روزی که میرحسین به استقبال هجمه ها در راه دین و کشور رفت
چکیده : آنان حرمت شکستند و میرحسین آبروداری کرد. آنان جوی خون به راه انداختند و میر حسین از «جوی زلال حکمت و تدبیر و خیر خواهی» گفت. آنان مشروعیتشان را باخته بودند و مرگ سیاستهایشان را میدیدند و عاجزانه شیپور جنگ مینواختند و میر حسین عاقلانه، سیاست پیشه کرد و صبورانه بر آئین سیاست ورزی اخلاقی خویش اصرار ورزید و به پیروی از امام خود گفت «اگر مشروعیت ندارید، دستِ کم کارآمد...
کلمه- گروه سیاسی: این روزها که عرصهٔ سیاست به تمامی جولانگاه جنگ طلبان و خشونت ورزان شده است، یکبار دیگر بیانیه هفدهم میرحسین موسوی اهمیت و اعتبار خود را آشکار میسازد.
در میان بیانیههای میر حسین موسوی؛ کمترین بیانیهای شهرت ِ بیانیهٔ ۱۷ را دارد. حتی بیانیه شماره ۱۸ که عنوان «منشور سبز» را به خود گرفت به اندازهٔ بیانیهٔ هفدهم شهرت نیافت.
بیانیهٔ هفدهم میر حسین، عطر «سیاست ورزی» در میان سیل «خشونت» بود. آزمونی برای سیاست ورزی اخلاقی در برابر سیاستِ عاری از اخلاق بود. تجربهای بود برای سیاستِ دینی در برابر دین سیاسی و چشمهای بود از اسلام رحمانی روبروی اسلام بنیادگرا و خشونت زا.
آنان حرمت شکستند و میرحسین آبروداری کرد. آنان جوی خون به راه انداختند و میر حسین از «جوی زلال حکمت و تدبیر و خیر خواهی» گفت. آنان مشروعیتشان را باخته بودند و مرگ سیاستهایشان را میدیدند و عاجزانه شیپور جنگ مینواختند و… میر حسین عاقلانه، سیاست پیشه کرد و صبورانه بر آئین سیاست ورزی اخلاقی خویش اصرار ورزید و به پیروی از امام خود گفت «اگر مشروعیت ندارید، دستِ کم کارآمد باشید»…
بیانیهٔ هفدهم شهرت یافت، چون میر حسین مردم را مَحرم دانسته بود. مردمی که ۲ روز قبل از آن «برغاله وگوساله» خوانده شده بودند، در بیانیه هفدهم دوباره صدای برگزیدهٔ واقعی خویش را شنیدند و با یکان یکان جملههای مهرآگین و صمیمانهاش «خشونت» را فراموش کردنداو همان روز گفته بود که :
آنچه به بنده به عنوان یک فرد کوچک این جامعه مربوط می شود استقبال از هر هجمه ای در راه اسلام و کشور عزیزمان است و سخنان چند روز اخیر، بنده را به یاد کلام امام رحمه الله علیه می اندازد که ” بکشید ما را ، ما نیرومند تر می شویم”.
و امروز که تیر هجمه ها و هلهله ی تبلیغات عمرو عاصی فضای کشور را گرفته است این سخنان رنگ و بوی دیگری دارد.
مرور دوباره بیانیه ۱۷ در شرایط امروز کشور تازگی دارد:
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا ابا عبدالله. انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و ولی لمن والاکم و عدو لمن عاداکم فیالیتنی کنت معکم فافوزا فوزا عظیما
همواره به اینجانب و دوستان گفته می شد که اگر شما اطلاعیه ندهید مردم به خیابانها نخواهند آمد و آنان از اعتراضات و مطالبات خود دست برخواهند داشت وآرامش به کشور برخواهد گشت. بنده به عنوان یک همراه جنبش عظیم سبز مردمی با این نظر موافق نبودم و می اندیشیدم که تا اصلاحات لازم با تکیه براصول روشن که می توان آنها را از قانون اساسی استخراج کرد، صورت نگیرد ، آب رفته به جوی باز نخواهد گشت.
برای مراسم عاشورای حسینی علیرغم درخواستهای فراوان، نه جناب حجت الاسلام و المسلمین کروبی اطلاعیه دادند و نه حجت الاسلام و المسلمین خاتمی اطلاعیه صادر کردند و نه بنده و دوستانم. با این وصف یک بار دیگر مردمی خداجوی به صحنه آمدند و نشان دادند که شبکه های وسیع اجتماعی و مدنی که در طول انتخابات و بعد از آن به صورت خود جوش شکل گرفته است، منتظر اطلاعیه و بیانیه نمی مانند. در حالی که مردم نه روزنامه همراه و مشوقی در کنار خود داشتند و نه از صدا و سیما، به عنوان رسانه ای ملی و بی طرف و منصف و عاقل بهره می بردند. باز همه ملت ها و جهانیان شاهد بودند که در میان طوفانی از تهدیدها و تبلیغات و تکفیرها و اهانتها، عزاداران حسینی در این روز مقدس حسین حسین گویان به صورت مسالمت آمیز و بدون شعارهای تند روانه میدانها و مسیرهایی شدند که خود انتخاب کرده بودند و این بار نیز چون دفعات گذشته با اعمال تحریک آمیز مواجه شدند، خشونت های غیرقابل باور چون زیر کردن راهپیمانان، تیراندازی نیروهای لباس شخصی که امروز هویت آنها بر کسی پوشیده نیست و روز بروز پرده از چهره آنان و سرانشان کنار زده می شود، فاجعه ای را آفرید که اثرات آن به این زودی از صحنه سیاسی کشورمان رخت برنخواهد بست.
مشاهده فیلم های تکان دهنده عاشورا نشان می دهد که اگر شعارها و حرکات جاهایی به سمت افراط غیر قابل قبول کشانده می شود، ناشی از به زیر انداختن افراد بی گناه از روی پل ها و بلندی ها، تیراندازی ها و آدم زیر کردن ها و ترورهاست . جالب آنکه در بعضی از این فیلم ها دیده شده است که مردم در پشت چهره نیروهای انتظامی و بسیجی مهاجم برادران خود را می بینند و در شرایط بحرانی و پر از خشم و هیاهوی آنروز سعی می کنند بدانها آسیبی نرسد. اگر صدا و سیما یک جو انصاف و عقل داشت می توانست برای تلطیف فضا و نزدیک کردن مردم به همدیگر گوشه ای از این صحنه ها را نشان دهد. ولی هیهات! جریان روزهای بعد از عاشورا و گسترش دستگیریها و دیگر تمهیدات دولتی نشان می دهد که مسئولان اشتباهات گذشته را این بار در وسعت بیشتر تکرار می کنند و آنها می اندیشند سیاست ارعاب تنها راه حل است.
گیرم که چند روز با دستگیریها ، خشونت ها ، تهدیدها و بستن دهان روزنامه ها و رسانه ها سکوت برقرار گردید، تغییر قضاوت مردم را نسبت به نظام چگونه حل می کنید؟ تخریب مشروعیت را چگونه جبران می نمائید؟ نگاه ملامت آمیز و متعجب همه جهانیان از این همه خشونت یک دولت به ملت خود را چگونه تغییر می دهید؟ با مشکلات بر زمین مانده اقتصادی و معیشتی کشور که به دلیل ضعف مفرط دولت روزبروز وخیم تر می شود چه می کنید؟ با چه پشتوانه ای از کارآمدی و انسجام ملی و سیاست خارجی موثر، سایه قطعنامه ها و امتیازخواهی های بیشتر را در سطح بین الملل از سر کشور و ملتمان دور می کنید؟
اینان می اندیشند با عقب راندن نخبگان و روشنفکران و دانشگاهیان و فعالان از صحنه سیاسی خواهند توانست بدون پرداختن ریشه ای به مسائل امروز کشور به دیروز قبل از انتخابات برگردند؟ اما کسانی که تاریخ را خوانده اند و کمی با ماهیت پیچیده جوامع آشنایی دارند می دانند که این تفکر ناشی از یک توهم واقع گریز و پناه بردن به رویکردهای کم عمق و گول زننده است .
بنده به صراحت و روشنی می گویم فرمان اعدام و قتل و زندانی کروبی و موسوی و امثال ما مشکل را حل نخواهد کرد . سخنان روز چهارشنبه میدان انقلاب و قبل از آن نماز جمعه هفته پیش دانشگاه که توسط چهره های منتسب به نظام ایراد گردید، نتایج هر نوع اقدام تروریستی را مستقیما به سمت کانون نشانه خواهد رفت و گره مشکل بحران کنونی را نا گشودنی خواهد ساخت. گوساله و بزغاله خواندن بخش عظیمی از جامعه و خس و خاشاک نامیدن آنان و مباح کردن خون عزاداران حسینی فاجعه ای است که هم اکنون توسط افرادی مشخص و صدا و سیما در جامعه رخ داده است. این چه سخنرانی است که از تریبون دولتی مردم را به جنگ با یکدیگر دعوت می کند و یک عده را حزب الله می نامد و عده ای دیگر را حزب الشیطان؟ بارها در یک سخنرانی کوتاه اعلام می کند مردم توجه کنید جنگ است! آیا این سخنان دعوت به جنگ و شورش داخلی نیست ؟ با توجه به استفاده از اصطلاحات مذهبی و اشاره به آیات و روایات ، این مراجع عظام و روحانیون فاضل هستند که می توانند بگویند با این گونه اشخاص چه می توان کرد؟
آنچه به بنده به عنوان یک فرد کوچک این جامعه مربوط می شود استقبال از هر هجمه ای در راه اسلام و کشور عزیزمان است و سخنان چند روز اخیر، بنده را به یاد کلام امام رحمه الله علیه می اندازد که ” بکشید ما را ، ما نیرومند تر می شویم”. بنده ابایی ندارم که یکی از شهدایی باشم که مردم بعد از انتخابات در راه مطالبات به حق دینی و ملی خود تقدیم کردند و خون من رنگین تر از آن شهدا نیست.
بنده به صراحت می گویم تا وجود یک بحران جدی در کشور به رسمیت شناخته نشود، راهی برای خروج از مشکلات و مسائل پیدا نخواهد شد. عدم اذعان به بحران ، توجیه گر ادامه راه حل های سرکوبگرانه خواهد شد. اذعان به وضعیت بحرانی می تواند راه حل را نه در سرکوب که بر سر آشتی ملی قرار دهد . تهمت بی دینی و همراهی با قدرتهای بیگانه مستکبر و افراد بدنام و جریانهای منحوسی چون منافقین به فرض آنکه به حذف فیزیکی تعدادی از خدمتگزاران اسلام و مردم منتهی شود ناشی از چشم بستن به ماهیت مشکلات ملی کشور است. من به عنوان یک دلسوز می گویم منافقین با خیانت ها و جنایت های خود مرده اند، شما برای کسب امتیازهای جناحی و کینه ورزی آنها را زنده نکنید .
من لازم می دانم قبل از آنکه راه حل خودم را برای خروج از بحران مطرح سازم ، برهویت اسلامی و ملی و مخالف سلطه بیگانگان و وفادار به قانون اساسی ما و جنبش سبز تاکید نمایم. ما پیروان اباعبدالله حسین علیه السلام هستیم. ما شیفتگان حریتی هستیم که منادیش آن امام مظلوم بود . ما پیرو کسی هستیم که در قلمرو وسیع اسلامی ربودن خلخالی از پای یک زن را برنمی تابید. ما معتقد به تفسیر رحمانی از اسلام هستیم که انسانها را یا هم کیش هم می دانند و یا همسانانی در خلقت. نگاهی که بر کرامت ذاتی انسان باور دارد و برنمی تابد که ضارب او در زندان با غذایی جز شبیه غذای او نگهداری شود و یا مورد شکنجه و امثال آن قرار گیرد.
بنده و دوستان عزیزم که امروز بسیاری از آنها در زندانها محبوس هستند پای بندان سرسخت استقلال کشور هستیم و از اینکه بازار اسلامی ما تبدیل به یک بازار مکاره برای کالاهای بیگانه شده است رنج می بریم. ما به شدت با فساد موجود که ناشی از سیاستهای سوء و عدم تدبیر است مخالفیم. ما می گوئیم نهاد بزرگ و تاثیر گذاری چون سپاه اگر هر روز چرتکه بیاندازد که قیمت سهام چقدر بالا و پائین رفته نمی تواند از کشور و منافع ملی آن دفاع نماید؛ هم خود به فساد کشیده می شود و هم کشور را به فساد می کشاند . ما می گوئیم و حاضریم در مباحثات نشان دهیم که امروز منافع و حقوق مستضعفان و کارگران و کارمندان و سایر اقشار ملت در یک فساد بزرگ در حال غرق شدن است . جنبش سبز مخالف دروغ است و آنرا آفتی خانمان برانداز برای کشور می داند و از این رو دروغ های سیاسی و امنیتی و اقتصادی و فرهنگی و امثال آنرا خطری بزرگ برای کشور می دانیم.
ما یک دولت و نظام صادق و رئوف و با شفقت و مبتنی بر آراء مردم می خواهیم که به تنوع آراء و عقاید مردم نه به شکل تهدید بلکه بصورت یک فرصت نگاه کند. ما سرک کشیدن به زندگی خصوصی مردم، تفتیش عقاید، تجسس، بستن روزنامه ها و محدود کردن رسانه ها را مخالف دین مترقی و رهایی بخش خود و مخالف قانون اساسی برآمده از این دین می دانیم. ما ضایع کردن یک ریال از بیت المال را در جهت اهداف باندی و جناحی حرام می دانیم و می گوئیم که سند چشم انداز ملی بیست ساله که به تایید همه ارکان نظام رسیده است امروز به یک ورق پاره بی ارزش تبدیل شده است. ما هشدار می دهیم که رقیبان بزرگی در منطقه با رشدهای اقتصادی دو رقمی در حال ظهور هستند و روز به روز قوی تر می شوند . درحالی که ما متاسفانه از دادن یک بودجه سالانه و نگهداشتن حسابهای ذخیره ارزی و امانت در سپرده های مردم و پاسخگویی در مقابل دیوان محاسبات عمومی و مجلس شورای اسلامی عاجز هستیم .
ما نه آمریکایی هستیم و نه انگلیسی . تا حال نه کارت تبریکی برای روسای کشورهای بزرگ فرستاده ایم و نه امید یاری آنها را داریم و می دانیم با اصالت قدرت در روابط بین اللمل هر کشور به دنبال منافع ملی خود است و ما بیزار از کسانی هستیم که بر عرف و اعتقادات دینی و ملی ملت خود احترام نمی گذارند . و مضحک است که به ما تهمت اهانت به قرآن ، عاشورای امام حسین یا پاره کردن عکس حضرت امام قدس سره زده شود . مسلما حرمت شکنی اگر در روز عاشورا صورت گرفته باشد مورد تایید ما نیست، اما بدترین نوع حرمت شکنی را کشتن بندگان بیگناه و عزادار در روز عاشورا و در ماههای حرام می دانیم .
اما من برآنم که راه حل مشکلات پیش آمده و بحران موجود چنین است؛ وضعیت کشور امروز چون رودخانه خروشان و عظیمی است که سیلابهای تند و حوادث گوناگون باعث طغیان و گل آلود شدن آن شده است . راه آرام کردن این رودخانه بزرگ و روشن ساختن و زلال کردن آب آن در یک اقدام سریع و عاجل امکان پذیر نیست . اندیشیدن به این گونه راه حلها که عده ای توبه کنند و عده ای معامله کنند و بده و بستانی صورت گیرد تا این مشکل بزرگ حل شود عملا به بیراهه رفتن است .
بنده راه حل را در روانه ساختن نهرها و چشمه هایی از آب روشن و شیرین به بستر این رودخانه می دانم که بتدریج و طی یک فرآیند تدریجی کیفیت آب و وضع رودخانه را تغییر دهد . و نیز اعتقاد دارم که هنوز دیر نشده است و نظام ما آن قدرت را دارد که در صورت تدبیر و در صورت داشتن یک نگاه احترام آمیز و توام با ملاطفت به همه ملت و اقشار آن این مهم را بانجام برساند . بنده تعدادی از این راه حلها را که چون نهرها و چشمه هایی از اب روشن می تواند فضای ملی را تحت تاثیر قرار دهد و اوضاع را به سمت بهبود ببرد، بیان می کنم :
۱- اعلام مسئولیت پذیری مستقیم دولت در مقابل ملت و مجلس و قوه قضائیه به نوعی که از دولت حمایت های غیرمعمول در مقابل کاستی ها و ضعف هایش نشود و دولت مستقیما پاسخگوی مشکلاتی باشد که برای کشور ایجاد کرده است . به یقین اگر دولت کارآمد و محق باشد خواهد توانست جواب مردم و مجلس را بدهد و اگر بی کفایت و ناکارآمد بود مجلس و قوه قضائیه در چارچوب قانون اساسی با او برخورد خواهند کرد .
۲- تدوین قانون شفاف و اعتماد برانگیز برای انتخاباتها به نوعی که اعتماد ملت را به یک رقابت آزاد و منصفانه و بدون خدعه و دخالت قانع سازد . این قانون باید شرکت همه ملت را علیرغم تفاوت در آراء و اندیشه ها تضمین کند و جلوی دخالت های سلیقه ای و جناحی دست اندرکاران نظام را در همه سطوح منتفی سازد . مجالس اولیه انقلاب می تواند به عنوان الگویی مورد توجه قرار گیرند .
۳- آزادی زندانیان سیاسی و احیاء حیثیت و آبروی آنها . بنده یقین دارم که این اقدام نه به ضعف که به درایت نظام تعبیر خواهد گشت . و نیز آگاهیم که جریانهای سیاسی منحطی با این راه حل مخالف هستند .
۴- آزادی مطبوعات و رسانه ها و اجازه نشر مجدد روزنامه های توقیف شده جزء ضروریات روند بهبود است . ترس از آزادی مطبوعات باید از بین برود و تجربیات جهانی در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد . گسترش کانال های ماهواره ای و اهمیت یافتن آنها و تاثیرگذاری قاطع این رسانه که بخوبی ناکافی بودن روش های قدیمی و محدودیت صدا و سیما را می رساند . پارازیت ها و محدودیت های اینترنتی می تواند برای مدت کوتاهی اثرگذار باشد . تنها راه چاره داشتن رسانه هایی متنوع و آگاه و آزاد در داخل کشور است . آیا زمان آن نرسیده است که با اقدامی شجاعانه و ناشی از اعتماد به متفکران و نیروهای خلاق جامعه ، نگاهها را از آنسوی مرزها به شکوفایی خلاقیت سیاسی و فرهنگی و اجتماعی داخلی برگردانیم ؟
۵- برسمیت شناختن حقوق مردم برای اجتماعات قانونی و تشکیل احزاب و تشکل ها و پایبندی به اصل ۲۷ قانون اساسی . اقدام در این زمینه که می تواند با درایت و همکاری همه علاقمندان به کشور صورت گیرد در طول چند ماه می تواند فضایی توام با دوستی و محبت ملی را جایگزین در گیری سازمان بسیج و نیروهای امنیتی با مردم و یا درگیری مردم با مردم نماید .
به بندهای فوق پیشنهادات دیگری نیز می توان اضافه کرد . به نظر بنده حتی یک جوی کوچک زلال در این بین می تواند مغتنم باشد . ضرورتی ندارد همه بندها با هم شروع شود . مشاهده عزم در این راه بروشنی افق کمک خواهد کرد . و کلام آخر آنکه همه این پیشنهادات بدون نیاز به توافق نامه و مذاکره و داد و ستدهای سیاسی و از موضع حکمت و تدبیر و خیرخواهی می تواند اجرایی شود .
میرحسین موسوی
جهت دریافت فایل صوتی اینجا کلیک نمایید.
چنانچه در دریافت فایل مشکل دارید ابتدا بر روی لینک دانلود کلیک راست نمایید و از منوی باز شده گزینه “Save Link as” در مرورگر های فایرفاکس و کروم و “Save as target” در اینترنت اکسپلورر را انتخاب کنید.
بیانیه های میرحسین برای جنبش سبز نفس بود .نسیم بهاری بود که همه جا را سبز میکرد .یادش به خیر .
نکند که از بهار میرحسین بی نصیب بمانیم .
صدای میر حسین
ندای پایداری و عشق است
میر حسین
وارث
و
خون بهای قیام است
میر حسین بصیرت محض است
او خلاصه ی عشق است..
مقاله ای به غایت زیبا در تمجید بیانیه ۱۷:
«کیهانیون و فتنه سازی»
نگارنده قصد دارد در این سطور به تحلیل و بررسی دو خبر متناقض منتشره در روزنامه کیهان روز یکشنبه ۲۱ آذر بپردازد. روزنامه کیهان که در گذشته عادت داشت کلمات و جملات مهندس موسوی را تکه تکه کند و بدون مقدمه و موخره به خورد خوانندگان بدهد، اینبار دست به بدعتی خطرناک زد و در ابتدا در خبری به عادت مالوف خود، یادداشت واقعی مهندس موسوی در ارتباط با عاشورای حسینی را تحلیل بیمارگونه کرد اما در بدعتی خطرناک و خبری در ذیل همان خبر پیشین خود برای اولین بار دست به جعل یادداشت مهندس موسوی زد و یادداشت خلق شده ذهن فتنه ساز خود را به مهندس موسوی نسبت داد که اگر خوانندگان کمی دقت می نمودند به راحتی متوجه تناقض خبر ساختگی دوم کیهان با خبر پیشین خود کیهان در همان صفحه که مربوط به یادداشت واقعی مهندس موسوی بود، می شدند.
کیهان در خبر اول به یادداشت واقعی مهندس موسوی می پردازد و در سه محور اصلی یعنی قطعنامه ۵۹۸ و همچنین ارتباط با منافقین و مجاهدین خلق و در آخر هم انتخابات دهم ریاست جمهوری، آن را تحلیل می کند. اما در خبر “خود ساخته” دوم به دروغ بیان می دارد که مهندس موسوی در یادداشت خود اعلام راهپیمایی برای روز عاشورای امسال نموده اند. خبر دوم کیهان در اولین ساعات انتشار بهت سنگین اهالی رسانه از اوج این بی اخلاقی خطرناک را در پی داشت و همچنین نیت شوم کیهان و نقش محرک و اصلی آن در ماجراهای عاشورای سال گذشته را نیز اثبات کرد.
در ابتدا به خبر اول کیهان که به یادداشت مهندس موسوی مربوط است، می پردازیم. ماجرای مربوط به روند پایان جنگ و حرکت به سوی قبول قطعنامه بحثی است که تنها با اسناد تاریخی باید اظهار نظر نمود. اشاره های اخیر مهندس موسوی در پی اظهارات آقای رفیقدوست می باشد. آقای رفیقدوست و مهندس موسوی در نقل تاریخ اختلاف نظر آنچنانی ندارند و هر دو تاریخ روند جنگ را تقریباً یکسان بیان می کنند، اختلاف نظر در قضاوت بر سر عملکردهاست. مهندس موسوی به ناچار وارد این بحث شده اند و بیان داشته اند تا زمانی که طرف مقابل (که طلایه دارش آقای رفیقدوست است) به مهندس موسوی اتهام خیانت در روند پایان جنگ را وارد کند و ادامه دهد، ایشان مجبور به پاسخگویی هستند. روند تاریخ و تجربه اندوزی سیاسیون به خوبی اثبات می کند که نگاه و حرکت مهندس موسوی در جهت درخواست مکرر پیش بردن جنگ به سوی پایان آن در هنگامی که ایران نسبت به صدام برتری در جنگ داشت، عاقلانه ترین نظر در بین سیاسیون آن زمان بوده است. روند تاریخ ثابت کرد که نگاه مهندس موسوی در جهت حرکت به سوی پایان جنگ هنگامی که ایران در موضع قدرت بود و قسمتی از خاک عراق و همچنین جزایر آن در تصرف ایران بود، بهترین نگاه ممکن بوده است. آقای رفیقدوست و دوستانشان در نقل تاریخ اختلاف چندانی با مهندس موسوی ندارند اما هنوز هم مانند آن زمان مدعی هستند که در آن مقطع تاریخی باید برای فتح بغداد آن هم با آن امکانات صدام حرکت می کردیم، همانطور که در آن مقطع، نظر این آقایان غالب شد. در نامه ها و اسناد، مشخص است که برخی از سران کنونی نظام هم با آن آقایان هم عقیده بودند. همچنین در نامه صادره امام خمینی برای سران مملکت که در آن زمان به صورت محرمانه منتشر شد و چند سال قبل نیز رسانه ای شد، امام صراحتاً اعلام می کنند که فرمانده وقت سپاه خواستار تلاش برای دستیابی به بمب اتم و سلاح لیزر شده اند و در زمان بندی مد نظر خود به امام اعلام می دارند که با این برنامه ریزی جنگ را ادامه بدهیم و خواهیم توانست که در سال ۱۳۷۲ بغداد را فتح کنیم. با گذر تاریخ، اشتباه بودن این نگاه برای افکار عمومی به خوبی اثبات شده است و اصرار این آقایان بر دیدگاه مربوط به بیست سال پیش خود، جای تامل دارد.
کیهان در محور دوم یادداشت اول خود به منافقین پرداخته و این جای سوال اساسی دارد که چرا هر گاه مهندس موسوی به سران ملعون مجاهدین خلق حمله می کند، کیهان اینگونه برآشفته می شود و در یک تلاش مجدانه سعی می کند مهندس موسوی را به آنها بچسباند. برای ناچسب بودن این وصله، همین بس که رجوی ملعون در سال ۶۰ بعد از ماجراهای آن سال اقدام به انتشار اطلاعیه ورود به فاز مسلحانه نمود و مهندس موسوی در سخت ترین لحظات سال گذشته و پس از کشته شدن خواهر زاده نزدیک به خود و فشار روحی ناشی از تراوشات پلید کیهان که مدعی برنامه ریزی از پیش تعیین شده خود مهندس موسوی برای ترور خواهر زده اش شده بود، در تحسین برانگیزترین حرکت ممکن اقدام به انتشار بیانیه شماره ۱۷ نمود که حتی باعث تقدیر آقای محسن رضایی شد. پس از گذشت یک سال و همچنین با توجه به جعل اخیر روزنامه کیهان برای همگان ثابت شده است که هدف شوم اصلی کیهانیون این است که مهندس موسوی به مسعود رجوی تبدیل شود ولی چه سود که فاصله ای است از آسمان تا زمین بین این دو شخصیت و چه خوب عیان شده است که عصبیت بی سابقه کیهانیون از همین حرکات حساب شده و مسالمت آمیز مهندس موسوی است.
در رابطه با منافقین و مجاهدین خلق هم می توان گفت که مسعود رجوی و سران وطن فروش آن به رذالت و کثافتی فرو افتاده اند که حتی با آرمانهای رادیکال ابتدایی آنها هم همخوانی ندارد. از رسوایی های جنسی بگیرید تا طلاقهای اجباری و دریای خونی که به زمین ریخته اند. فقط جای تاسف اینجاست که حالا که شمارش معکوس برای اضمحلال شبکه شیطانی آنها آغاز شده است، کیهانیون با چسباندن آنها به اصلاح طلبان، خواسته یا ناخواسته به آنها تنفس مصنوعی می دهند. خوشبختانه کانونهای حقوق بشری فراوانی در خاک عراق و کشورهای دیگر برای نجات گروگانهای مغزشویی شده پادگان اشرف به وجود آمده است تا اغفال شدگان سران ملعون آن را به آغوش گرم خانواده هایشان بازگرداند. در این بین جالب اینجاست که کانون مشابه نزدیک به موسسه کیهان یعنی کانون هابیلیان با تفکرات کیهانی خود، از کمترین اقبال ممکن در میان خانواده های استوار گروگانهای اشرف که ۱۰ ماه است در سرما و گرما پشت جهنم اشرف تحصن کرده اند تا عزیزانشان را نجات دهند، برخوردار است و خانواده های مذکور بیشترین سعی را دارند که از کانون هابیلیان دوری گزینند و در عوض با سایر کانونهای نجات همکاری و ارتباط تنگاتنگ داشته باشند. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
درباره قضایای انتخابات نیز مهندس موسوی اشاراتی به تخلفات گسترده و انکار ناپذیر و همچنین عملکرد شورای نگهبان در انتخابات مجلس ششم و اعلام رسمی از کار انداختن شبکه نظارتی پیامکی ناظران (که بدون هیچ مانعی در انتخابات خبرگان هم استفاده شده بود) توسط سردار مشفق، داشته اند که هنوز پاسخی از طرف مقابل نگرفته است.
اساساً مهندس موسوی بر اساس گزارشات متعدد مشاوران خود و مشاهده از کار انداختن خشونت آمیز و بدون دلیل شبکه نظارت پیامکی که مانع قانونی ندارد و قبلاً هم استفاده شده است و همچنین تخلفات گسترده ماقبل و مابعد انتخاباتی، در ساعات پایانی انتخاباتی به یک باره با حمله به ستادهای انتخاباتیشان نیز روبرو شدند و مشاوران ایشان با ذکر این موارد متعدد، تردید را برای مهندس موسوی تقویت کردند و مجموعه این اتفاقات باعث جهت گیری مهندس موسوی شد و این در حالیست که هنوز نیز به موارد ذکر شده پاسخی داده نشده است. به طور مثال اگر بعضی از مقالات انتقادی برخی از رسانه های غربی را که بر ضد غرب است تحسین می کنیم و از آن استفاده می کنیم، نمی توانیم نومن ببعض و نکفر ببعض باشیم و بعضی قسمتهای آن مقالات را در سایتهایمان در شیپور کنیم ولی به بعضی قسمتهای همانها از جمله تخلفات گسترده انتخاباتی در انتخابات ۸۸ ایران و حمایت بی حد و حصر تبلیغاتی و خدماتی سازمانهای حکومتی مانند صدا و سیما و سپاه و بسیج و کمیته امداد و تصمیم برای تعویق تعمدی ۲ ساله برای پرداخت سهام عدالت و پرداخت یکباره آن در شب انتخابات و همچنین سوء استفاده از فضای مناظره که یک طرف از بیان مسائلی محذورات امنیتی داشت ولی طرف مقابل آزاد گذاشته شده بود که تمامی خط قرمزهای امنیتی نظام را به سود خودش بشکند و عوامفریبانه وارونه نمایی کند، بی اعتنا باشیم. به هر حال این موارد هم در اسناد برخی رسانه های غربی که بخشهایی از آن مورد توجه و بازنشر جناح حاکم قرار گرفته است، منتشر شده اند.
در پایان نیز به بدعت جدید و خطرناک روزنامه کیهان می پردازیم. روزنامه کیهان تا به حال عادت داشته است که تریبونهای خارجی و افراد دیگر را تریبون رسمی مهندس موسوی خطاب کند در حالی که برخی اقتدارگرایان تندروی دیگر بر خلاف روزنامه کیهان حداقل به این اخلاق رسانه ای پایبند هستند که تریبون رسمی مهندس موسوی تنها “سایت خبری تحلیلی کلمه” است. کیهانیون حتی پا را فراتر از این گذاشته و سایتهای اجتماعی مانند فیس بوک و بالاترین را نیز برای مهندس موسوی سند می زنند. بعید است که آقای شریعتمداری ندانند که به عنوان مثال سایت بالاترین سایت حرفه ای تولید کننده خبری نیست و چیزی حدود سی هزار کاربر دارد و خود آقای شریعتمداری هم می توانند مطلبی را نگاشته و با ایجاد یک شناسه کاربری برای خود در سایت فیس بوک یا بالاترین، مطلبشان را منتشر کنند. حالا به طور مثال چگونه هر کدام از آن سی هزار نفر کاربر سایت بالاترین یا کاربران بیشمار سایت اجتماعی فیس بوک اگر مطلبی را منتشر کرد، آن مطلب می شود مطلبی که از بلندگوی مهندس موسوی مطرح شده است را دیگر آقای شریعتمداری می دانند و پروردگارشان.
اما بحث فراتر از اینهاست (که مطالب قبلی دیگر رویه عادی کیهان شده است) و آن اینکه یکشنبه ۲۱ آذر، کیهان یک بدعت خطرناک را به بدعتهای شوم گذشته خود اضافه کرد و آن چیزی نبود جز تولید مطلب جعلی و نسبت دادن آن به مهندس موسوی که ۱۸ ماه است از کوچکترین تریبون عمومی یا سانسور نشده محروم هستند.
با اینکه مبنای یادداشت اخیر مهندس موسوی درخواست برای آگاهی بخشی زینبی و حرکتهای مدنی و گفتگو و اطلاع رسانی مسالمت آمیز شبکه های اجتماعی بوده است، روزنامه کیهان در بدعتی رعب آور به جعل یادداشت مهندس موسوی پرداخت و ادعا کرد که مهندس موسوی در یادداشت اخیر خود دعوت به راهپیمایی در روز عاشورای امسال کرده است؛ مشابه حرکتی که البته غیرعلنی تر در سال گذشته توسط همین روزنامه تکرار شده بود. به مدد فناوری، آرشیو سایت کلمه تریبون رسمی مهندس موسوی و همچنین آرشیو روزنامه کیهان در محیط مجازی موجود است. پس از یک جستجوی ساده مشخص می شود که مهندس موسوی تا یک ماه قبل از عاشورای سال گذشته در سکوت خبری بوده اند و هیچ اظهار نظری ننموده اند و برعکس ایشان روزنامه فتنه ساز کیهان در روزهای متمادی قبل از عاشورای پارسال به دفعات مکرر بر طبل جنگ و خشونت کوبیده است و حجم اینگونه مطالب در روزهای منتهی به عاشورای پارسال شتاب باور نکردنی گرفته است.
اقدام اخیر و علنی تر این روزنامه باعث از بین رفتن کوچکترین تردیدهای موجود شده و روح فتنه ساز کیهانیون را عیان کرده است و این تئوری را به واقعیت تبدیل می کند که بزرگترین آرزو و کوشش آقای شریعتمداری، تبدیل مهندس موسوی به یک مسعود رجوی است ولی باید گفت که زهی خیال باطل که شبیه ترین افراد به مسعود رجوی ملعون در حال حاضر همان کیهانیون هستند که البته در ابتدای مسیر قرار دارند و خیلی مانده به آن ملعون برسند و ما از صمیم قلب خوشحال خواهیم شد که از همین ابتدای راه که مسیر بازگشت باز است، بازگردند و این مقدار به دور کردن و شقه شقه کردن و جدا جدا کردن ملت همت نورزند.
و آخر کلام هم اینکه ما هرچه در فضای مجازی جستجو کردیم به خبری حتی مشابه خبر جعل شده کیهانیون نرسیدیم. استقبال می کنیم که کیهانیون فقط در یک منبع دیگر و حتی همان سایت بالاترین هم که شده خبری شبیه خبر جعل کرده خود، معرفی کنند. به امید حرکت همگان در راستای وحدت که نقشه راه آن به زیبایی در بیانیه ۱۷ مهندس موسوی آورده شده بود و همچنین به امید استمرار آگاهی بخشی زینبی.
یا حسین میرحسین
رزمنده دفاع مقدس:
بنام خدای خمینی(س)
ذهنیت و عملکرد سید بزرگوار موسوی در دهه شصت، چه در زمینه سیاسی و چه در زمینه اقتصادی یعنی سیاسی، اقتصادی- آنچنان بر آرمانهای معمار انقلاب اسلامی یعنی حضرت امام(س) منطبق بود که بواقع باید گفت هیچ یک از مسئولین درجه اول نظام در دهه شصت در این خصوص قابل مقایسه با این سید نبودند وعلل علاقه وافر و حمایت قاطع حضرت امام(س) از این سید دقیقا برخواسته از همین مورد بود و این خصوصیات دقیقا همان چیزی بود که باعث عشق بسیار زیاد بچه های جنگ به این سید شده بود و در واقع باید گفت «موسوی از نسل جنگ» است و هماره عطر و بوی شهدا از وی استشمام میشود!دقت کنید: یبانیه ۱۷ موسوی که میتوان از آن بعنوان «مانیفست» موسوی نیز نام برد فقط گوشه ای از ذهنیت بسیار روشن، مومن، مستضعف نواز، عدالت محور و….را علنی ساخته است!چیزیکه ما از عملکرد موسوی در دهه شصت بیاد داریم(که رحیم صفوی از آن بعنوان ۸ سال درخشان یاد میکند!) و در این انتخابات نیز بوضوح نمایان شد، آماده سازی بستر جامعه برای رشد و تعالی معنوی و اقتصادی همه اقشار ملت است و مهمترین فاکتوری که برای رسیدن به این بستر مورد نیاز است همان عدالت اجتماعی است که در دهه شصت باعث فشار بیش از حد قشری غالبا دلال مسلک و نان به نرخ روز خور، از هر سو بر امام(س) و میرحسین امام(س) گردید!
رزمنده دفاع مقدس:
بنام خدای خمینی(س)
ذهنیت و عملکرد سید بزرگوار موسوی در دهه شصت، چه در زمینه سیاسی و چه در زمینه اقتصادی یعنی سیاسی، اقتصادی- آنچنان بر آرمانهای معمار انقلاب اسلامی یعنی حضرت امام(س) منطبق بود که بواقع باید گفت هیچ یک از مسئولین درجه اول نظام در دهه شصت در این خصوص قابل مقایسه با این سید نبودند وعلل علاقه وافر و حمایت قاطع حضرت امام(س) از این سید دقیقا برخواسته از همین مورد بود و این خصوصیات دقیقا همان چیزی بود که باعث عشق بسیار زیاد بچه های جنگ به این سید شده بود و در واقع باید گفت «موسوی از نسل جنگ» است و هماره عطر و بوی شهدا از وی استشمام میشود!دقت کنید: یبانیه ۱۷ موسوی که میتوان از آن بعنوان «مانیفست» موسوی نیز نام برد فقط گوشه ای از ذهنیت بسیار روشن، مومن، مستضعف نواز، عدالت محور و….را علنی ساخته است!چیزیکه ما از عملکرد موسوی در دهه شصت بیاد داریم(که رحیم صفوی از آن بعنوان ۸ سال درخشان یاد میکند!) و در این انتخابات نیز بوضوح نمایان شد، آماده سازی بستر جامعه برای رشد و تعالی معنوی و اقتصادی همه اقشار ملت است و مهمترین فاکتوری که برای رسیدن به این بستر مورد نیاز است همان عدالت اجتماعی است که در دهه شصت باعث فشار بیش از حد قشری غالبا دلال مسلک و نان به نرخ روز خور، از هر سو بر امام(س) و میرحسین امام(س) گردید!
کافی بود میرحسین نتیجه ی انتخابات را با بهانه ی حفظ نظام و فصل الخطاب و…………میپذیرفت ( مثل محسن رضائی )
فکر میکنی کسی برای گذشته اش تره هم خرد میکرد ؟
من هم ایمان دارم به عمر با برکت و سلامت میرحسین .من هم نگرش اقتصادی اون را قبول دارم و نه هاشمی و نه رفسنجانی .
اما آن گذشته چنان مبهم است که تاکید زیاد از حد بر روی آن میتواند سست پیمانان را از جنبش خارج کند .
بیا برسر اشتراکاتمان متحد شویم و به اختلافاتمان کمتر اشاره کنیم .باشه ؟
اون گذشته که شامل گروگان گیری و جنگ و کشتار دهه ۶۰ وتصفیه های سازمان یافته و حذف همه ی گروههای سیاسی و
راه افتادن ماشین های کمیته و گشت ارشاد و…………..هم میشود چنان ابهامی دارد که نباید بی واسطه ی آگاهی تاریخی و اجتماعی و سیاسی به سرا غش رفت .در شرایط فعلی جراحی کردن گذشته ها نه به نفع سبزهائیست که موسوی را برای دوران جنگ و امام
دوست دارند ونه به نفع کسانی که هیچ دل خوشی از کل تاریخ این انقلاب نداشتند و موسوی را تازه میشناختند .
این دو گروه باید بر سر مشترکاتشان با هم متحد شوند .ارزشها و باورهای شخصی به فرض حقیقت داشتن میتواند منجر به گسست در جنبش سب شود .به هر حال حقیقت هرچه که بوده الان مهم نیست و اثباتش هم را حت نیست ولی باید پذیرفت که کم نیستند کسانی در جنبش سبز که حکومت مردمی و دمکراسی و قانون گرائی و انتخابات آزاد و حقوق بشر و…………..میخواهند ولی
نسبت به گذشته ی این مرز و بوم بدبینند .( حتی به گذشته ی موسوی متاسفانه )
البته که تا با گذشته به تمامی تصفیه ی حساب نشود اینده ی روشنی هم نخواهیم داشت .اما به وقتش .
من هم به شما که شیفته ی دوران جنگی و هم آنها که از آن دوران متنفرند میگویم که میخواهم با هردوی شما دوست و متحد شوم بر ای خواست حقوق بشر و دمکراسی و…………
من میتوانم با هردوی شما بر سر پاکی ونجابت و ذکاوت و استقامت وشجاعت موسوی به توافق برسم .
شرطش هم اینه که همه ی ما در راه موسوی متولد شده پس از انتخابات حرکت کنیم .
هیچکدام از ما با همه ی تفاوتهایمان در درستی مواضع موسوی پس از انتخابات که شک نداریم .
ولی در مورد مواضعش در گذشته نمیتوانیم با هم همدل و همنظر باشیم .مگر به وقتش .
دقیقاً با شما موافقم، عدهی زیادی رو میبینم که گذشته را پتک کرده و حالا بر سرمان میکوبند، چه فایده؟ فقط بیشتر در زمین فرو میرویم، هر چه میگویم، فایدهای ندارد، بعضیها همچنان خر خود را سوارند. تا ما که موسوی را قبول داریم با آنها که او را قبول ندارند متحد نشویم به هیچ جا نمیرسیم، ما که سواد سیاسیمان نمیرسد، اما آقای موسوی و اطرافیانشان که سر در میاورند باید تمهیدی بیاندیشند برای یکسان سازی مردم، مخالفان این دیکتاتوری بی شمارند، اما باید با هم یکدست شویم، مثل زمان انقلاب که همه با هم متحد بودند، مجاهد، تودهای، چریک و… حالا ما این تفاوتهای دیدگاه و عقاید را نداریم، ما تودهای و مجاهد و چریک و فدایی و … نیستیم، ما همگی فقط یک چیز میخواهیم، آرامش و امنیت. پس بیایید برای رسیدن به این هدف گذشتهها و اختلافات را کنار گذاشته همه با هم به یک سو برویم، به ایمد پیروزی و روزهای سبز سبز سبز
بیانیه تحسین برانگیز ۱۷: “تهمت بی دینی و همراهی با قدرتهای بیگانه مستکبر و افراد بدنام و جریانهای منحوسی چون منافقین به فرض آنکه به حذف فیزیکی تعدادی از خدمتگزاران اسلام و مردم منتهی شود ناشی از چشم بستن به ماهیت مشکلات ملی کشور است. من به عنوان یک دلسوز می گویم منافقین با خیانت ها و جنایت های خود مرده اند، شما برای کسب امتیازهای جناحی و کینه ورزی آنها را زنده نکنید .”
میرحسین موسوی: سخنان روز چهارشنبه میدان انقلاب و قبل از آن نماز جمعه هفته پیش دانشگاه که توسط چهره های منتسب به نظام ایراد گردید، نتایج هر نوع اقدام تروریستی را مستقیما به سمت کانون نشانه خواهد رفت و گره مشکل بحران کنونی را نا گشودنی خواهد ساخت. گوساله و بزغاله خواندن بخش عظیمی از جامعه و خس و خاشاک نامیدن آنان و مباح کردن خون عزاداران حسینی فاجعه ای است که هم اکنون توسط افرادی مشخص و صدا و سیما در جامعه رخ داده است. این چه سخنرانی است که از تریبون دولتی مردم را به جنگ با یکدیگر دعوت می کند و یک عده را حزب الله می نامد و عده ای دیگر را حزب الشیطان؟ بارها در یک سخنرانی کوتاه اعلام می کند مردم توجه کنید جنگ است! آیا این سخنان دعوت به جنگ و شورش داخلی نیست ؟ … راه حل را نه در سرکوب که بر سر آشتی ملی قرار دهیم
زنده باد همه مسلمانان مسیحیان یحودیان و زردشتیان ایران زمین زنده باد همه آنهایی که به دنبال آزادی و سرافرازی ایران هستند
این هجمه ها مانند آب در هاون کوبیدن است .جنبش سبز ایران به رهبری میرحسین عزیز راه خود را یافته و محکم ایستاده است . همین امروز در جواب یاوه گویی های حسین بازجو در صدا و سیمای کودتا صفحه ای در فیس بوک با نام لشگریان سرلشگر باز شد و در مدت کوتاهی نزدیک به ۶۰۰۰ هزار عضو گرفته و تعداد اعضا همچنان رو به افزایش است .
واقعا که جای بازخوانی داشت. یاداوری خط مشی جنبش و اتفاقات سال گذشته روشنگر راه امروز ماست!
این بیانیه بخوبی فضای عاشورای ۸۸ را برای آنها که فراموش کرده اند و یا تحت تاثیر تبلیغات صدا و سیما برخی از حقایق برایشان کمرنگ شده است، تدوین می کند
یا حسین ، میر حسین
آنها فکر می کند که ما از دستگیری میر عزیزمان می ترسیم مگر خون او از امام (ره) و امام سجاد(ع) و حضرت زینب رنگینتر است. باعث افتخار ما هم می شود
درود
درود بر تو ای مرد خدا!
ای خدا،به حق علی، این میر و سید ما را از شر شیاطین و دشمنانش حفظ کن.
میر حسین عزیز تنهایت نمیگذاریم!!!!
درود بر کروبی و موسوی که در مقابل ظلم و بیعدالتی جانانه ایستادند
زنده باد میرحسین من تورا خوب به یاد ندارم ولی تعریفتو از بابام شنیدم ولی چه میشه کرد با اصحاب اموی که قداست جدتون را زیر سوال بردندوشروع به فحاشی کردند خداازشون نگذره ولی مطمئن باش صبح امید نزدیک است
یا حسین با میرحسین ما بیشماریم وتورا تنها نخواهیم گذاشت
درود بر موسوی عزیز
میر حسین عزیز نفس مسیحایی جنبش سبز است و عصاره ۱۵ خرداد و ۲۲ بهمن است. در مقابل استبداد مطلق ایستادن جز با انفاس مسیحایی امکان ندارد. ببینیند چگونه همه درد ودل نامه ها، سایتهای خبری تحت اختیارشان همراه با مجموعه رادیو تلویزیون بیش از ۹۰% مطالبشان را مستقیم یا غیر مستقیم به مقابله و تبلیغات علیه میر حسین عزیز اختصاص داده اند، آیا این خود نشان حقانیت آن فرزند خلف حسین ابن علی نیست؟ در تاریخ بشریت همیشه کسانی بوده اند که در مقابل استبداد و ظلم ایستاده اند، وقتی این ایستادگی را در تاریخ میشنویم فهم آن آسان است ولی در زمانی که این مقابله به زمان حال بر میگردد انتخاب واژه ها، جملهها و استراتژی حرکت به طرف دفع استبداد هنری است که فقط در اندک مردمی با ویژگیهای خاص پیدا میشود که میرحسین عزیز و بانو زهرا به خوبی به آن مجهز هستند.
خداوند ما را شکر گذار این نعمتها گرداند
جوانیم فدای حسین و علمدار سبز حسین (ع)
مظلومیت عاشورای سبز باعث محبوبیت مضاعف آن شده است. ومانند خورشید سبز تا ابد درخشان خواهدماند…
بیانیه ۱۷ موسوی عزیز سبزترین و زیباترین بیانیه ایشان بوده است.
عزیزان من , سرنوشت جنبش سبز را سبز ترسیم کنیم.
میر حسین عزیز و پایدار
بیست سال نیآمدی
بیست سال دعوت نخبگان سیاسی و آحاد مردم را نپذیرفتی ..
شاید میدانستی
و حتما هم میدانستی ؛ که با آمدنت ؛ شب میهراسد
دانستنت و آینده نگری ات هم دلیل بارز دیگری بر شایستگی ات بود ؛ تو عین بینش و بصیرتی ..
امروز برای تو
خط و نشان ها کشیده میشود ! برای ارعاب تو و جنبشت
برای خاموشی ات
ولی میدانیم که درختان ریشه دار جنگل ؛ که در برابر طوفانهایی مثل ۸ سال جنگ و تجاوز ریشه هایشان در خاک محمتر و مانا تر شده اند
و
کوه های استواری که ۷۰ میلیون نفر را پشتیبان و پناهند
با نسیم هرزه گویان
هرگز
صحنه را ترک نمیکنند
پاینده باشی
جوان مورد علاقه و عشق امام
و ای پیر
کارزار دیده ی مورد ستایش و عشق مردم
حکومت غیر مشروع و مستبد در طول یکسال گذشته خشن تر و بی پرواتر شده است، دروغ و عوام فریبی امروز پر رونق تر از گذشته است. حیرت مردم از خشونتها را عقب نشینی مردم تصور کرده اند. علیرغم همهء این مصیبت ها، احساسی عمل نکردن جنبش سبز و عقلانی شدن آن به نفع مردم است. امیدوارم میرحسین عزیز این گفته اشان را فراموش نکنند که کنار مردم حرکت میکنند ، و برویم به سمتی که مردم خواست خود را با راءی اکثریت عملی کنند…
میر حسین گاندی ایران است. با صبر و استقامت و مبارزه مدنی ریزش در حامیان کودتا را شاهد خواهیم بود. آینده از آن ملت ایران است.
اگر مخالفان انصاف داشتند و بصیرت چهارچوب های جنبش سبز را از این بیانیه در میافتند و هرگز تهمت ارتباط با بیگانه و هتک مرزهای مذهبی را به میرحسین و یارانش نمیزدند ولی صد افسوس که اگر میرحسین بلندگو دردست بگیرد و آرمانهایش را که همان نآرمانهای جنبش سبز است در خیابانها فریاد بزنند آقایان بر همان طبل خود می کوبند. عزیزان هرگز برای بیدار کردن کسی که خود را به خواب زده است تلاش نکنید….
man nemıdonam in bi eetenaei ye shoma be email ha va comment ha jozve siyasateton shode ya dalile digari dare
nemidonam in bi tavajjohi ye shoma ra be hesabe daftare mirhoseine azizbogzarim ya inke dalile digardashte ast
chandin email baraton ferestade am ke hame ash bi javab mande and
aya dorost hast ke dar in harkate mardomi shahede ingone mafiyaei bazi ha bashim …
????!!!!
ma shoaar ha ra bebinim ya ingone raftar ha ro ?
be nazar miaayad shoma baraye hamiyanetan kochektarin arzeshi ghaeel nistin
aya behtar nist kami ro rast tar bashid
ta ingone bardasht ha be hesabe mirhosein e aziz neveshte nashavd
کلمه: دوست عزیز حتما نظر شما بررسی می شود اما بهتر نیست مطالبتان فارسی نوشته شود تا بین حجم بسیار زیاد کامنت ها گم نشود و دیر رسیدگی نشود؟
میرحسین موسوی، نامی که در تاریخ جهان برای ایرانیان خواهد ماند. همچون لوترکینگ در آمریکا، ماندلا در آفریقا، لوتر در اروپا و پینگ در چین. بیائید قدر این مرد را بدانیم. حمایتش کنید و به او اعتماد کنیم. مردی که میتواند ایران را از این وضعیت نکبت نجات دهد او قدم خود را برداشته حالا نوبت ما مردم است. یار و یاورش باشیم دراین طوفان بی عدالتی و ظلمی که بر او میرود. تهدید کردند، پایداری کرد، فحش و ناسزا گفتند وقار و متانت جواب داد و از میدان مبارزی بیرون نشد. درود بر بزرگ مرد ایران، میرحسین موسوی خامنه.
ya hosseyn mirr hosseyn
dorood bar mardane azadikhah
به آنها گفته باشیم که هر تعرضی به میرحسین پاسخ سختی خواهد داشت. این گوی و این میدان
میر حسین نماد بصیرت است
مگر کسی جرات داره به رییس دولت واقعی ایران تعرضی کند ؟!؟!!!!!!!
موسوی تو دل همه وطن پرست های ایرانی جا داره
موسوی نور امید ایرانی هاست
به امید روزی که از دست دیکتاتورها خلاص شیم .
هر روز که می گذرد بیش از پیش شیفته خلق و خوی حسنه میر حسین می شوم البته دانش آموختگان مکتب خمینی باید هم این طور باشند
درود بر هموطنان.بنده علاقمند مطالعه تاریخ هستم .تاریخ به روشنی نشان داده حکومتهایی که با مردم نبوده اند و صرفا پیرو نظریه ها وتفکرات عده ای خاص واقلیت در جامعه رفته اند در نهایت وبه مرور خود را در مقابل مردم دیده اند ومتاسفانه تصمیم صحیح را نگرفته وبا مردم مقابله نموده ودر بعضی از موارد فجایع انسانی به بار آورده اند.بنده در تلاشم نظرم در راستای منافع ملی باشد و باید عرض کنم هنوز فرصت برای رفع اشتباهات وجود دارد وهمچنین امیدوارم سیاسیون این سرزمین مانند سیاستمداران به تاریخ پیوسته ما اشتباهات استراتژیک مرتکب نشده و ایران عزیز را به سمت جنگ و یا اشغال بیگانه …وخواری ملت وکشور سوق ندهند. از آقای میر حسین موسوی هم اگر این مکتوب را میخوانند این تقاضا را دارم در حال حاضر( به نظر بنده )شما یکی از معدود افراد سیاسی با کفایت ایران هستید پس تمام تلاش خود را بکنید تا در تاریخ و در اذهان نسلهای آینده ایران تا ابد پاینده سربلند باشید
پاینده باد ایران
اصلاحطلبان .هر روز ما را نا امید تر می کنید
آقای موسوی ، ما شما را بالا تر از این گروه می دیدیم.
با سلام به میر حسین عزیز من از پداران و مادران جنگ میپرسم از شما خاطراتی رو با عشق میگن پدرم خاطراتی رو از شما با افتخار میگه و ما خاطرات عدالت خواهی شما و دینداری شما رو دیدیم و به خاطر داریم که برای حفظ دین و اسلام و ایران چه شکنجه ها و فشارها رو به شما آوردند و می اورند انشالله سحر نزدیک است .. زنده باد میر حسین عزیز ما — سرباز کوچک میر حسین
واقعا این بهترین بیانیه ی میر حسین عزیز بود. ارزوی من و دوستانم دیدن رییس جمهور موسوی و شیخ مهدی کروبی و اقای خاتمی از نزدیکه. من ازشون می خوام تا رسیدن به حق و ازادی و اسلام واقعی راهشونو ادامه بدن. میر حسین هیچ وقت تنهایت نمی گزاریم.
هر دستی که به میر حسین بخورد و اورا ازار دهد از بازو قطع میکنیم
ما همه با هم هستیم -یا حسین میر حسین
GHOSH BE FARMANE TO IM MIR HOSSEYN
. {تهمت بی دینی و همراهی با قدرتهای بیگانه مستکبر و افراد بدنام و جریانهای منحوسی چون منافقین به فرض آنکه به حذف فیزیکی تعدادی از خدمتگزاران اسلام و مردم منتهی شود ناشی از چشم بستن به ماهیت مشکلات ملی کشور است. من به عنوان یک دلسوز می گویم منافقین با خیانت ها و جنایت های خود مرده اند، شما برای کسب امتیازهای جناحی و کینه ورزی آنها را زنده نکنید }
یاحسین میر حسین.
در بر روی یک پاشنه نخواهد گشت
به قول تاج زاده روی زمان سخن گفتن ما هم خواهد رسید و ان وقت رسانه مکر و دروغ خاموش خواهد شد
مهندس میر حسین موسوی مردیست از مردان دلیر ایران زمین وپرورش یافته در خانواده ای مذهبی از خطه آذربایجان ولایت مدار ، با کارنامه ای درخشان و ممتاز در این سرزمین، که برای احقاق حق و پاسدای از دستاوردهایه گرانمایه انقلاب شکوهمند خمینی کبیر با احساس خطر بر این مهم وظیفه ملی وقانونی و با آگاهی از تبعات احتمالی وارد عرصه انتخابات گذاشت. غرض از این مقدمه اینکه ایشان با کاندیداتوری خود جانشان را در طبق اخلاص گذاشتند چون از حیله و مکر دشمنان نظام جمهوری اسلامی ایران اطلاع کامل داشتند. و میدانستند که بعد ارتحال امام (ره) دشمنان با نقشه فریبکارانه با صبر حوصله در دراز مدت با نفوظ در بدنه سپاه ، حوزه ، دانشگاه ، ….. با نام امام خمینی دست به انتقام از افکار واندیشه ها ،ویاوران صدیق حضرت روح الله زدند . و با تدبیر زیرکانه دست به خالی کردن دور و بر مقام معظم رهبری وجایگزین کردن افراد خودی که همه اخبار و گزارشات مهندسی شده به اطلاع آن مقام رسانده شود . البته دکتر رضائی هم بعد انتخابات به این نکته اشاراتی گذرا داشتند. سخن به درازا کشید الغرض ملت فهیم با هوشیاری و بصیرت کامل هر چند خاموش ولی زیرک نظاره گر مسائل جاری بوده و هستند . و این سخنانی که اخیرا بدستور آن به اصطلاح پژوهشکده در محافل و تکایا ومساجد هیات حسینی و…….برای دستگیری رهبران این حرکت القا شده کار بجائی نخواهد رساند زیرا این بزرگواران بامدد جستن از خدای در هم کوبنده ستمگران ویار مظلومان و با بهره مندی از پشتوانه مردمی از دستگیری و شکنجه تا پای شهادت ایستاده اندو رعب و هراسی از این نوع ددمنشیها ندارند، و خونشان را رنگینتر از شهدا و مبارزین راه حق و حقیقت نمی دانند. باشد که این حرکت نابخردانه نقطه عطفی باشد برای گرفتن حق مظلوم از ظالم. حکومت ها با کفر میماند ولی با ظلم هرگز
البته نظر من متفاوت از نظر شماست و لی با این وجود اقای موسوی را بهترین گزینه برای جنبش سبز می دانم و انتقادهایی به ایشان دارم و مخصوصا نسبت به بیانیه ۱۷ .
اقای موسوی بیانیه ۱۷ را درست بعد از وقایع عاشو را و بعد از مرگ خواهر زاده شان صادر کرد و این بیانیه و مصاحبه کروبی با خبرگذاری فارس و همچنین تکذیب خاتمی در رابطه با نامه فرستاده شده به رهبری بود که کمر جنبش سبز را شکاند و بعد از ان ما دیگر شاهد هیج اعتراض بزرگ و تاثیر گذاری نبودیم و بهترین مثال ان هم ۲۲ بهمن بود .
قبل از عاشورا و شهید شدن خواهر زاده اقای موسوی ده ها نفر به شهادت رسیدند و اقای موسوی تا انزمان بیانیه های تندی صادر میکرد .. بعد از بیانیه ۱۷ مردم از خود پرسیدند که چرا این بیانیه درست بعد از کشته شدن خواهر زاده. ه اقای موسوی صادر شد .ایا ارزش جان خواهرزاده اقای موسوی بیشتر از دیگران بود .
اما مصاحبه اقای کروبی با خبر گذاری فارس و همچنین تکذیب دیر هنگام نامه به رهبری توسط خاتمی درست چند روزی قبل از ۲۲ بهمن باعث مرگ جنبش سبز برای مدتی کوتاهی شد .در حالیکه من معتقدم ۲۲ بهمن میتوانست حکومت را مجبور به عقب نشینی و پذیرفتن برخی از خواسته های جنبش سبز وادار کند .
حالا سوال من این است که چرا اقای موسوی بیانیه ۱۷ را بعد از مرگ خواهر زاده اش صادر کرد .
این یک پرسش و انتقاد ساده نسبت به ایشان است و باعث نمیشود که در من کوچکترین خللی در باره باور من نسبت به ایشان باشد.
دم میرحسین عزیز گرم . من هروقت ادبیاتت رو میبینم و با اون مرد چاله میدونی که میره تو سراسر جهان حرف میزنه مقایسه مینم گریه ام میگیره. ایران عزیزمون رو تو با ادبیات زیبات ، فکر باز و سیاست منطقیت باید به دنیا معرفی میکردی نه اون مرد بد هن ، لجباز ، غیر منطقی
الان جوری شده که حتی افغانی ها هم تحویلمون نمیگرین .خدا به دادمون برسه
درود بر مهندس موسوی
ما از راه خود باز نخواهیم گشت ، ما به راه خود ایمان داریم و این ایمان ماست که در این راه ما را یاری میکند!
درود بر موسوی
سبز ترین مدال قهرمانی , تقدیم میرحسین موسوی
سلام علیکم
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم – موجیم که آسودگی ما عدم ماست
به قدرت پرستان زور مدار می گویم که تهدید و ارعاب برای کسانی مفید است که همه ارمانهایشان را در دنیا جستجو می کنند ولی برای کسانی که در راه خدا برای ارمانهای متعالی الهی و انسانی تلاش و مجاهدت می کنند اثری ندارد بلکه انها زندان و شهادت را برای خود افتخار و سعادت می دانند و البته پیروان حسین هیچ گاه از شهادت هراسی نداشته و ان را با اغوش باز می پزیرند
با سلام
ایکاش با صدای خود جناب رئیس جمهور موسوی ضبط و پخش میگردید
یاحسین میرحسین
محمد.ت
واقعا صحبتهای********میرحسین****** رو باید با طلا نوشت – جای این صحبتها که از یکی از ستونها و ارکان انقلاب شنیده میشه توی **لوح های بهشتیه****بله- جای صحبتهای *******میرحسین عزیز********* روی لوح های بهشتیه
زنده باد میرحسین
یا حسین میرحسین
یا حسین
میر حسیییییییییییییییییییییییییییین