سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic
  • صفحه اصلی
  • » آرزوهای بزرگ برای اقتصاد یا شمارش معکوس برای انفجار...
» دولت به جای یارانه‌ها، سفره‌های مردم را هدف گرفته است

آرزوهای بزرگ برای اقتصاد یا شمارش معکوس برای انفجار

چکیده :آمارهای رسمی از وضعیت فاجعه بار اقتصاد ایران خبر می دهند. ولی اعداد خنثی و خشک، هرگز نمی توانند زندگی های متلاشی شده، هراس و اضطراب هر روزه و بحران های اجتماعی ایجاد شده بر اثر این وضعیت اقتصادی را توصیف کنند. دولت مستقر همچنان سعی می کند خود را حامی محرومان جا بزند و حتی طرح هدفمندی یارانه ها را جزئی از برنامه های عدالت محور خود قلمداد کند. اما واقعیتِ فقر، زشت تر از آن است که بتوان با چنین ترفندهایی تبلیغاتی بزکش کرد. زندگی در فقر، گران تمام می شود و کارگران و زحمتکشان در برابر این بهای گران، ناگزیر از مقاومت اند. بدین ترتیب بعید نیست که نتیجه ی اجرای این برنامه های ناگهانی، واکنشی از سوی کنشگران زندگی روزمره باشد که در برابر فشارهای تدریجی و مستمر، امکان بروز...


کلمه – گروه اقتصادی: زمان زیادی تا موعد اعلام شده از سوی دولت برای اجرای طرح هدفمندی یارانه ها باقی نمانده است؛ طرحی که به افزایش هرچه بیشتر تسلط غیر دموکراتیک دولت بر منابع مالی کشور منجر خواهد شد.

اما این، تنها پیامد اجرای این طرح نیست؛ طرحی که پیش از عملی شدنش موجب افزایش ۲۰ تا ۴۰ درصدی قیمت برخی کالاهای مصرفی، نظیر گوشت و روغن شده و در مورد ساده ترین جزء سفره ی مردم، یعنی نان، به نگرانی درباره ی ورشکستگی و تعطیلی شماری از نانوایی ها انجامیده است. احتمال وقوع چنین ورشکستگی هایی چنان گسترده است که دولت اعلام کرده که پیشاپیش در فکر تسهیلاتی برای تغییر شغل نانواهای ورشکسته است.

اگر تصویری موجز از وضعیت اقتصادی ایران ارائه کنیم، نتیجه همان چیزی خواهد شد که دولتمردان کنونی، کلیشه ی «سیاه نمایی» را درباره اش به کار می برند: ۲۱ میلیارد و ۵۲۶ میلیون دلار بدهی خارجی قطعی (۲۴ درصد رشد بدهی ها)، کاهش ۱۶ میلیارد دلاری درآمد صادرات نفت و گاز، کاهش ۱۴۱ میلیون بشکه‌ای تولید نفت در سال گذشته، گرانی ۲۹ قلم کالا در آستانه هدفمندی یارانه‌ها، نسبت نزدیک به دو برابری واردات به صادرات، برآورد نزدیک به ۳۰ درصدی برای نرخ بیکاری (به همراه نرخ بیکاری رسمی ۱۴.۶ درصد)، نرخ رشد اقتصادیِ ناچیز ۱.۶ درصدی و تورم بالا (که پس از هدفمند شدن یارانه ها بالاتر نیز خواهد رفت.)

اینها دم دست ترین آمار مربوط به وضعیت اقتصادی کشور هستند که به خوبی و سادگی از وضعیت فاجعه بار اقتصاد ایران خبر می دهند. البته در تصویر اجمالی به دست آمده از اعداد بالا، دو چیز مغفول مانده اند:

یکی فرصت های از دست رفته ی اقتصادی که دولتمردان با اتلاف آنها و به جای صرف وقت و انرژی کشور برای ساختن، تولید و آفرینش، ما را سرگرم واژه سازی های خود – گاهی واژه های آسمانی و آرزومندانه، و گاهی لمپنی و بی ادبانه – کرده اند و یا با دعواهای روزمره و حاشیه ای مشغول ساخته اند.

دومی هم اینکه این عددها، شاید فقط واقعیت هایی روی کاغذ، ارقامی بر روی جدول ها و یا راستا و انحنایی بر روی نمودار به نظر بیایند. بی شک این اعداد خنثی و خشک، هرگز نمی توانند زندگی های متلاشی شده، هراس و اضطراب هر روزه و بحران های اجتماعی ایجاد شده بر اثر این وضعیت اقتصادی را توصیف کنند.

سؤال ساده است: در حالی که هم اینک درآمد سالانه ی هر خانوار ایرانی به طور متوسط ۶۰۰ هزار تومان کمتر از هزینه های سالانه اش است، چطور می توان جهشی ناگهانی در قیمت ها را تاب آورد؟ آیا همان قدر که با آزادسازی قیمت ها هزینه ها افزایش می یابند، تلاشی هم برای تامین درآمدها می شود؟

تصویر فردای اقتصاد ایران، پس از هدفمند شدن یارانه ها، چیست؟ قیمت کالاها افزایش می یابد و صاحبان سرمایه (در اینجا دولت و برخی بنیادها و نهادهای نظامی و شبکه نظامی که بر اقتصاد ایران چنبره زده اند) بلافاصله هم اندازه ی این افزایش قیمت، منتفع می شوند. اما در دیگر سو، کارمندان و کارگران همان حقوق و دستمزد پیشین را دریافت خواهند کرد. دولتی که وزیر رفاه آن حتی از تعیین خط فقر نیز طفره می رود، اهمیتی به توازن دستمزد و سطح عمومی قیمت ها نخواهد داد و با توجه به اینکه هرگونه فعالیت صنفی و سندیکایی و هر نوع اعتراضی نیز به شدت سرکوب می شود، نیروی کار نمی تواند از مجاری عادی برای تعدیل این وضعیت به نفع خود وارد عمل شود. اگر به اینها، روند فزاینده ی ورشکستگی صنایع، تلنبار شدن مطالبات معوقه و نرخ روزافزون اخراج و بیکاری کارگران را هم اضافه کنیم، می بینیم که چه بحران عمیقی – به خصوص در زمینه نیروی کار کشور – در پیش روی ماست.

البته دولت مستقر همچنان سعی می کند که خود را حامی محرومان جا بزند و حتی طرح هدفمندی یارانه ها (یا همان آزادسازی قیمت ها) را که با آموزه های عدالت گرای کلاسیک در علم اقتصاد سازگار نیست، جزئی از برنامه های عدالت محور خود قلمداد کند. ولی دیگر همه فهمیده اند که عدالت محوری این دولت، تا چه اندازه صوری و تبلیغاتی است. همه می پرسند این چطور عدالتی است که کارگران قزوینی باید تنها پس از سفر تبلیغاتی کابینه به این استان، حقوق معوقه ی خود را دریافت کنند؟ لابد کارگران دیگر استان ها نیز باید برای دریافت حقوق ماههای قبل خود، در انتظار نزول برکات سفر استانی احمدی نژاد و هیئت همراه لحظه شماری کنند.

البته واقعیتِ فقر، زشت تر از آن است که بتوان با چنین ترفندهایی تبلیغاتی بزکش کرد. زندگی در فقر، گران تمام می شود و کارگران و زحمتکشان در برابر این بهای گران، ناگزیر از مقاومت اند.

نگاهی کوتاه به اخبار کارگری چند هفته ی گذشته نشان می دهد که با حلوای عدالت محوری و سفر استانی، دهان هیچ کسی شیرین نشده است. در سرخط خبرها از حضور نمایندگان جامعه ی کارگری در برابر مجلس برای اعتراض به مشکلات درمانی، تجمع کارگران ورامینی در برابر مجلس، اولتیماتوم ۲۰ روزه ی پرستاران به دولت برای موافقت با استخدام پرستار، تجمع مهندسان کشاورزی در اعتراض به بلاتکلیفی، تجمع کارگران کارخانه ی چینی البرز، تجمع کارگران پوشینه بافت قزوین و … خبردار می شویم. اینها را می توان بخشی از تلاش های نیروی کار ایران برای رسیدن به حقوق ابتدایی خود دانست؛ تلاشی که حتی به بهای اخراج و زندان ادامه می یابد.

میرحسین موسوی در بیانیه ی دوازدهم خود گفته بود: «ما تنها در صورتی به اطمینان می‌رسیم که دستاوردهای سیاسی – اجتماعی خود را به زندگی‌های روزمره‌مان متکی کنیم.» امروز اما به نظر می رسد که این گفته را می توان این گونه هم فهمید، که در برابر تلاش های روزافزون دولت و متحدان غیر دموکراتیک آن برای سیطره بیش از پیش بر منابع اقتصادی جامعه، شاید نوع جدیدی از مقاومت در لایه های زیرین جامعه شکل بگیرد که مستقیما از معیشت و زندگی روزمره مردم برخاسته است.

شاید دولت برنامه‌های اقتصادی خود را با رنگ و لعاب ایده های دست نیافتنی و آرزوهای بزرگ مطرح کند، حتی به بهای فشارهای گسترده ای که حیات اقتصادی بسیاری از اقشار مردم را تهدید می کند. اما بعید نیست که نتیجه ی اجرای این برنامه های ناگهانی و تحمیل این فشارهای غیر قابل تحمل، واکنشی باشد که در برابر فشارهای تدریجی و مستمر، امکان بروز ندارد. واکنش جامعه به شوک ناگهانی قیمت ها، واکنشی از جنس اقتصاد خواهد بود، از جانب کنشگران زندگی روزمره، به دولتی که گویا می خواهد راه نفس صاحبان این زندگی را هم ببندد.



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

۱۵ پاسخ به “آرزوهای بزرگ برای اقتصاد یا شمارش معکوس برای انفجار”

  1. hamid گفت:

    naghd khobi bod kamelan ham vazeh va roshan mishe to ejtemaaa in ro moshahede kard ke che feshari roye mardom omade

    • علی گفت:

      هدفمند کردن یارانه ها اگر خوب اجرا شود برای کشور مفید است اگر خوب هم اجرا نشود باز هم مفید است چون منجر به سقوط حکومت می شود و این بزرگترین ارزوی ملت است

  2. سبز از دیار کریمان گفت:

    اکثریت قاطع مردم مخالف وضع موجود و حاکمان فعلی هستند اما به چند دلیل نمی توانند اظهار وجود کنند
    ۱-چون خواسته خود را دقیق نمی دانند و برای آنها هم که خواسته شان را می دانند تفاوت در خواسته ها فراوان هست از انقلاب و تعویض نظام گرفته تا حضور در انتخابات برای تعویض فرد
    ۲-سرکوب شدید حاکمیت
    ۳-نداشتن روحیه فداکاری و ازخودگذشتگی آنگونه که اوایل انقلاب و زمان جنگ تحمیلی داشتند
    ۴-ترس از بدتر شدن اوضاع
    ۵-درگیر شدن در زندگی روزمره و معطوف شدن عمده فکر و ذکرشان برای بهبود وضع اقتصادی نابسامان خود
    ۶-بیخبر بودن از اخبار مخالفان سیاسی و رهبران جنبش سبز که معلول چند علت بالاست
    از دوستان سبز خود میخواهم نظر دهند
    واز رئیس جمهور موسوی و مشاورانشان هم خواهشمندم فکری برای این موضوعات بکنند.
    یا حسین میرحسین

  3. شیرازی گفت:

    وای این چه حرفیه می زنی کلمه ؟
    نمی دونی یا نشنیدی دیروز مقام معظم رهبری چی گفتند ؟
    فرمودند که از مشکلات نگیم که خیانت هست ، دیروز آقای مکارم به این توصیه گوش نداد و از مشکلات گفت امروز هم شما ، حالا من خواننده به کدوم ایمان داشته باشم ؟ حرف ولی امر مسلمین که چشم بروی مشکلات ببندم یا شما که فقط حرف راست گفتی و می گویی و آیت الله مکارم که به مرور در لابلای حرفهاش از مشکلات مردم می گه !! .

  4. حبیب تبریزیان گفت:

    بسیار بجا، مستدل و منطقی !
    ولی با اجازه من به این تحلیل خوب می افزایم که بدهی خارجی ایران نه ۲۱ بلکه رقمی بالای ۴۰ میلیارد دلار است. من در یکی از کامنت های پیشین خودم با استناد به یکی از منابع کاملاً معتبر شاید صندوق بین المللی یا بانک جهانی و یا منابع داخلی، ثیادم نیست، ( با ذکر منبع) عرض کردم که میزان ذخیره ادعایی یعنی چیزی حدود ۴۳ میلیارد دلار با بدهی و تعهدات ارزی مساوی است و لذا کفگیر به ته دیگ خورده است. متأسفانه الان امکان یافتن آن کامنت نه برای من هست نه برای سایت شما ولی من اطمینان دارم میزان تعهدات خارجی دولت اگر از ذخیره ارزی بیشتر نباشد کمتر نیست. جمله ایی را که در ان کامنت نگاشتم تکرار میکنم: این ، دیگر بانکها ، صندوق بیمه و صنایع کشور نیستند که ورشکستند بلکه کل دولت ورشکست است. و باز هم این ادعای خود را تکرار میکنم.

  5. IRANIE GEREFTARE NEZAM گفت:

    Hadafmand kardane Yaraneha, hamaknoon shekast khorde, che beresad be yek mahe dige, kolliyeye ghobooz az bi pooli, roo daste mardoom khahad mand

  6. افشين-م گفت:

    یادش بخیرزمان موسوی رویادمه.یه بچه دبستانی بودم.تواخباربسختی میشدموسوی رودیدیادمه یه بارخبرنگارهمون طورایستاده یه سوال ازموسوی پرسیدآقای موسوی دست بسینه چندتاجمله جواب دادتموم من ازموسوی همینویادمه خیلی مرده.
    بیشتربه فکرعمله تاحرف درست برعکس بعضیا.ماشالله الآن کنفرانس خبری میزارن کلی ازخدمت حرف میزنن آخرشم میگن مملکت امام زمانه به خودش مربوطه فقط پول نفتش به اینا مربوط میشه.

  7. ناشناس گفت:

    این حرف ها نیست!! آنچه مهم است این است که دولت احمدی نژاد ( که عشق است) از همه به مقام معظم رهبری نردیکتر است. بقیه چیزها مهم نیست. آنچه مهم است این است که مقام رهبری از یک دولتی راضی باشد و به رفتار و سیاست های آن صحه بگذارد و در حمایت از آن سنگ تمام بگذارد. آنچه مهم است این است – حالا اینکه وضع اقتصاد و فرهنگ و اجتماع و غیره به چه وضعیتی رسیده اند که مهم نیست… اگر غیر از این فکر کنید یا فریب خورده اید و یا تبدیل به …

  8. ناشناس گفت:

    آیا اقتصاد با بخشنامه درمان می‏شود؟ یا با درایت و تدبیر؟ با کار بیشتر و مدیریت بر هزینه؟ و اصلاحات اقتصادی از دستکاری قیمت‏ها حاصل می‏شود یا تامین معیشت عادلانه و در شان و درخور شخصیت و متناسب با جایگاه شغلی هر رسته؟

  9. SABZE BIDAR گفت:

    Be 2 dalil, donya hich gone arzesho etebari baraye A.N ghael nistand, bikelasi, kharej az Iran, va nadashtane poshvane mardomi dar dakhel.,,,,,,,, amma dar Iran Be 200000000000000000000000000000000000000000000000002 dalil hich gone arzesho etebari baraye A.N gael nistand, bikelasi,,,,,, RAAAAAAAAAAAAAAY DOZDI,,,,, HADAFMANDIE YARANEHA VA,…………………………………………………………………………………………………………………………….. V

  10. فریاد سبز گفت:

    ای آقا! اینان به فکر مردم نیستند به فکر چپاول این ملک ودیار هستند مگر نصرالله نگفت اینان عرب هستند، کی عرب به حال عجم سوخت ؟……………این کارها از جمله بحثهای یارانه، تصویب قانون پنج ساله و حرفهای فخالفین وموافقین ، مگر همان مخالف توکلی نگفت سران جنبش خود کشی کردند و بحث سکینه محمدی وو………………همه این موارد سرگرمی است بخاطر اینکه به چپاول اندیشه آزادی خواهانه ا یرانیان مشغول باشند و در نبود آزادی بیان وقلم است که ثروت این ملک بوم را به یغما می برند

  11. پیروزمند گفت:

    من برای مسافرت ۳ روز در شهرستان کوچک خودمان با گفتگو با مردم به این نتیجه رسیدم که اکثریت ملت با اجرای طرح مخالف هستند. وبه هرمیزان هم که یارانه نقدی به حساب آنها واریز نمایند نگرانی مردم بر طرف نخواهد شد . هرچه به طرف جلو میرویم از حامیان دولت کاسته میشود.
    اگر جنبش سبز کمرنگ شده است اما گفتمان سبز فراگیر و غالب خواهد شد.یعنی پیروزی گفتمان آگاهی ,آزادی , پیشرفت , رفاه , حقیقت و سعادت

  12. یک دانشجو گفت:

    هدفمندی یارانه – فلاکت جانانه

  13. اورنگ گفت:

    از آنجائی که هیجگاه هیچ پروژه ائی در این حکومت بطور کامل و موفق آمیز باتمام نرسیده باستثنای پروژهای شکنجه و زندان و کهریزیک . نتیجه تان طرح هدفمندی یارانه ها نیز قاعده ای مستثنی نخواهد بود و این خود نیز گامیست سریعتر در خط انحلال و سرنگونی این حکومت که آرزوی قلبی ما ملت است.بامید پیروزی

  14. حسین گفت:

    ۲۸ سال سن دارم یک ساعت سابقه کار ندارم یک ساعت هم بیمه ندارم.
    من شاگرد اول دانشگاه بودم ۴ سال است به دنبال کار می گردم برای فروشندگی هم رفته ام اما نشد!
    تمام رویا های جوانی ام بر باد میرود.زندگی نمی کنم افسرده ام. پس از انتخابات هم که دلمردگی من خیلی بیشتر شد.
    حالا هم که هدفمندی یارانه ها تا ماه پیش تا آخر ماه خرج خانه می رسید آن هم به سختی و فقط برای روز مره. این ماه یک هفته
    مادرم کم آورد و پول نداشتیم خدا حلقوم آنان که دارائی مردم را می خورند و فقط با حرف های مردم فریب برای خودشان آجر روی آجر می گذارند را پاره کند.
    زمان شاه که اینقدر شما او را منفور و ملعون می خوانید مردم این چنین فلاکت داشتند؟
    یعنی واقعا این را نمی فهمید یا خود را به نادانی می زنید؟
    هدفمند کردن یارانه ها کمر خانواده مرا زیر مخارج خواهد شکست آیا پسر آقای جنتی هم مشکل مالی دارد؟ پدرش در نماز جمعه می گوید شبه ریاضت در پیش است! آیا برای او هم در پیش است؟ خدایا ما را از دست دروغ گویان خلاص کن.