حسین(ع)، معیار حق
چکیده :اگر وضع تفکر سیدالشهداء – سلامالله علیه – همچون بعضی از مقدسین زمان خودش بود که در جوار حضرت رسول(ص) بماند و عبادت کند، دیگر کربلایی پیش نمیآمد. اگر ائمه ما – سلامالله علیهم – با اهل ظلم و ستم سازش میکردند، احترامشان بسیار بیشتر بود. خلفاء حاضر بودند که آنها را هر شکلی احترام کنند تا آنها دست از دعوتشان بر دارند. حضرت موسیبن جعفر(ع) منباب اتفاق نبود که چندین سال در حبس به سر بردند، تبعید بعضی از ائمه از مدینه و بردنشان به محل خلیفه، بیدلیل نبود. اینها مردم عادی نبودند که بنشینند و درسی بخوانند و درسی بدهند و عبادت کنند و ... اگر طرز فکر آنها هم این میشد، این مذهب، دیگر مذهبی که در طول تاریخ در مقابل ظلم ایستاده است...
کلمه – گروه معارف:
حسین(ع)، میزان دین و ملاک ایمان است. پس فهم او از اسلام، معیاری است تا دین و ایمان خود را در میزانی با او تراز کنیم و اسلامیت خود را دریابیم.
آنجا که اساس دین در خطر است، آنجا که دم فرو بستن مایهی تباهی ایمان همگان است، آنجا که تفکیک نکردن دو اسلام سبب زوال اسلام نبوی است، آیا جای به پا خاستن نیست؟
دو اسلام؟!! آری، دو اسلام …
این دو را از زبان خمینی کبیر(ره) بشناسید:
از صدر اسلام تاکنون دو طریقه، دو دسته بوده است: یک دسته راحتطلبانی بودهاند که تمامی همتشان در پیدا کردن لقمهای بوده تا بخورند و بخوابند و اگر مسلمان بودند، عبادت خدا را هم میکردند. مثلا نماز و روزه و امثال اینها. برای اسلام هم غیر از این، نه اطلاعات صحیحی داشتند و نه ارزشی قائل بودند؛ فقط مینشستند و به دیگران اشکال میکردند …
در صدر اسلام نیز از این اشخاص بودند؛ آن وقت که حضرت سیدالشهداء(ع) عزم این سفر عظیم نمودند، بعضی از این اشخاص نصیحت میکردند که برای چه به این سفر میروید؟ میخورید، میخوابید، در امنیت هستید … برخی از همین افراد هم ایراد میگرفتند که چرا یک عدهی کمی در برابر قدرت بزرگی قیام میکنند!!
این تفکر همواره در طول تاریخ بوده است …
دسته دیگر نیز انبیاء و اولیاء بزرگ خدا بودهاند. کسانی که تمام عمرشان را صرف میکردند که با ظلمها و ستمهایی که در ممالک دنیا واقع میشد، مقابله کنند. کسی که تاریخ انبیاء و تاریخ اسلام را دیده باشد، دریافته است که رسول اکرم(ص) از آن ابتدا که رسالت به او محول شد تا آن وقتی که در بستر مرگ یا شهادت خوابید، بین آن بعثت و این بستر، تمام مدت در فعالیت بوده است. کسی که زندگی امیرالمومنین علی(ع) را مشاهده کند نیز می بیند که چنین بوده است؛ و سایر ائمه – سلامالله علیهم – نیز چنین بودهاند؛ و این فعالیت، جهاد در راه خدا و در راه احکام خدا بوده است و البته آنکه از همه بارزتر و معروفتر است، سیدالشهداء – سلامالله علیه – است.
اگر وضع تفکر سیدالشهداء – سلامالله علیه – همچون بعضی از مقدسین زمان خودش بود که در جوار حضرت رسول(ص) بماند و عبادت کند، دیگر کربلایی پیش نمیآمد.
اگر ائمه ما – سلامالله علیهم – با اهل ظلم و ستم سازش میکردند، احترامشان بسیار بیشتر بود. خلفاء حاضر بودند که آنها را هر شکلی احترام کنند تا آنها دست از دعوتشان بر دارند. حضرت موسیبن جعفر(ع) منباب اتفاق نبود که چندین سال در حبس به سر بردند، تبعید بعضی از ائمه از مدینه و بردنشان به محل خلیفه، بیدلیل نبود. اینها مردم عادی نبودند که بنشینند و درسی بخوانند و درسی بدهند و عبادت کنند و … اگر طرز فکر آنها هم این میشد، این مذهب، دیگر مذهبی که در طول تاریخ در مقابل ظلم ایستاده است نمیشد.
این دو دسته و این دو راه از اول خلقت تا حالا بوده است. راه اول، تعهد به اسلام و ایستادگی در برابر ظلم و ستم و دیکتاتوری و قدرتهای شیطانی و راه دوم، سازش. (قیام جاودانه، ص۲۱۷)
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085