قاسم محبعلی: دموکراتها در خاورمیانه به دنبال سیاست درهای باز خواهند رفت/ بازگشت بایدن به برجام به رفتار ایران در ۱۰۰ روز آینده بستگی دارد
چکیده :آقای ترامپ مصوبهٔ سنا را که از ۱۹۹۵ معلق مانده بود اجرا کرد. اما در مورد جولان و انضمام حتماً ایشان سیاست دیگری را خواهد داشت همینطور در مورد شهرکسازیها سیاست متفاوتی خواهد داشت. او دیگر به عربستان چک سفید نخواهد داد، به دولت نتانیاهو هم نخواهد داد. از واکنش آقای نتانیاهو هم کاملاً این هویداست که ایشان تفاوت بسیار بین آقای ترامپ و بایدن...
قاسم محبعلی، مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت امور خارجه درباره احتمالات و پیش بینی ها درباره سیاست های جو بایدن درباره خاورمیانه، روسیه و چین می گوید: خاورمیانه همیشه بخشی از سیاست خارجی آمریکا بوده و میشود گفت که در آینده هم خواهد بود. دولت دموکرات ها برای اینکه به وعدههای خودش در قبال حامیان یا کسانی که از او حمایت کردند عمل بکند، در خاورمیانه هم دنبال سیاستهای درهای باز خواهند رفت. همچنین احتمالاً حضور نظامی آمریکا در مناطقی مثل شرق آسیا، ژاپن و هند افزایش پیدا خواهند در عین حال اینکه از باز شدن دروازههای چین و آمریکا به سوی همدیگر بیشتر استقبال خواهد شد.
متن گفت وگوی خبرنگار شفقنا آینده با دکتر محبعلی را می خوانید:
* همانطور که در جریان هستید آقای بایدن پیروز انتخابات ایالت متحده شدند و خیلیها قبلاً پیشبینی میکردند که این اتفاق بیفتد منتها چون پیروزی ایشان تقریباً میشود گفت قطعی شده است، میخواهیم ببینیم که چه بازخوردهایی خواهد داشت که جدای از خود آمریکا به خصوص در منطقهٔ خاورمیانه الآن رابطهٔ عربستان و آمریکا چه خواهد شد؟ همچنین رابطهٔ اسرائیل و آمریکا؟ فکر میکنید منطقهٔ خاورمیانه که سالها در آن تنش بوده است، چه رویکردی را آقای بایدن در قبال خاورمیانه خواهد داشت؟
احتمال بازگشت به برجام
رویکرد آقای بایدن به نسبت با رویکرد آقای ترامپ متفاوت است. با توجه به تجربه دو دولت قبلی دموکرات یعنی آقای کلینتون و آقای اوباما، رویکرد بایدن میتواند مشابه آنها باشد. البته در ۲۰۲۰ حزب دموکرات رویکردشان در قبال خاورمیانه آمده است. یعنی آنها صراحتاً گفتهاند که علاقمند هستند که به برجام برگردند به شرط اینکه ایران تعهداتش را رعایت کند و برجام را به عنوان مقدمه مذاکرات بیشتر در سایر موضوعات باب اختلاف دو کشور میدانند. در مورد عربستان و کشورهای مشابه در جهان عرب صراحتاً گفتهاند که آمریکا روابط دوستانهاش را با اینها دارد ولی به هیچ کشوری چک سفید نمیدهد. برخلاف ترامپ که با عربستان یک رابطه بسیار عمیقی ایجاد کرده بود و قرارداد عظیمی را بسته بود و حتی حاضر نبود که مسئلهٔ خاشقچی را پیگیری کند و دولت عربستان را در قبال قتل خاشقچی محکوم کند ولی به نظر نمیرسد که آقای بایدن چنین سیاسی را در قبال عربستان داشته باشد. بنابراین بن سلمان و بن زاید از کسانی هستند که حتماً از آمدن آقای بایدن خوشحال نخواهند بود.
بایدن نه از شهرکسازی در کرانه باختری دفاع خواهد کرد، نه انضمام جولان
در مورد نتانیاهو هم کاملاً همینطور است. روابط آمریکا و اسرائیل همیشه یک روابط ویژهای هست، راهبردی است. اسرائیل بخشی از سیاست داخلی آمریکا محسوب میشود اما روابط ترامپ و آقای نتانیاهو به سمت یک روابط خانوادگی حرکت کرده بود و کاملاً آقای ترامپ در خدمت سیاستهای نتانیاهو بود، پایتخت قدس را پایتخت اسرائیل شناسایی کرد، سفارت را منتقل کرد، انضمام جولان را پذیرفت، انضمام بخشهایی از کرانهٔ داخلی را پذیرفت. با طرح مسئلهٔ معاملهٔ قرن عملاً مسئلهای به نام دولت فلسطینی و حقوق فلسطینی و موجودیت کشور فلسطین را به فراموشی سپرد. اما نه، سیاستهای آقای بایدن چنین نخواهد بود. یعنی نه از شهرکسازی دفاع خواهد کرد، نه انضمام. البته در مورد جولان احتمالاً سکوت خواهد کرد ولی در مورد انتقال سفارت و پایتختی قدس به عنوان پایتخت اسرائیل حتماً سکوت خواهد کرد چون این مصوبهٔ کنگرهٔ سنای آمریکا بوده و عملاً بعید است که آقای بایدن قادر باشد در مورد آنها تصمیم بگیرد.
به عربستان و نتانیاهو چک سفید نخواهند داد
آقای ترامپ مصوبهٔ سنا را که از ۱۹۹۵ معلق مانده بود اجرا کرد. اما در مورد جولان و انضمام حتماً ایشان سیاست دیگری را خواهد داشت همینطور در مورد شهرکسازیها سیاست متفاوتی خواهد داشت. او دیگر به عربستان چک سفید نخواهد داد، به دولت نتانیاهو هم نخواهد داد. از واکنش آقای نتانیاهو هم کاملاً این هویداست که ایشان تفاوت بسیار بین آقای ترامپ و بایدن میگذارد. اگر چه از بایدن تمجید کرده و این تنها کسی است که در تبریکش به آقای بایدن از ترامپ یاد برده و از او تشکر کرده است. برخلاف دولتهای اروپایی که فقط صرفاً به پیروزی آقای بایدن خوشآمد گفتند، تنها نتانیاهو هست که از ترامپ به عنوان شریک خودش و کسی که بسیار به اسرائیل خدمت کرد یاد کرده است.
از دستور کار خارج شدن عادی سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل
در مورد سایر دولتهای خاورمیانه هم فکر میکنم که مصر هم نگران باشد. آن روندی هم که ترامپ روی آن فشار میآورد که همهٔ دولتها روابطشان با اسرائیل را عادی کنند، اگرچه بایدن با آن مخالفت نخواهد کرد و از این کار استقبال خواهد کرد ولی به عنوان دستور کار مبرم و اینکه به دولتها فشار بیاورد، از دستور کار دولت بایدن هم خارج خواهد شد. در مورد مذاکرات با ایران هم احتمالاً اگر آقای ترامپ باقی میماند یا دورهٔ او ادامه پیدا میکرد، شرط اولش برای پیشرفت مذاکرات این بود که ایران جبههاش را در قبال اسرائیل تغییر دهد ولی بعید است که این شرط اول و اولویت آمریکا در مورد مذاکره با ایران و تشنجزدایی با ایران مسئلهٔ امنیت اسرائیل باشد.
*در مورد عراق و سوریه چطور؟
احتمالا بایدن علاقهٔ چندانی به خروج نیروهایشان از سوریه و عراق نداشته باشد
دموکراتها از کردها حمایت قویتری خواهند کرد
دولت بایدن از دولت مرکزی افغانستان حمایت بیشتری خواهد کرد
پوتین این روزها حال خوشی از آمدن بایدن ندارد
در مورد سوریه اینها برخلاف ترامپ احتمالا علاقهٔ چندانی به خروج نیروهایشان از سوریه و عراق نداشته باشند. دموکراتها از کردها حمایت قویتری خواهند کرد در هر دو کشور. در مورد افغانستان هم از دولت مرکزی، برخلاف دولت ترامپ که علاقمند بود با طالبان به توافق برسد، دولت آقای بایدن از دولت مرکزی حمایت بیشتری خواهد کرد و طالبان هم مثل آقای بن سلمان و نتانیاهو احتمالاً از رفتن آقای ترامپ احساس نگرانی خواهند کرد. در آن طرف هم آقای پوتین هم همین وضعیت را دارد. ایشان هم احتمالاً روز خوش و احوال خوشی این روزها ندارد به خاطر اینکه خیلی سرمایه گذاری کرده بود ترامپ بیاید و او بتواند از اشتباهات آقای ترامپ و از سیاستهای آقای ترامپ در مورد اروپا، خاورمیانه، حداکثر استفاده را برای تقویت حضور روسیه در شرق اروپا و خاورمیانه ببرد.
*در مورد ایران کمی توضیح بدهید. اینکه بازگشت به برجام آیا آسان خواهد بود یا با پیچ و خم سنا مواجه خواهد شد و اینکه تحریمهای نفتی که آقای ترامپ علیه ایران وضع کرد آیا ذیل همان برجام است یا مثلاً خود آقای بایدن میتواند بخشی از تحریمهای نفتی ایران را لغو بکند به خصوص که ممکن است خیلی از کشورها به نفت ایران نیاز داشته باشند و دچار مشکلاتی در تجارت و مراوده با ایران شده باشند. آیا ممکن است فشار کشورهای دیگر باعث شود که بخشی از این تحریمهای نفتی لغو شوند؟
اولویت آقای بایدن در درجهٔ اول مسائل داخلی آمریکا خواهد بود
بازگشت بایدن به برجام به رفتار ایران در ۱۰۰ روز آینده بستگی دارد
البته بخشی از این تعهد یعنی بازگشت به برجام توسط آمریکا به واکنشهای ایران و رفتار ایران از الآن تا روی کار آمدن تحویل دولت یعنی انتقال قدرت و در این ۱۰۰ روز اول خواهد داشت. واقعیت این است که با توجه به شرایطی که امریکا دارد، مسئلهٔ کرونا و بحران اقتصادی در آمریکا، اولویت آقای بایدن در درجهٔ اول مسائل داخلی آمریکا خواهد بود و همینطور بعد از مسئلهای مثل محیط زیست، روابط با اروپا، اینها اولویت دارد. بنابراین اگر ایران در این فاصله سیاست زیرکانهای داشته باشد میتواند زمینه را مهیا بکند برای اینکه آمریکا بتواند به برجام برگردد. دوم اینکه بازگشت به برجام با توجه به اینکه آقای ترامپ با یک فرمان دولتی از آن خارج شده بود، آقای بایدن هم میتواند با یک فرمان حکومتی بازگشت کند.
* یعنی در کنگرهٔ سنا تصویب نشده بود؟
خروج از برجام نه. مسئلهٔ خروج از برجام نه در دولت اوباما و نه در دولت بعدی، در سنا تصویب نشده بود. موضوع برجام در سنا اصلا تصویب نشده بود. تحریمهای متعددی در سنا تصویب شده که آنها کار سختی است که آقای بایدن بتواند به راحتی آن تحریمها را کنار بگذارد ولی آنهایی که مربوط به فرمان ریاست جمهوری است و کاملاً متکی به مصوبات کنگره نیست را می تواند بازگرداند. یکی از آنها همین مسئلهٔ بازگشت به برجام است. طبیعتاً بازگشت به برجام میتواند به این کمک کند که مسئلهٔ فروش نفت ایران اگر نگوییم به سادگی ولی حل و فصل شود. چون مشکلات فروش نفت ایران ممکن است به سایر تحریمها و مسئلهٔ بانکی برگردد که مشکلاتی مثل اف ای تی اف هست که آنها مربوط به این مسئله نیست ولی عملاً فضای تنفسی برای ایران ایجاد میکند و مقدمهای میشود برای اینکه سایر مشکلات هم حل و فصل شود.
*فکر می کنید در نهایت آقای بایدن این کار را خواهد کرد؟
همیشه وعدهها یک بحث است، عمل خواهد کرد یک بحث دیگر است.
*پیشبینی شما چیست؟
اینکه این یک وعده است مثل سایر وعدههایی که داده است، بعضی از وعدههای او آسانتر است مثل بازگشت به معاهدهٔ پاریس، بازگشت به سازمان بهداشت جهانی که همهٔ اینها ارتباط مثبتی است و به نفع جهان است و ما هم قطعاً از آن سود میبریم ولی بازگشت به برجام هم ممکن است. عرض کردم یک مقدار زیادی از آن به آن شرطی که ایشان گذاشته برمیگردد که ایران هم تعهداتش را در قبال برجام رعایت کند. یعنی مسئلهٔ دو طرفه هست، امر یک طرفه نیست. خب اینها منوط به این هست که مذاکراتی نیاز دارد که بین دو طرف صورت بگیرد و امکان اینکه ایشان بتواند این کار را انجام بدهد فراهم شود وگرنه اگر قرار باشد که در به همان پاشنهٔ سابق بچرخد و ایران حتی توجهی به این تحول در سیاست خارجی آمریکا نداشته باشد و سیاستهای گذشته را ادامه دهد طبیعتاً زمینهٔ مثبتی برای بازگشت آمریکا به برجام وجود نخواهد داشت.
* در مجموع فکر میکنید که خاورمیانه به اولویت سیاست خارجی آقای بایدن بازخواهد گشت یا جایگاه آن محکمتر خواهد شد؟ یا اینکه مناطق دیگری از جهان هستند مثل شرق آسیا که در واقع مهم تر از موضوعات خاورمیانه خواهد شد؟
خاورمیانه همیشه بخشی از سیاست خارجی آمریکا بوده و میشود گفت که در آینده هم خواهد بود. البته از این اولویت آمریکا از اواخر دههٔ ۹۰ قرن گذشته و اوایل قرن حاضر این بوده که توجهاتش را به شرق آسیا معطوف کند. همواره یک سری اتفاقات افتاد و مانع شد که آمریکا بتواند این چرخش خودش را انجام دهد. یکی از آنها طبیعتاً در دولت بوش حادثهٔ تروریستی ۱۱ سپتامبر بود که باعث شد دستور کار بوش که در ابتدا مهار چین بود عوض شود و به مبارزه با تروریست و مداخله و جنگ با طالبان و صدام تبدیل شود و آمریکا را عملاً به شدت بیشتری در تحولات خاورمیانه درگیر کند. آقای اوباما هم در دورهٔ دومش چنین برنامهای داشت ولی اتفاقاتی که بعد از بهار عربی افتاد و بازگشت داعش و بحرانهایی که در جهان عرب شکل گرفت و تهدیداتی که داعش ایجاد کرد و اینها، و همینطور انتظاراتی که از حل و فصل قضیهٔ هستهای و مسئلهٔ ایران داشتند و انجام نشد، باعث شد که آقای اوباما هم موفق نشود. به اصطلاح آن سیاست چرخش به شرق آسیا را انجام بدهد.
هر سه رئیسجمهور اخیر آمریکا در خاورمیانه نتوانستند اهدافشان را پیاده کنند
در دولت ترامپ هم ترامپ خیلی تلاش کرد که به اصطلاح نیروهایش را از خاورمیانه خارج کند، حضورش را در خاورمیانه کاهش دهد اما همانطور که میدانید اتفاقاتی که افتاد و حوادثی که شکل گرفت و بحرانهای جدیدی که ایجاد شد، به آن هم چنین اجازهای را نداد که این به این خواستهاش برسد. تقریباً میشود گفت که هر سه رئیسجمهور در خاورمیانه نتوانستند اهدافشان را پیاده کنند و در مورد آقای بایدن هم بسیار مشکل است که تصور کنیم که دولت آمریکا بتواند مشکلات خاورمیانه را پشتسر بگذارد. بلکه مشکلات خاورمیانه یکی از جاهایی هست که مبتلا به سیاست خارجی آمریکا و گریبانگیر دولتها و ریاستجمهوریهای آمریکا خواهد بود اما این یک مسئلهٔ دو طرفه است. باید ببینیم که اگر دولتهای خاورمیانه به این نتیجه برسند که صلح و امنیت و ثبات در خاورمیانه منافع بیشتری برای آنها دارد و به این سیاست صلح و امنیت کمک کنند، طبیعتاً آمریکاییها هم دست بازتری خواهند داشت که از خاورمیانه توجهاتشان را کاهش دهند و به سمت آسیا توجهاتشان را معطوف کنند.
* این امکان هست که چون در خاورمیانه دو قطب ایران و عربستان کشورهای تعیین کننده ای هستند و البته به همراه ترکیه مناسبات این کشورها در مجموع رو به بهبودی رود و در واقع یک ارتباط مثبتی بین این کشورها ایجاد شود به خصوص ایران و عربستان؟
کابینهٔ ترامپ از تنش در خاورمیانه سود میبردند
دموکرات ها در خاورمیانه دنبال سیاستهای درهای باز خواهند رفت
به نظر میرسد برخلاف دولت ترامپ و کابینهٔ ترامپ که از تنش در خاورمیانه سود میبرد به خصوص از این تجدید بحران بین ایران و عربستان و کشورهای خلیج فارس که یکی از استراتژیهای همکاران آقای ترامپ و کسانی که پشت آقای ترامپ بودند فروش سلاح در منطقه بود که بیشتر تولیدکنندگان سلاح و فروشندگان سلاح در دولتهای جمهوریخواه نفوذ دارند و کمتر با دموکراتها همراه هستند، طبیعتاً به نظر میرسد که توجه آنها نسبت به این تنش زایی یا ایجاد تنش، کاهش پیدا کند و به سمت همکاریهای اقتصادی و توسعهٔ سیاسی میل کند. همانطوری که هم در دورهٔ آقای کلینتون بود هم در دولت اوباما. توجه داشته باشیم اگر آمریکا را نگاه کنید یک موضوع افراطی در سیاست خارجی آمریکا در رئوس مثلثی هستند که سیاست خارجی آمریکا را تشکیل میدهند. یکی امنیت ملی آمریکاست، منافع ملی آمریکاست و ارزشهای آمریکایی. در دولتهای جمهوریخواه معمولاً مسئلهٔ ارزشهای آمریکایی که شامل اصلاح دموکراتی، حقوق بشر و اقتصاد رقابتی باشد، خیلی به آن توجه نمیشود و بیشتر به آن مسئلهٔ امنیت و چون آنها امنیت که هم در شرکت و هم تولیدکنندگان سلاح پشت آن هستند توجه بیشتری دارند و همینطور مسئلهٔ اقتصاد و به خصوص اقتصاد سختافزاری مثل نفتگرا و کسانی که کمپانیهای سنتی صنعتی پشت آن هستند، به اینها توجه دارند اما در دولت های دموکرات چون بین این سه تا توجه بیشتری به مسئلهٔ ارزشهای آمریکایی می شود و همینطور که کمپانیهایی که پشت دولت دموکرات هستند، کمپانیهای جدید هستند. تکنولوژی جدید در تکنولوژی الکترونیک سود میبرند. از تکنولوژی سختافزاری عبور کردند، مثل اپل، مایکروسافت، گوگل. اینها کمپانیهای بزرگی هستند که رسانههای آمریکایی و تولیدکنندگان نرمافزار لابی قویتری در دولت دموکرات دارند و طبیعی است که اینها از باز شدن فضا، توسعهٔ سیاسی و ارتباطات جهانی بیشتر استقبال می کنند، برخلاف ترامپ که دنبال این بود که درها آمریکا را ببندد و روند جهانی شدن محدود کند و یکجانبه گرایی را مدنظر داشت، دولت دموکرات ها برای اینکه به وعدههای خودش در قبال حامیان یا کسانی که از او حمایت کردند عمل بکند، در خاورمیانه هم دنبال سیاستهای درهای باز خواهند رفت.
احتمال کاهش تنش میان ایران و عربستان با روی کار آمدن بایدن
یعنی باز کردن فضای اجتماعی سیاسی خواهند رفت که این تبعاً یکی از نگرانیهای دولتهایی مثل عربستان سعودی و کشورهای خلیجفارس، مصر، و کشورهایی که اصولاً بسته هستند و دیکتاتوری هستند این هست که نگران روی کارآمدن دموکراتها هستند چون دموکراتها روی آنها فشار میآورند که فضا را بیشتر باز کنند و از این جهت تفاوتهایی هست و این در خدمت منافع ایران است چون هم زمینه را باز میکند که روابط ایران با این کشورها بازتر شود با توجه به اینکه اینها دیگر آن فشار آمریکا را ندارد که الزاماً دنبال این باشد که ایرانهراسی را توسعه بدهد و دوم اینکه یکسره از رژیمهایی مثل عربستان حمایت نمیکند، این کشورها شاید سعی کنند که روابطشان با ایران را به گونهای بهبود ببخشند که اگر روابط ایران با آمریکا رو به کاهش تنش رفت، آنها بازندهٔ اولیهٔ قضیه نباشند و بتوانند که با هر دو طرف کار کنند.
*در مورد چین چطور؟ چون اختلاف عمیقی در دورهٔ آقای ترامپ با چین ما شاهد بودیم. آیا بهبود روابط چین و آمریکا هم میتواند در روابط چین با کشورهای دیگر از جمله ایران اثرگذار باشد؟
احتمالاً حضور نظامی آمریکا در مناطقی مثل شرق آسیا، ژاپن و هند افزایش پیدا خواهد کرد
از باز شدن دروازههای چین و آمریکا به سوی همدیگر بیشتر استقبال خواهد شد
چین یک مسئلهٔ اساسی در سیاست خارجی آمریکا است. چین الآن به قول معروف به عنوان وزنهٔ متقابلی است که میتواند آمریکا را در اقتصاد پشت سر بگذارد و رهبری جهانی آمریکا را به چالش بکشد. این هم برای دموکراتها هست و هم برای جمهوریخواهها. اما رفتارشان و نوع برخوردشان احتمالاً متفاوت خواهد بود. یعنی چون دموکراتها به مسئلهٔ جهانی شدن و باز شدن فضاها علاقمند هستند بر خلاف ترامپ که دنبال این بود که فشارهای اقتصادی گمرگی بیاورد و دروازههای تجارت آمریکا را برای چین محدود کند، دموکراتها برخلاف آن از این رهبر استقبال نخواهند کرد و بیشتر تلاش خواهند کرد که سیاستهای باز کردن پرونده های حقوق بشری و دموکراسی را در چین مورد توجه قرار بدهند که هم خطر یک چین متمرکز را کاهش بدهند هم با حضور بیشترشان در داخل اقتصاد و جامعهٔ چینی امکان اینکه چین به یک قدرت تهدیدکننده برای آمریکا شود را کاهش دهند. در عین حال همانطوری که دولت اوباما قصد داشت انجام شود سعی میکنند که از متحدین خودشان حمایت بیشتری داشته باشند برخلاف اینکه ترامپ به این مسئله خیلی توجه نداشت ولی احتمالاً حضور نظامی آمریکا در مناطقی مثل شرق آسیا، ژاپن و هند افزایش پیدا خواهند در عین حال اینکه از باز شدن دروازههای چین و آمریکا به سوی همدیگر بیشتر استقبال خواهد شد.
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085