سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic
  • صفحه اصلی
  • » ۳۵۰ محبس ما بود،سروده یک زندانی سیاسی برای هم بندانش...

۳۵۰ محبس ما بود،سروده یک زندانی سیاسی برای هم بندانش

چکیده :هر چند از زمان سرودن این شعر چند ماهی می گذرد و دیگر برخی از زندانی هایی که نامشان در این شعر آمده ،در این بند نیستند ،یا آزاد شده اند یا به زندان رجایی شهر یا دیگر زندان های کشور تبعید شده اند ، یا حکم اعدام برخی از آنها شکسته شده و یا حکم برخی دیگر مانند فرهاد وکیلی هم اجرا شده است، اما با این همه این شعر همچنان تا حدود زیادی حال و هوای این بند سیاسی زندان اوین را نشان می دهد .بندی که در آن بسیاری از متهمان حوادث پس از انتخابات در آن نگهداری می شوند...


شعر” ۳۵۰ محبس ما بود” ،سروده یکی از زندانیان بند ۳۵۰ است که آن را در داخل زندان گفته و با زحمت زیاد به دست خانواده اش رسانده است .

به گزارش وب سایت “رای ما کجاست “هر چند از زمان سرودن این شعر چند ماهی می گذرد و دیگر برخی از زندانی هایی که نامشان در این شعر آمده ،در این بند نیستند ،یا آزاد شده اند یا به زندان رجایی شهر یا دیگر زندان های کشور تبعید شده اند ، یا حکم اعدام برخی از آنها شکسته شده و یا حکم اعدام برخی دیگر مانند فرهاد وکیلی اجرا شده است، اما با این همه این شعر همچنان تا حدود زیادی حال و هوای این بند سیاسی زندان اوین را نشان می دهد .بندی که در آن بسیاری از متهمان حوادث پس از انتخابات نگهداری می شوند .

۳۵۰ مهد دلیران/ کاوه و رستم عاشق ایران

۳۵۰ بند سیاسی / زهر گروهی گرفته آهی

۳۵۰در دل هر کس / طرلانی ،ماهان ، علی بی کس

۳۵۰ محروم ز تحصیل / نبوی ، دری ،فشار و تحمیل

۳۵۰ شاد و زنده / مومنی ، امویی ، لطیفه ،خنده وشاد

۳۵۰ جای بزرگان / احمد زید ابادی و یاران

۳۵۰آخر طاقت / محسن افغان باتور ازبک

۳۵۰پر رمز و رازه /رفیعی رجبی قصه درازه

۳۵۰شورش و غوغا / پیمان عارف ، رئیس و دعوا

۳۵۰مجلس شورا / آقایی ، سلیمانی ، خانجانی اینجا

۳۵۰قصه مهره /علی پرویز و سهیل و غیره

۳۵۰مال قدیمهاست / سیدی نیا و ملک هم اینجاست

۳۵۰ اتاق پنج / مرکز زندان صاحب گنج

۳۵۰شلوغ و پلوغ / تلفن و فروشگاهش ،کشک و دوغ

۳۵۰ شبهاش درازه / م- ل و باستانی کتابها یاره

۳۵۰سایت خبرها / حسین زاده ، نوربخش ، خبرنگارها

۳۵۰دولت قدیمی / ترابی ،کریمی ، اقدامی و صمیمی

۳۵۰خانه عبرت / کرمی ،رزاقی اسیر غفلت

۳۵۰شعر و ترانه / ورشویی می خونه چه عاشقونه

۳۵۰پر ز جوونه / سهراب پور ،جهانزاد داد از زمونه

۳۵۰دوربین بسته / توالت حمام سر پا نشسته

۳۵۰خاموشی هر شب / دلستر و کمپوت سیگارها برلب

۳۵۰قاضی سرکش / ماده یکصد و هشتاد و شش

۳۵۰ اعدامی داره / کریمی ، خادمی، زاهد و داره

۳۵۰رفیق مظلوم / رضا تقوی بی گناه محکوم

۳۵۰کردهای سر سخت / وکیلی ،کبود وند نشسته بر تخت

۳۵۰ ملاقات حضوری / شش هفته یک بار انهم چه جوری

۳۵۰ کارگر تنها / یار اسانلو و مددی اینجا

۳۵۰ کسب و کاره / فردیچه ، ایوب و قلانی اره

۳۵۰ خلاف سنگین / ام . پی تری خلاف سنگین

۳۵۰ معلم غمگین / بداقی ،حیدری فضای سنگین

۳۵۰ جیره دولت / عدسی ، راگو ، لوبیا ذلت

۳۵۰ توقف در کار / جلال نبوی ، اطلسی بیکار

۳۵۰ بیت العباس / نماز جماعت همیشه برپاس

۳۵۰ فیلم های نصفه / ساعت ده و نیم خاموشی بسه

۳۵۰ مردهای کم حرف / جمشید و بهزاد قصه سر و برف

۳۵۰ خصم و شقاوت / فرامرز ، باستانی بسه نجابت

۳۵۰ مشت سرا /اصلانی، اجدادی جنبش نو پا

۳۵۰ سعید متین پور / آذری کیشی فتاده در تور

۳۵۰ رفته رو آنتن / مرزی نداره عشق به موطن

۳۵۰ حرفا بزرگه / میون گله شغال و گرگ

۳۵۰ صدای فریاد / جعفری ،عبدالحسینی ، مقیمی دریاد

۳۵۰مرد کلیمی / شایولیان فدای جنگ قدیمی

۳۵۰ شعر و احساس / اسماعیل زاده ،علی پی مردهای حساس

۳۵۰ درهای بسته / مردهای خسته ،دلا شکسته

۳۵۰ سنی و شیعه / القاعده ، آذرنگ بحث عقیده

۳۵۰ تشنه خون / قاسمی دردشو و خدا می دونه

۳۵۰ رفتن یاران / این ور و اون ور هر کی یه زندان

۳۵۰ حبس توی حبس / رئیس و قانون و نامش نحس

۳۵۰ حرف زیادی / بزرگ نیا ،اعزام به انفرادی

۳۵۰ با غم قرینه / بند سیاسی زیر زمینه

۳۵۰ خاطره من / شمع تو، یاد زندگی من

۳۵۰ تماس کوتاه / پنج دقیقه در روز با اشک وبا آه

۳۵۰ کارت فشاری /طبقه بالا کابین خالی

۳۵۰ حدیث آمار / به صف بشینید سالم و بیمار

۳۵۰ دکتر و درمان / نسخه و دارو اما کو وجدان

۳۵۰ دوری فرزند / همسر تنها ،حسرت لبخند

۳۵۰ امید واهی / مرخصی ، امضای فرمهای خالی

۳۵۰ میوه حرومه / غذای سالم دیگه کدومه

۳۵۰ افسر خسته / کشتی بختش به گل نشسته

۳۵۰ دادگاه صوری / اتهام ، بازجویی ،اعتراف زوری

۳۵۰ بازی قضات / پیر عباس ، صلواتی ،مقیسه هیهات

۳۵۰ حبس های سنگین / دستهای قاضی به خون رنگین

۳۵۰ راوی ظلم / حرف و حدیثش قد یه عمره

۳۵۰ اول راهه / آزادی و خوشبختی تو راهه

قسمت عاشق رنج وبلا بود

۳۵۰ محبس ما بود



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

۸ پاسخ به “۳۵۰ محبس ما بود،سروده یک زندانی سیاسی برای هم بندانش”

  1. اصغر گفت:

    اللهم فک کل اسیر…

    امام صادق (ع): پشیمان ترین شخص در روز قیامت، کسى است که براى مردم از عدالت سخن بگوید، اما خودش به دیگران عدالت روا ندارد.

  2. احمد گفت:

    خیلی زیبا بود پر حس و پر ازدرد ویک سند برای تاریخ

  3. ه-ق گفت:

    درود بر تو استقامت و پایمردی ات را می ستایم

  4. محمد گفت:

    درود بر تو

  5. سمیه .تهران گفت:

    قسمت عاشق رنج و بلا بود /تمام ایران محبس ما بود .
    زندانی سیاسی عزیز :با هیچ چیزنمیشه درد و غصه های شما رو بیان کرد و با هیچ چیزی نمیشه شما رو تسلا داد خدا به داد شما و خانواده تون برسه اما……………. دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نگشت / دایما یکسان نباشد حال دوران غم مخور
    به خدا همیشه براتون دعا میکنم .بعد نماز هام بالاخره روزی میرسه که منتظرشیم .
    اندکی صر سحر نزدیک است

  6. سعید گفت:

    عالی بود
    یا حسین میرحسین

  7. توانا گفت:

    جالب بود و نشان از نشاط جنبش سبز

  8. صابر گفت:

    قسمت عاشق رنج و بلا بود / انگاری محبس دل ما بود
    واقعا سخته کنار اونهمه رنج و عذاب یه عده از خدا بی خبر خیلی مسلمون دوری زن و بچه ، ندیدن عزیز آدم اونم برای مدت طولانی بدون هیچ دلیلی از هر شکنجه ای سختتره . نمیشه فهمید این دوستان خیلی محترم چی فکر میکنن گیرم مجبورشون کردین اون چیزی و که شما میخواین بگن و بنویسن ( که اگه اینکارم بکنن هیچ ایرادی بهشون نیست ) آخرش چیه؟ به کجا میخواین برسین؟ آخه چرا شماها آدم نمی شین مگه قبلیا تو تلویزیون اون چیزایی رو که شما خواستین نگفتن بعدش چی عایدتون شد؟ غیر اینه که مردم با آغوش باز قبولشون کردن و بهشون حق دادن؟
    فکرش هم مو به تن آدم سیخ میکنه تو یه زیرزمین نمور با یه سری آدمای از خدا بی خبر ( برادران محترم بازجو ) بدون کمترین امکانات بهداشتی و آسایشی طبق همون قانونی که حضرات سنگشو به سینه میزنن زندگی واقعا سخته خدا به شما صبر بده ، خدا شاهده الان که این چیزارو می نویسم دلم میخواد از غصه حبس کسانیکه یه روزی روزگاری اونم زمان حضرت امام مسئولیت داشتن ، یا دانشجوهای ممتاز ، اصانلوی عزیز ، زیدآبادی قهرمان و خیلیای دیگه از سینه بزنه بیرون نمیشه باور کنی اونیکه قرار بوده ناظر اجرای قانون باشه بی قانونی مطلق حضرات و زیر سبیلی رد میکنه اونوقت واسه آدمای اون سر دنیا نسخه می پیچه یکی نیست بگه ” کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی” !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!