یک گام دیگر به سوی دیکتاتوری: حمله به جایگاه قانونی مجمع تشخیص مصلحت نظام
چکیده :احمدی نژاد در نامهای که ظاهرا خطاب به نمایندگان مجلس است، نه تنها هاشمی رفسنجانی و علی لاریجانی را صراحتا به تخلف از قانون متهم کرده، بلکه به ارجاع موضوع عزل و نصب مدیریت بانک مرکزی به مجمع تشخیص مصلحت که از سوی رهبری انجام شده نیز اعتراض کرده، رهبری و مجلس و مجمع را یکجا به زیر پا گذاشتن قانونگرایی و ایجاد چالش برای نظم و مدیریت کشور متهم کرده و این ارجاع را موجب "تداخل قوا و لوث شدن مسئولیتها و مسلوب الاختیار نمودن منتخب مردم" دانسته...
کلمه – گروه سیاسی: فارس، خبرگزاری سپاه، بعدازظهر امروز متن نامهای را به طور اختصاصی منتشر کرد که اگر امضای احمدی نژاد پای آن نبود و در پرونده کسی از زندانیان سیاسی اخیر قرار میگرفت، حتما برای او کیفرخواست براندازی صادر میشد. نامهای سرشار از بیاحترامی، که حتی خطاب “رئیس مجلس” نیز در صدر آن دیده نمیشود و ظاهرا خطاب به نمایندگان مجلس است.
به گزارش کلمه، احمدی نژاد در این نامه، نه تنها هاشمی رفسنجانی را صراحتا به تخلف از وظایف قانونی متهم کرده و علی لاریجانی را عامل بیتوجهی به رهنمودهای رهبری دانسته، بلکه به ارجاع موضوع عزل و نصب مدیریت بانک مرکزی از سوی رهبری به مجمع تشخیص مصلحت نیز اعتراض کرده، رهبر و مجلس و مجمع را یکجا به زیر پا گذاشتن قانونگرایی و ایجاد چالش برای نظم و مدیریت کشور متهم کرده و این ارجاع را موجب “تداخل قوا و لوث شدن مسئولیتها و مسلوب الاختیار نمودن منتخب مردم” دانسته است.
موضوع نحوه تعیین رئیس کل بانک مرکزی، پس از بروز اختلاف مجلس و شورای نگهبان، طبق قانون اساسی به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع شد؛ نهادی که در قانون اساسی موظف به رسیدگی به موارد اختلافی مجلس و شورای نگهبان شده است. کمی بعد، این مجمع اعلام کرد که موضوع بانک مرکزی به طور جداگانه از سوی رهبری هم به این مجمع ارجاع شده است؛ یعنی اعمال بند ۸ اصل ۱۱۰ قانون اساسی، که موضوع را به کلی متفاوت از قبل میکرد و کار را از مرحله اختلاف مجلس و شورای نگهان فراتر میبرد.
حال احمدی نژاد به شکلی غیرمستقیم، عامل ارجاع این موضوع به مجمع تشخیص را مورد حمله قرار داده است؛ حملهای که متوجه رهبری نیز هست. او نوشته است: “کدام مصلحت اقتضای دخالت قوای مقننه و قضائیه در عزل و نصبهای مقامات اجرایی را دارد؟ این چه روشی است که استثناء تبدیل به قاعده میشود و مجمع تشخیص که تدبیر رهبری کبیر انقلاب برای تشخیص مصلحت و ارائه مشورت در رفع معضل ارجاعی در موارد خاص و استثنایی است برخلاف حکمت تشکیل آن، بزرگترین مصلحت نظام را که همانا التزام به قانون اساسی و اصل قانونگرایی است زیر پا میگذارد و این خود تبدیل به چالش برای نظم و مدیریت کشور میشود. آیا مصلحت کشور در تداخل قوا و لوث شدن مسئولیتها و مسلوب الاختیار نمودن منتخب مردم است؟”
رئیس دولت همچنین مصوبات مجلس و مجمع تشخیص درباره بانک مرکزی را “یک بدعت آشکار و متضمن تغییر قانون اساسی و مخدوشکردن روند مدیریت کشور” توصیف کرده و با اشارهای تحریکآمیز به اینکه در این صورت، “آیا نیازی به قانون اساسی باقی میماند؟” نهادهای قانونگذاری کشور را متهم کرده که: به محدودساختن هر روزه دولت از اختیارات قانونی میپردازند، تکالیف مالایطاق و مسئولیتهای بدون اختیار را با سوء استفاده از قدرت به خادمان ملت تحمیل میکنند و هزینه آن را باید ملت عزیز بپردازند!
احمدی نژاد بدین ترتیب در این نامه علاوه بر زمینهچینی برای کنار گذاشتن قانون اساسی، در عین حال نهادهای قانونی کشور را به نقض قانون اساسی متهم کرده است. او بدون اشاره مستقیم به اینکه رهبری این موضوع را به عنوان یک معضل به مجمع تشخیص مصلحت ارجاع داده بود، به ارجاع ابتدایی از سوی مجلس به مجمع اشاره کرده و سپس اصل ارجاع به مجمع را با شدیدترین الفاظ کوبیده است.
حمله رئیس دولت دهم به جایگاه قانونی مجمع تشخیص را میتوان ادامهی طبیعی حملات متحدانش در کارگروه تحت ریاست جنتی به جایگاه قانونی مجلس دانست. آن زمان، هشدار دلسوزان در خصوص نقض چندجانبه قانون اساسی ندیده گرفته شد و اکنون احمدی نژاد تحت لوای دفاع از قانون اساسی، حمله به یکی از نهادهای تشکیل شده بر اساس این قانون را در پیش گرفته است تا گام دیگری را به سمت دیکتاتوری بردارد. او حتی عمل رهبری طبق اصل ۱۱۰ قانون اساسی را هم بینصیب نگذاشته است.
مضمون نامه احمدی نژاد، نشان میدهد که برخلاف اظهارات رهبری در نماز جمعه ۲۹ خرداد ۸۸، ظاهرا احمدی نژاد نظر خود را به نظر ایشان نزدیکتر نمیداند، بلکه واقعیت همان چیزی است که مطهری نماینده تهران چند روز قبل از آن پرده برداشته بود.
علی مطهری با اشاره به خودمحوریها و یکهتازیهای احمدی نژاد، گفته بود: آقای احمدینژاد اگر به نظریهای رسیده باشد، یا آقای مشایی نظری داشته باشد، آن قدر بر آن پافشاری میکند تا نظر خودشان پیاده شود. رهبری هم چون میدانند رئیسجمهور از نظر خودش کوتاه نمیآید معمولاً دخالت نمیکنند.
حال به نظر میرسد نه تنها دخالت رهبری در این موضوع، خشم رئیس دولت را برانگیخته و او را به پرخاش علیه نهادهای قانونی نظام واداشته است، بلکه حتی جانبداری مجمع تشخیص در بحث مورد اختلاف (تعیین شیوه انتخاب رئیس بانک مرکزی) از نظر دولت در مقابل نظر مجلس نیز نتوانسته از آشکارسازی حمله رئیس دولت به جایگاه قانونی مجمع تشخیص مصلحت جلوگیری کند.
حملهای که با توجه به جهتگیری مثبت مصوبه اخیر مجمع تشخیص مصلحت به نفع دولت، به نظر میرسد تصمیمی از قبل برنامهریزیشده بوده است، بدون توجه به اینکه این مجمع چه مصوبهای خواهد داشت.
ظاهرا احمدی نژاد راه خود را به درستی انتخاب کرده، او قصد دارد سنگر اصلی یعنی قانون اساسی را نیز از پیش پای خودکامگی بردارد و حامیان سرسختی همچون احمد جنتی نیز دارد که در ستیز دولت و قانون، جانب دولت را میگیرند و به هر قیمت، حتی به بهای حمله به مجلس از تریبون نمازجمعه و انتقاد از احضار وزیران به مجلس با این بیان که “بگذارید به کارشان برسند” میخواهند جاده را برای یکهتازیهای رئیس دولت صاف کنند.
حال باید دید آیا مقام رهبری، ۲۰ ماه پس از آنکه نظر احمدی نژاد را به خود نزدیکتر دانستند، از تصمیم خود برای ارجاع موضوع بانک مرکزی به مجمع تشخیص دفاع خواهند کرد، یا آنکه همچنان به حمایت از دولت خواهد پرداخت و یا دستکم آنطور که علی مطهری گفته، دخالت نخواهند کرد؟
خنده داره. ولی نمیدونم چرا ولی یک حسی به من اینجوری القا می کنه.احمدی نژاد در زمانی نه چندان دور : این …. از جایگاه قانونی خودش تو قانون اساسی تخطی کرده.جایگاهش نشستن ,,,, و تایید ما (ما نه من) و بعض وقتا یه سخنرانیه و حالا بعضی وقتا میتونه یه نظرایی هم بده. جهنم وضرر.
سلام.
به نظر من که رهبری دخالت نمیکنه…
بعدشم کلمه ی عزیز تو رو خدا عکس این چی بگم… هی میخوام حتی اسمشم ننویسم …
عکس این آقای ریس دولت رو بر دارید جون هر کی دوست دارید…
اصلا اومدم تو کلمه عکسشو دیدم اعصابم بهم ریخت… ما تو کلمه هم باید اینو ببینیم ؟
حق این وکیلان منتصب جناب جنتی را باید یار غارش احمدی نژاد به جایی برساند که نه وکیلی و نه قانونی و نه وکیلی که در نبود منتخبین راه ترکستان پیشه کرده اند . باید به احمدی نژاد دست مریزاد زد .تا از هیمنه نداشته این اقایان بکاهد هر چند هیمنه ای هم ندارند این وکیلان منتصب.روزی خواهد رسید که این جنابان دز صف دست بوسی متملقانه بر هم سبقت خواهند زد و انروز همین امروز است . به قول شاعز چیزی که عیان است حاجت به هیچ بیانی ندارد.ازاولین روز بیکاری این اقایانکه اکثرن در غیبت بودند وکثیری دنبال امتیاز و گرفتن مواجب های رنگا رنگ وجمعی به دنبال بفرموده های خدایگان ها و الباقی طریقت رادیو های قذیمی را می پیمودندکه در اکثر مواقع پارازیت داشتندو از حق نگذریم چند تایی روزی به نعل و دگر باره میخ میکوبیدندو در جمع سه قزنه نرسیده به انگشتان دو دست از حق میگفتند ولی در نیمه راه از نصفش فاکتور و نیم ذیگر را فراموش می نمودندو چه رویا هایی داشتیم که رضا شاهی بود و مدرسی و تدینی و هراران افسوس و مصیبت در قرن ۲۱ اسم مدرس تاریخ ساز و این وکیلان هر چه نواختند خارج از کوک و در …….تازیخ. جیفه دنیا چه گران و انسانیت بسی ارزان نتیجه و راندمان این قانون نویسان بی قانون که هر روز دریغ ار دیروز و بهتر که کار ملت وا نهند و همه روز های سال را به مرخصی اجباری باشند که ما امیدی از این وکیلان ترسو نیست لطف کرده شر را وانهند.تا کمتر رجز بشنوند و دم نیارند یاد دن کیشوت به خیر که ما زیاذه از ان داریم و افزون .که در باذیه این ملک ارزش بادیه بیش از این وکیل الدوله ها
به نام خدا
سلام
در جائی نقل از یک فرد مدعی خواندم که آقای مشائی با حکم حکومتی برای ریاست جمهوری تائید صلاحیت میشود. من فکر میکنم تا آن زمان آقای مشائی به مقام صدور حکم حکومتی رسیده باشد و اثری از روحانیت در قانون اساسی باقی نگذاشته باشد! وقتی با تقلب آدمی را که ۵ سال پیش در هنگام روی کار آمدن در مجلس و جلوی دوربین ها حاضر به قسم خوردن بود و امضای متن قسمنامه برایش دشوار خوانده شد( آن زمان به اندازه امروز جدی نبود!) را منتسب به دست آوردن بالای ۲۰ میلیون ( اینقدر دروغ بود یادم رفته ادعاشون چند نفر بود ) میکنند نتیجه اش این میشود که دلیل ندارد رهبر مورد تایید مجلس خبرگان با تعداد خیلی کمتر رای دهنده را قبول کند. آقای … تحویل بگیر. در مقابل مردم ایستادی این هم نتیجه اش.
با عرض سلام و خسته نباشید.
در مطلب بالا به نظر می رسد که حوادث قبل و بعد از انتخابات(تقلب گسترده،یک جانبه گرایی،نشنیدن صدای معترضان،سرکوب های گسترده،فتنه خواندن جنبش معترضی مردم ایران و …)،به پای رئیس دولت ریخته شده است.به نظر میرسد به شکل آگاهانه ای دارید از مظلومیت و بی تقصیری رهبری سخن میگویید که گویی از هیچ کدام از این ماجراها اطلاعی نداشته و موضعی نگرفته اند.
متاسفانه در تحلیل های کلمه از شخصیت رهبری طوری صحبت میشود که گویی ایشان مظلوم و محکوم لجاجت یک کودک ناخلف است.
اگر به ظن شما کلمه نویسان انتقاد از شخص رهبری به عنوان مسبب اصلی تمام این کژیها تندروی و خروج از مبارزه آشتی جویانه است
بدانید که سخت در اشتباهید. منظور آن نیست که مانند آن طرفیها (کیهان-فارس-رجا) یکشبه طومار دروغی از کرده و ناکرده فرد تهیه کنید
و آبروبری کنید، اما ریشه دردها را باید حداقل شناخت.
بالاخره آنکه این مار را در آستینش پرورش داد باید منتظر گزیده شدن هم باشد
با نوشتن اینکه: “احمدی نژاد، تلویحا رهبری را به تداخل قوا و لوث کردن مسئولیتها متهم کرد” شما تلویحاً بلکه تصریحاً تبلیغ احمدی نژاد می کنید!
نظر ایشان به بنده نزدیکتر است ….
هردم ازاین باغ بری میرسد تازه ترازتازه تری میرسد
ای کاش احمدی نژادچهارسال دیگرمیتوانست رئیس جمهورشودتایکی یکی آنهایکه بناحق حق مردم رادرانتخابات وبعدازآن بزورازمردم
گرفتندوهمه رایکجادرسبدمحمودگذاشتندحقشان را کف دستشان میگذاشت وهمه شان رابزیرمیکشد
فریب نخورید
با سلام
بهترین راه حمایت اقای خامنه ای از میرحسین موسوی است و ختم قضایا آخرش هم همینه باید این اتفاق بیفته سخته ولی اگرخدا بخواهد میتونه تو دل اقا خامنه ای بندازه که میرحسین را حمایت کنه و خودش بکشه کنار( با حفظ اختیارات منرج در قانون اساسی)تا جناب میرحسین دولتی متشکل از همه دیدگاه های موجود را تشکیل بده و ایرانی آباد و مستقل و اسلامی را بنا کند کاری که حتما ایشون با یارانش که اکثرا در زندان میباشند میتونه انجام بده و تنش های بین المللی را هم کاهش بده خدایا خواهش میکنم این خواسته میلیون ها ایرانی را برآورده ساز.
یا حسین میر حسین
محمد.ت
آقای احمدی نژاد تصور می کنند همیشه رییس دولت ایران هستند. علیرغم اینکه ایشان جهت حفظ توازن قدرت در مقابل رهبری در عرصه اجرایی مبادرت به بکارگیری نیروهای سپاه نموده است. ولی غافل از آنکه آنحضرات هم از خرده فرمایشات – افراط گیری در تصمیمات – به چالش کشیدن احترام به قانون -تشدید تشنجات داخلی-پایین آوردن منزلت رهبری درسطوح مختلف و…. به ستوده آمده و هم اکنون آنها هم بخشی از معترضان فعلی به دولت می باشند. آقای احمدی نژاد مشکل اساسی در باور ها و اعتقادات دینی داشته و با خط و مشی هدف وسیله را توجیه می کند پیش می روند.واین موضوعی بس خطر ناک با ریشه مارکسیستی می باشد.
احمدی نژاد می خواهد آخرین سنگر تعقل و تصمیم گیری بر اساس عقل در کشور را هم از بین ببرد .
الهم اشغل الظالمین باالظالمین .خداجای حق نشسته خونهای به ناحق ریخته شده صاحب دارد .
چوب خدا صدا نداره….
مجمع تشخیص مصلحت یک نهاد غیر دموکراتیک هستش.
این مجلس بی عرضه که بیشتر ازاینا حقشه اقای صادق لاریجانی شماهم بروناز رحیمی روبکش توهم حقته فقط ظلم این وسط به مامردم بدبخت وهمچنین اقای هاشمی میشه بازم صدرحمت به شاه
بنظر احمدی نژاد کاری کرده که انان توان مقابله با او را ندارند انها مجبورند از اواطاعت کنند چون ظاهرا ابرویشان دست احمدی نژاد است
احمدی نژاد راه قطب زاده را می رود،شاید این بار تاریخ بگونه ای دیگر رقم زده شود؟…
سلام
اولا منهم خواهش میکنم عکس این چی بگم رو بردارید در ثانی یک سئوال از رهبری دارم وآن این است که این احمدی نژاد
دیگر چه خلافی باید انجام دهد تا شماهم مخالفت کنید؟
یعنی حال میکنم بین خودشونم به جون همدیگه میفتن. یه دوستی فرمودن بهترین راه اینه که رهبری از موسوی حمایت کنه…. اگر رهبری همچین کاری کنن که نمیکنن عمرا من دیگه طرفدار میرحسین نیستم
کلمه یه چیزی مینویسم میدونم نمیذاریش ولی میخواستم خطاب به اون افرادی بگم که میگن کلمه داره رهبری رو مظلوم جلوه میده. رهبری تو این انتخابات فقط میخواستن اصلاح طلبان پیروز نشن واسه همین از محمود حمایت کرد. مشخصه که خط مشی رهبر با احمدی نژاد یکی نیست.اما بعضی وقتها مصلحت حکم میکنه آدم با کسی که زیاد هم موافقش نیست همکاری کنه. حالا محمود با کمکهای رهبری به حکومت رسیده و خوب داره به خاطر اون حمایتها از آقای خامنه ای تشکر میکنه!!!! البته به روش خودش ! متأسفانه قدرت مطلق اینقدر چشم و گوش آدم رو میبنده که نمیفهمه دور و برش چی داره میگذره و وقتی متوجه میشه که همه قدرت از دستش رفته.
پیشنهاد میکنم آقای احمدی نژاد برای اینکه خیالش راحت باشد مجمع تشخیص مصلحت راهم مثل سازمان برنامه و بودجه و بقیه جاها منحل کند مشکلش حل میشود
به نظرم حق اعتراض باید برای ریس جمهور محفوظ باشه.
به نظر اینجانب در این مورد حق با آقای احمدی نژاد است. مجمع تشخیص مصلحت حق قانون گذاری ندارد و فقط می بایست در صورت اصرار مجلس بر مصوبه ای که شورای نگهبان تایید نمی کند، اعلام نظر نماید نه اینکه راسا محتوای مصوبه مجلس را تغییر داده و به تصویب برساند. این یعنی قانونگذاری و قانونگذاری از شمول اختیارات مجمع خارج است. مشابه این قضیه در زمان آقای خاتمی هم رخ می داد. مجمع یا مصوبات ارجاعی از مجلس را بایکوت می کرد و یا چیز دیگری غیر از نص قانون ارجاع شده از سوی مجلس را به تصویب می رساند ولی در آن زمان صدای کسی درنمی آمد.
نمیدانم چرا بعضیها به کلمه ها دقت نمیکنند ومعنای جمله ها درک نمیکنند . اسم این مجمع بطور کامل؛”مجمع تشخیص مصلحت نظام “است . اقای دکتر اینبار به کاهدان زدی عزیزم، طبق همین نظام و مصلحتش شاید مصلحت نظام این باشد که اصلا تو نباشی یعنی با نبود تو مملکت روی ارامش ببیند ،خوب چه اشکالی به این میتوانی داشته باشی، تو که مهمتر از مملکت نیستی ،انقدر دکتر در این مملکت داریم که دکترای تو (دکترای ترافیک) در مقابل دکترای انها …نیست.حالا چی شده مگر ،بخاطر معاون اولت و مشاوران انچنانی تو عقلا به این نتیجه رسیده اند
دست دولت از ،ببخشید دولت پایش را از گلیمش درازتر نکند .تو که دم از قانون وخدمت به مردم میزنی ،وخود را کارشناس میدانی دیگه چرا؟
دلارهای ذخیره ارزی چه شد؟ وزیرت میگوید صندوق خالی است! پولهای بانک مرکزی چه شده است؟ چرا اصلا امار نمیدهی؟
ظاهرا مردم بیخبر باشند به نفع توست ،حالا چرا ؟ چرایش را تو باید بگویی، انهم از نوع راستش! البته اگر ترک عادت موجب مرض نشود!!!
راستی چقدر به پول علاقه نشان میدهی ! یادم اوایل دولت قبلی ات زیاد تو حرفها نبودی ،وفقط عوامفریبی میکردی البته عده ای ساده لوح را هم
گول زدی !بعد دیدی قدرت چیز خوبیه ،توهم گرفتی که حالا همه قدرت مال تو بشه وای چی میشه! هیچی نمیشه عزیزکم ،همانطور که اقای موسوی فرمودند: این راه اخرش به دیکتاتوری ختم میشه ! یادت هست ان مناظره جنجالی را !! چون هیچی نداشتی ،نه طرحی نه برنامه ای
نه صداقتی ! به دروغ متوسل شدی ، به تهمت متوسل شدی ،افترا زدی، بد اخلاقی رو پیشه خود کردی، تقلب کردی،با زور سر نیزه حاکم شدی!!! خود را گم کردی ،برای اینکه بمانی شروع کردی به بیت المال دست درازی کردن!! فساد اقتصادی کردن،به ایادی خود از جیب مردم مظلوم پول بخشیدن ، صندوق ذخیره ارزی را تمام کردی ، بانکها را ورشکست کردی؛صندوق بیمه را نابود کردی ،حالا عده ای میخواهند دستت را کوتاه کنند .تا کجا میخواهی اسبت را بتازانی؟ تا نابودی کشور؟! بس کن دیگر !حنایت رنگی ندارد.ان اندک عده ای هم که دورت جمع کرده ای گولت نزند ،پول بهشان نرسد اولین کسانی که خرخره ات را بجوند انها خواهند بود .خاصیت اجیر این است /نیش عقرب نه از ره کین است_اقتضای طبیعتش این است.در ضمن دیگر از طرف مردم حرف نزن ،از مردم مایه نگذار ،حرفت را بزن ! هر ازادی بیان نداشته باشه تو که داری!!
شده ای بنی صدر زمانه !بهمین زودیها طرح عدم کفایت سیاسی ات را هم تصویب میکنند.حیف این مملکت که تو رییسش باشی
انصافا هاشمی و خاتمی کجا ،تو کجا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
یعنی رهبری در جریان این نامه نبوده ؟ در جریان مناظرات هم نبوده؟ در جریان ماشین اتهام زنی احمدی نژاد به سی سال انقلاب نبوده؟ در……. باید باور کنیم در جریان هیچ یک از ساختارشکنی ها و قانون گریزی ها نبوده است؟ بیچاره پهلوی از کجا معلوم که پهلوی در جریان آنهم ظلم و فساد در آن دوران بوده است؟
Ba salam
tasavor man” ba dar nazar gereftan hame faktorhaye ghodrat”in ast ke Ahmadi- khan hame karhayash va az jomleh hamin nameh kazayee ,ba nazar va khast Rahbari ast.naghshe-haye khatanaki dar sar darand az jomleh Hazf kamel Rafsanjani .va in ghesmati az in senaryo ast.
نخواستیم. شما بیخیال شو.
سلام . اینقدر به این شخص آزادی عمل داده شده که هیچ کس رو جلوه روی خود نمیبینه .بابا ما انقلاب کردیم که شاه من باشه ومن شاه یعنی هر کس جوابگو .کی فکر میکرد به این روز دچار بشیم .کی جوابگوی این همه فقر .فساد . اعدام و……………………….. می باشه .بابا جلوه این رو بگیرید. داریم خفه میشیم
خوب خودتون رو بذارید جای احمدی، به یکی قول این پست رو داده، به چندتای دیگه قول منافعش رو داده. یه دفعه کاسه کوزه هاتون به هم بخوره ناراحت نمیشید؟
نامه اقای هاشمی به رهبری تازه دارد به کرس می نشیند که حرکت بنی صدری در این مملکت داردرخ میدهد همه علما وصاحبان انقلاب هوش بیایید .خطر خطر دیکتاتوری در انتهای مسیر است.
ای ول!!
بعضی ها، پارسال در ۲۹ خرداد، روی اسب مرده شرط بندی کردند و سرنوشت خود را به رئیس دولت کودتا گره زدند. باید به آنها (آن شخص شخیص) گفت: خود کرده را تدبیر نیست.
به نظر من که ایشون حق داره انتقاد کنه و ایشون توهینی نکرده.دلیل نمی شه چون حکومت این جور نامه ها توسط اصلاح طلبان و بقیه مخالفین را توهین می دونه ما هم دچار این رای غیر منطقی شویم. می شه از این فرضت استفاده کرد و ما هم بحث های مشابه خود را مطرح کنیم.
سلام این هزینه پشت سر احمدی نژاد قرار گرفتن است
man hamshadidan movafegham.
الهم اشغل الظالمین باالظالمین
دوستان توجه کنید که دو روز پیش آقای هاشمی گفت که رهبر از همه چیز با خبر است و …. در ضمن دوستان عزیز کلمه! لطفا عکس این… را در سایت قرار ندهید. حیف از این سایت که آلوده گردد.
از اینکه صادقانه به بیظرفیتی و بیتحملی خود اعتراف میکنید. سپاسگزارم!
آره منم همین حسو پیدا کردم. ولی کلا دمش گرم خوب هم چیو ریخته بهم. انشااله تا چندصباحی دیگه زندگی جدیدی آغاز می شود.
ملت ما تا اخرین نفس سبز باقی خواهند ماند
اقایی هاشمی رفسنجانی باید به نمازجمعه برگردد
سلام
این رفتار احمدی نژاد در قبال …، نا خودآگاه منو یاد داستان فرانکشتاین میندازهء قضیه از این قرار بود که یک دانشمند دست به اقدامی عجیب می زنه و از درون جنازه های تیکه پاره شده اعضای سالم هر بدن رو جدا می کنه و با سرهم کردن اعضای سالم جنازه های مختلف یک پیکر سالم میسازه و بعد از آن به طریق خاصی به این جنازه که از چندین بدن ساخته شده جان دوباره ای میده و درواقع به یک موجود بدون هویت، هویت می بخشه به این امید که این موجود جدید گوش به فرمانش باشه، اما بعد از مدتی که این جنازه که حالا تبدیل به یه انسان شده، رویه وحشی گری رو شروع می کنه و خلق و خوی وحشیانه میگیره، و کاری هم از آن دانشمند برای مهار کردنش بر نمیاد، این قضیه تا آنجا پیش میره که این موجود هویت یافته، دست به کشتن هویت دهنده اش میزنه و اورا به قتل میرساند، و الان داریم میبینیم که کسی که تا ۷ سال پیش هیچ کسی نبود،الآن داره به هویت دهنده اش هم کج دهنی می کنه، ….
در ۱۴۰۰ سالی که از ظهور اسلام می گذره ، پس از وفات پیامبر، فقط و فقط حضرت علی و آن هم به مدت ۵ سال حکومت اسلامی تشکیل داد. پس از اون همواره حکومت در دست بنی امیه و بنی عباس بود. در همه سالهایی که یکی از امامان شیعه زنده بودند خلفای اموی و عباسی خود را امیر المومنین می نامیدند. در هم ان سالها تعداد هواداران امامان شیعه یا اندک بود یا بواسطه خفقان شدید مجالی برای عرض اندام نبود که اگر بود حکومت در دستشان باقی نمی ماند. امروز هم دنباله روی همان تاریخیم. کسی که خود را امیرالمومنین می نامد و در خطبه های نماز جمعه ۲۹ خرداد ۸۸ حکم تیر می دهد و خون بیگناهان را مباح می داند از نوادگان همان خلفای خونریز هست. من نمی دانم تا کجای کار شما می خواهید از این شخص چهره ای مظلوم و بی گناه جلوه دهید؟ به خودتان بیایید. دیگر شعار مردم “رای من کجاست” نیست . این نظام خودکامه و استبدادی چیزی است که مردم از آن گریزانند.
یه بنده خدایی گفته بود احمدی نژاد چون بالای بیست میلیون رای پشتشه به این نتیجه رسیده که از مجلس قویتره. از قدیم و ندیم گفتن اگه می خوای مردم یه دروغ رو باور کنن هی تکرارش کن. احمدی نژاد خودش از همه بهتر می دونه چقدر رای آورده یه چیزی حدود ۶ میلیون که این رو هم مدیون ماجرای خیابان فاطمی و اون یک میلیارد دلار گم شده و ولخرجیهای سپاهه. شاید تنها چیزی که ایشون رو دچار توهم کرده همین لشکر کشیهایی هست که برای استقبالش توی سفرای استانی میشه. البته یه چنین نامه هایی خیلی خوبه تا اون آقایونی که ادعای بصیرت می کنن متوجه می شن کی بصیرت داشته و کی نداشته.
ای کاش همه پایبند قانون بودیم ای کاش
آقایان، خانمها
فتح سنگر به سنگر رو که یادتونه: شوراهای شهرها و روستاها، مجلس، ریاست دوره نهم، علنی شدن کودتا در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، اینک گامی فراتر، فتح بیت رهبری و فتح خبرگان و فتح شورای نگهبان و ظهور آقا و مولای موعود اسفندیار رحیم مشائی!
با سلام
برادر ناشناس که فرموده بودی در صورت حمایت رهبر از موسوی دیگر با میرحسین نخواهی بود آیا میشود همه چیز را انطور که ما مطلق میخواهیم
بدست اوریم آیا آنهایی که بقول خودشون میلیون ها نفر هم به طرفداری از ایشان و …در نه دی بمیدان امدند نباید در اینده این نظام حضور داشته باشند منظور من این بود که الان تجربه نشان داد که اگر شاه فقط سلطنت میکرد و در کار دولت دخالت نمیکرد الان هنوز بر این کشور سلطنت میکرد و دولتمرد ها هم کار خودشون را میکردند و همچنین در جمهوری اسلامی ایران هم همانطور که ابتدا امام خمینی هم اظهار کرد بعد از مدتی علما میروند قم کار خودشون را میکنند و دولت هم کار خودش را که البته بنا به دلایلی این پروسه طی نشد و عواقب خطرناک ان امروزه اینچنین بروز کرده است.بحر حال باید بعد از این همه هزینه و تلفات دادن و رسیدن هر چه زودتر به روزهای خوش برای مردم این سرزمین از همه سلیقه ها استفاده کرد.
یاحسین میرحسین
محمد.ت
بر شما فتنه گران لعنت