سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic
  • صفحه اصلی
  • » نامه مادر یک زندانی سیاسی به رئیس قوه قضاییه: آیا رویه سرکوب و زندان، خداپسندانه اس...

نامه مادر یک زندانی سیاسی به رئیس قوه قضاییه: آیا رویه سرکوب و زندان، خداپسندانه است؟

چکیده :به عنوان یک معلم و یک مادر سوالی از مسوولان دارم که آیا در پیش گرفتن رویه سرکوب و زندان در مقابل کسانی که عقاید متفاوتی دارند، به جای نشان دادن چهره رحمانی دین اسلام و رأفت اسلامی، روش خداپسندانه ای است؟ مگر نه این است که خداوند در ابتدای هر سوره قرآن، خود را با صفت بخشنده و مهربان شناسانده است و مگر نه اینکه انسان خلیفه خداوند است؟ آیا این سیاست سخت گیرانه در قبال منتقدان، خود سبب افزایش تعداد معترضان و مخالفان نمی شود؟!...


مادر امیرخسرو دلیرثانی فعال ملی-مذهبی و عضو کمیته پیگیری بازداشت های خودسرانه، با انتشار نامه‌ای خطاب به رییس قوه قضاییه از رفتار “ناعادلانه” نسبت به فرزندش گلایه کرده است. امیر خسرو دلیرثانی یکی از اعطا کنندگان جایزه حقوق بشر به آیت الله منتظری بود که پس از حوادث عاشورای تهران با مراجعه ماموران به منزل شخصی اش بازداشت و به تحمل چهار سال حبس محکوم شد.

مادر این زندانی سیاسی در متن نامه‌اش با تاکید بر این که پسرش تنها به دلیل “بیان عقیده” به زندان افتاده، نوشته است: که آیا در پیش گرفتن رویه سرکوب و زندان در مقابل کسانی که عقاید متفاوتی دارند، به جای نشان دادن چهره رحمانی دین اسلام و رأفت اسلامی، روش خداپسندانه ای است؟ مگر نه این است که خداوند در ابتدای هر سوره قرآن، خود را با صفت بخشنده و مهربان شناسانده است و مگر نه اینکه انسان خلیفه خداوند است؟ آیا این سیاست سخت گیرانه در قبال منتقدان، خود سبب افزایش تعداد معترضان و مخالفان نمی شود؟!

متن کامل نامه مادر امیرثانی که نسخه ای از آن در اختیار کلمه قرار گرفته، به این شرح است:

بسم اﷲ الرحمن الرحیم

ریاست محترم قوه قضاییه ، جناب آقای لاریجانی

با سلام و احترام

آنچه در این سطور می آید درد دل مادری است که مدت هشت ماه است که فرزند خود را در پس دیوارهای بلند اوین می بیند و در روز و شب خود جز دعا، سلاحی ندارد .

من و همسرم به عنوان معلم، به مدت سی سال در راه خدمت به فرزندان این مرز و بوم تلاش کرده و همواره سعی نمودیم که علاوه بر تقویت جنبه های علمی دانش آموزان خود، درس درستکاری و صداقت و اخلاق مداری به آنان دهیم تا توشه ای در مسیر زندگی آنان باشد؛ سیره ای که در تربیت فرزندانمان نیز سرلوحه قرار دادیم، اما اکنون هشت ماه است که یکی از فرزندانمان در بند است و من و پدر و همسر و فرزندش از دیدار او محروم ! ؛ اما آنچه در این میان آزاردهنده است نیافتن پاسخ این سوال است که ” به کدامین گناه ، فرزندمان باید در بند باشد ؟ ”

می گویند که جرم او عضویت در” جنبش مسلمانان مبارز” است ، شگفتا که فرزندم به جرم عضویت در گروهی که نام مسلمان را در خود دارد در حکومتی که به نام اسلام مزین شده، به زندان افتاده است! فرزندی که به درستکاری و امانت و صداقت و رعایت اصول اخلاقی در میان اطرافیان مشهور و مورد اعتماد تمامی دوستان و خویشان است ! ؛ اگر چنین شخصی در زمان رژیم شاهنشاهی به جرم شرکت در جلسات تفسیر قرآن و بررسی دستورات الهی، در این گروه اسلامی به زندان افتاده بود، بر من روا بود یا اگر به جرم عضویت در یک گروه ضد اسلامی به زندان افتاده بود، باز هم بر من روا بود یا اگر به جرم دزدی، خیانت در امانت، کلاهبرداری یا اختلاس در زندان بود، بر من گران نمی آمد، ولی آنچه اکنون ذهنم را به خود مشغول ساخته یافتن پاسخ این سوال است که چرا و به کدامین گناه باید فرزندم رنج دوری از خانواده را تحمل کند و حتی از مرخصی های معمولی که محکومین با جرایم ذکر شده، از آن برخوردارند محروم باشد؟ آیا اعطای مرخصی که از حقوق مسلم یک زندانی است به افرادی همچون فرزند من امنیت جامعه را به خطر می اندازد؟

به علاوه اگر عضویت در این گروه اسلامی غیر قانونی بوده است، چرا غیرقانونی بودن آن قبلا توسط هیچ دادگاه واجد شرایطی اعلام نشده است؟ چرا اصولاً عضویت در یک گروه عقیدتی – اسلامی، باید به عنوان ” اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور ” و جرم تلقی شود؟! آیا مسوولان مرتباً بیان نمی کنند که در ایران آزادی بیان بطور کامل وجود دارد و رسانه های بیگانه از روی دشمنی خلاف این مطلب را تبلیغ می کنند؟! آیا فرزند من جز بیان و اندیشه خود، سلاح دیگری در اختیار داشت که بتواند “قصد” اقدام علیه امنیت ملی را داشته باشد؟

بر فرض که او مجرم باشد، همسر و فرزند خردسال او که بی تاب دیدن پدر است چه گناهی دارند که نمی توانند حتی در مرخصی های کوتاه مدت در کنار او حضور داشته باشند؛ جالب اینکه به بهانه های مختلف تلفن های بند ۳۵۰ را قطع می کنند تا از شنیدن صدای او نیز محروم شوند!

به عنوان یک معلم و یک مادر سوالی از مسوولان دارم که آیا در پیش گرفتن رویه سرکوب و زندان در مقابل کسانی که عقاید متفاوتی دارند، به جای نشان دادن چهره رحمانی دین اسلام و رأفت اسلامی، روش خداپسندانه ای است؟ مگر نه این است که خداوند در ابتدای هر سوره قرآن، خود را با صفت بخشنده و مهربان شناسانده است و مگر نه اینکه انسان خلیفه خداوند است؟ آیا این سیاست سخت گیرانه در قبال منتقدان، خود سبب افزایش تعداد معترضان و مخالفان نمی شود؟! چنانچه تا یک سال پیش اگرکسی به من می گفت که عده ای از بهترین فرزندان این مرز و بوم به جرم دفاع از عقاید خود به زندان افتاده اند ، باور نمی کردم ! اما اکنون با چهره بهت زده کسانی روبرو می شوم که با شنیدن محکومیت فرزندم می پرسند که مگر می شود که شخصی به پاکی و صداقت و خلوص نیت او در زندان جمهوری اسلامی باشد؟! آیا این سوال ، خود ، زنگ خطری برای شروع بی اعتمادی و دودلی و در نهایت انزجار از وضعیت موجود در میان اطرافیانِ شخصی با وضعیتِ مشابه فرزند ما- که متأسفانه کم هم نیستند – محسوب نمی شود؟

اکنون مدام این شعر مولانا درذهن من تکرار می شود که:

ما برای وصل کردن آمدیم نی برای فصل کردن آمدیم …

اما افسوس …
این خطوط درد دل مادری است که ملجأ و پناهی جز خداوند مهربان و صبور ندارد ، همو که ما را به صبر و بردباری فراخوانده است و اکنون در این شبهای روحانی ، آزادی تمام آزادگان دربند و شنیدن آه دل مظلومان و برقراری عدالت موعود را از پروردگار می طلبم که این وعده خداست که بی شک تحقق می یابد .

صدیقه ملوندی ، مادر امیرخسرو دلیرثانی



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

۲ پاسخ به “نامه مادر یک زندانی سیاسی به رئیس قوه قضاییه: آیا رویه سرکوب و زندان، خداپسندانه است؟”

  1. m-gh گفت:

    madare aziz inha irani o mosalman nistand chizhai ke mifahmand pol ghodrat shahvat tariyak harf hashan boe kofr darad va sorateshan karih manzar vaze zendan ban az zendani bad tar hast ‘ zendan banan az azadi fardaie zendani mitarsand

  2. دوستدار تاجزاده گفت:

    سلام به مادر سبز ایران زمین.
    زمانی گلسرخی به خاطر عمل انجام نداده محکوم به اعدام شد وبا فدا شدن چنین آدمهایی انقلاب ما پیروز شد،حالا هم پسران سبز شما مادران سبز ایران زمین به خاطر عمل انجام نداده وفقط به خاطر ابراز عقیده شان که برای دولتمردان اقدام علیه امنیت ملی تلقی می شود،توسط بیدادگاه جامعه ما
    به حبس محکوم شده اند.امیدوارم این جنبش نه با انقلاب بلکه با دادن آگاهی به هدف خویش که چیزی جز استقرار حکومت مردم نیست برسد.
    به امید حاکمیت عقلانیت