بودند، زنان مذهبی مجموعه تلاشهایی را آغاز کردند که میتوان از آن به عنوان آغاز فمینیسم اسلامی در ایران نام برد.
فمینیستهای اسلامی نابرابریها و تبعیض جنسیتی در جوامع مسلمان را محصول خوانش مرد محور از متن میدانند که متاثر از آغشته شدن پیام اولیه اسلام با فرهنگ مردسالار حاکم آن زمان است. با این تعریف، تفسیر مجدد قرآن و متون اسلامی در دستور کار فیمنیستهای اسلامی قرار میگیرد.
با چنین نگاهی فعالیت زنان مسلمان در نشریاتی مانند زن روز و پیام هاجر در دهه ۶۰ و مجله زنان و فصلنامه فرزانه در دهه ۷۰ شکل گرفت. برخی از این زنان به دولتهای هاشمی و خاتمی راه یافتند و تلاش کردند تفسیر برابری خواهانه خود از دین را در دستگاههای اجرایی اعمال کرده وتغییراتی را در وضعیت زنان ایران ایجاد کنند، آنها موفقیتهایی را در بهبود وضعیت زنان کسب کردند. در ادامه تلاش میشود اقدامات فمینیستهای اسلامی در ایران با محوریت زنده یاد فریده ماشینی به عنوان چهره شاخص این جریان فیمنیستی مورد بررسی قرار گیرد:
۱- فمینیستهای اسلامی گفتوگو با اسلام گرایان محافظه کار که نهادهای تاثیر گذار حکومت از جمله شورای نگهبان و قوه قضاییه را در دست داشتند را در صدر اقدامات خود قرار دادند. ارائه تفسیرهای جدید از قوانین مربوط به زنان از جمله حضانت فرزندان، طلاق، دیه، سنگسار، سن ازدواج دختران و… و گفتوگو برای تغییر این قوانین در ایران با اسلام گرایان فقاهتی طی سه دهه راه به جایی نبرد و به ندرت و بسیار کم رنگ منجر به اصلاحاتی در این قوانین شد. شاید مهمترین مواجهه فمینیستهای اسلامی واسلام گرایان فقاهتی حاکم را در تلاش دولت خاتمی برای پیوستن ایران به کنوانسیون رفع تبعیض از زنان بتوان مشاهده کرد. دولت اصلاحات در سال ۸۰ لایحه پیوستن ایران به کنوانسیون رفع تبعیض از زنان را تصویب کرد و به مجلس ششم که متشکل از نمایندگان اصلاح طلب و برخی فمینیستهای اسلامی بود ارجاع داد، بر اساس این کنوانسیون کلیه قوانین تبعیض آمیزنسبت به زنان در کشورهای عضو باید تغییر یابد. دولت و مجلس اصلاحات تصمیم گرفتند پیش از ارجاع آن لایحه به شورای نگهبان رایزنیهایی را با برخی مراجع و چهرههای
حوزوی انجام دهند تا راه تصویب آن را هموار کنند. بدین ترتیب نمایندگان زن مجلس ششم چندین بار به قم رفتند و با مراجعی مانند آیات فاضل لنکرانی،مکارم شیرازی، جناتی، معرفت و صانعی گفتوگو کردند. همچنین نماینده دولت نیز چندین بار به قم رفت. بدین ترتیب لایحه پس از دو سال رایزنی در مجلس ششم تصویب شد. هنوز چند روزی از تصویب لایحه پیوستن ایران به کنوانسیون رفع تبعیض از زنان نگذشته بود که محافظه کاران مذهبی مخالفتهای خود را آغاز کردند، مخالفت ابتدا با نوشتن مقالاتی در روزنامههایی مانند رسالت آغاز شد، سپس با چندین تجمع در حوزه علمیه قم ادامه یافت و با اعتراض چهار نفر از مراجع تاثیر گذار؛ فاضل لنکرانی، مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی و نوری همدانی از سوی شورای نگهبان رد شد. بدین ترتیب محافظه کاران مذهبی تفسیر فمینیستهای اسلامی از متن را نپذیرفتند و چون بیشترین قدرت را در ساختار حقیقی حکومت در اختیار داشتند مانع تحقق خواستههای آنان شدند. این امر این سوال اساسی را مطرح میکند که در صورت عدم پذیرش تفسیرهای برابری طلبانه از متن اسلام از سوی حاکمیتهای کشورهای اسلامی؛ فمینیسم اسلامی به چه کار میآید؟
شاید به دلیل چنین ناکامیهایی بود که فریده ماشینی بحث زنان و سیاست ورزی جامعه محور را مطرح کرد: «در شرایطی که از امید به تغییر در سطح قدرت سیاسی کاسته میشود، بازسازی رابطه با مردم و مفاهمه جدید با آنها اهمیت چشم گیری مییابد… مشارکت سیاسی فعال نیازمند افزایش سطح سرمایه اجتماعی در کشور است، افزایش اعتماد به ایجاد تغییر و بهبودی در موقعیت مردم و از جمله زنان یکی از راهکارهای مناسب برای افزایش سطح سرمایه اجتماعی است.» * و خود حضور در بدنه جنبش زنان را جدیتر کرد.
۲- فمینیسم اسلامی در پاسخ به پرسش بالا مبنی بر اینکه در صورت عدم پذیرش تفسیرهای برابری طلبانه از متن اسلام از سوی حاکمیتهای کشورهای اسلامی؛ به چه کار میآید؟ میتواند پاسخ دهد که یکی از مهمترین اهداف فمینیسم اسلامی تغییر نگرش جامعه اسلامی در مورد زنان است، این مساله حتی میتواند مهمتر از تغییر قوانین مردسالارانه از سوی حاکمیت و مقدم بر آن باشد. این پاسخ از سوی فمینیستهای اسلامی در ایران در صورتی قابل پذیرش است که تنها تلاشهای خود را بر اقشار مدرنتر جامعه متمرکز نکنند، چرا که این قشر نشان داده که در بسیاری از موارد آماده پذیرش مفاهیم مدرنیته از جمله برابری زن و مرد است، فمینیستهای سکولار ایرانی در صورتی که ضدیتی با اسلام نداشته باشند حتی بخش مذهبی این قشر را میتوانند تحت تاثیر قرار دهند، چنانچه حرکت کمپین یک میلیون امضا و دیدگاههای فمینیستهای سکولاری مانند مهرانگیز کار و شیرین عبادی مورد استقبال بخش قابل توجهی از قشر مدرن ایران صرف نظر از مذهبی یا غیر مذهبی بودن آنها قرار گرفت.
بنابراین آنجایی که فمینیستهای اسلامی میتوانند نقش منحصر به فردی ایفا کنند در ارتباط با قشر سنتیتر جامعه است که متاسفانه تا کنون این اقدام انجام نشده است، به نظر میرسد این ضعف مورد توجه فریده ماشینی قرار داشت. او موضوع پایان نامه کارشناسی ارشد خود را بررسی تاثیر جلسات مذهبی بر زندگی زنان شرکت کننده در آنان قرار داد و تاکید کرد به تلاش برای استفاده از این جلسات برای تاثیر بر نگرش زنان سنتیتر جامعه.
۳- فمینیسم اسلامی در چارچوب الهیات فیمنیستی قرار میگیرد، و تاکید زیاد آن بر خوانشی جدید از متن مقدس، آن را با این انتقاد مواجه میکند که به عوامل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی موثر بر فرودستی زنان کم توجه است.
بدین معنا که تصور شود تنها با ارائه تفسیری برابری خواهانه از قرآن و سنت رفع فرودستی زنان حاصل میشود. در حالی که آنچه که مورد هدف فمینیست هاست پدرسالاری به عنوان نظامی است که منجر به فرودستی زنان در تمامی حوزههای خصوصی و عمومی شده است، از این منظر از مقولههای فرهنگی مانند نظام آموزشی، سینما، ادبیات، علوم انسانی تا ساختار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه برای رفع تبعیض از زنان مورد هدف قرار میگیرند. فریده ماشینی از این ضعف نیز مبراست، چرا که هر چند به عنوان یک مفسر قرآن شناخته میشود، اما نظام آموزشی را به عنوان یکی از عوامل موثر بر فرودستی زنان مورد تمرکز قرار داده است. پژوهش در تاثیر نظام آموزش و پرورش و آموزش عالی ایران بر وضعیت زنان یکی از پژوهشهای مداوم فریده ماشینی در طول حیاتش بوده است. که منجر به انتشار مقالات و پژوهشهایی
مانند «توسعه متوازن جنسیتی در آموزش و پرورش نظری و مهارتی»، «بررسی مقایسهای ورود دختران و پسران به دانشگاهها، در سه محور آموزش، تقاضای اجتماعی و اشتغال»، «بررسی نحوه دسترسی دختران و پسران به آموزش عمومی و متوسطه»، «بررسی روشهای کاهش بازماندگی دختران از آموزش عمومی در مناطق محروم»، «پوشش (لباس فرم) دختران دانش آموز در مدرسه و عوامل موثر در آن»، «بررسی انواع و ابعاد دینداری دانش آموزان دختر سال سوم متوسط و میزان هم خوانی آن با انتظارات اولیای مدرسه» و.. شد. وی همچنین مدتی در دفتر امور زنان وزارت آموزش و پرورش به عنوان مشاور مدیر کل و کارشناس
برجسته اشتغال داشت و پژوهش هایی را در گروه مطالعات زنان آموزش و پرورش انجام داد.
۴- فریده ماشینی به دلیل تسلط کاملش بر قرآن و متون دینی از یک سو و اشراف بر علل فرودستی زنان ایران و نگرش فمینیستی، و همین طور انرژی و وقت زیادی که برای فعالیتهای اجتماعی میگذاشت چهره منحصر به فردی بود.
پروژههای مطالعاتی نیمه کاره او از جمله بررسی جنسیت در قرآن که شاید میتوانست او را در کنار فمینیستهای اسلامی شناخته شده دنیا مانند فاطمه مرنیسی قرار دهد، سوگ فوت زودهنگامش را دوچندان میکند. اما از این مهمتر نقشی بود که به عنوان پیوند دهنده فمینیستهای اسلامی و فمینیستهای سکولار ایفا میکرد. چرا که فمینیستهای اسلامی ممکن است با این وسوسه مواجه شوند که خود را به عنوان تنها آلترناتیو دیدگاههای حاکم در کشورهای اسلامی نسبت به زنان مطرح کنند و سبب حذف سایر گرایشهای فمینیستی در این کشورها شوند، و فمینیستهای سکولار نیز در دام بنیادگرایان اسلامی افتاده و ارائه هر گونه تفسیر برابری خواهانه از دین را غیر ممکن بدانند. اما فریده ماشینی خیلی زود در کنار فعالان جنبش اجتماعی زنان ایران فارغ از نگرشهای مذهبیشان قرار گرفت، از همین روست که امروز تنها فمینیستهای اسلامی یا روشنفکران دینی سوگوار رفتنش نیستند. راه رفع فرودستی زنان ایران ره طولانی و پر پیچ و خمی است که در نبود هیچکدام از دو گرایش اسلامی و سکولار فمینیستی هموار نمیشود، این را فریده ماشینی به خوبی میدانست.
منبع: فیس بوک
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085