سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic
  • صفحه اصلی
  • » اسلام مصباح یزدی چه می‌گوید، اسلام مطهری چه می‌گوید...
» آیا هدف وسیله را توجیه می‌کند؟

اسلام مصباح یزدی چه می‌گوید، اسلام مطهری چه می‌گوید

چکیده :اگرچه در باورِ مسلمانان، بعید است گزاره ای را بتوان سراغ گرفت که مردود اخلاق باشد ودر کلاس دین قبول شود، اما در شرایط فعلی که این قاعده دستاویز کسانی قرار گرفته است که بر آن حجت شرعی نیز می آورند و در کامگیری از آن، دین را هم به کام سیاست می برند و در ترویج خشونت، همراه و همگام کسانی چون اسامه بن لادن و سازمان های تروریستی چون القاعده و مجاهدین خلق می شوند، لازم است که از منظر درونِ دین نیز به آن پرداخته...


کلمه: از منظر دینی می توان به گزاره ی «هدف وسیله را توجیه می کند» پرداخت. اگرچه در باورِ مسلمانان، بعید است گزاره ای را بتوان سراغ گرفت که مردود اخلاق باشد ودر کلاس دین قبول شود، اما در شرایط فعلی که این قاعده دستاویز کسانی قرار گرفته است که بر آن حجت شرعی نیز می آورند و در کامگیری از آن، دین را هم به کام سیاست می برند و در ترویج خشونت، همراه و همگام کسانی چون اسامه بن لادن و سازمان های تروریستی چون القاعده و مجاهدین خلق می شوند، لازم است که از منظر درونِ دین نیز به آن پرداخته شود.

نصِ صریح قرآن کشتن یک انسان بی گناه را معادل با کشتن تمام انسان ها می داند «مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا». یعنی حتی در شرایطی که فرد بخواهد جان تمام انسان های روی کره خاکی را نجات دهد، نمی تواند به جان یک انسان بی گناه تعرض کند. به عبارتی روشن، هدف هر چند والا و انسانی و مسلَم باشد، با توسل به آن نمی تواند وسیله را توجیه کرد و به بهانه ی آن از اخلاق عدول کرد.

جدای از این آیه، کم نیستند متفکرانی که با توسل به قاعده ی قرآنی «اُدْعُ اِلی سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَهِ وَ الْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ» می گویند حتی در دعوت به دین اسلام – و تامین سعادت نهایی نوع بشر – باید به روش نیک و با ابزار درست و اخلاقی صورت گیرد و حتی برای تامین این «هدف غایی» هم نمی توان به وسیله ای توسل جست که مستقلاً قابل دفاع نباشد. در باب نمونه آنان می گویند:

برای حق باید از حق استفاده کرد. یکی از راه هایی که از آن راه بر دین از جنبه های مختلف ضربه وارد شده است، رعایت نکردن این اصل است که ما همان طور که هدفمان باید مقدس باشد، وسایلی هم که برای این هدف مقدس استخدام می کنیم باید مقدس باشد؛ مثلاً ما نباید دروغ بگوییم، نباید غیبت کنیم، نباید تهمت بزنیم؛ نه فقط برای خودمان نباید دروغ بگوییم، به نفع دین هم نباید دروغ بگوییم، یعنی به نفع دین هم نباید بی دینی کنیم، چون دروغ گفتن بی‏دینی است…. دین اجازه نمی دهد ولو به نفع خودش ما بی دینی کنیم«اُدْعُ اِلی سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَهِ وَ الْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ» (مرتضی مطهری، مجموعه آثار، جلد۱۶ )

اولین شرط رساندن یک پیام الهی این است که از هرگونه وسیله‎ای نمی‎توان استفاده کرد؛ یعنی برای اینکه پیام الهی رسانده بشود و برای اینکه هدف مقدس است، نباید انسان این جور خیال کند که از هر وسیله که شد برای رسیدن به این هدف باید استفاده کنیم، می‎خواهد این وسیله مشروع باشد و یا نامشروع. می‎گویند: «اَلْغایاتُ تُبَرِرُ الْمَبادی» یعنی نتیجه‎ها مقدمات را تجویز می‎کنند؛ همین‎قدر که هدف، هدف درستی بود، دیگر به مقدمه نگاه نکن. چنین اصلی مطرود است. ما اگر بخواهیم برای یک هدف مقدس قدم برداریم، از یک وسیله مقدس و حداقل از یک وسیله مشروع می‎توانیم استفاده کنیم. اگر وسیله نامشروع بود، نباید به طرف آن برویم. در اینجا ما می‎بینیم که گاهی برای هدف هایی که خود هدف فی حد ذاته مشروع است، از وسایل نامشروع استفاده می‎شود و خود این می‎رساند کسانی که وانمود می‎کنند ما چنان هدفی داریم و اینها وسیله است، خود همان وسیله برای آنها هدف است ( مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج ۱۷)

با این حال، معلوم نیست در حالی که نص صریح قرآن این گونه می گوید، چگونه کسانی درصدد برآمده اند تا قاعده ی «هدف وسیله را توجیه نمی کند» را در اسلام مشروط سازند و در «شرایطی خاص و استثنایی» آن را موجه نمانید تا کسانی دیگر به بهانه ی همان «شرایط خاص» به جان انسان های بی گناه تعرض کنند؟ نمونه هایی چون سازمان های بنیادگرایی چون القاعده و مجاهدین خلق و حجتیه، در عراق و پاکستان و افغانستان و ایران که با توسل به «همین شرایط خاص» و به بهانه ی دفاع از دین اسلام و مسلمانان جان انسان ها را قربانی می گیرند.

این گروه معدود، تلاش کرده اند تا با توسل به قاعده ی «اکل میته» از توجیه وسیله توسط هدف دفاع کنند و بگویند «اَلْغایاتُ تُبَرِرُ الْمَبادی» تا باز هم در «شرایطی خاص» آن را مباح بدانند. به زعم این گروه، اگرچه هدف وسیله را توجیه نمی کند، «اما» گاهی میان مصلحت ِدو حکم تزاحم بوجود می اید و باید در میان آن دو «مهم» را فروگذاشت و به «اهم» پرداخت. اگرچه معلوم نیست «همین تشخیص اهم و مهم و تزاحم، جزئی از توجیه هست یا نه !» اما گروهی از آنان در مقام توجیه تا جایی پیش رفته اند که اعتقاد دارند «در یک شرایطی استثنایی، حتی دروغ گفتن هم در اسلام واجب ! می شود». آنان می گویند:

البته، گاهی بین مصلحت یک حکم با مصلحت حکمی دیگر، تزاحم به وجود می آید که انجام دادن یکی مستلزم باز ماندن از انجام دیگری است و یا ترک یکی از آن دو، مقدمه انجام دیگری خواهد بود. در این صورت، اگر یکی از آن دو، مهم تر از دیگری باشد و تزاحم بین اهم و مهم باشد، نباید اهم را فدای مهم کنیم، بلکه به حکم عقل و شرع باید مهم فدای اهم شود؛ زیرا حکم اهم، مصالح بیشتری در بر دارد و تقدیم اهم بر مهم، یک حکم بدیهی عقلی است؛ مثلاً کسی در خطر غرق شدن در دریا است و تنها قایقی که در دسترس است، مال کسی است که اجازه استفاده از آن را نمی دهد؛ در این جا ما حق نداریم برای احترام به مالکیت، بگذاریم او غرق شود و در قایق تصرف نکنیم؛ زیرا حفظ جان مسلمان مهم تر از احترام به مالکیت دیگران است. در این صورت، تصرف غاصبانه قایق جایز خواهد بود و ارزش اخلاقی منفی ندارد؛ زیرا مقدمه منحصر به فرد برای تأمین یک مصلحت مهم تر، که حفظ جان مسلمان است، خواهد بود… بنابراین، دو تفاوت عمده هست بین قاعده “اهم و مهم” که بر مبنای آن، مهم را فدای اهم می کنیم و آن چه به عنوان “هدف، وسیله را توجیه می کند” از آن یاد می شود: نخست، این که دایره قاعده اهم و مهم، بسیار محدودتر است و حکم به توجیه هر وسیله، برای رسیدن به هر هدفی نمی کند که از کلیت “هدف، وسیله را توجیه می کند” بر می آید. دوم آن که اهدافی که ما در این جا در نظر داریم، منحصر در اهداف مادی نیستند و نوعاً اهدافی الهی و معنوی هستند. ( مصباح یزدی، اخلاق درقرآن، جلد۳ )

هدف وسیله را توجیه می ‏کند؟ خیر. ولی یک سری اهداف هستند یک سری وسیله های خودشان را توجیه می ‏کنند. شما می خواهید یک نفس محترمه ای را نجات بدهید. شما به نامحرم دست می ‏زنید. این هدف وسیله را توجیه می کند یا نمی کند؟ توجیه می کند. اهم، مهم را توجیه ‏می کند… پس منطقی اش این است که بعضی هدفها بعضی ‏وسیله ها را توجیه می کنند. ‏( حکومت ولایی، غلامرضا قاسمیان )

این گروه، گویی از این نکته غفلت دارند که اساساً در شرایط استثناست که سوال «آیا هدف وسیله را توجیه می کند یانه» پیش می آید، لذا با توسل به همین استثنا «اصل کلی» را زیر پا می گذارند. آنان هم چنین در مقام استدلال برای تشخیص به عقل، شرع و یا نص قرآن توسل می جویند در حالی که معلوم نیست اگر نصِ قرآن، عقل و شرع، حکمی داشته است، چرا به دام این «استثنا» افتاده ایم؟ و باز هم آنان نمی گویند که معیار تشخیص این استنثاء چیست و آیا این تشخیص جزئی از توجیه هست یانه؟ این گروه چنان میان اخلاق و و غایت و هدف و وسیله و آرمان ها مغلطه می کنند که هر آن «توجیه» آنان، خود به دام یک ساختار نادرست می افتد و تنها به «منطق قدرت» پای بند می ماند. «منطقی» که در آن درستی و نادرستی و حتی ساختار درست، مرعوب و مغلوب قدرتی است که نیک و بد را در خواسته های خود می جوید. منطقی که قرن ها پیش ماکیاوللی با صداقت و صراحت کامل آن را این گونه بیان کرده است:

” یک شهریار دور اندیش هرگز نمی تواند و نباید خود را پای بند قولی که داده است بنماید و در رعایت آن قول «موقعی» که برایش مسلم شده «فایده قول شکنی» بیشتر است اصرار ورزد ”.

متن کامل  یادداشتی در این زمینه که به بهانه پیام میرحسین به مناسبت ماه دانشجو نگاشته شده است  را از اینجا بخوانید.



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

۵ پاسخ به “اسلام مصباح یزدی چه می‌گوید، اسلام مطهری چه می‌گوید”

  1. احمد نورمحمدي گفت:

    تمام این توجیهات و سفسطه بافیهای استبداد دینی فقط تا مرحله ای که رابطه بین مستبدین و مردم خاکستریست ، کاربرد دارد ، یکبار استفاده شفاف از این سفسطه ، آخرین آن هم خواهد بود و نظام به راه بی بازگشتی قدم میگذارد

  2. یوسف گفت:

    عنوانی که انتخاب کرده اید خیلی عنوان جالبی نیست
    یا حق

  3. عباس گفت:

    معلوم است به‌اندازه‌ی سرسوزنی با قواعد عقلی و اصول بدیهی و منطقی آشنایی ندارید. قاعده‌ی «هدف وسیله را توجیه می‌کند.» یکی از مباحث علم اصول است که اتقاقاً استاد شهید مطهری نیز نظیر سایر علماء و از جمله آقای مصباح یزدی در تأیید آن سخن رانده است. لطفاً مطامع سیاسی و غرض‌آلود خود را با علم درنیامیزید.

  4. گمنام گفت:

    چنانچه برمی آید به زعم ایشان اهم این بود که جناب مسلم عبیدالله رادر خانه هانی میکشت پس ایشان خطا کرده است . یا العیاذ بالله عمل حضرت علی (ع) در جنگ صفین در نبستن آب بر معاویه نادرست بوده است .

  5. نوید سبز گفت:

    البته این را باید به دوستان کلمه متذکر شد که برای شما هم نباید هدف وسیله را توجیح نماید. بلکه باید از سیاه نمایی صرف جدا خود داری نمایید و محاسن حاکمیت را کتمان و یا کمرنگ نکنید و صرفا به ایرادات حکومت بپردازید و آنرا بزرگ نمایی کنید. خواهشمند است اخلاق را در بیان اخبارها مراعات فرمایید.
    علاقمند سایت کلمه