سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic
  • صفحه اصلی
  • » آیا زمان رسیدن به توافق بزرگ ایران و آمریکا نزدیک شده است؟...
» مقام آمریکایی طرف مذاکره با ولایتی را بهتر بشناسیم

آیا زمان رسیدن به توافق بزرگ ایران و آمریکا نزدیک شده است؟

چکیده :ملاقات گروه های دیپلماتیک ایران و آمریکا در یک ماه گذشته در قطر همچنان ادامه داشته است. توافق بر سر کاهش غنی سازی در ازای حل مشکل بیمه تعدادی از کشتی های نفتکش ایران مطرح شده است. مشخص نیست این توافقات چه نسبتی با تلاش لابی ضد ایرانی در آمریکا برای افزایش تحریم ها دارد. اما اخباری درباره تصمیم اوباما برای رسیدن به یک توافق سریع و مستقیم با ایران هم منتشر شده است. آیا زمان رسیدن به این توافق، نزدیک شده است؟...


کلمه – زهرا امیری:

ملاقات گروه های دیپلماتیک ایران و آمریکا در یک ماه گذشته در قطر همچنان ادامه داشته است. زمزمه هایی درباره توافق بر سر کاهش غنی سازی در ازای حل مشکل بیمه تعدادی از کشتی های نفتکش ایران مطرح شده است. اخبار، ضد و نقیض است و مشخص نیست نسبت این توافقات با تلاش های لابی های ضد ایرانی در آمریکا برای افزایش تحریم ها و از این سو تهدیدهای لفظی نظامیان نزدیک به رهبری، دقیقا چیست. اما اخباری که درباره تصمیم اوباما برای رسیدن به یک توافق سریع و مستقیم با ایران منتشر شده، احتمال وجود توافق بزرگ ایران و آمریکا را پررنگ تر ساخته است. آیا زمان رسیدن به این توافق، نزدیک شده است؟

به گزارش کلمه، از ابتدای امسال سخت ترین تحریم ها علیه ایران آغاز شده است اما دولت آمریکا که همواره پیشتاز تحریم های بین المللی بوده است به تازگی، در واقع پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و انتخاب مجدد باراک اوباما، به این نتیجه رسیده است که اعمال تحریم های یک جانبه برای تغییر سیاست هسته ای ایران مفید نیست.

تامی ویتور، سخنگوی شورای امنیت ملی امریکا در کاخ سفید می گوید: در حالی که با هم پیمانانمان بر سر چگونگی اجرا و اعمال تحریم ها علیه ایران تمرکز کرده ایم، معتقدیم که اعمال تحریم های بیشتر در وضعیت فعلی باعث می شود تا تلاش های ما همگی از بین بروند.

توافق پنهانی: تعلیق محدود در برابر بیمه نفتکش ها

چندی پیش در محافل سیاسی این خبر مطرح بود که غنی سازی ۲۰ درصدی بدون سر و صدا متوقف شده و در مقابل آمریکا به چند شرکت بیمه ای اجازه داده تا تعداد محدودی از نفت کش های ایران را بیمه کنند. اما مقام های مختلف جمهوری اسلامی همچنان وجود مذاکره بین ایران و آمریکا به مدیریت علی اکبر ولایتی و نظارت رهبری را انکار می کنند و هیچ توضیحی هم در مورد دلیل توقف غنی سازی و امتیازی که در ازای آن دریافت شده، نمی دهند.

حتی برخی منابع موجود در کنگره امریکا نیز اعلام کرده اند که مخالفت کاخ سفید با اعمال تحریم های جدید علیه برنامه هسته ای ایران، نشانه تصمیم دولت امریکا برای دست یافتن به یک توافق بزرگ با تهران است.

تحلیلگران معتقدند که مخالفت اخیر کاخ سفید برای اعمال تحریم های بیشتر علیه ایران در چارچوب تلاش های روشنی است که باراک اوباما، برای رسیدن به یک توافق سری با جمهوری اسلامی به خصوص بر سر برنامه هسته ای ایران صرف می کند.

برنامه اوباما برای توافق سری و سریع با ایران

روزنامه لبنانی الاخبار به تازگی گزارش داده است که باراک اوباما در دور دوم ریاست جمهوری خود تلاش می کند که تا قبل از پایان نیمه نخست سال ۲۰۱۳ به یک توافق سری با ایران برسد.

بنا به ادعای این منبع، تاریخ مذکور زمانی است که ایالات متحده امریکا بررسی می کند که آیا تلاش هایش برای مذاکره با ایران به نتیجه رسیده است یا خیر، و اگر به نتیجه نرسیده باشد به دنبال گزینه های دیگر از جمله گزینه نظامی خواهد رفت.

خبرگزاری رویترز نیز گزارش داده که آمریکا احتمالا برای مذاکره یک چارچوب زمانی ۴ تا ۵ ماهه در نظر می گیرد و در صورتی که موفقیتی حاصل نشود؛ امکان دارد ایالات متحده به سوی استفاده از گزینه نظامی پیش برود.

مشکل اصلی حاکمیت: توجیه نیروهای وابسته

ظاهرا یکی از دلایل پنهان کاری مقامات ایران در مورد مذاکره مستقیم با آمریکا، ناتوانی از توجیه نیروهای وابسته به حاکمیت است و دلیل تهدید آمریکا و تعیین ضرب الاجل نیز همین است. در روزهای گذشته بارها چهره‌های سیاسی و نظامی نزدیک به رهبری، از فشارها بر رهبری برای مذاکره با آمریکا سخن گفته‌اند.

این موضوع را اولین بار حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان مطرح کرد. مدیر مسئول روزنامه کیهان در یادداشت خود نوشت که« انقلابیون فرسوده در این برهه حساس قصد دارند تا با مهندسی هدفمند اوضاع کشور و اعمال فشار همه جانبه به رهبر معظم انقلاب، به خیال خود ایشان را به نوشیدن جام زهر عقب نشینی، دست کشیدن از مواضع انقلابی و مذاکره با آمریکا وادار سازند.»

پس از حسین شریعتمداری، حسین کریمی٬ جانشین سپاه استان گلستان گفت که «برخی اصول‌گرایان٬ اصلاح‌طلبان و فتنه‌گران خواستار مذاکره با آمریکا برای حل مشکل گرانی‌ها هستند٬ اما این مذاکره مشکل گرانی را حل نخواهد کرد.»

چند روز پیش هم محمد صداقت٬ نماینده ولی فقیه در نیروی دریایی سپاه، گفت که «مذاکره کردن با آمریکا همسو شدن با ظالم و به منزله عقب‌نشینی و پشت کردن به آرمان‌های انقلاب است و برخی از سیاسیون خیال‌پرداز که گمان می‌کنند مذاکره با آمریکا زمینه‌ساز حل برخی مشکلات است، سخت در اشتباهند.»

علی سعیدی٬ نماینده ولی فقیه در سپاه نیز به تازگی گفته است: مردم باید به خوبی درک کنند که جمهوری اسلامی در شرایط حساسی قرار دارد و تحریم‌ها نباید باعث طرح موضوع مذاکره با آمریکا شود. نباید شرایط تحریم و اوضاع اقتصادی باعث شود برخی بگویند آمریکا که می‌گوید مذاکره، پس با آن مذاکره کنید. دشمن به دنبال وارد کردن ما به کافه خود است، اما ما با آمریکا مسایل استراتژیک زیادی از جمله حزب الله، فلسطین، حاکمیت شیعی عراق و بحرین داریم که هیچ‌کدام در قالب مذاکره قابل حل نیست.

البته سخنان حسین شریعتمداری و نزدیکان رهبری، شمشیر دو لبه ای است که از سویی موافقان مذاکره با آمریکا را می نوازد و از سویی دیگر گویا می خواهد به مردم پیام دهد که رهبری مجبور به پذیرش مذاکره با آمریکا شده است.

مهمانپرست: مذاکرات آنقدر مخفیانه بوده که من هم در جریان نیستم

سخنان چندی قبل رامین مهمانپرست سخنگوی وزارت امور خارجه در این مورد شنیدنی بود. او روز دوشنبه ۶ آذر در برنامه کنکاش در شبکه جام جم اعتراف کرد که احتمال وجود مذاکرات پشت پرده و مخفیانه وجود دارد.

مهمانپرست در پاسخ به این سوال که آیا مذاکره ای محرمانه بین ایران و آ‌مریکا وجود داشته است یا خیر، گفت: اگر مذاکره محرمانه بوده، آنقدر محرمانه بوده است که من در جریان نیستم! او در بخش دیگری از سخنان خود گفت: نیازی به مذاکره پنهان وجود ندارد و ‌تا زمانی که شرایط امریکایی‌ها ادامه سیاست‌های گذشته باشد نیازی به مذاکره نیست و هرگاه شرایط فراهم شد دیگر پنهان بودن لازم نیست.

اگر چه مهمانپرست این جمله را در رد انجام مذاکرات محرمانه بیان کرده است اما ظاهرا نهادهای درگیر در این ماجرا آنقدر در مورد واکنش ها نسبت به این کار هراس دارند که همچنان سعی در مخفی کردن این موضوع دارند و مسئولان رسمی نیز همچنان از خود سلب مسئولیت می کنند.

مذاکرات مخفی، سکوی پرش به ریاست جمهوری؟

علی اکبر ولایتی سال ها است که به عنوان وزیر امور خارجه رهبری شناخته می شود و تحرکات دیپلماتیک او نمادی از بی اعتمادی گسترده رهبری نظام به دولت به شمار می رود. این بی اعتمادی البته محدود به حوزه سیاست خارجی نیست؛ آنچنان که در خصوص برگزاری انتخابات هم قرار است با مصوبه اخیر مجلس، عملا مسئولیت برگزاری انتخابات به خارج از قوه مجریه منتقل شده است، احتمالا به این خاطر که کانون اصلی قدرت نگران انجام تقلب به سود دولت و همراهانش است. در حوزه اقتصادی هم، به همین منوال، زمزمه های جدی در خصوص خلع ید از دولت و محول کردن اداره امور کلان اقتصادی به قرارگاهی غیر شفاف و فراقوه ای مطرح شده است.

در چنین شرایطی، ولایتی در حالی مدیریت مذاکره با آمریکا را در دست گرفته است که تلاش وسیعی از سوی نهادهای نظامی و امنیتی برای جا انداختن او به عنوان کاندیدای نظام در انتخابات سال آینده ریاست جمهوری ادامه دارد؛ هرچند نه نظرسنجی ها جایگاه خوبی برای او به تصویر می کشد و نه رایزنی ها تاکنون برای حضور یک تنه او در انتخابات به جایی رسیده است.

چندی قبل، با وجود آنکه مقدمات حضور او در انتخابات نظام پزشکی فراهم شده بود تا جای شهاب الدین صدر را به عنوان دبیرکل این تشکل بگیرد، به توصیه برنامه ریزان امنیتی و نظامی که در حال مهندسی انتخابات سال آینده ریاست جمهوری هستند، فعالیت های خود برای انتخابات صنفی پزشکان را متوقف کرد تا مبادا احتمال شکست او از طیف اصلاح طلب یا دست کم کاهش آزای وی، موقعیتش را به عنوان یکی از نامزدهای احتمالی رهبری برای ریاست جمهوری بعدی، تضعیف کند.

ولایتی با تکیه بر این حمایت ها، در مذاکرات پنهانی با آمریکا به عنوان نماینده بخش اصلی قدرت در نظام سیاسی موجود وارد عمل شده و غرب نیز با توجه به درک این نکته که نهادهای انتخابی در ایران حتی با فرض تقلب و تشکیل بر اساس خواست کانون اصلی قدرت، نماینده دائمی این کانون نیستند، ترجیح داده که با نمایندگان اصلی آن وارد مذاکره شود. مساله ای که می تواند سود بیشتر غرب در مذاکرات را به خاطر داشتن دست بالا در مذاکره و بی پشتوانگی ملی و مردمی مذاکره کنندگان ایرانی در پی داشته باشد.

تناقض گویی درباره یک مذاکره

از سوی دیگر به نظر می رسد بقیه سیاستمداران و نظامیان و دست اندرکاران حاکمیت دچار نوعی گیجی و تناقض گویی شده اند و هر روز در مورد این اتفاقات حرفی جدید می زنند. چندی پیش جواد لاریجانی دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه، اعلام کرد در شرایط کنونی مذاکره ایران و امریکا منتفی است. او تاکید کرد بزرگ‌ترین مانع مذاکره ایران و امریکا یک استراتژی خصمانه و کوری است که توسط روسای امریکا علیه ایران دنبال می‌شود.

این در حالی است که همین لاریجانی ۲۰ روز پیش گفته بود «مذاکره با آمریکا تابو نیست که ممنوع باشد. اوایل انقلاب عده‌یی از دوستان اصلاح‌طلب که سوپررادیکالیسم بوده‌اند، مذاکره با امریکا را تابو می‌دانستند اما انگار روح القدوس در آنان نازل شد و تبدیل به یک سوپرلیبرالیسم شدند.» او که سابقه مذاکره با نیک براون انگلیسی را در پرونده خود دارد اعلام کرده بود اگر منافع نظام ایجاب کند با امریکا و حتی در قعر جهنم هم با همه مذاکره می‌کنیم.

اما با گذشت نزدیک به ۳ هفته از این موضع‌گیری، جواد لاریجانی مذاکره با امریکا را دست کم برای شرایط کنونی منتفی می‌داند. به گزارش ایسنا، لاریجانی در نشست خبری در پاسخ به خبرنگار روزنامه واشنگتن‌پست که درباره مذاکره ایران با امریکا بود، اظهار کرد: مذاکره با امریکا موضوعی است که حواشی‌های زیادی دارد اما از نظر من، مبنای مذاکره با امریکا باید روشن باشد و مذاکره با امریکا به عنوان بخشی از تعامل باشد و گاهی تعامل هم می‌تواند مذاکره یا عدم مذاکره باشد لذا فعلا مذاکره مطرح نیست.

مذاکره توسط محرمان اسرار

علی اکبر ولایتی از سال ۷۶ تا کنون مشاور رهبری در امور بین الملل بوده است و همانگونه که او یکی از مورد اعتماد ترین افراد به رهبری برای انجام این مذاکرات مخفیانه است، طرف مقابل نیز همین نسبت را با اوباما رئیس جمهوری آمریکا دارد.

پس از انتشار خبر مذاکره مستقیم میان ایران و آمریکا، برخی از رسانه به معرفی زنی پرداختند که طرف آمریکایی مذاکره کننده با ایران بود؛ والری بومن جارت (Valerie Bowman Jarrett) متولد ۱۹۵۶ میلادی، وکیل آمریکایی مقیم شیکاگو است. او همچنین از مشاورین ارشد باراک اوباما در جایگاه ریاست جمهوری است. والری جارت از پدر و مادری آمریکایی زاده شده و متولد شهر شیراز است. او حتی تا ۹ سالگی در این شهر زندگی می‌کرده است.

والری جارت در سال ۱۹۷۸ در رشته روانشناسی از دانشگاه استنفورد موفق به کسب مدرک کارشناسی شد و سپس دکترای خود را در رشته حقوق در سال ۱۹۸۱ از دانشگاه میشیگان دریافت کرد. برخی نشریات و رسانه‌های ایالات متحده آمریکا او را بانفوذترین مشاور باراک اوباما معرفی می‌کنند.

طرف مذاکره با ولایتی را بهتر بشناسیم

سایت دیلی‌کالر درباره والری جارت می‌نویسد: ادوارد کلین نویسنده کتاب آماتور می گوید هیچ یک از مقامات عالی‌رتبه در کاخ سفید چنین رابطه ای با یک رئیس جمهور و همسرش نداشته اند و هنوز رسانه ای به نقش جارت پی نبرده است.

او در ادامه می‌افزاید: یکی از دوستان قدیمی جارت در حین مصاحبه برای نوشتن کتابم که آماتور نام داشت، گفت: خانم والری عضو خودمانی (محرم راز) اصلی است. او مثل چشم و گوش اوباما و بانوی اول است. او به آنها می‌گوید چه کسی وفادار است و چه کسی نه. چه کسی در مورد دیگری چه چیزی می‌گوید. او می‌گوید که آنها در دیدار از یک شهر یا کشور خارجی با چه کسانی دیدار کنند. او می‌گوید چه کسی به کاخ سفید دعوت شود و چه کسی نه.

به نوشته روزنامه دیلی‌تلگراف، خانم جارت در امر تجارت و سرمایه‌گذاری ملک، دستی بر آتش دارد و بیش از ۲۰ سال است که دوست و مشاور نزدیک اوباماست، به نحوی که گفته می‌شود در زمان صحبت‌کردن درباره رئیس‌جمهور جدید آمریکا «احساساتی» می‌شود و همچنین از او به عنوان «طرف دیگر ذهن اوباما» یاد می‌کنند.

این خانم به حدی به اوباما نزدیک است که می‌تواند پیش‌بینی کند اوباما برای شام چه چیزی را دوست دارد. والری جارت همان زنی است که رسانه های غربی در گرماگرم انتخابات آمریکا اعلام کردند که مشاور شیرازی اوباما تماس ها و تلاش های جدیدی را برای گشودن باب تماس با ایرانی ها آغاز کرده است.

این گزارش ها هم خاطرنشان می کنند که این زن شیرازی الاصل از سوی باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا، مسؤول پیگیری برقراری رابطه با ایران شده است. رسانه های غربی اذعان کرده اند که والری بومن جارت از وکلای برجسته شیکاگو و مشاور ارشد اوباما، ماموریت دارد که که تلاش کند تماس های دولت آمریکا با نمایندگان ایران برقرار شود.

نیویورک تایمز قبل از این افشا کرده بود که دولت آمریکا مذاکرات سری و محرمانه ای را با ایران انجام می دهد تا به محض پایان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، خط تماس مستقیم میان دو طرف برقرار شود. ایران و آمریکا هر دو این موضوع را تکذیب کردند. اما به رغم این تکذیب ها، همچنان مطبوعات مختلف بین المللی و نیز منابع مطلع داخلی بر صحت آن تاکید دارند و معتقدند پنهان نگه داشتن این ملاقات و مجموعه تلاش ها در این زمینه، بخشی از توافق دو طرف برای ادامه مسیر تا رسیدن به مرحله مذاکره علنی بوده است.

موضع سبزها چیست؟

در گزارش های پیشین کلمه در این باره، به تفصیل اشاره شده بود که سبزها، منتقدان حاکمیت فعلی و اصلاح طلبان، در واقع مخالفتی با اصل مذاکره با امریکا ندارند، بلکه حاکمیت را به این کار تشویق هم می کنند. اما مشروط به اینکه حاکمیت از پنهان کاری که قطعا منجر به باج دادن و ذلت می شود، دست بردارد و با شفافیت و صداقت وارد این عرصه شود و ملت را هم به طور مستمر در جریان بگذارد؛ همانگونه که دوران رهبری امام خمینی(ره) در مذاکرات الجزایر عمل شد و رهبری بدون دخالت بیش از حد در ریز امور، تصمیم گیری را به مجلس واگذار کرد و هیات مذاکره کننده نیز همگان را در جریان جزئیات مذاکرات و توافقات صورت گرفته، گذاشتند.

به اعتقاد سبزها، هرگونه مذاکره با آمریکا و یا هرگونه توافق سرنوشت ساز از سوی حاکمیت، باید با اطلاع مردم و به طور شفاف انجام گیرد. این کار ممکن است؛ حتی اگر حاکمیت خود را به پنهان کاری و عدم صداقت با ملت معتاد کرده باشد. این اعتیاد باید ترک شود و در این زمینه، تمام مفاد یادداشت پیشین قابل تاکید است. نظام نمی تواند پنهانی و غیر مردمی با غرب به توافقی برسد؛ به دو معنا: هم نمی تواند، یعنی چنین تلاشی به نتیجه نخواهد رسید و تجربه اخیر هم آن را نشان داد؛ و هم نمی تواند، یعنی حق ندارد.

میرحسین موسوی هم پیش از این نسبت به هرگونه معامله خارجی که منافع ملی را در نظر نگیرد، هشدار داده و در توصیف سیاست خارجی اقتدارگرایان گفته بود همان وقتی که آنان مناسبات بین‌المللی کشور را به اغراض تبلیغاتی آلوده کردند و از خردورزی و متانت کناره گرفتند می‌شد حدس زد که به زودی مصالح بلندمدت مردم را به هیچ معامله خواهندکرد.

وی همچنین تاکید کرده بود که جنبش سبز باید از تمام توان بین المللی خود استفاده کند تا به قدرتهای خارجی نشان دهد به آنها اجازه نمی دهد از ضعف و عدم مشروعیت دولت کنونی استفاده و به استقلال، تمامیت ارضی و منافع عالی کشور آسیب رسانند.

اما در مقابل، سران حاکمیت نباید تردید کنند که اگر کوچکترین قدمی در جهت نجات کشور بردارند و قصد حرکت شفاف و مردمی برای تعامل خارجی داشته باشند، اولین کسی که به یاری کشور خواهد آمد، همین جنبش سبز است که مظلوم اما مقتدر، همچنان بر مواضع خود ایستاده و تحقق یک به یک هشدارهای خود را به نظاره نشسته است. امروز نجات کشور و جلوگیری از خطر، حرف اول و آخر جنبش سبز است. این دغدغه ای از موضع منافع ملی و قابل درک و توجیه برای آحاد ملت است. مردم سبز اندیش نیز فراموش نخواهند کرد که همانگونه که میرحسین در یادداشت خود در سال ۸۹ تاکید داشت “قصد از تحریم ها صرف به زانو درآوردن دولت نیست. تجربه ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سرنوشت تلخ عراق و افغانستان در زمان معاصر پیشاروی ماست و هشیاری مضاعف آنکه چه بسا بخشی از دولتیان شانس بقای خود را در ادامه این بحران و تشدید مخاصمات و حتی تشویق دشمنان برای تعرض نظامی ببینند.

موسوی اینها را گفته بود و سپس به درستی تاکید کرده بود: “بر جنبش سبز است که بین پایداری بر اصول و هویت خود و مقابله با این خطر روشن وفاقی ایجاد نماید. ما باید عنصر مقاومت در مقابل تهدید و تعرض خارجی را به عنوان یک ضرورت در کنار سایر مطالبات خود بنشانیم و نشان دهیم که راه خروج از این بحران و خطر در برگشت به اصول و راه حل هایی است که جنبش سبز در یک سال عمر سر افراز خود همواره منادی آن بوده است.

میرحسین در آن یادداشت، از ضرورت اطلاع رسانی صادقانه به ملت گفته بود، از گسترش دایره مشاوران تصمیم ساز، از لزوم استفاده از همه ظرفیت های سابق و فعلی نظام، از امکان رفراندوم و مراجعه به آرای مردم برای تصمیم گیری درباره مسائل اساسی کشور، از بازگرداندن سپاه به جایگاه خود، از ضرورت پرهیز از ماجراجویی نظامی و از سرنوشت شوم و ترحم برانگیز کشورهایی که در دام لفاظی های مغرورانه دولتیانشان افتادند.

مدلی که میرحسین ارائه کرده، به سادگی می تواند کشور و نظام را به سمت حل مشکل به شکلی عاقلانه و پایدار رهنمون شود؛ و در غیر این صورت، همان گونه که او هم تاکید کرده بود، “جنبش سبز از طریق آگاه سازی همه جانبه اقشار اجتماعی و نخبگان به سرکوبگران اجازه نخواهد داد با ایجاد وضعیت اضطراری در کشور و استقبال از درگیری های نظامی از پاسخگویی و مسوولیت پذیری فرار کند و به تشدید سرکوب و ارعاب مخالفان بپردازد و یا در خفا برای تامین منافع کوتاه مدت خود بر سر منافع عالی ملی تن به سازش های خفت بار دهد.

برای مشاهده مطالب پیشین کلمه در این باره، روی این پیوندها کلیک کنید:

سرنوشت مذاکره پنهانی و بدون اطلاع ملت، چیزی جز باج دادن نخواهد بود
حاکمیت شفاف سازی کند؛ علی اکبر ولایتی در آمریکا چه می کند؟

از سورپرایز اکتبر تا حضور ولایتی در خاک ایالات متحده؛ ماجرا جیست؟
جزئیاتی از آخرین تلاش‌ها برای زمینه‌چینی مذاکره مستقیم ایران و آمریکا

فرافکنی رسانه های امنیتی و هشدار روزنامه دولت درباره تکرار ماجرای مک فارلین
آقای ولایتی! اگر قصد مذاکره نداشتید، در آمریکا چه می کردید؟

سکوت ادامه‌دار حاکمیت درباره مذاکرات ولایتی با والری جارت، مشاور اوباما
قائم مقام ولایتی در زمان وزارت خارجه؛ آماده مذاکره با آمریکا حتی در قعر جهنم!

ادامه سکوت حاکمیت درباره دیدار ولایتی با مشاور ارشد اوباما
پیگیری گسترده بحث مذاکره با آمریکا از سوی نزدیکان رهبری؛ ولایتی تنها نیست

توجیه جالب نماینده اصولگرای مجلس برای «مذاکره خاص» با آمریکا
گمانه‌زنی‌های تازه درباره ادامه مذاکرات پنهانی ایران و آمریکا/ اشاره‌های جدید به مذاکرات ولایتی با مشاور اوباما

نگاه اصلاح طلبانه به موضوع رابطه با آمریکا | مذاکره با آمریکا باید علنی باشد



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

۶ پاسخ به “آیا زمان رسیدن به توافق بزرگ ایران و آمریکا نزدیک شده است؟”

  1. nدرود بر رییس جمهور منتخب مردم که این روزها رو پیش بینی کرد،یا حسین میر حسین

  2. ایرانی گفت:

    به هر حال باید قبول کرد که اگه مذاکره ای با آمریکا در جریان هستش باید فعلاً محرمانه باشه. چون حتی در کشور جاسوس های روسیه و چین و یا اسرائیل و یا هر کشور دیگه ای ممکنه که کارشکنی بکنن و نزارن که این مذاکرات به مرحله علنی شدن برسه چرا که اگه این مذاکرات به نتیجه برسه ممکنه که این جاسوس های روسیه و چین ایران که به مستعمره شون تبدیل شده رو از دست بدن. پس باید فعلاً صبور بود. این نظر من به عنوان یه ایرانی و یه سبز بود. پاینده باد ایران و ایرانی 

  3. کمینه گفت:

    توافق با آمریکا به چه قیمتی سرکوب بیشتر ملت،خفقان بیشتر، تدوین بیشتر قوانین عصر حجری، گرسنگی بیشتر خلق خدا…؟!

  4. ناشناس گفت:

    ایران واسه چی بخواد با امریکا مذاکره کنه یه مسعله ی هسته ای هست که اون تو چارچوب پنج به علاوه ی یک میشه دیگه 
    ایران تو همه چی اختلاف نظر داره با امریکا و منافع ملی هم اجازه نمی ده مذاکره باشه چون امریکایی ها خوب نشون دادن ذات خرابشون رو همین طور حمله می کنن به یک ملت بی چاره به زنان و کودکان حمله می کنند انهارا قتل عام می کنند 
    قطعا کشور ما تا ابد مذاکره مستقیم با امریکا نمی کنه بزارین اب پاکی رو رو دستتون بریزم 

    امریکا دنبال منافع خودشه میدونین تو مذاکره چی می گه دست از حمایت حماس بردارین از سوریه حمایت نکنین از صحبت های ضد اسراییلی دست بردارین اصلا بقای این نظام به مخالفت با امریکاست مگر میشه یک ملت اکثرا مسلمان 
    علیه قتل عام مردم تو فلسطین – پاکستان – افغانستان – عراق – سکوت کونه خیلی پستین اگر سکوت کنین این امریکایی های بی شرف همونایی هستند که یک روزی هم پدر و مادر شماهارا جلوی چشاتون با بمب می کشن فرزندان شمارو به خاک و خون می کشند 
    اصلا زمان شاه چه خبر بود قانونی تصویب کرده بودند که به مجرد این که هر طبعه ی امریکایی در خاک ایران دست به قتل دزدی زد هیچ کسی حق بازداشت این افراد رو نداشت اگر سگ یک امریکایی رو یک شهروند ایرانی می کشت صاحب اون سگ حق این رو داشت طرفو بکشه 
    شما فکر کردین مردم ایران خرن مگر پدر و مادران ما یادشون رفته چه جنایت هایی این امریکایی ها کردند خودشون انبار سلاح های هسته ای دارند هیچی نیست بعد می گند چون شما ممکنه بسازین باید سرتاپاتون رو تحریم کنین 
    ملت ما سی چهار سال هست مرگ بر امریکا می گه تا وقتی هم زنده هست می گه امام ما اومد مارو از دست این امریکایی ها نجات داد و در اون سخنرانی معروف خودشون تو بهشت زهرا به خاطر این حقه جنایت امریکایی ها در ایران گفتند من تو دهن این دولت می زنم من به پشتوانه این ملت دولت تایین می کنم کشور ما چون سر تعظیم جلوی امریکایی ها فرود اورده بود یک مستمره بیش نبود و شاه خاعن تمام سرمایه ملت مارو مفت به اونها تقدیم می کرد 

    خیالتون راحت این اقای ولایتی هم که رفته قطعا سر مسعله هسته ای بوده کشور ما هیچ وقت با امریکای کثیف دوستی برقرار نخواهد کرد

  5. Ehssanerfan گفت:

    ﺁﻳﺎ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺣﺎﻟﻮ ﺭﻭﺯ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﻋﺰﻳﺰﻱ ﺭا اﺯ ﺩﺳﺖ ﺩاﺩﻩ ﺩﻳﺪﻩ اﻳﺪ ﻣﺨﺼﻮﺻﺎ ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﺯﻫﺮا ﻓﺮﻳﺎﺩ ﻣﻴﺰﻧﻨﺪ ﮔﺮﻳﻪ ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ و ﺣﺘﻲ ﺑﻌﻀﻲ ﺧﻮﺩﺯﻧﻲ ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ. ﺑﻪ ﻋﻘﻴﺪﻩ ﻣﻦ ﻣﺸﻜﻞ اﻳﻦ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺑﻴﺸﺘﺮ اﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﺳﻴﺎﺳﻲ ﺑﺎﺷﺪ ﺭﻭﺣﻲ و ﺭﻭاﻧﻴﺴﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﺩاﺭﻧﺪ ﻗﻬﺮﻣﺎﻥ اﺯ اﻳﻦ ﺩﻧﻴﺎ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﺎﺧﻮﺩﺁﮔﺎﻩ ﻣﻴﺪاﻧﻨﺪ ﭼﻪ ﻏﻠﻂﻲ ﻛﺮﺩﻩاﻧﺪ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ اﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﮔﻨﺪﻩﮔﻮﻱ ﻛﺮﺩﻩاﻧﺪ ﻛﻪ ﻣﺮگ ﺭا ﺑﻪ ﭘﺬﻳﺮﺵ ﺷﺮاﻳﻄ ﺁﻣﺮﻳﻜﺎ ﺗﺮﺟﻴﺢ ﻣﻴﺪﻫﻨﺪ ﺑﺮاﻱ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺑﻪ ﻫﻴﭻ ﻭﺟﺢ ﻣﻬﻢ ﻧﻴﺴﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﻲﺧﻮاﻫﻨﺪ ﺑﻪ ﻭﻇﻴﻔﻪ ﺩﻳﻨﻲ ﺧﻮﺩ ﻋﻤﻞ ﻛﻨﻨﺪ
    ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﻫﺰاﺭ ﺯﺑﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻪاﻧﺪ اﻱ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻴﺎﻳﻳﺪ ﻣﺎ ﺭا ﺧﻠﻊ ﺳﻼﺡ ﻛﻨﻴﺪ و اﮔﺮ ﻧﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ ﺑﺮ ﺑﺎﺩ ﻣﻴﺮﻭﺩ

  6. مهمان گفت:

    نقل کرده اند که فیلی می دوید و گرد و خاک راه انداخته بود ، موشی با دویدن به او رسید گفت دوست من پشت سرت را نگاه کن ببین که ماها چقدر گرد و خاک راه انداخته ایم !  کشور ما با مدیرت فعلی شیرازه کار از تمام جهت از دستش در رفته ،خود را برابر با قدرت جهانی میداند ، پس بهتر تا دیر نشده یا پنهانی یا آشکارا مشکلمان را با آمریکا حل کنیم . ولی این نکته را هم بگویم اگر اینها ملت را از خود نرانده بودند و مدیریتی قوی بر سرکار بود آمریکا که هیج بلکه تمام دول خارجی به ما احترام میگذاشتند .