در میانه‌ی میدان فریاد می‌زنم، بیداد این هرت‌آباد بی‌صاحب را
چکیده :گربه‌دزد‌ها، گرگ‌های حریص چشم و دل سیری‌ناپذیر، بر سر سفره‌های رانت های اعطایی هستند که با امکانات نامحدود کارفرما می‌شوند و سی‌ریال‌ها می‌سازند و امرمشتبه برخود می‌شوند که کاری کرده‌اند کارستان… به حکم اعتقادات مورد ادعای خود گوینده، او باید به شلاق مجازات تهمت، سیاه و کبود شود اما می‌دانم برخورد مدنی و شکایت به محکمه بردن در این وانفسا در پیچش و خمش حامیان ایشان ره به ترکستان می‌برد....
رخشان بنی اعتماد *
چندی پیش تازه‌به دوران سینمارسیده‌ای، دهان باز کرد و آنچه در خور خودش بود به بازیگران سینما نسبت داد. با خود گفتم جواب ابلهان خاموشی‌ست و در فضای عفونت‌زده‌ی حاضر همان بهتر که چشم بر عجایب اتفاقیه‌ی هر روز و گوش بر کوس گفته‌های توهم‌زا و هوهوی کرکسان و ناکسان بیندی. پنج بازیگر جوان که “همه” دخترم بودند، تاب نیاوردند و جوابی محترمانه در شأن خودشان و نه در حد پاسخ به گوینده، دادند.
امروز در خبرها می‌خوانم که گوینده‌ی دهان‌لجن‌زده، مصداق پاسخ را بلند کردن چوب و فرار گربه‌دزده تعبیر کرده‌است.
چوب را باید بر فرق فضای فرهنگی و هنری کوبید که زمانه را به نفع بردن و خوردن و بزرگ‌نما شدن آدم‌کوتوله‌ها گردش داده‌است که با دهان گشاد و نظر تنگ، دنیا را از زاویه‌ی عقل نارس و امیال سرکوب‌شده‌شان می‌بینند.
گربه‌دزد‌ها، گرگ‌های حریص چشم و دل سیری‌ناپذیر، بر سر سفره‌های رانت های اعطایی هستند که با امکانات نامحدود کارفرما می‌شوند و سی‌ریال‌ها می‌سازند و امرمشتبه برخود می‌شوند که کاری کرده‌اند کارستان…
به حکم اعتقادات مورد ادعای خود گوینده، او باید به شلاق مجازات تهمت، سیاه و کبود شود اما می‌دانم برخورد مدنی و شکایت به محکمه بردن در این وانفسا در پیچش و خمش حامیان ایشان ره به ترکستان می‌برد.
هم او افاضه کرده است که پاسخ‌گویان ناصالح اند. من، رخشان بنی‌اعتماد، به عنوان مادر ناصالحان خانواده سینما، نه جواب به یاوه گو ، که بیداد این هرت آباد بی صاحب را ، در میانه‌ی میدان فریاد می زنم.
۱۲ آذر ۱۳۹۰
* یادداشت کارگردان سبز سینمای ایران در پاسخ به توهین های فرج الله سلحشور به هنرمندان و سینماگران
درود بر بانوی سبز ایران ما نیز شرم داریم که در جایی زندگی می کنیم که اینچنین نامردانی با خود نمایی و ریا و گفتن الفاظی که به حق شایسته ی خودش میباشد موجب رنجش هنر مندان این سرزمین رنجدیده گردیده است.
فریاد کوبنده و به جایی بود. خانم بنی اعتماد عزیز, از دزد فیلمنامه , انتظار ادب و شرافت که نداریم.داریم؟
پاسخ کوبنده ای بود درود بر شما بانوی سینمای ایران.
اون و اربابش باید بروند و خودکشی کنند ای ننگ بر بدکاران دورد بر این شیر زن که این هرت اباد را فریاد میزند تا شاید عرق شرمی بر پیشانی بدکارانی که ابرو برای بدکاران هم نگذاشته اند و خود را نایب خدا میداند بنشاند
درودبراین بانوی حق جوی
آقای سلحشور بسیار دیر و تنها در زمینه ای محدود کشف کرده اند که در مملکت چه خبر است.
باید پذیرفت آنچه آقای سلجشور در باره سینما گفته اند به تمامی بخش های مملکت قابل تعمیم است. همه چیز این مملکت مانند همه چیزش است
در مملکتی که فا… خانه ندارد معلوم نیست گردانندگان سابق این اماکن به گرداندن چه کاری مشغول هستند.
بله آقای سلحشور راست میگوید …. ولی دانشگاه و بازار و ادارات و …. همه جای این مملکت مانند سینمای آن است شبیه به آن جایی که آقای سلحشور میگوید. لیکن اقای سلحشور تازه از خواب سی ساله بیدار شده اما فقط سینما را دیده است.
دست شما اقای سلحشور و همفکرانتان درد نکند که مملکت را به این جا رسانیدید
فریادتان ما را می لرزاند اما یاوه گویان پشتشان گرم است بانوی سبز سینمای ایران
احسنت بر شما. درود بر شهامت شما که در مقابل این نامردان اینگونه جواب درخور این فرج الله سلحشور را دادی. بسیار متشکرم.
احسنت بر شما
هنرمند واقعی اینچنین است نه مثل افرادی که برای رانت هایی که ذکر شد به دست بوسی افراد معلوم الحال تن میدهند مثل آقای محمدرضا ش…
نزد تمامی ادیان ،مکاتب ،اندیشه ها …یکی از مقدس ترین مشترکات که مورد احترام همگان واقع گشته همان “مادر “است ،واقعا نام زیبا و مقدس مادر برازنده این بانوی هنرمند شجاع است که خود نیز به درستی در خروش نامه اش بدان اشاره کرده است،خوش با حال سینمای سبز و هنرمندانش،در کدامین فستیوالی میتوان به چنین جایزه ای دست یافت
واقعآ ، سلحشور در حد و اندازه ای نیست که پاسخی به او داد اینها برای مطرح شدن هر کاری میکنند اگر چرخ روزگار وارونه نمی چرخید سلحشور حداکثر دربان یا بلیط فروش سینما میشد(با عرض پوزش از دربانها و بلیط فروشهای سینما)
میگویند حاتم طائی در دوران خود از معروفترین سخاوتمندها بود و شدیدآ هم مردم به او علاقه مند بودند ، برادر حاتم برای اینکه همچون برادرش حاتم معروف شود هر کاری میکرد ولی دریغ از اینکه حتی در محل زندگیش او را بشناسند ! لذا تصمیم گرفت کاری کند کارستان و رفت و در آب زم زم ادرار کرد و این کار باعث شد از انگشت شماری از مردم این موضوع را بفهمند و آنها نیز ، او را مسخره کنند و ناسزا گویند الآن کار سلحشور برای معروف و مطرح شدن دست کمی از ادرار کردن برادر حاتم طائی در آب زم زم ندارد به همین دلیل باید پاسخ او را نداد تا شکست بخورد و معروف و مطرح نشود .
درودبرخواهرعلامه ونجیبم که باسخنانی هرچنددر سطوری کوتاه آب برسوزدلمان ریختی اما بعد…وقتی مشتی افسرده وروانی وافکار پریش سکان این کشتی درطوفان گرفتار رابدست داشته باشد انتظار هو هوی شغالان وواق واق کلبان کوچه در باری را اجتناب ناپذیر مینماید.
بیچاره هنرمندان ما که رانت خواری چون سلحشور بخواهد درس اسلامیت بهشان بیاموزد. مردک دریده بی چشم و رو.
doorood bar banooye ba gheyrat
درود بر شما شیر زن شجاع سینمای ایران که در این جو ترس الود و هراس ناک که سایه سنگین(البته به خیال خودشان)چماق داران بر همه چیز افتاده است کلام حق سر می دهید و اعتراض میکنید
بزرگش نخوانند اهل خرد/ که نام بزرگی به زشتی برد. در یک فضای دموکراتیک همه می توانند نظر خود را اعلام کنند اما هنرمندان باید مراقبت کنند که رفتار آنان تاثیر در فرهنگ رفتاری اجتماع دارد. متاسفانه آقای سلحشور فراموش کردند که اظهار نظر رسمی یک هنرمند نبایستی استفاده از الفاظی باشد که خلاف شان اجتماع است. با ادبیات توپ مروارید هدایت صحبت کردن کاری نیست که از یک هنرمند برآید. پاسخ سرکار خانم بنی اعتماد البته مقابله به مثلی است که در دین ما هم به آن اشاره شده: واعتدوا بمثل ماعتدی علیه. کاش آقای سلحشور نامه آن پنج دختر مهربان را به سعه صدر بیشتری میخواند.
در چنین نامردآبادی که مردان نیز صدایشان بریده باز هم صدای شیرزن بزرگی چون خان بنی اعتماد غنیمت است هرچند بقول معردف
گوش اگر گوش تو وناله اگر ناله من آنچه البته بجایی نرسد فریاد است درود برشما وفکر روشن ودیده حق بین وزبان حقیقت گویتان.
در کشوری که فقط سلحشور ها میکروفون ازاد دارند و میتوانند اعلام نظر بکنند نتیجه اش بعد از سه دهه / بیکاری بالای ۲۰ درصد رشد اقتصادی زیر ۱ درصد بزرگترین اختلاس (رکورد اختلاس ) – که این اختلاس حتما باید در کتاب گینس به ثبت برسد در کشوری که ادعای اسلامی بودن را با خود یدک میکشد امار وحشتناک طلاق / سرقت / ادم کشی در روز روشن /زورگیری / فروختن اقتصاد کشور به اجانب به چین و روسیه / در گیری شدید در راس هرم قدرت سیاسی / بین بیت رهبری و دولت کودتایی. اینها گوشه ای از پیامد های هنری است که سلحشورها نمادش هستند.در فساد اقتصادی هم سر امد همه کشورها هستیم و در ماه محرم هم برای حسین و روز عاشورا مراسم مفصلی برگزار میکنیم که همه اش ریا است .
درود به شرف رخشان بنی اعتماد…همراه همیشگی مردم
درود بر بانوی سبز ایران
همه فریاد میزنیم : بیداد این هرت اباد بی صاحب را
اما کسانی مثل سلحشور که ریشه ندارند. دارند؟
کوتوله های دهان گشاد….. در زمانه ما بسیارند کوته فکرهای کوتوله که باهر حرفشان عفونت و نفرت را در فضای جامعه میفشانند. صدر تا ذیل سیاستگزاران ما در این امر از هم سبقت میگیرند ؛ گویی نفرت و اسلامیت آمیخته به تعفن جهل مدینه فاضله آنان است که اینگونه یاوه گویی و تهمت زنی با اعتماد به نفس برگرفته از مدار فاسدشان باعث ترقی و برخورداری بیشتر انان میشود.در این راه زیر پا له کردن زنان همانا ابزار ترقی شده است. و واکنشهای معمولی را برنمی تابند. حتی کلام کوبنده خانم بنی اعتماد نیز آنان را متوقف نخواهد کرد. تغییر را بخواهیم…
مردم سوریه را نیک بنگریم و بر خود اندیشه ای سازیم.
درود به شما شیر زن ایرانی که جواب این بی غیرته بیشرف رو خوب دادین
نو کیسه های تازه به دوران رسیده که نه انسانیت را بلدند و نه بویی از اخلاق و راستی برده اند و فقط برگرفته از لجن حکومتی و مدهبی افراطی
هستند باید که ادبیات کلامی خود را آنگونه ابراز نمایند ، اما تاریخ نشان داده ایرانی همیشه آزاد یوده هرچند زیر شکنجه و زندانهای پ.لادین بوده اند ، آفرین بر بانوی تلاشگر و هنرمند هموطنم که همیشه با راست قامتی و صداقت و با ادبیات دلنشین و نظرات منطقی خود جوابی در خور شان
این کارگردان مواجب بگیر را داه است ، درود و صد درود
دقیقا ! جواب این موجود فاقد ادب و شعور رو باید همین طور داد. دم خانم بنی اعتماد هم گرم.
شیران بیشه ایران یا مرده اند یا خفته اند یا در بندند و ما ناگزیر از شنیدن هوهوی شغالان چاره ای جز فریاد زدن این بیداد را نداریم …پس به امید آزادی با حفظ آگاهی
آفرین!
اشتباه آن «همه» دختران تان -دختران ایران زمین- این بود که نامه شان را خطاب به وی نوشتند.
مرسی که خطاب به ما ملت نوشتی، بانو.
…که با دهان گشاد و نظر تنگ، دنیا را از زاویه‌ی عقل نارس و امیال سرکوب‌شده‌شان می‌بینند.
سی ریال ها .خیلی جالب بود .دهان گشاد تنگ نظر خیلی جالب بود
بزرگ شدن آدم کوتوله‌ها … این است بهترین تعریف از ناکسان.