سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic
  • صفحه اصلی
  • » آنچه در بند ۳۵۰ زندان اوین آموختم...
» توضیح و عذرخواهی محسن امین زاده از زندانیان بی‌گناه و کمتر شناخته شده

آنچه در بند ۳۵۰ زندان اوین آموختم

چکیده :محسن امین‌زاده در یادداشت تازه‌ای که از زندان اوین برای کلمه ارسال کرده، اظهار نظر خود درباره برخی افراد حاضر در دادگاه های نمایشی را شتاب زده توصیف کرده و بابت آن پوزش خواسته است. این زندانی سیاسی در یادداشت خود خاطرنشان کرده که در بند 350 زندان اوین درسهای زیادی گرفته است، از جمله اینکه پرونده‌سازی‌ها فقط مربوط به زندانیان فقط مربوط به فعالان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نیست، بلکه بسیاری از زندانیان عادی و یا کسانی که گفته می‌شود در آشوبهای خیابانی دستگیر شده‌اند نیز دارای پرونده های مشابهی هستند، پرونده هایی خالی از مدرک و سند برای دادن حکمهایی...


کلمه: چندی پیش محسن امین زاده، معاون سابق وزارت خارجه خاطرات دوران حبس خود را منتشر کرد. او در حالی خاطرات دوران حبس و بازجویی هایش را در سایتهای خبری منتشر می کرد که همچنان در بند ۳۵۰ زندان اوین دوران محکومیت ۵ ساله اش را می گذراند. او در این خاطرات از آنچه که در چهار ماه حبسش در زندان انفرادی و بازجویی ها و سایر ایام زندان بر وی گذشته بود سخن گفت.

محسن امین زاده صبح روز سه شنبه ۲۶ خرداد پس از کودتای انتخاباتی بازداشت شد، او در تاریخ ۲۱ بهمن پس از ۲۳۸ روز زندان با وثیقه ۷۰۰ میلیون تومانی به مرخصی آمد. چهار ماه از ۲۳۸ روز حبس او در سلول انفرادی گذشت.

خاطرات امین زاده که به تازگی در کلمه و دیگر سایت های سبز منتشر شد، بازتاب گسترده ای داشت. خاطراتی که بخشی از ناگفته های بازداشت اصلاح طلبان پس از انتخابات ریاست جمهوری را روشن کرد.

محسن امین زاده در بخشی از این خاطرات به دادگاه های نمایشی اشاره می کند که او و دوستانش در آن حاضر شدند. او در بخشی از خاطراتش با اشاره به زندانیان عادی که ربطی به حوادث پس از انتخابات نداشتند یا به عنوان آشوبگر در این حوادث دستگیر شده و به دادگاه آمده بودند، از آنها با عنوان اوباش یاد می کند و آرزو می کند کاش در دادگاه در کنار آنها قرار نگیرد.

اما به گفته امین زاده، تجربه حضور در بند ۳۵۰ درسهای دیگری به او می دهد. او در آنجا می فهمد که پرونده سازی ها فقط مربوط به او و یا دیگر شخصیتهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی نبوده و خیلی از زندانیان عادی یا کسانی که گفته می شود در آشوبهای خیابانی دستگیر شده اند نیز دارای پرونده های مشابهی هستند، پرونده هایی خالی از مدرک و سند برای دادن حکمهایی طولانی.

به گزارش کلمه، محسن امین زاده در یادداشت کوتاهی که به تازگی از زندان برای کلمه ارسال کرده، ابتدا اظهار نظر شتاب زده اش را درباره این افراد اصلاح کرده و در پیامی کوتاه از آخرین تجربیاتش در بند ۳۵۰ سخن گفته است.

متن کامل تازه ترین یادداشت محسن امین زاده، معاون وزارت امور خارجه در دولت خاتمی، به این شرح است:

«در دادگاه علنی نمایشی اول متهمان حوادث پس از انتخابات سال ۸۸ درکنار چهره های سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی و فعالان انتخاباتی و دستگیرشدگان در تظاهرات خیابانی یک گروه متهم نیز با ظاهر،لباس و وضعیت کاملا متفاوت با دستبند به صحن دادگاه آورده شدند که شباهتی با متهمان حوادث انتخابات نداشتند . در حدی که به نظرم رسید ممکن است این افراد مرتکبان جرایم واقعی غیر مرتبط با انتخابات باشند که برای تکمیل صحنه نمایش و مخدوش جلوه دادن پرونده حوادث انتخاباتی به دادگاه آورده شده اند . از این افراد در ادامه فرایند دادگاه های نمایشی و غیر علنی متهمان سیاسی – انتخابات حداقل با آن ظاهر و وضعیت اثری نبود.»

در بخشی از خاطرات من اززندان در سال گذشته که اخیرا منتشر شده است از این افراد به عنوان اوباش یاد شده است . مطلع شدم که برخی از خوانندگان این خاطرات به درستی به این عبارت که متضمن قضاوت ماهوی درباره این افراد است اعتراض کرده اند . من ازهمه افرادی که این عبارت به شکلی با آنان ارتباط پیدا می کند قویا پوزش می خواهم و تایید می کنم که قضاوتی نادرست و شتابزده ابراز شده و اگر آنان نیز به خاطر حوادث پس از انتخابات دستگیر شده اند به احتمال زیاد در معرض ظلمی مشابه محکومان سیاسی- انتخاباتی بی گناه این حوادث قرار گرفته اند .

پیش از آنکه در احضار مجدد به اوین به میان متهمان بند ۳۵۰ اوین برده شوم تصور کلی من آن بود که پرونده های ساختگی عمدتا متعلق به چهره های سیاسی ، فرهنگی، اجتماعی و فعالان انتخاباتی است و ممکن است طی حوادث خیابانی افرادی خواسته یا ناخواسته مرتکب خلافهایی شده و توسط ماموران امنیتی و اطلاعاتی دستگیرشده باشند .

متاسفانه وضعیت محکومان انتخاباتی در بند ۳۵۰ اوین به طرز تکان دهنده ای حکایت از آن دارد که کم و بیش کل این پرونده ها خالی از هرگونه سند و مدرک است و غیر واقعی بودن اتهامات و نمایشی بودن اتهامات و نمایشی بودن محاکمات به هیچ وجه محدود به چهره های معروف نبوده و افراد بسیاری در رابطه با حوادث و اعتراضات خیابانی تحت فشار و ارعاب به جرم ناکرده و یا علیه دیگران اعتراف خلاف واقع کرده اند و یا به دلیل اعمالی که تنها در فضای توهمی ممکن است جرم یا جرم سنگین تلقی شود به زندانهای طویل المدت محکوم شده اند .

من امیدوارم نه فقط به خاطر زندانیان بی گناه بلکه برای اصلاح فرایندهای غلط امنیتی ، اطلاعاتی و قضایی کل عملکرد مراجع امنیتی ، اطلاعاتی و قضایی توسط یک مرجع ذیصلاح مورد رسیدگی و بازنگری قرار گیرد.

به خصوص اگر نسبت به دخالت و یا سوء استفاده دشمنان از این حوادث و پیامد های آن نیز واقعا نگرانی وجود داشته باشد ضرورت و اهمیت رسیدگی عمیق و همه جانبه به این عملکرد ها بیشتر خواهد بود.

محسن امین زاده

بند ۳۵۰ اوین

آبان ۱۳۸۹



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

۸ پاسخ به “آنچه در بند ۳۵۰ زندان اوین آموختم”

  1. آرمان گفت:

    به امید آزادی شما و پایان همه این ظلم ها

  2. ناشناس گفت:

    ایشان آرزو می کنند که در کنار افرادی قرار نگیرند که اوباش نامیده میشوند!
    شما با مسئولان نظام چه فرقی دارید؟ مگر خودتان نمیگویید که اتهامات غیر واقعی است؟
    آبروی شما بیشتر از جوان بیگناهی می ارزد که در حوادث خیابانی دستگیر شده؟
    تفکر شما هم با بقیه فرقی ندارد! همه مثل هم هستید!

    • نامبرده گفت:

      ایشان در همین بیانیه اعلام کرده است که برداشتشان قبلا غلط بوده و قویا عذرخواهی کرده است. چرا متن را با دقت نمی خوانید دوست ناشناس ما؟

  3. مادر سبز گفت:

    باز جای شکرش باقی است که اقای امین زاده به اشتباهشون اعتراف کردند زندان برای دولت مردان و خانواده های گرامیشان هر حسنی که نداشت این را به اثبات رساند که برای یک زندانی سیاسی از هر گروه و دسته ای که باشد وقتی به زیر دست باز جویان بیفتد هر اتفاقی افتادنی است و اصلا معلوم نیست که چرا وقتی به کسی نام بازجو و مامور اطلاعات اطلاق می شود یک باره تمام پرنسیپ های انسانی و تمام اعتقاداتی که به ان تظاهر می شود رخت بر می بندد و انوقت همه می مانند و یک گروه که می خواهند انسانها را وادار به اعتراف به همان چیزی کنند که خود می خواهند ! من اصلا از زندانی شدن هیچ انسانی به جرم اندیشیدن راضی نیستم ولی واقعا این تجربه ی تاریخی برای ما شاید ایندهای بدون زندانی سیاسی به ارمغان بیاورد به امید ازادی اندیشه و بیان برای همه ی مردم ایران

  4. ايراني گفت:

    اگه قرار باشه شما که خودتون هم بی گناه تو زندانید نتونید این جوونارو باور کنید
    و در موردشون اینطور زود و راحت قضاوت کنید از اونایی که خیلی در جریان نیستند
    چه انتظاریه!
    خوشحالم که متوجه اشتباهتون شدید.

  5. محمد گفت:

    متاسفانه علت خیلی از جدایی ها همین قضاوت کردن های عجولانه اس. در فعالیتهای دانشجویی و ستادی همیشه ایتو دیدم و غصه خوردم. یکی از عللی که زندان رو برای آقایون مناسب می دیدم این بود ولی خیلی هارو دیدم که بعد از آزادی مغرور تر شدن. این بد است. نابود کننده است. باید بدانیم که هزینه یعنی چه، چه کسانی و چگونه هزینه می دهند. آنهم به خاطر تصمیمات ما. هر چه قدر بالاتر بروی بیشتر باید بترسی. این نقدی است بر شما بزرگان برای بزرگیتان و نه برای کوبیدنتان. ما پشت شماییم به شرطی که بدانید چه می کشیم. اگر اینطور باشد بهتر تصمیم خواهید گرفت. جدا نمانید.

  6. سینا گفت:

    بی عدالتی شمل همه میشه
    اوباش واقعی اونهایی هستند که شکنجه می کنند و جوونهای مردم رو دستگیر می کنند
    در حق همه زندانیان چه انسان های بزرگی مثل آقای امین زاده و چه کم سوادهایی که به اوباش گری محکوم میشوند داره ظلم میشه

    ایشالا همه اوباش واقعی به سزاشون می رسن

  7. خسرو نامدار گفت:

    جناب امین زاده! چه در تیر۷۸وچه در سیاه چال ۸۸وا.. از دقایق اول از آخر کار خبرم بود.از خود یک واز بندیان صد عذر دارم.ما نه ازحاصل سیاست هایمان به لحاظ تقدم وتأخر حال باید باخبر شویم؟نام محصولاتی که باری غیر ازعمده بدسگالی های
    “نهاد قدرت” ،ما نیز قبل از مهندسی قیام مانند انهدام ماشین سرکوب وارداتی،نفوذ در دژ اژدها(خودش با دلایل علنی نشان داده بود مارمولکی بیش نیست.)با این همه داعیان انتحاری که داشتیم کار اراذل “دارالخلافه”را آخر نکردیم و..تا دردانه های وطن که اوباششان نامیدند میدان مهیا داشته باشند.اما غمین مباشید بندیان!که در چندماه زمان، تاریخ قریب قرنی ورق خورد!و تاریخ اندیشه سیاسی ایران مقدمه رنسانس خود راتجربه وبیش از هرکس شما تندنویسی کردید.اقتصاد خوانده ها باکاتالاکسی یا نظم خودجوش و بعض مفاهیم “تکوین”آشنا هستند. در سیاهچاله ها مراقب سلامت خود باشیدتا از مواهب آینده نزدیک برخوردارشوید.بزرگ مرحومی می گفت:عزای دسته جمعی، عروسی است! و یا اگرزیاد باشید میشکنه اون ترکه ها که کف دستتان بزنند.قربان تمامتان*>>