باید پرسید چرا دلواپسان حتی یک نطق هم برای بیتالمالی که معلوم نیست نزد چه نهادها و افرادی قراردارد، قرائتنکردند؟اما سخن آخرمان خطاب به دولتاست. مسئولان و آنهایی که اطلاعدارند پول بیتالمال در اختیار چه جریانها و نهادهایی است، تا چه زمانی قصد دارند اطلاعات مبهم منتشر کنند و مردم و رسانهها را در خماری بگذارند!؟
» گفتار
قبل از آمریکا، پول ملت را از بابک پس بگیرید
در۲۷ماه اخیر، یک جریان سیاسی خاص دلواپس که هرگز دلواپس پولهایی که در دولت پاکدستان توسط آقابابک و دوستان به یغما رفت، نشدند شروع کردند به توهین و تمسخر و خائن خواندن مذاکره کنندگانی که برای رفتن حق مردم شان، توی شکم دشمن رفتند.
از نامزدی احمدینژاد استقبال کنیم
شرایط کنونی با سال ۸۸ متفاوت است. مردم آثار تحریمها یا همان کاغذپارههای شورای امنیت را با پوست و گوشت خود لمس کردهاند. تورم، رکود و کاهش فاحش تولید را همزمان با توزیع یارانه ۴۵ هزار تومانی دیدهاند. از حرامخواریها و بدهیهای کلان دولت خبر دارند و میدانند که دیگر پولی برای توزیع بیشتر به ویژه با توجه به افت قیمت نفت وجود ندارد و اساسا اختصاص یافتن ۸۵% بودجه سالانه به امور جاری کشور قدرت مانور چندانی به روسای دولت نمیدهد.
سوال جماران از جوان: آیا کسی به خاطر مخالفت با نظر امام آویزان شد؟
فرض کنیم واقعا در زمان امام عده ای حصر شدند و عده ای هم با یک فرمان آویزان شدند، آیا از لحاظ عقلی و شرعی می تواند توجیه گر اقداماتی دیگر، آن هم در یک برهه زمانی دیگر و با افراد و جریاناتی دیگر باشد؟
ابطال رای بعد از تایید صلاحیت!
وجود یک وزارت کشور قوی یا مجلس توانمند می تواند این مشکل را حل کند چرا که در این برهه از زمان وظیفه ای به گردن شورای نگهبان نیست و حقی ندارد بنابراین وزارت کشور باید خانم خالقی را به عنوان منتخب به مجلس معرفی کند. در هر حال و به فرض صحت دلایل ابطال رای، حتی اگر دلایل شورای نگهبان برای ابطال آرای این خانم هم پذیرفته شود، مجازات دست دادن به مرد نامحرم ابطال انتخاب نیست.
آسیبهای اجتماعی و سرمایه اجتماعی
هر جامعه یا کشوری که چنین رویکردی داشته باشد برای نخبگان جذاب خواهد بود و مهاجرت نخبگان به آن سو صورت میگیرد؛ پراکندگی نخبگان در دنیای امروز خود گواه این ادعاست.
مقابله ایران با گروههای تروریستی در افغانستان، عراق و سوریه و همچنین تغییر رویکرد ایران با ورود به مذاکرات و حلوفصل دیپلماتیک مسئله هستهای بهعنوان عمدهترین مشکل غرب، کشورمان را به بازیافتن جایگاه خود در جهان بهعنوان مهمترین قدرت مسئول برای حفظ امنیت و ثبات منطقه نزدیک کرده است.
مسئله حصر و استالینیستهای جوان
بر فرض جناح چپ، مسئولین دهه شصت و امام خمینی همگی خشن و رادیکال بودهاند، شما که مدعای اسلام رحمانی، حکومت اسلام رساله و فقه سنتی! و «اصول»گرایی داشته و دارید چرا با گذشت ۲۶ سال از اتمام «دهه تاریک شصت»! (که البته این تعبیر، مدعای مخالفین رادیکال نظام هم هست) همچنان همان راه و روش را در دوران صلح و آرامش کشور ادامه میدهید؟!
در سالهای پس از انقلاب اسلامی که کشور با بحرانهای بزرگی درگیر بود با وجود همه تنگناها که از همان ابتدای انقلاب خود را نشان دادند از حماقتهای منافقین و تروریسم بی رحمی که راه انداختند و هم مسئولین و هم مردم را نشانه رفته و به شهادت رساندند تا غائله های داخلی برای تجزیه کشور تا جنگ تحمیلی که بحرانی ترین مواقع رقم خورد با رهبری امام و مدیریت توانمند مسئولین (که متاسفانه برخی اکنون یا به شهادت رسیده اند و یا در زندان و یا محصور و یا ممنوع هستند) بحرانها کنترل شد و هیچگاه کشور با فاجعه روبرو نشد.
حرامخواری، فساد و غارت اموال عمومی؛ خط قرمز محصوران
انتشار نامه اخیر مهدی کروبی از درون حصر در بزنگاهی که برخی از عناصر اصلی فساد در هشت سال سیاه ایران در تحرکاتی برای برگشت به صحنه سیاسی به هر نمایشی تن میدهند، تلنگر آن است که همچنان حقوق اقتصادی مردم و حق بیتالمال خط قرمز محصوران است
باید به مهدی کروبی پسر احمد به دلیل این نامهی تاریخیاش تبریک گفت و از همهی نخبگان انتظار داشت به این توصیهی مهم او توجه کنند: «باید در مقابل اندیشهایی که با انحصار قدرت غیرپاسخگو بدنبال حاکمیت تک صداییست ایستاد. تردید نکنیم که تعلل و کوتاهی امروز نخبگان، رقم زننده هزینههای سنگین کشور و مردم در آینده خواهد بود.»
نامهای برای روشنگری و ثبت در تاریخ
کروبی به یکی از لکههای ننگ در تاریخ معاصر ایران و استفاده از قدارهبندان برای حفظ حاکمیت اشاره کرده و همراهی قدارهبندان و شعبان بی مخها در ٢٨ مرداد ١٣٣٢ را نشان روسیاهی استبداد میخواند و در عین حال اشاره میکند که در این حاکمیت، هر روز و هر لحظه اوباشان و شعبان بیمخها لباس «ارزشها» مشغول بحران آفرینی در عرصه داخلی است. بی شک نامه فروردین ٩۵ شیخ مهدی کروبی را از پشت دیوارهای حصر باید به عنوان یکی از بهترین اسناد و نابترین اعتراضات به حاکمیت کودتا، بارها و بارها خواند.
این رخداد اگرچه به لحاظ رسانهای نوپدید نبوده، اما به لحاظ اجتماعی نوپدید است. تلگرام در خلق ارتباطات سیاسی «بیمکان» و «بیزمان» بسیار تأثیرگذار بوده و شبکهای از همه رسانههای دیگر را به دنبال خود کشانید. جامعه ایرانی رندانه به دنبال پیشبرد خواستههای نوخود با نگاه اصلاحطلبانه است و برای این کار مدام در حال خلق حوزههایی نو برای گفتوگو پیرامون بهبود سرنوشت خویش است. عرصه انتخابات هفتم اسفند نیز از این خلق مدام جامعه برکنار نماند. تلگرام و شبکه ظرف بود و خواست و آرمان و تلاش مردم مضمون.
نامهی سرگشادهی شیخ صبور و آزاده و سبز، مهدی کروبی، تنها پیامی خطاب به حسن روحانی نیست؛ شوکی است به اقتدارگرایان، به دولت و اعتدالگرایان، به اصلاحطلبان، به سبزها، به جامعه مدنی، و به شهروندان عادی.
چرا شرکت دوباره احمدینژاد در یک انتخابات لازم است
احمدی نژاد به ۸ سال سیاستهایی گره خورده است که هیچ کس حاضر نیست مسئولیتش را بر عهده بگیرد. هماهنطور که حضور جلیلی در انتخابات برای بررسی کارنامه سیاست خارجی کشور در دوره احمدی نژاد فرصت شد، حضور مجدد احمدی در انتخابات تکلیف کارنامهی او و همه حامیانش را روشن تر می کند. احمدی این بار به جای بگم بگم باید جواب پس بدهد و این برای کشور لازم است. حضور احمدینژاد در انتخاب ۹۶ همان خیری را به ما میرساند که جلیلی در ۹۲ رساند اما این بار ده برابر بیشتر. خدا بدهد برکت.
کار ناتمام احمدینژاد و نقش تاریخی میرحسین موسوی
آقای میرحسین موسوی یکی از صادقترین و وفادارترین یاران و همراهان نظام جمهوری اسلامی ایران است. به همین دلیل در سال ۸۸ کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شد و تا آخر از موضع خود عقب ننشست. محمود احمدینژاد مسیر جالبی را پیش گرفت. اگر میرحسین موسوی بر سر راهش سبز نمیشد میتوانست کاری را که شروع کرده بود به نتیجه برساند. به گمان من، نظام جمهوری اسلامی تغییر مییافت.
دوبار با بهار بازداشت شدم و هر دو بار در شجاعت بهار حیران ماندم. من آدم خیلی ترسویی نیستم ولی وقتی اولین بار بهار سیلی محکمی بر گوش سرهنگ قاسملویی نواخت و شروع کرد جواب یاوههای او را دادن، از ترس میخواستم زمین رو با دست بکنم و خودم رو قایم کنم مبادا ترکش هاش من رو هم بگیرد. از طرف دیگه غیرتم هم بالا زده بود که منم یه دونه بزنم زیر گوش سرهنگ. ولی تو نمیری همون کندن زمین عملی تر بود…
ملی کردن شورای نگهبان؛ پیام انتخابات ۷ اسفند برای رهبری
آیا پس از ۷ اسفند جناح اصولگرا به جای بهرهمندی از رانتها و دوپینگهای سابق و تلاش برای کاهش مشارکت مردم به نوسازی فکری، سیاسی و تشکیلاتی خود می پردازد و می کوشد با گفتمان، برنامه و ادبیات جدید از پوسته ۱۵ درصدی خود خارج شود یا هم چنان به شیوه شکست خورده پیشین مشی خواهد کرد و روز به روز از مردم دورتر می شود تا همین رأی ۱۵ درصدی را نیز از دست بدهد؟
دردا که جز بهمرگ نسنجند قدر مرد
روزی که جان فدا کنمت باورت شود؛ دردا که جز بهمرگ نسنجند قدر مرد!؟ پیام نوروزی استاد محمدرضا شجریان اندوهی عمیق را در جان و تنم برانگیخت؛ از یکسو از صحت و سلامت ایشان عمیقا شاد شدم و خداوند را شاکر و نیز دعایم را نثار وجود ذیوجودش کردم که بار خدایا «به هیچ عارضه وجود نازک آن هنرمند عزیز دردمند مباد؛ آمین» اما … از سویی نتوانستم تأسف و اندوهم را از دیدنش در آنسوی آبها فرونشانم. از اینکه چرا هنرمندان، بزرگان، فرهیختگان، اندیشمندان و عالمان این مرز و بوم «پرگهر» همواره «در وطن خویش غریباند!؟»
اولویتدادن به دو روی سکه توسعه
تا فضای جامعه ما امنیت لازم را در تمام حوزهها به دست نیاورد امکان سرمایهگذاری، چه داخلی و چه خارجی فراهم نخواهد شد. این دو حوزه مانند دو روی سکه هستند که اولویتدادن به یکی بدون دیگری امکانپذیر نیست. بههمیندلیل در کنار اولویتدادن به برنامههای اقتصادی، ضروری است دولت در سال جدید در راستای توسعه سیاسی هم بهتدریج اقدام کند.