سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic
  • صفحه اصلی
  • » سیاهه گروگان‌گیری‌های دوره احمدی‌نژاد؛ روزهایی که مدعیان اصول ساکت بودند...

سیاهه گروگان‌گیری‌های دوره احمدی‌نژاد؛ روزهایی که مدعیان اصول ساکت بودند

چکیده :این روزها ماجرای ربوده شدن مرزبان های ایرانی به بهانه جدیدی برای تندروها و حامیان احمدی نژاد تبدیل شده است. البته قطعا در این جریان انتقاداتی متوجه مسئولان است، هدف از نگارش این مطلب دفاع کامل از عملکرد دولت در این مورد نیست. اما مسائلی که تندروها مطرح می کنند از یک سو انتقاد نیست بلکه اتهاماتی غیر منطقی و دروغین است و از سوی دیگر مطرح شدن چنین اتهاماتی از سوی کسانی که به مدت 8 سال کم کاری ها و سوء مدیریت های دولت احمدی نژاد را ستودند و ایرادات را افتخار دانستند، عجیب و باور نکردنی است....


کلمه- زهرا امیری: این روزها ماجرای ربوده شدن مرزبان های ایرانی به بهانه جدیدی برای تندروها و حامیان احمدی نژاد تبدیل شده است. البته قطعا در این جریان انتقاداتی متوجه مسئولان است، هدف از نگارش این مطلب دفاع کامل از عملکرد دولت در این مورد نیست. اما مسائلی که تندروها مطرح می کنند از یک سو انتقاد نیست بلکه اتهاماتی غیر منطقی و دروغین است و از سوی دیگر مطرح شدن چنین اتهاماتی از سوی کسانی که به مدت ۸ سال کم کاری ها و سوء مدیریت های دولت احمدی نژاد را ستودند و ایرادات را افتخار دانستند، عجیب و باور نکردنی است.

ربوده شدن سربازان مرزی ایران به تند روها فرصتی داد که ماشین تخریب دولت را به کار اندازند و انواع توهین ها و اتهامات را به بهانه دفاع از سربازان وطن حواله مسئولان دولت کنند.

عده ای دولت را متهم به بی تفاوتی و کم کاری در این مورد کردند و عده ای دیگر پا را فراتر نهاده و در ادعایی عجیب دولت را متهم به دست داشتن در گروگان گیری مرزبانان کردند.

تا جایی که یکی از حامیان احمدی نژاد مدعی دست داشتن دولت حسن روحانی در گروگان گیری ۵ مرزبان کشورمان برای بهره برداری های سیاسی و تبلیغاتی شد و ادعا کرد که تیم تبلیغاتی حسن روحانی قصد دارد در بحبوحه پروژه حذف یارانه ها، از آزادی سربازان اسیر و انتشار خبر زنده بودن جمشید دانایی فر به عنوان برگ برنده استفاده کند.

برخی دیگر نیز مدعی شده اند که اگر هنوز احمدی نژاد رئیس دولت بود، سربازان ربوده نمی شدند یا اینکه به سرعت آزاد می شدند.

این ادعاهای دروغین در حالی است که مرزبانان ایرانی روز ۱۶ بهمن سال گذشته توسط شورشیان ربوده شدند و روز شنبه ۱۷ فروردین نیز به ایران بازگشتند و ماجرای گروگانگیری کلا ۲ ماه به طول انجامید. در مدت این دو ماه شبکه های اجتماعی، رسانه ها و نهاد های مدنی تلاش های فراوانی برای آزادی این سربازان وطن کردند، تلاش هایی که در بسیاری از موارد از سوی دولت حمایت شد. اما در طول ۸ سال گذشته نهاد های مدنی و رسانه ها هرگز اجازه فعالیت های اینچنینی نداشتند و رسانه ها به دلایلی مانند اعلام کردن قیمت دلار و طلا به تشویش اذهان عمومی متهم می شدند.

ظاهرا تندروهایی که این روزها بر طبل ناتوانی دولت می کوبند فراموش کرده اند یا قصد دارند بر ناکارآمدی های دولت احمدی نژاد سرپوش بگذارند.

اما چطور می توان فراموش کرد که دیپلماتهای ایرانی سی ماه یعنی ۹۱۰ روز در اربیل عراق گروگان آمریکایی ها بودند و در همان روزها ملوانان انگلیسی را با کت و شلوار هاکوپیان و از کاخ سعدآباد راهی کشورشان شدند و محمود احمدی نژاد نتوانست از این ملوانان برای آزادی دیپلمات ها استفاده کند.

شاید بد نباشد برای یادآوری به مدعیان امروز و مدافعان دیروز که تا همین چند ماه پیش کاری جز تعریف و تمجید و به به و چه چه نمی کردند، فهرستی از موارد گروگان گیری و قتل مرزبانان کشور در ۸ سال دولت احمدی نژاد ذکر کنیم. البته مواردی که به آنها اشاره می شود تنها نا امنی های استان های سبستان و بلوچستان است، در حالی که در دیگر نقاط مرزی نیز اتفاقاتی این گونه کم نبوده است.

استان سیستان و بلوچستان به دلایل تنوع قومی و مذهبی همواره امنیتی شکننده داشته، اما از سال ۱۳۸۴ و همزمان با روی کار آمدن احمدی نژاد و در پیش گرفتن سیاست های غلط و تبعیض آمیز در مقابل اقوام مختلف کشور، وضعیت این استان بحرانی شد.

از همان ابتدای دولت نهم در شهریور ماه ۱۳۸۴ رسانه های ایران گزارش دادند پیمان فروزش و گلمحمد بامری، نمایندگان شهرستان‌های زاهدان و ایرانشهر در مجلس در اعتراض به انتصاب حبیب الله ده مرده به استانداری سیستان و بلوچستان از نمایندگی مجلس استعفا داده اند. آقای فروزش علت اعتراض را گرایش‌های مشخص ناسیونالیستی آقای ده مرده علیه بلوچ‌های سنی مذهب عنوان کرده بود.

کشتار در تاسوکی

در جریان سفر محمود احمدی نژاد، در آذر ماه ۱۳۸۴ به سیستان و بلوچستان یکی از محافظان وی به نام حجت گرمابدری و راننده اتومبیلش در جاده بین سراوان و چابهار به دست راهزنان کشته شد.

در دی ماه همان سال در جریان حمله ای به یک پاسگاه در نزدیکی سراوان ۹ مرزبان به گروگان گرفته شدند. فیلمی که از شبکه العربیه پخش شد که در آن یک مرد مسلح هشدار می دهد که اگر زندانیان جندالله توسط جمهوری اسلامی آزاد نشوند، گروگانها کشته خواهند شد. در بهمن ماه وزارت کشور ایران خبر داد که مرزبانان سراوان با تلاش معتمدین و بزرگان طوایف مرتبط و بدون دادن هیچ امتیازی به گروگانگیران آزاد شدند. البته در بیانیه وزارت کشور آمده بود که هفت مرزبان آزاد شده اند. در همان روزهای نخست، یکی از گروگانها رها شده بود و گروگانگیرها گفته بودند یکی دیگر را به قتل رسانده اند.

اما در اسفند ماه اعضای گروه جندالله که ظاهرا احساس می کرد. در ماجرای قبلی فریب خوده اند با پوشیدن اونیفورم پلیس در منطقه تاسوکی، با برپا کردن ایست بازرسی به شش خودرو عبوری حمله کرده و ۲۲ تن را کشتند و شمار دیگری را به گروگان گرفتند. شماری از مسئولان استان از جمله مسئول حراست فرمانداری و مسئول حراست امور آب زاهدان، یکی از روحانیون دفتر رهبری در استان جزو کشته شدگان بودند و حسنعلی نوری، فرماندار زاهدان و معاونش زخمی شدند.

دوم فروردین سال ۱۳۸۵ شبکه الجزیره فیلمی پخش کرد که بنا به اعلام این شبکه، گروگانهای واقعه تاسوکی را نشان می داد. در این فیلم، مردی که خود را عضو جندالله معرفی می کرد، تهدید کرد در صورت آزاد نشدن پنج عضو زندانی این گروه، گروگانها به قتل خواهند رسید.

بیستم فروردین ماه حسینعلی شهریاری، نماینده زاهدان، در جلسه علنی مجلس گفت که طی دو روز گذشته، تعداد زیادی از مردم سیستان و بلوچستان کشته یا به گروگان گرفته شده اند. او خطاب به رییس مجلس گفت که صبر مردم منطقه از ناامنی به سر رسیده است.

این نا آرامی ها باعث شد که در اردیبهشت ماه مرز زابل با همکاری نیروهای ارتش، سپاه و نیروی انتظامی بسته شود. هفدهم اردیبشهت ماه جند الله یکی از گروگان ها را کشت.

در این مدت بارها مقامات دولتی مدعی شدند که این اقدامات به دسیتور آمریکا و انگلیس انجام می شود.

در خرداد ماه فرمانده پلیس سیستان و بلوچستان از آزادی چهار گروگان و دستگیری ۱۴ نفر در ارتباط با گروگانگیری در این استان خبر داد. اما نماینده زاهدان اعلام کرد این چهار نفر از گروگانهای حمله تاسوکی نبودند.

در مرداد ماه ده لشکر نیروی زمینی ارتش ایران در رزمایش ضربت ذوالفقار در مرز این کشور با پاکستان در استان سیستان و بلوچستان شرکت کردند.

در بهمن ماه در جریان حمله به ماموران نیروی انتظامی در تقاطع بلوارهای بزرگمهر و معلم زاهدان، چهار مامور و یک غیر نظامی کشته شدند و دو نفر به اتهام دخالت در این عملیات مسلحانه اعدام شدند. در همین ماه بر اثر انفجار یک خودروی حامل بمب در مسیر اتوبوس حامل نیروهای سپاه پاسداران در بلوار ثارالله زاهدان، دست کم سیزده نفر کشته و سی نفر مجروح شدند. گروه جندالله ضمن برعهده گرفتن مسئولیت این حمله، اعلام کرد آن را به تلافی اعدام‌های پیشتر اعضای خود انجام داده است.

روز هشتم اسفند ۱۳۸۵ گروهی که اشرار مسلح معرفی شدند، دو مامور مرزبانی ایران را در منطقه مرزی نگور به قتل رساندند و چهار نفر دیگر را به گروگان گرفتند و به پاکستان بردند. چند روز بعد احمد سریر که عضو جندالله معرفی شده بود، به جرم مشارکت در حمله مسلحانه دو سال پیشتر به پاسگاه ناهوک و قتل فرمانده پاسگاه در پارک لاله زاهدان اعدام شد.

در تیر ماه ۱۳۸۶ در جریان درگیری با گروهی که اشرار و قاچاقچیان مسلح معرفی شدند، یازده مامور سپاه پاسداران در ارتفاعات روستای دومک در منطقه کورین در ۸۰ کیلومتری زاهدان کشته و ۹ نفر دیگر مجروح شدند.

در بهمن ماه دادگستری استان سیستان و بلوچستان اعلام کرد محاکمه دو روحانی و چهار طلبه سنی به اتهام همکاری با گروه جندالله در دادگاه انقلاب زاهدان آغاز شده است. چند رو بعد سخنگوی قوه قضاییه صدور حکم اعدام برای یعقوب مهرنهاد، فعال بلوچ را تایید کرد. مقامات امنیتی و قضایی ایران مهرنهاد را که در شانزدهم اردیبهشت ۱۳۸۶ بازداشت شده بود، به عضویت در جندالله متهم کرده بودند. اما فعالان بلوچ می گویند او صرفا یک روزنامه نگار و وبلاگ نویس بود که برای احقاق حقوق بلوچها فعالیت مسالمت آمیز می کرد.

گروگانگیری در سراوان

بیست و سوم خرداد ۱۳۸۷ اعضای جندالله با حمله به یک پاسگاه در سراوان، ۱۶ مامور انتظامی را گروگان گرفتند و به پاکستان بردند. ۲۵ خرداد دولت پاکستان عبدالحمید ریگی، برادر رهبر وقت جندالله و ۱۵ عضو دیگر این گروه را در فرودگاه اسلام آباد به ایران تحویل داد. مقامات ایران عبدالحمید ریگی را مسئول حمله ۲۵ اسفند ۱۳۸۴ تاسوکی معرفی کرده اند. ۲۷ خرداد ابراهیم کریمی، معاون دادگستری سراوان، توسط مردان مسلح کشته شد. مقامات امنیتی و قضایی ایران احتمال دادند این حمله به تلافی تحویل گرفتن عبدالحمید ریگی از پاکستان صورت گرفته باشد. سه نفر در ارتباط با این حمله دستگیر شدند. همچنین در این روز علیرضا براهویی که عضو جندالله معرفی شده بود، در زاهدان اعدام شد.

در مرداد ماه دادگستری سیستان و بلوچستان اعلام کرد یعقوب مهرنهاد و عبدالناصر طاهری صدر به اتهام محاربه و فساد فی الارض از طریق عضویت در جندالله در زندان زاهدان اعدام شدند. به گفته فعالان بلوچ، مهرنهاد که خبرنگار و وبلاگ نویس بود، ضمن برگزاری برنامه های فرهنگی مانند کنسرت برای جوانان منطقه، در نوشته های خود از عملکرد مسئولان انتقاد می کرد.

در روز ۱۷ مرداد، عبدالمالک ریگی، رهبر وقت جندالله، در گفتگو با تلویزیون العربیه گفت که حاضر است به صورت مشروط با مقامهای ایران مذاکره کند. او گفت چنانچه حقوق بلوچهای ایران به طور کامل رعایت شود، اعضای جندالله سلاح خود را به زمین خواهند گذاشت و در قالب یک گروه سیاسی فعالیت خواهند کرد. اما مسئولان ایران این درخواست را رد کردند.

۲۱ مرداد، تلویزیون العربیه گزارش داد که جندالله دو سرباز تحت اسارتش را کشته و سه مامور سپاه پاسداران را به گروگان گرفته است.

روز ۶ شهریور ماه، نیروهای دولتی ساعت سه بامداد با لودر و ماشین آلات سنگین اقدام به تخریب مدرسه دینی ابوحنیفه متعلق به اهل سنت در زابل کردند. مولوی عبدالحمید‌‏ اسماعیل زهی، امام جمعه اهل سنت زاهدان گفت: جای تاسف است که برای کتاب و قرآن احترام قائل نشدند.

در آبان ماه مولوی شیخ علی دهواری، امام جمعه مسجد صدیق اکبر سراوان ترور شد. او بعد از اقامه نماز مغرب توسط دو موتورسوار ناشناس کشته شد.

۱۴ آذر ماه معاون فرمانده نیروی انتظامی تایید کرد جندالله پانزده نفر از شانزده سربازی را که از پاسگاهی در سراوان به گروگان گرفته بود، به قتل رسانده است. پیشتر یکی از سربازها آزاد شده بود.

بهمن ۱۳۸۷ خبرگزاریها گزارش دادند اشرار وانت تدارکات پاسگاه‌های مرزی ایران را در مرز پاکستان مورد کمین قرار دادند و پس از کشتن چند پلیس ایرانی دوباره به خاک پاکستان بازگشتند.

در خرداد ۱۳۸۸ در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، بمبی در یکی از مساجد شیعیان زاهدان منفجر شد که جان ۲۵ نفر را گرفت و بیش از ۱۲۰ نفر را مجروح کرد. جندالله مسئولیت این حمله را بر عهده گرفت و عامل انفجار را یک بمبگذار انتحاری به نام عبدالخالق ملازهی معرفی کرد. چند روز بعد دادگستری سیستان و بلوچستان اعلام کرد سه نفر در ارتباط با بمبگذاری پیش از خاکسپاری قربانیان، به اتهام افساد فی الارض اعدام شدند، اما جندالله اعلام کرد این افراد عضوش نبودند. در پی این اعدامها و نیز آنچه منابع بلوچ، تعرض به روحانیون اهل سنت در جریان مراسم سوگواری قربانیان می خواندند، مناطقی از زاهدان ناآرام گزارش شد.

۱۶ خرداد، دادگستری استان اعلام کرد دو نفر به اتهام عضویت در جندالله و محاربه در زاهدان اعدام شده اند.

۲۳ تیر، مسئولان قضایی گفتند ۱۳ عضو جندالله اعدام شده اند، ولی اجرای حکم اعدام عبدالحمید ریگی، برادر رهبر وقت این گروه، برای چند روز به تعویق افتاده است. فعالان بلوچ و سازمانهای مدافع حقوق بشر گفته بودند این افراد عادلانه محاکمه نشده اند.

در مهرماه ۸۸ در حمله ای انتحاری به نشست سران طوایف استان سیستان و بلوچستان در منطقه پیشین، چند نفر از فرماندهان سپاه پاسداران از جمله نورعلی شوشتری، جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه، رجبعلی محمدزاده، فرمانده سپاه استان و نیز فرماندهان سپاه ایرانشهر، سپاه سرباز، و تیپ امیرالمومنین کشته شدند. جندالله مسئولیت این حمله را بر عهده گرفت.

در آبان ماه دولت پاکستان اعلام کرد که ارتش این کشور یازده مامور مرزبانی ایران را که یک روز پیشتر بازداشت کرده بود، آزاد کرده است. به گفته مقامات ایرانی، بازداشت شدگان از ماموران نیروی انتظامی بودند که در تعقیب قاچاقچیان سوخت ناآگاهانه از مرز عبور کردند و بازداشت شدند. ابتدا اعلام شده بود این افراد عضو سپاه هستند.

در اسفند ماه رادیو گزارش داد که نیروهای وزارت اطلاعات عبدالمالک ریگی، رهبر وقت جندالله، را در یک عملیات مهم به دام انداخته اند. چند روز بعد جندالله خبر بازداشت عبدالمالک ریگی را تایید کرد و آن را ناشی از همکاری سازمانهای اطلاعاتی غرب با ایران خواند. همچنین محمد ظاهر بلوچ به عنوان رهبر جدید جندالله معرفی شد.

۳ خرداد ۸۹ حکم اعدام عبدالحمید ریگی، برادر رهبر وقت جندالله، در زندان زاهدان اجرا شد. ۳۰ خرداد، خبرگزاری رسمی ایرنا اعلام کرد عبدالمالک ریگی، رهبر وقت جندالله به اتهام “محاربه و افساد فی الارض” به دار آویخته شد.

در تیرماه ۸۹ بر اثر حمله ای انتحاری در مسجد جامع زاهدان دهها نفر کشته و زخمی شدند. در بین کشته شدگان شماری از اعضای سپاه پاسداران حضور داشتند. جندالله مسئولیت این حمله را بر عهده گرفت. چند روز بعد در پی وقوع دو انفجار مرگبار در زاهدان، حسینعلی شهریاری، نماینده این شهر در مجلس ایران از سمت خود کناره گیری کرد و دو نماینده دیگر استان سیستان و بلوچستان هم تهدید به استعفا کردند.

روز ۲۶ تیر، روزنامه جمهوری اسلامی نوشت که انفجارهای زاهدان این نظر کارشناسان را به اثبات رساند که معتقد بودند اعدام عبدالمالک ریگی می‌بایست تا ریشه کن شدن کلیه عوامل گروهک وی به تأخیر می‌افتاد.

۲۵ شهریور، مقام‌های امنیتی اعلام کردند که شش نفر از پرسنل نظامی و اداری استان سیستان و بلوچستان در جاده چابهار-زاهدان به گروگان افراد مسلح درآمده اند.

۲۷ شهریور، جلال سیاح، معاون امنیتی استاندار سیستان و بلوچستان، گفت که پنج نفر از شش گروگان در عملیات نیروهای سپاه پاسداران آزاد شدند، اما نفر ششم کشته شد. این مقام امنیتی افزود که گروگانگیرها ارتباطی با جندالله نداشتند و اشرار بودند. بیست و چهارم آذر: رسانه های ایران گزارش دادند بر اثر دو انفجار در مسجد امام حسین چابهار دهها نفر کشته و زخمی شدند. شبکه العربیه اعلام کرد که گروه جندالله مسئولیت این حملات را بر عهده گرفته است.

۱۳ آبان ۹۱، یک مقام انتظامی در استان سیستان و بلوچستان در جنوب شرقی ایران تایید کرده که جمعه شب ۱۲ آبان (دوم نوامبر) در زاهدان مرکز این استان چهارنفر در پی تیراندازی دو موتور سوار زخمی شده‌اند. به گفته این مقام محلی “دو موتور سوار با لباس محلی به سوی عابرانی که از مراسم “عید غدیر” باز می گشتند، تیراندازی کردند.

درگیری و اعدام

۳ آبان۱۳۹۲، چهارده مرزبان نیروی انتظامی ایران در یک درگیری مسلحانه در مرزهای شهرستان سراوان در جنوب شرقی استان سیستان و بلوچستان کشته شده‌اند. برخی منابع خبری، تعداد کشته شدگان را ۱۷ نفر اعلام کرده‌اند.

۴ آبان، محمد مرزیه، دادستان عمومی و انقلاب زاهدان از اعدام ۱۶ نفر در پاسخ به درگیری مسلحانه در منطقه مرزی شهرستان سراوان در جنوب شرقی استان سیستان و بلوچستان خبرداد.



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.