سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic
  • صفحه اصلی
  • » نامه محمدامین هادوی: به داد اقتصاد کشور برسید؛ دولت بی کفایت را پای میز محاکمه بکشی...
» روایت دقیق یک زندانی سیاسی از ابعاد رانت خواری ها در دولت احمدی نژاد

نامه محمدامین هادوی: به داد اقتصاد کشور برسید؛ دولت بی کفایت را پای میز محاکمه بکشید

چکیده :بنده که بسیاری از شما را می‌شناسم و نسبت به شجاعت و خلوص و پاکی در عملتان نیز تردیدی ندارم و مطمئنا بسیار بهتر از من می‌دانید که در گوشه زندان برخی از واقعیت‌ها را به نقل از شما و دیگران در روزنامه‌ها و جراید می‌خوانم. اکنون دیگر حتی برخی از فرصت طلبان که از ابتدای شروع دولت نهم چنان از آن تعریف می‌کردند که گویی دولت امام معصوم (ع) است این روز‌ها چنان به آن حمله می‌کنند که گویا دولتی است خارجی و غاصب، بر این مطالب صحه می‌گذارند و بعضا به آن‌ها نیز شدیدا معترضند. اما چرا این همه اعتراض و نقد به جایی نمی‌رسد؟...


محمدامین هادوی، زندانی سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین در نامه ای خطاب به اعضای محترم اتاق‌های بازرگانی، صنایع و معادن کشور با تشریح اوضاع نابسامان اقتصادی نوشته است: بنده که بسیاری از شما را می‌شناسم و نسبت به شجاعت و خلوص و پاکی در عملتان نیز تردیدی ندارم و مطمئنا بسیار بهتر از من می‌دانید که در گوشه زندان برخی از واقعیت‌ها را به نقل از شما و دیگران در روزنامه‌ها و جراید می‌خوانم. اکنون دیگر حتی برخی از فرصت طلبان که از ابتدای شروع دولت نهم چنان از آن تعریف می‌کردند که گویی دولت امام معصوم (ع) است این روز‌ها چنان به آن حمله می‌کنند که گویا دولتی است خارجی و غاصب، بر این مطالب صحه می‌گذارند و بعضا به آن‌ها نیز شدیدا معترضند. اما چرا این همه اعتراض و نقد به جایی نمی‌رسد؟

به گزارش کلمه، هادوی در بخشی از نامه خود با طرح این پرسش که چرا گوش شنوایی نیست و چرا کسی خود را در مقابل این همه نا‌بسامانی مسئول نمی‌داند؟ تاکید کرده است: به نظر می‌رسد بی‌توجهی به قانون و حرف حق در این سال‌ها رویه‌ای ثابت شده و مسئولین فهمیده‌اند که بهترین راه جوابگویی به این اعتراضات و سوالات، بی‌اعتنایی و عدم پاسخگویی است. لذا به نظر می‌رسد که تنها راه چاره آن است که توامان به قوه قضاییه (با آنکه به آن امیدی ندارم) و به مردم شکایت‌ها و اعتراضات خود را ازین همه تخلفات و نابسامانی‌ها اعلام کنید و بخواهید که کلیه مسئولین دولتی که با تصمیم‌های غلط خود دراین سال‌ها یا باعدم اتخاذ تصمیم به موقع و صحیح، یا با مسکوت گذاشتن وظایف خود باعث بروز این مشکلات و نا‌بسامانی‌ها در اقتصاد کشور شده‌اند به پای میز محاکمه کشیده شده و در دادگاه‌های صالح و در برابر افکار عمومی مردم در قبال تصمیماتشان در مورد ارز، سود بانکی، شکر، گوشت، مرغ، گندم، برنج، تلفن همراه، سویا، ذرت و بطور کلی تولید و تجارت پاسخگو باشند از اینکه کشور به انبار کالاهای بنجل چینی تبدیل شده و فریاد مردم و مسئولین ازین همه کالاهای غیر ضروری، بی‌کیفیت و….. به آسمان رسیده و در برهه‌ای که وضعیت کشور به قدر کافی با بحران‌های مختلف رو بروست و با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کند پس چه بهتر که تا بیش ازاین دیر نشده کاری کرد و اجازه نداد ایران عزیز‌تر از جانمان در دام بی‌کفایتی‌ها و سیاست‌های غلط در جا بزند و مسیر سقوط قطعی را تا آخر طی کند.

محمد امین هادوی در مهرماه ٨٩ به اتهام فعالیت هایی از جمله مراجعه به منزل شهدای جنبش سبز و ارتباط و ملاقات با فعالان و رهبران جنبش سبز بازداشت و از سوی قاضی پیرعباسی به تحمل ۶سال حبس محکوم شد.

فرزند هادوی اولین دادستان کل انقلاب پس از پیروزی انقلاب در دوران بازداشت به مدت ۶٠ روز دست به اعتصاب غذای تر زد زیرا ماموران امنیتی جهت تحت فشار قرار نهادن وی فرزندش را نیز بازداشت کرده بودند.

متن کامل این نامه که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

اعضای محترم اتاق‌های بازرگانی، صنایع و معادن کشور

همانطور که اطلاع دارید دولت نهم و دهم با شعارهای خودکفایی کشور از واردات – افزایش تولید و اشتغال – بهبود سطح زندگی و رفاه بیشتر مردم، در انتخاباتی با اما و اگرهای فراوان که قصد ورود به آن مقوله را ندارم، قدرت را در دست گرفت و سیاست‌هایی را که در ادوار گذشته و با زحمات کار‌شناسی هزاران نفر از متخصصان بخش خصوصی و دولتی و نمایندگان مجلس تبدیل به سندهای برنامه‌های سوم و چهارم و سند چشم انداز بیست سالهٔ کشور گردیده بود، سهوا یا عمدا به کناری نهاده و با انحلال سازمان برنامه و بودجه و بی‌توجه به فریادهای کار‌شناسان و منتقدان فقط و فقط با اجتهاد شخصی، سکان اقتصاد کشور را به دست هر نا‌اهلی داده، با سیاست‌های شعارگونه، دهان پرکن، استقبال از تحریم‌ها و قطع روابط اقتصادی و سیاسی و غیره باعث انزوای بیشتر کشور گردیده که این اقدامات فشار بیشتر اقتصادی و سیاسی و اجتماعی بر مردم را باعث گردیده است.

برخی از سیاست‌های مزبور عبارتند از:

تلفن همراه: وزیر صنایع این دولت و معاونش با ادعای تولید تلفن همراه در کشور، ناگهان و یک شبه سود بازرگانی و عوارض گمرکی واردات آنرا به ۶۰ درصد افزایش داده، باعث کاهش واردات قانونی آن و افزایش واردات قاچاق آن گردید که با توجه به نیاز ۵- ۶ میلیونی سالیانهٔ کشور به تلفن همراه، کشور از درآمدهای گمرکی و واردات قانونی محروم و در عوض با افزایش قاچاق، قاچاقچیان سود برده، درآمد آن‌ها تامین و خسارت مادی و معنوی آن به کشور رسید تا با گذشت چند سال و کشمکش‌های فراوان و پیگیری نمایندگان و توزیع کنندگان تلفن همراه و اعتراضات مردمی به عدم خدمات پس از فروش تلقن‌های قاچاق و… عوارض به ۲۵ درصد کاهش یافت ولی نه شعارهای تولید میلیون‌ها تلفن همراه در کشور تحقق یافت و نه هرگز هیچ مسولی بابت این خسارت‌ها به مردم و کشور مواخذه ومحاکمه نشد.

شکر:‌‌ همان مسولین فوق با کاهش عوارض گمرکی شکر در حالی که کشور فقط نیم میلیون تن کمبود شکر داشت که آن هم بایستی با هماهنگی کارخانجات قند و شکر برای واردات شکر خام و تصفیه آن توسط کارخانجات مذکور صورت می‌پذیرفت، با واردات ۱/۵ میلیون تنی شکر با عوارض ناچیز گمرکی باعث لطمه شدید به اقتصاد کشور، کارخانجات قند و شکر و کشاورزان چغندر کار شدند.

گندم: با برپایی جشن خودکفایی گندم توسط وزیر کشاورزی این دولت و سپس جشن صادرات آن با واردات چند میلیون تنی فعلی گندم در تضاد است. قیمت تضمینی خرید گندم از کشاورزان کفاف هزینه‌های تولید آن را نداد. به همین دلیل کشاورزان کشت گندم را کاهش داده و علاقه‌ای به فروش آن نیز به دولت با این نرخ ندارند. درحالی که با اجرای مرحله اول قانون هدفمند کردن یارانه‌ها مصرف گندم در کشور۱۰ تا ۲۰ درصد کاهش یافته است باز هم آنقدر با کمبود گندم مواجه هستیم که بجای داشتن گندم مازاد و صادرات آن در بازارهای کشورهای مختلف به دنبال واردات گندم آن هم از نوع … هستیم

چای: بر اساس آمارهای سازمان‌های چای و نمایندگان اتحادیه‌های چایکاران شمال کشور، کشور حدودا سالیانه به ۱۳۰ هزار تن چای نیاز دارد که مقدار کمی در داخل تولید و مقدار ناچیزی به طور قانونی از گمرکات وارد، و حدود نیمی از آن به صورت قاچاق وارد کشور می‌شود و چای تولیدی کشاورزان شمالی کشور هم به علت سیاست‌های نادرست عمدتا در انبارهای سازمان چای در حال پوسیده شدن است ولی چای قاچاق بی‌کیفیت همیشه در دسترس آسان مردم قرار دارد و باعث تغییر ذائقهٔ مردم و مصرف هر چه بیشتر چای خارجی گردیده است.

مرکبات: چندین سال است که نمایندگان استان های شمالی مجلس و تولید کنندگان مرکبات کشور به دولت برای جلوگیری از صدور مجوز واردات انواع میوه‌ها بخصوص مرکبات تذکر و هشدار می‌دهند و درحالی که کشور با تولید مازاد بر مصرف پرتقال، نارنگی، سیب، انگور و … رو به رو است این میوه‌ها از کشورهای دور و نزدیک که بعضا کرایه حمل آن از قیمت فروش میوه‌های داخلی گران‌تر تمام می‌شود به کشور وارد شده، در معرض عرضه به مردم قرار می‌گیرد این در حالی است که بنا به آمار وزارت کشاورزی حدود ۱۵_۲۰ در صد تولید میوه در کشور متاسفانه به ضایعات تبدیل می‌شود.

(از مقوله دانه‌های روغنی چون ذرت، سویا، آفتابگردان، پالم و همچنین علوفه‌های دامی و جو می‌گذریم و آن را به فرصتی دیگر موکول می‌کنیم.)

شیر و گوشت: سیاست‌های این دولت در بخش شیر و گوشت هم باعث کاهش تولید آن‌ها و افزایش واردت شیر خشک از چین و گوشت از برزیل گردیده است به طوری که هر دو قلم شیر خشک و گوشت منجمد شده جزو اقلام گروه یک و دو بوده که دولت برای واردات آن ارز با نرخ مرجع یعنی ۱۲۲۶ تومان اختصاص می‌دهد. درحال حاضر با سیاست‌های استبدادی ثابت نگه داشتن نرخ خرید شیر خام، دولت باعث شده است که بسیاری از دامداران، دام های خود را به جای تولید شیر به کشتارگاه‌ها بفرستند تا بتوانند با فروش گوشت آن‌ها جلوی ضرر نرخ ارزان شیر را بگیرند.

درحالی که به علت تورم آشکار و پنهان سالیانه، قیمت تمام شده شیر خام تولیدی افزایش می‌یابد، دولت با اجبار از دامداران خواسته است که نرخ شیر خام خود را ثابت نگه داشته و با نرخ مصوب به کارخانجات لبنیات بفروشند. در این میان مردم به خوبی می‌دانند که شیر ارزان شعاری تو خالی بوده و شیر با قیمت هایی بالا‌تر از نرخ‌های مصوب به فروش می‌روند. هرچند دولت سعی داشت با وعده تهیه، واردات و فروش علوفه ارزان به دامداران آن‌ها را وادار به ارزان فروشی شیر تولیدی کند اما در واقع مردم شیر را هم مانند مرغ مجبور بوده‌اند که گران‌تر از قیمت‌های عادی تهیه نمایند.

بهای مرغ را که در سال گذشته حدود ۳۰۰۰ تومان بود، دولت می‌خواست که با افزایش ۵۰ درصدی در حد ۴۷۰۰ تومان ثابت نگه دارد در حالی که نوسان قیمت مرغ در این چند ماهه بین ۵۰۰۰ تا ۸۰۰۰ تومان بوده است و به جای آنکه مسئولان مشکل دامداران و مرغداران را بطور اساسی حل نمایند با استفاده از ارز حاصل از نفت، اقدام به واردات آن کرده‌اند تا یا تولیدکنندگان را مجبور به تمکین سیاست های غلط خود بنمایند یا اینکه آن‌ها را به افلاس و ورشکستگی بنشانند.

فروش ارز: در مورد نرخ گذاری و فروش ارز هم سیاست‌های دولت روشن و شفاف نبوده و نیست. این دولت که بالا‌ترین درآمد‌های ارزی از بابت فروش نفت و گاز و پتروشیمی را در یکصد سال اخیر داشته است، معلوم نیست این درآمد‌ها در کجا و چگونه صرف شده‌اند.

بر اساس قوانین بودجه سالیانه و برنامه‌های مصوب، دولت نمی‌توانسته است تا این میزان درآمدهای ارزی را خرج نماید. درآمد‌های ارزی این دولت که بین ۶۰۰ تا ۷۰۰ میلیارد دلار تخمین زده شده به کجا رفته که در نبود و کمبود آن در چند ماه گذشته قیمت دلار به دو برابر افزایش یافته است و اصولا با چه سیاستی از سال گذشته میلیارد‌ها دلار اسکناس نو و آکبند در بازار آزاد عرضه می‌شد که دلالان در بسیاری موارد بایستی شب‌ها در صف می‌خوابیدند تا صبح چند هزار دلار نو از بانک‌ها و صرافی‌های مجاز به نرخ کمتر از بازار آزاد بگیرند و سپس در بازار آزاد آن را بفروشند. آیا این‌ها رانت نبوده که فقط به اشخاص خاص می‌رسیده؟

در سال ۹۰ و ۹۱ بانک مرکزی چند میلیارد دلار به این صورت فروخته است؟ و رانتش نصیب چه کسانی شده است؟ که اکنون کشور در حال تحمل کمبود ارز در داخل و خارج است. و سوال بعدی آنکه اختلاف نرخ دلار مصوب در بودجه و نرخی که بانک مرکزی در بازار آزاد می‌فروخته به چه حسابی می‌رفته مقدارش چقدر بوده و صرف چه کاری شده است؟

سود تسهیلات بانکی: یکی دیگر از شعارهای اولیه این دولت کاهش بهره‌های بانکی، یک رقمی کردن آن و تقویت ارزش پول ملی برای تولید ارزان‌تر و فراوان‌تر بود که این نیز به سبب برخی شعارهای ساده لوحانه‌ای بود که بعضی اشخاص برای دریافت وام‌های بانکی ارزان و استفاده از رانت بیشتر سر داده‌اند و حل مشکل تورم و تولید در کشور را فقط با کاهش سود وام‌های بانکی می‌دانستند و هر روزه آن را در مجامع مختلف فریاد می‌کردند.

نتیجه کاهش سود وام‌های بانکی، ایجاد صف‌های طویل برای دریافت وام‌های ارزان‌تر از تورم، دربانک‌ها و دریافت آن توسط اشخاصی بود که رابطه بهتری با بانک‌ها و مسئولین داشتند و ازاین رانت بهتراستفاده کردند. در حالی که تورم ظاهری کشور در حد ۱۸ تا ۲۰ درصد و تورم واقعی ۲۵ تا ۳۰ درصد بود، بانک‌ها با دستور مقامات با اعطای تسهیلات با بهره‌های ارزان و عمدتا به از ما بهتران و و بنگاه‌های زود بازده، چندین هزار میلیارد تومان از پس اندازهای مردم را به اشخاصی داده‌اند که یا نتوانسته‌اند یا نخواسته‌اند که آن‌ها را به بانک‌ها مسترد کنند و این موضوع به بزرگ‌ترین معضل بانکی تبدیل شده است.. در هر حال عده‌ای در ظاهر تولید و تجارت ازاین رانت‌ها بهره‌مند شده، پرونده‌هایی با نام سه هزار میلیاردی پدید آورده‌اند و یا خواهند آورد و باعث افزایش غیرقابل تصور معوقه‌ها و بدهی‌های بانکی خصوصا در بخش بنگاه‌های زود بازده شدند و از سوی دیگربا افزایش تورم، ارزش سپرده‌های ناچیز مردم دربانک‌ها روز به روز کاهش یافته و با کاهش ارزش ریال در مقابل ارزهای خارجی، قدرت خرید مردم هرچه بیشتر سیر نزولی طی می‌کند.

دوستان عزیز و گرامی عضو هیئت نمایندگان اتاقهای بازرگانی و صنایع و معدن

بنده که بسیاری از شما را می‌شناسم و نسبت به شجاعت و خلوص و پاکی در عملتان نیز تردیدی ندارم و مطمئنا بسیار بهتر از من می‌دانید که در گوشه زندان برخی از واقعیت‌ها را به نقل از شما و دیگران در روزنامه‌ها و جراید می‌خوانم. اکنون دیگر حتی برخی از فرصت طلبان که از ابتدای شروع دولت نهم چنان از آن تعریف می‌کردند که گویی دولت امام معصوم (ع) است این روز‌ها چنان به آن حمله می‌کنند که گویا دولتی است خارجی و غاصب، بر این مطالب صحه می‌گذارند و بعضا به آن‌ها نیز شدیدا معترضند. اما چرا این همه اعتراض و نقد به جایی نمی‌رسد؟

چرا گوش شنوایی نیست و چرا کسی خود را در مقابل این همه نا‌بسامانی مسئول نمی‌داند؟ به نظر می‌رسد بی‌توجهی به قانون و حرف حق در این سال‌ها رویه‌ای ثابت شده و مسئولین فهمیده‌اند که بهترین راه جوابگویی به این اعتراضات و سوالات، بی‌اعتنایی و عدم پاسخگویی است. لذا به نظر می‌رسد که تنها راه چاره آن است که توامان به قوه قضاییه (با آنکه به آن امیدی ندارم) و به مردم شکایت‌ها و اعتراضات خود را ازین همه تخلفات و نابسامانی‌ها اعلام کنید و بخواهید که کلیه مسئولین دولتی که با تصمیم‌های غلط خود دراین سال‌ها یا باعدم اتخاذ تصمیم به موقع و صحیح، یا با مسکوت گذاشتن وظایف خود باعث بروز این مشکلات و نا‌بسامانی‌ها در اقتصاد کشور شده‌اند به پای میز محاکمه کشیده شده و در دادگاه‌های صالح و در برابر افکار عمومی مردم در قبال تصمیماتشان در مورد ارز، سود بانکی، شکر، گوشت، مرغ، گندم، برنج، تلفن همراه، سویا، ذرت و بطور کلی تولید و تجارت پاسخگو باشند از اینکه کشور به انبار کالاهای بنجل چینی تبدیل شده و فریاد مردم و مسئولین ازین همه کالاهای غیر ضروری، بی‌کیفیت و….. به آسمان رسیده و در برهه‌ای که وضعیت کشور به قدر کافی با بحران‌های مختلف رو بروست و با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کند پس چه بهتر که تا بیش ازاین دیر نشده کاری کرد و اجازه نداد ایران عزیز‌تر از جانمان در دام بی‌کفایتی‌ها و سیاست‌های غلط در جا بزند و مسیر سقوط قطعی را تا آخر طی کند.

محمد امین هادوی

زندان اوین

بند ۳۵۰

از این نویسنده ی دربند بخوانید:

نامه محمد‌امین هادوی از زندان: آقای احمد خاتمی! دروغ نگویید

محمدامین هادوی از بند ۳۵۰ اوین: دروغ سراسر کشور را در بر گرفته است؛ چرا همه ساکت اند؟

پوستر/ پیام تبریک نوروزی محمد امین هادوی



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

۱۵ پاسخ به “نامه محمدامین هادوی: به داد اقتصاد کشور برسید؛ دولت بی کفایت را پای میز محاکمه بکشید”

  1. ناشناس گفت:

    چرایش فقط و فقط ولایت فقیه است ولجبازی و حتما نقطه ضعف از هم داشتن.گشور و مردم مهم نیست.باید با حرکتهای پی در پی ثابت کنیم کسیکه ارزش نداره خود شما هستید

  2. iranabadec گفت:

    (تقدیم به زندانی سیاسی محمدامین هادوی و ستایش از حسن نیت ایشان.(پاینده باشی، مردانِ دربند، آزادی تان نزدیک باد! )
    خرج که از کیسهء مهمان بود، حاتم طائی شدن آسان بود! تخریب های اقتصادی بیشتر در راه است – این هفته بانک های خصوصی و بازهم دلار و ریال
    http://iranabadec.blogspot.com/2012/10/blog-post_5.html

    پیش فرض های این نوشته یادداشت های ذیل است:
    کودتامرده است! زنده باد آزادی!
    ماجرا جوئی حاکمان ۱)
    ماجراجوئی حاکمان ۲)
    قانقاریایرکود تورمی و…
    لطفاًزیر بهمن “سقوط” حاکمان نباشید!

    شرایط اجتماعی ناظر بر شرایط هفته جاری چیست؟

    “پاتک” ا.ن. در هفتهء گذشته به تمامی استحکامات مدافعانِ دیروز دولت های نهم و دهم، شرایط جدیدی در میهن ما به وجود آورده است. تک های مورد انتظار که درمقابل پاتک ایشان می شود انتظار داشت، دامنهء بسیار محدودی دارد.
    نکته جالب این است که با توجه به عدم وجود مشروعیت مردمی برای “رهبری فردی” و عوامل کودتا، خیلی هم تفاوت ملموس در راهکارهای پیش روی حاکمان وجود ندارد.

    پاشنه آشیل رفتار حاکمان، عدم وجود حداقلِ “اعتماد” به آن ها نزد جامعه مدنی است. اقداماتی که برای درخواست نجات سیستم از آقایان هاشمی و حتی خاتمی ممکن است به عمل آید نیز، صرفاً در صورت وجود “شفافیت” لازم از نظر جامعه و شبکه های اجتماعی ، قابلیت کارکرد دارند.

    بدون عقب کشیدن از موضع “دریدگی سیاسی” و تعداد قابل قبول استعفاء های واضح و همراه با دلیل کافی برای افکار عمومی – اتفاقاتی که برای حاکمان در حال واقع شدن هستند – موضوع افکار عمومی نخواهد بود!

    جامعه مدنی و افکار عمومی تحت هدایت “جنبش سبز” تا کنون مواضع مهمی را بدست آورده اند. ازجمله:

    ۱- زندگی مستقل از تصمیمات حاکمان در شرایطی که مزاحمت کودتا را به حداقل برساند. بقدر کافی تمرین شده و در حال انجام است.
    ۲- با اعلام مواضع شفاف از سوی “جنبش سبز”، دنیا صدای صلح خواهی مردم ایران را شنیده و هرگونه تهدید خارجی فعلاً عقب کشیده شده است.(اینجا)
    ۳- خسارت های اقتصادی که حاکمان با “نزدیک بودن نظرشان” به دولت “جهل و نادانی” ، به زندگی شهروندان ایرانی وارد کرده اند نیز، تقریباً بطور کامل واقع شده و با تحریم های مالی دنیای متمدن دامنهء خسارت های بیشتر به حدت محدود شده است.
    اگر بپذیریم مهمترین دستآورد شبکه های اجتماعی و جنبش سبز در هفته گذشته، ندادنِ فرصت به طرف های درگیری “مابین حاکمان” در تبدیل نا آرامی های پراکنده به یک یورش “امنیتیِ” سازمان یافبه علیه مردم، بوده است. در هفته جاری نیز کافی است که مردم در قامت “تماشاچی” در سیرک آتش گرفته حاکمان “حضور نظارتی” داشته باشند.

    ***
    سئوالی برای این هفته: «در مقابل سرکوب سفید بانک های خصوصی چه بایدکرد، یا چکار می توان کرد؟»

    در میان “تک” و “پاتک” های ممکن در هفته جاری که می تواند تا کنار رفتن دولت دهم بیانجامد. خاکریزِ “تک” آتی ا.ن. «تخریب کامل زیر ساخت های موجود نزد “بانک ها خصوصی” خواهد بود». دولت کودتا هیچ تحملی ندارد که بخشی از ساختارهای باقی مانده از دولت های “سازندگی” و “اصلاحات” – علیرغم مشکلاتی که برای جامعه مدنی هم دارند – بتوانند سالم نگهداشته شوند.

    پیش زمینهء لازم برای ورشکست کردن بانک های – مثلاً – خصوصی با گذاشتن پوست خربزه زیرپای هیئت مدیره های بانک های مذکور «با افزایش مطالبات معوق و مشکوک والوصول و هدایت آنها به “دلالی” ارزهای دریافتی و هزینه کرد ما به التفاوت بدست آمده برای پوشش هزینه ها و پرداخت سود های صوری،» (اینجا) بنا گذاشته شده اند. دولت مطمئن است که این بانک ها در موقعیت “ببرهای کاغذی” هستند و برای فروپاشی، صرفاً به یک فوت از طرف مردم نیاز دارند.

    انتظار میرود دولت و بانک مرکزی در این هفته بخواهند از نیروی مردم برای ورشکستگی کامل بانک های خصوصی استفاده نمایند.
    «مسئولیتِ دادنِ راه کار به شبکه های اجتماعی در این خصوص سهل نیست ولیکن می توان امید داشت که حداقل، زیرساخت های بانک های خصوصی – علیرغم مردمی نبودن آنها – حفظ شود.»

    هفته های آتی و موضوعات که در پیش است:

    با قید این نکته که ا.ن. با اطلاعاتی که از آلودگی بیت “رهبری فردی”، “مجتبی خامنه ای” و بازوی نظامی کودتا در جابجائی “میلیاردها دلار” درآمد نفتیِ گم شده (که به دست دولت های نهم و دهم انجام شده) دارد، امیدوار است از آن به عنوان سپر دفاعی “باند” خود استفاده نماید. باید انتظار داشت در هفته های آتی هجمه ایشان به ماشین اقتصادی “سپاه” نیز آغاز شود.

    در یادداشت «سیرک حاکمیت و…»(+) و «آخرین نمایش سیرک حاکمیت…»(+) مقدمات خنثی سازی ابزار های تخریبی آقایان باز گو شده و از “رهبری فردی” که قادر نبوده و نیست! مسئولیت هائی که در جامعه مدنی امروز ایران بر عهده گرفته بوده را – حتی در حداقل های قابل قبول – انجام دهد، «استعفا و برگشت به عقلای قوم» (اینجا) خواسته شده است.

    در این هفته نیز مطابق ماه ها و سالهای اخیر شهروندان و شبکه های اجتماعی بدون دخالت در درگیری های عوامل کودتا به نظارت خود ادامه خواهند داد. «هیچ دلیلی فعلاً برای دخالت جامعه مدنی در سقوط بهمن جهل و نادانی دیده نمی شود.»

    یک تذکر : جهت توجه آقایان “هاشمی” و “خاتمی” و عقلای قوم!

    آشکار است که دوستانِ قدیم شما ضمن مراجعه، درخواست “امان” و حفظ موقعیت حداقلی برای دوام حیات خود را داشته باشند.
    جامعه مدنی پادرمیانی آن جنابآن را فقط در حالتی می توانند مورد توجه قرار دهند که هیچ موضوعی از آنان پنهان نگهداشته نشود. «لابی گری آقایان برای موثر بودن! باید شفاف و آشکار باشد و هیچ موضوعی بدون داشتن تائید از افکارعمومی به مثابه “خرد جمعی جامعه مدنی” در محاسبات آتی منظور نخواهد شد.»

    ۱۴ مهرماه ۱۳۹۱
    پ.ن. آخرین خبر :۱۵ مهر ماه ۹۱
    بازداشت مدیرعامل و عضو هیات مدیره یک بانک خصوصی کشور( نقل از بازتاب)

  3. i گفت:

    این روزها خبرهای زیادی از قشر کارگر روی سایت ها دیده میشود. مثل سایر اقشار٬ این قشر از یکطرف مواجع است با وحی سید مامود که گفته بود:

    فقط ملت ایران ظرفیت قرار گرفتن در مصدر مدیریت جهانی را دارد. آدم یاد آن شاعر می افتد که هنر نزد ایرانیان است و تمام.

    مصدر یا ماضی بعید مدیریت جهانی٬ این قشر بیشتر از دیگران مواجع با تحریمهای بین المللی است.

    بعلت فرار مغزها٬ همین قشر کارگر مجبوراست صورتحساب ماضی بعید مدیریت جهانی را بپردازد: اگر نتوان کیفیت در محصولات بوجود آورد٬ اجناس بس بنجل و مواد خوراکی آلوده٬ مجبور است رژیم ظرفیت کند٬ چون شارلان های ج.ا. میدانند فعلا باید به حداقل ها اکتفا کنند تا شورش لوکس نشود. یک جرقه کفایت میکند تا انقلاب اسلامی همانند پهلوی به زباله دان فرستاده شود و خدا میداند مصدر آینده روحانیت چه باشد.

    در این حال استمراری نیاز به تولید داخلی نیست و اینجا اگر چند صد نفر بیکار شدند٬ هزینه ای کوتاه مدت برای رژیم مساوی صفر است. بلند مدت در مصدر آینده استمراری مدیریت جهانی تدارک دیده نشد. (بد نیست در همین سایت “انتظار” هاشمی را دوباره مطالعه کرد) حالا به فرض داشتن محصولات با کیفیت٬ اگر بخواهد با هنر ایرانی وارد بازار رقابتی شود آخرش میشود امروز ج.ا.

    راه دور نرویم همین کشور انگلیس٬ قابل رقابت با آلمان نیست. هرچند ما در انگلیس عبارت made in germany را علم کرده بودیم٬ بگذریم تف سربالا شد. یا دولت فرانسه اخیرا اعلام کرد که اقتصادش از آلمان عقب افتاده است. اگر بخواهید با چین٬ برزیل و یا هند رقابت کنید باید از علم کافی برخوردار باشید. مشتری معجزه گرایی گیر می آید منتهی فرمول عرضه و تقاضا را باید خوب مسلط باشید وگرنه جواب نمیدهد.

    نارامی های اخیر بازار هم بیشتر لوکس و یا “شورش از نوع دوم” بود. بازاریان میگفتند چرا دلار بالا میرود. آخر که برای بالا رفتن پول شیطان بزرگ شورش نمیکنند؟

    حق را به ملیجک دربار سید علی٬ ارضی بدهیم که معتقد بود بدتر از زمان شاه شد. حتی عسکر اولادی وسوسه شده٬ سید علی را تنها گذاشت. در خطبه ای خواسته بود به اعتراض بازاریان توجه شود. عسکراولادی خطبه اش به کی بود؟ به دولت؟

    قشر کارگر عزیز٬ فکر نمیکنید مصدر این مدیریت جهانی با حال استمراری شماها و وسوسه های شیطانی عسکراولادی و یا پیشگوهای هاشمی به ماضی تبدیل شود و یا حضور امام زمان در لندن ما عین آشکار است؟؟

    هاشمی رفسنجانی: امنیت، امروزه، یک شاخص مهم برای زندگی است. وقتی می‌گوییم، امام زمان آمدند، امنیت آن قدر قوی است که یک زن جوان می‌تواند از این منطقه تا هر منطقه دیگری برود و کسی تعرض به او نکند، این، برای مردم جذاب و جالب است.

  4. ناشناس گفت:

    با درود بر هادوی و همه زندانیان سیاسی . باید رهبر بی کفایت را پای میز محا کمه کشید هر چه فساد و خسارت است از ناحیه استبداد و جهل او است که بر کشور وارد شده

  5. mani گفت:

    yek vazire varzeshesho natoonestan astizah konand

  6. حسن گفت:

    ” دولت بی کفایت را پای میز محاکمه بکشید”
    کی‌ باید این کار را انجام بدهد؟

    ولایت فقیه؟

    قضات اسلامی؟

    مصلحت نظام؟

    پیش بسوی رفراندم!

  7. فرهاد گفت:

    من هم موافقم که اعضای دولت و در راس آن آقای احمدی نژاد باید محاکمه بشوند. و واقعا به اشد مجازات برسند. ولی از تاثیرات بیت رهبری بر تصمیم گیریهای دولت نیز غافل نشیم.

  8. ناشناس گفت:

    تورا خدا از استاد علی فردی هم که یک ماه به اوین بردنش خبری برای دوستدارانش بدین ایشان از فعالان ستاد موسوی در انتخابات ۸۸ در شهرستان گرمی مغان از استان اردبیل بودن

  9. حمیدرضا گفت:

    تنها راه نجات ایران از دست غارتگران ملت تشکیل ارتش آزاد ایران مانند ارتش آزاد سوریه است.

  10. با درود و سلام به آقای هادوی و تشکر از این یاداشت آگاهی دهنده اشان.
    من خود بسیار از نکات مورد اشاره ایشان را از سالها پیش زیر نظر دارم و فقط به دو نکته آن بعنوان مشت نمونه خروار اشاره میکتم:
    گندم:
    حدود ۳ سال پیش رسانه های گوش به فرمان با سرو صدا نوشنتد: ایران با صدور ۵۰۰ هزار تن گندم به کلوپ صادر کننگان گندم پیوست! این تیتر شعار گونه را من به این تشبیه میکنم که کسی برود و کلیه خودش را بفروشد و چند شبی در یک هتل ۶ ستاره زندگی کند و ما بگویم؛ ببین! طرف هم میلیارد شده است. با کمی جستجو در اخبار، دیدم از یک مرز گندم به عراق(احتمالاً با نرخ پائین) و افغانستان صادر شده است ولی از مرزدیگری، از روسیه و اوکرائین گندم وارد شده است و همین جا اضافه میکنم اغلب گندمهایی که از روسیه و اوکرائین وارد میشوند محصول سنوات قبل بوده و سن زده هستند.
    امسال مسئله گندم به فاجعه بزرگ تبدیل خواهد شد. زیرا دلیلی وجود ندارد تا کشاورزان گندم را به قیمتی بر پایه سطح قیمتهای«دلار ۱۰۰۰ تومان » به دولت فروشند و خود وسایل کشت؛ سم و کود و ماشین الات را با سطح قیمت دلار ۳۰۰۰ تومان بخرند. با این وضع اگر کشاورز کشت کند نه تنها سود نخواهد برد بلکه متضرر هم خواهد شد. ولی مورد گندم هم مثل صد ها مورد دیگر، از آن سازهایی است که صدایش بعداً درخواهد آمد.
    ارز :
    تمام تدابیر نظامی گرانه این دو روز برای تثبیت آمرانه نرخ دلار شکست خواهد خورد و اگر دولت بر فروش و نرخ گذاری مصنوعی ارز پافشاری کند دو حالت پیش خواهد آمد:
    ۱ ـ اگر عرضه ارز نامحدود و نا مششروط شود (که غیر ممکن است) ظرف مدت کوتاهی همه ذخیره ارزی مملکت به خارج روانه خواهد شد.
    ۲ ـ اگر عرضه ایی در کار نباشد و فقط«این نرخ دستوری» در «مرکز زد و بند ارزی » اجرا شود، چنان بخور بخور و بچاپ بچاپی میشود که خدا میداند. آنها که زدو بند دارند با اسناد ساختگی برای واردات ساختگی اعتبارات ارزی کلان خواهند گرفت و تجار عادی وارده کننده برای چند صد هزار دلار باید از این در به آن در بزنند. این نرخ ساختگی دلار نمیتواند در برابر تقاضای واقعی بازار مقاومت کند درهم شکسته خواهد د ولی به این منجر میشود که یک موج نیرومند قاچاق کالا از مرزهای کشور شکل بگیرد و صدها هزار نفر از هم میهنان ما از گردونه اقتصاد سالم به گردونه بارزار سیاه و اقتصاد پنهان با تمام عواقب ان رانده شوند.

  11. سیز گفت:

    تنها راه نجات کشور رفراندوم است…

  12. ناشناس گفت:

    دلار هست اما اولویت با سوریه است نه مردم !!!

  13. ناشناس گفت:

    یک مرد در زندان و این همه خیر از نوشته هایش!

    یکی دیگر هم بود در زندان و یک هفته تمام فقهی را که ۷۰۰ سال است در حوزه ها ان را میخوانند یعنی لمعه را در یک هفته در زندان حکم دمشق نوشت شهید اول

    شاه قلندرها حیدر کرار حامی ات باد

  14. صلواتی گفت:

    به شاه ساطان حسین صفوی گفتند زکی
    ای کاش فقط بلد نبودند.
    اگر لجبازی نمی کردند و به حرف کارشناسها گوش می دادند
    وضع به این افتضاحی نمیشد.

    اخه غرور اجازه نمیده میخوان بگن ما در همه رشته ها فیلسوف
    هستیم . زورمون هم از همه بیشتره

    واقعا محاکمه برای اینه کمه .

    چقدر افراد در چند سال اخیر خسارت دیده اند .
    این بی کفایتی بر زندگی شخصی بسیاری از افراد تاثیر
    جدی گذاشته است. البته بغیر از یه
    عده ای قلیل که مشغول چپاول مردم هستند

    یک عده دلال مفت خور
    همه انهایی که موقع انتخابات گذشته مردم را میزدند
    حالا باید پاسخگو باشند.

  15. ناشناس گفت:

    دولت فعلی تمامی کارهایش با نظر رهبری انجام شده و کاملآ هماهنگ هستند این است علت اینکه “هیچ فریادی شنیده نمیشود”