سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic
  • صفحه اصلی
  • » درسی از حوادث منطقه: راه آزادی از آگاهی می‌گذرد...
» آنچه در عصر انقلاب اطلاعات و در مواجهه با تاریخ فشرده نباید فراموش کنیم

درسی از حوادث منطقه: راه آزادی از آگاهی می‌گذرد

چکیده :شرایط امروز ما نشان از این واقعیت تلخ دارد که اقتدار حکومتی که در ابتدای انقلاب نهادینه شد تا از آزادی پاسداری کند و کشور را تعالی بخشد، سرانجام در جباریتی کم نظیر و نخوتی جاهلانه در حال فروپاشیدن است. اگر بخواهیم آزادی خود را حفظ کنیم، باید اطمینان یابیم که در نظام سیاسی زندگی می کنیم که در آن هیچ عنصری از قدرت که مبتنی بر صلاحدید فردی عمل کند یافت نمی شود تا در نتیجه‌ی آن حقوق ملت به حسن نیت یا سوء نیت فرمانروا یا هر کارگزار دولتی دیگر وابسته باشد. این اطمینان، به طور قطع از طریق انهدام یکباره‌ی نظام سیاسی، به ویژه بر اثر دخالت بیگانگان، حاصل نمی گردد. از همین روست که آگاهی بخشی همواره در صدر فهرست فعالیت های همراهان جنبش سبز می نشیند و راه تغییر، راهی است که صبوری و درایت رهروانشان را می طلبد....


کلمه – سید کاظم قمی: در زمانه‌ی غریبی زندگی می کنیم. گویی تاریخ چند هزارساله‌ی بشریت را در یک آن به نمایش گذاشته اند. آنچه در جامعه‌ی ما در حال رخ دادن است، و آنچه در منطقه‌ی پیرامون ما می گذرد، آئینه‌ی گویای این نمایش کوتاه است. گویی تاریخ نیز این را فهمیده است که در عصر انقلاب اطلاعات، دیگر فرصت و حوصله ای باقی نمی ماند که پای منبر وعظ و خطابه ای طولانی، که در آن تمام سعی خطیبش در بازگویی نکته ای پیش پا افتاده ای است که به کسالت مخاطبان می انجامد، تن در دهیم.

حوادث منطقه، دوره‌ی درس های فشرده ای برای همه‌ی همراهان جنبش سبز است تا راه خویش را از میان تجربیات دیگران، و صدالبته تجربه‌ی خویش، بیابند. موضوع مشترک این کلاس این است که قدرت حاکمان چیزی جز امری ثانویه و فرعی نیست و سرچشمه و عامل مؤثر، مردم هستند. طنین صدای مردم، چه در ایران باشد، چه در تونس و مصر و لیبی و یمن و بحرین و سوریه، گویای شورشی است از سر خستگی از امید بستن به فرمانروایانی که با شعارهای فریبنده، بزرگترین سرمایه‌ی آنها یعنی عمرشان را، به تباهی کشانده اند. این خواست مشترک را می توان در همه‌ی جنبش های اجتماعی منطقه مشاهده کرد، و با اینکه هر یک از ملل منطقه برای رسیدن به آن راهی را انتخاب کرده اند که با مقتضیات و شرایط اجتماعی خودشان مرتبط بوده، نمی توان از قواعد مشابهی که در همه‌ی آنها جاری و ساری است چشم پوشید.

یکی از این قواعد، آشکار شدن ضرورت اتخاذ شیوه‌ی مبارزاتی است که در مبارزه با نظام های استبدادی حاکم بکار گرفته می شود. پرسش های مهمی که در این زمینه مطرح است این است که آیا در این راه می توان از یاری جامعه‌ی بین الملل بهره جست و اگر پاسخ مثبت است، چه نوع و به چه میزان؟ برای پاسخ به این پرسش ها می توان به مباحث نظری برخاسته از تجربیات تاریخی روی کرد. اما شاید برای آنهایی که کمتر حوصله‌ی خواندن یا شنیدن مباحث نظری را دارند، نگاهی به دو تجربه‌ی در دسترس تونس و لیبی، راه مناسبی برای یافتن این پاسخ ها باشد. در تونس، انتقال قدرت و تحول سیاسی اگرچه بدون هزینه نبود، اما عوامل مختلفی باعث شد که تغییرات، دست کم تاکنون، روند منطقی تری طی کند. بن علی، چه از روی ترس و چه به دلیل اینکه تشخیص داد وقتی مردم دیگر او را نمی خواهند پافشاری بر حفظ قدرت کاری ناعاقلانه است، پشت سر خود ویرانه ای برجای نگذاشت و پای بیگانگان را نیز به عرصه‌ی تعیین سرنوشت کشورش باز نکرد، در حالی که قذافی که توهم محبوبیت رهبری ملتش او را به دام خودکامگی انداخت، هم کشورش را به ویرانه تبدیل کرد و هم پای بیگانگان را به میان کشاند. تفاوت دیگر و بس مهم تحولات تونس و لیبی را باید در این دید که در اولی، حرکت بطئی و آرام، در کنار عدم از هم پاشیدگی سازمان حکومت، بستری مناسب برای استقرار تدریجی و عقلایی نظام جدید فراهم ساخت و راه را بر تندروی های مخرب که سرانجامی جز انحصارطلبی گروه های افراطی در پی ندارد بست. در لیبی اما، با ورود به مرحله‌ی جنگ داخلی، آنان که سلاح به دست داشتند در سکانداری حرکت این کشتی توفان زده نقشی مهم ایفا کرده و می کنند، تا آنجا که در اولین سخنرانی رسمی شورای انتقالی پس از مرگ قذافی، آزادی تعدد زوجات به عنوان نماد حاکمیت شرع بر قانونگذاری اعلام می شود که گویا با خواست یکی از قبایل مهم حامی شورا همساز بوده است.

آنچه برای میهن ما متصور است نیز می تواند به احتمالاتی گوناگون منجر شود. گذشته از این که به لحاظ اجماع بین المللی بر علیه ایران در بدترین شرایط عمر نظام جمهوری اسلامی قرار داریم، این روزها شاهد شوخی تلخ بازگشت به استبداد نیز هستیم. کاربرد ناحق زور همیشه راهی است برای نادیده گرفتن آزادی. آنچه با آن روبه‌رو هستیم یک بحران یا شاید فروپاشی مدیریتی صرف نیست، بلکه بحران قانونمداری است. ملتی اگر صرفا تابع یا محکوم به این باشد که تصمیم گیری درباره‌ی عملکردهایش به اراده‌ی هر شخص دیگری غیر از نمایندگانش باشد از آزادی اش محروم شده است. آنچه در روزهای گذشته در مجلس گذشت، نشانه های روشنی از روندی است که قوه‌ی قانونگزاری را هم از حق نظارت نمایندگان مردم محروم خواهد ساخت و هم قانونگزاری را به خیاط خانه ای مبدل خواهد ساخت که بجای آن که به دنبال یافتن کارگزاران حکومتی باشد که در قد و قواره‌ی قانون باشند، وظیفه اش این باشد که قانون را در قد و قواره‌ی حاکمان بدوزد. یک راه بروز انقیاد ملت توسط خودکامگی این است که قانون اساسی حکومتی اجازه دهد کسانی که یر آن حکم می رانند صورتی از قدرت های موروثی یا خودسرانه را اعمال کنند. اگر تصمیمات مجلس را بتوان در هر زمان با قضاوت یا صلاحدید یک نفر باطل کرد نمی توان گفت آن ملت در آزادی زندگی می کند. صدای پای گام هایی که این روزها در راه تغییر قانون اساسی و ساختار سیاسی کشور به گوش می رسد، نه در راستای احقاق حقوق حقه‌ی مردم، که به منظور باز شدن دست خودکامگانی است که در مقابل مردم پاسخگو نیستند و خود را فراتر از همان قانونی که حکمرانی شان را مشروعیت بخشیده می دانند. جای شگفتی نیست، چرا که از تغییر قانون اساسی در فضایی که در آن قلم ها شکسته و دهان ها بسته است، بیش از این نمی توان انتظار داشت.

شرایط امروز ما نشان از این واقعیت تلخ دارد که اقتدار حکومتی که در ابتدای انقلاب نهادینه شد تا از آزادی پاسداری کند و کشور را تعالی بخشد، سرانجام در جباریتی کم نظیر و نخوتی جاهلانه در حال فروپاشیدن است. اگر بخواهیم آزادی خود را حفظ کنیم، باید اطمینان یابیم که در نظام سیاسی زندگی می کنیم که در آن هیچ عنصری از قدرت که مبتنی بر صلاحدید فردی عمل کند یافت نمی شود تا در نتیجه‌ی آن حقوق ملت به حسن نیت یا سوء نیت فرمانروا یا هر کارگزار دولتی دیگر وابسته باشد. این اطمینان، به طور قطع از طریق انهدام یکباره‌ی نظام سیاسی، به ویژه بر اثر دخالت بیگانگان، حاصل نمی گردد. از همین روست که آگاهی بخشی همواره در صدر فهرست فعالیت های همراهان جنبش سبز می نشیند و راه تغییر، راهی است که صبوری و درایت رهروانشان را می طلبد.



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

۲۴ پاسخ به “درسی از حوادث منطقه: راه آزادی از آگاهی می‌گذرد”

  1. صابر قوامی گفت:

    شرایط امروز ما نشان از این واقعیت تلخ دارد که اقتدار حکومتی که در ابتدای انقلاب نهادینه شد تا از آزادی پاسداری کند و کشور را تعالی بخشد، سرانجام در جباریتی کم نظیر و نخوتی جاهلانه در حال فروپاشیدن است. اگر بخواهیم آزادی خود را حفظ کنیم، باید اطمینان یابیم که در نظام سیاسی زندگی می کنیم که در آن هیچ عنصری از قدرت که مبتنی بر صلاحدید فردی عمل کند یافت نمی شود تا در نتیجه‌ی آن حقوق ملت به حسن نیت یا سوء نیت فرمانروا یا هر کارگزار دولتی دیگر وابسته باشد. این اطمینان، به طور قطع از طریق انهدام یکباره‌ی نظام سیاسی، به ویژه بر اثر دخالت بیگانگان، حاصل نمی گردد. از همین روست که آگاهی بخشی همواره در صدر فهرست فعالیت های همراهان جنبش سبز می نشیند و راه تغییر، راهی است که صبوری و درایت رهروانشان را می طلبد

  2. ناشناس گفت:

    این دست سایت محترم کلمه را می بوسد:
    که ابتکار عمل داشته باشد می تواند هر جمعه برای هفته اینده برنامه ریزی کند مثلاً :
    ۱—هفته اینده شعار نویسی با ماژیک بر روی صندلی اتوبوس واحدها در مسیر خلوتی ان (جهت امنیت بیشتر)
    ۲—- از مخاطبان شعارهای پیشنهادی را به شکل نظریه بگیرید (ساده —بدون توهین —تحلیلی—وجدانی )
    ۳—- جوانان با دیدن آن روحیه گرفته همراه می شوند
    ۴—-مدتها بر روی صندلی اتوبوسهای شیراز می دیدم که دانش آموزان این جمله را نوشته اند :آقای خامنه ای ظلم تا کی ؟

  3. ناشناس گفت:

    پیشنهاد به سایت محترم کلمه :
    حضرت رسول صلی الله علیه وآله قبل از فتح مکه در کوههای اطراف آن اتشهای بسیاری جهت پخت غذا برای لشکرشان مهیا فرمودند تا دشمن با دیدن حجم بسیار آتش به تعداد زیاد انها پی برده رعب ووحشتی در دلشان بیفتد وفردای آنروز بدون جنگ وخونریزی مکه فتح شد
    امروز هم ما احتیاج به یک ابتکار عمل داریم تا کثرتمان را به دوستان ودشمنان بفهمانیم
    ماه محرم نزدیک است پیشنهاد می دهم :تکیه کلاممان در ماه محرم یا حسین شود:
    هنگامی که در تاکسی می نشینیم آرام بگوییم یا حسین
    هنگامیکه با دوستمان خداحافظی می کنیم —یا حسین
    هنگامیکه از مغازه ای خریداری می کنیم بعد از خداحافظی —یا حسین
    وطرف مقابل هم به عنوان تایید در جواب یا حسین بگوید
    واعلامیه هایی پخش شودکه : در اعتراض به ظلمها وفسادهای حکومت شعار ما یا حسین است واین فراگیر شود

  4. آزاده گفت:

    گفتند وگفتید ما نیز میگوییم .اما غیر از گفتن باید کاری کرد واز این دور تکرار گویی خارج و پا به عرصه عمل نهاد .آیا نباید در خبابانها به راه افتاد ؟نباید بر بامها فریاد کشید ؟ باید نظاره کنیم و گه گاه زمزمه ؟ آیا کاری مانده که با ایرانی نکرده اند؟ آیا چیزی از ایران باقی گذاشته اند ؟ ایا جبارتر و پلیدتر از این رژیم وجود دارد ؟ آیا این هیولا اصلاح پذیر است ؟ آیا حرف و تقاضا به گوش اینها فرو می رود ؟ تا کی ؟تا کجا فقط باید حرف زد و افشا کرد؟اینها که طشت رسوایشان از بام جهان به زیر افتاده و سی ودو صفحه خونین به تاریخ ایران افزوده اند . به مصداق شعر حمید مصدق : من اگر برخیزم تو اگر برخیزی همه برمیخیزند من اگر بنشینم تو اگر بنشینی چه کسی برخیزد …

  5. ناشناس گفت:

    پوستر هایی ملموس باید طراحی شود:
    ۱—- از صحنه کتک خوردن مردم بی دفاع توسط نیروهای حکومتی به همراه —–فقط—–یک جمله ساده مثلاً:— برادر بسیجی ایا ظلم پایدار می ماند— (تا مردم بی خبر مطلع شوند که ظلمی واقع شده )
    ۲—- عکس شهدای مظلوم انتخابات با میزان تحصیلات تا بی خبران نگویند ارازل واوباش بوده اند ( با جمله اقای خامنه ای گناه این دانشجویان بی دفاع چه بود؟)
    ۳—- عکس … در کنار قذافی با این جمله : برادران فدایی سلطنت فقیه تا چه مدت در مقابل مردم مظلوم و غارت شده ایران می توانید مقاومت می کنید ؟

  6. علی گفت:

    آگاهی بخشی + عدم مشارکت و تحریم فعال انتخابات + انتقال خون جدید در رگهای جنبش که از نوشتن ” V ” بر روی اسکتاسها شروع و به تدریج به نافرمانی و حرکات فعال منجر گردد + انتقال واقعیات ایران و سطح فشارهای جانفرسا بر مردم به کشورهای خارجی ، توسط حامیان جنبش در خارج ، با نوشتن مقالات در روزنامه ها و مجلات خارجی و نهادهای بین المللی و خصوصآ افکار عمومی و…….

  7. جهان گفت:

    در لیبی حاکم مستبد ولی با وابستگی کمتر از تونس به غرب،حاکم بود و ناتو با کمک عربستان سعودی و قطر و القاعده و البته جنبش مردمی،حاکم مستبد را برداشتند ولی مسله مهم ناتو،نفت لیبی و برای عربستان و کشور های ارتجاعی عرب، سیتم اجتماعی لیبی بود که بالاترین خدمات اجتماعی نسبت به بقیه کشورهای عربی داشت که نمیخواستند الگو قرار گیرد،البته طی ده سال اخیر بودجه های اجتماعی دولت لیبی کاهش یافته بود و انگیزه نا آرامی مردم هم همین بود که به انحراف کشیده شد.
    ولی در تونس یک سیتم اقتصادی نئولیبرالی وابسته به غرب طی ۳۰ سال اخیر حاکم شده بود که با شروع جنبش مردم،دولت های غربی با هدف حفظ این سیتم، عقب نشینی کردند وحاکم مستبد ووابسته را نیز وادار به عقب نشینی کردند.بنابراین ماهیت وقایع لیبی و تونس متفاوت است و خواست دولت های غربی ،عامل تعیین کننده بوده است،قصد و تصمیم آنها، حفظ سیتم اجتماعی تونس ولی نابودی سیتم لیبی بود.دیکتاتور لیبی نیز درک صحیحی از شرایط جهان معاصر نداشت و گول خورد.
    طاهراً نویسنده محترم شیپور را از سر گشادش زده است.

  8. ناشناس گفت:

    در… تمام واژه های ارزشی باید برعکس معنی شوند مثلا اگرمیخواهید کاندید رییس جمهور شوید باید ابتدا چاپلوسی ،تقلب فریب ،دروغ گویی،اختلاس دزدیدن اسناد بلد باشید.
    اززمانی که مرجعیت وفقاهت یکشبه به بعضی ها هبه شد (خیانت به امام صادق شد) ائمه هم ازماقهر کردند

  9. ناشناس گفت:

    واقعا بی غیرتی هم حدی داره .اقای باصطلاح قانون .خجالت داره با لباس رزم و سپر گلاه کاسکت و غیره در مقابل شیر زنان قد علم کردی اگر همانا مثل خودت مسلح بودنند فرار را بر قرار ترجیح میدادی

  10. محسن گفت:

    با سلام
    دوستان همگی طرح های خوبی داده اند اما اینها کافی نیست
    من اول به سایت عزیز کلمه توصیه می کنم این نظرات را جدی بگیرد و هم به شورای هماهنگی راه سبز امید و هم به سایر همراهان منعکس کند تا شورایی مسائل مطرح شود و جزئیات هم بهتر دیده شود
    به عزیزانی هم که “هستند” و نظر می گذارند توصیه می کنم:
    ۱-کماکان به این تئوری پردازی های مثبت ادامه دهند و اندیشه ورزی کنند
    ۲-به سخنان و یادداشت های عزیزانی چون جناب آقای اردشیر امیرارجمند وآقای تاجزاده و باقی عزیزان توجه کنند و در این راه پا را فراتر نگذارند که این خود بزرگترین آسیب است(مقصود عدم تکثر و یا گوش به فرمانی نیست)
    ۳-مهمتر از همه در کنار این شعار نویسی و پیشنهادها اجتماعات مدنی و علمی راجع به مسائل روز و طرح های مطالعاتی را برای آگاهی بیشتر با دوستان مرطبت را روز به روز افزایش دهید
    با سپاس از همه
    یا حسین میر حسین

  11. ناشناس گفت:

    اینها همه داستان است. راه آزادی از شجاعت می گذرد که فعلا به کما رفته است.

  12. ناشناس گفت:

    کلمه خودش تئوریسین و مقنن و کارگردان و هنرمند ضد آگاهی ست. اگر نیست پس چرا اگر گفته شود که زیر چشمان اسلام ابروست منتشرش نمی کند. آیا آگاهی دادن این است که هر صبح و شام در مدح اسلام رحمانی داد سخن داده شود!!! نه دوستان تا شما اینرا نفهمید که دین مبین شما اسلام هم در پناه قوانین لاییک و حتا نه سکولار محفوظتر است تا در یک حکومت اسلامی راه بجایی نمی برید و همچون عصران بدور خود می گردید. سرگیجه!!

  13. صابر-طرفدار انقلاب 57 گفت:

    من با دیدگاه نویسنده مقاله کاملا” موافقم . اگاهی بخشی به مردم تنها راه است و آزادی مردم باید تدریجی حاصل گردد اما در عمل سیاسی فعال و اکتیو . از شرایط حاضر که من اسم آن را ” دوره تدارک برای اصلاحات واقعی ” می نامم باید برای تجهیز جنبش به یک دیدگاه و نظریه کاملا” علمی و همه جانبه سود برد و چشم انداز روشنی را به مردم نشان داد و از روزمرگی و بدنبال حوادث رفتن دوری کرد من بررسی موضوعات زیر را برای تدوین یک راهبرد علمی و عملی جنبش ضروری می دانم:

    ۱- تدوین یک برنامه اقتصادی اجتماعی و سیاسی و فرهنگی جامع و اعلام رئوس آن به ملت بعنوان آلترناتیو و جایگزین برنامه های فعلی.

    ۲-بررسی اجمالی و واقعی تجربیات این سه دهه در همه زمینه ها – ( دوره جنگ – دوره باز سازی- راه رشد اقتصادی-اصل ۴۴ قانون اساسی- چشم انداز بیست ساله – حوادث سال ۶۷ – تجربه تنش های سیاسی اول انقلاب – آزادی های سیاسی و فعالیت آزادانه نیروهای دگر اندیش–فرمان عفو عمومی و تامین ائتلاف ملی ….. و نظایر آن )

    ۳- موانع موجود بر سر راه توسعه سیاسی اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و از این مسیر اصلاحات لازم در قانون اساسی !

    ۴-اقدام عملی جنبش به منظور آزادی زندانیان سیاسی و رهبران در حصر خانگی ( مثلا راه پیمایی قانونی در ۱۶ آذر به درخواست آقای خاتمی)

    ۵-برگزاری اجلاس عمومی اصلاح طلبان به منظور تعیین شرایط مورد نظر آنها برای شرکت در انتخابات ( به ابتکار آقای خاتمی)

    ۶-بررسی و اعلام دوستان و دشمنان جنبش در داخل و خارج با رعایت کامل سعه صدر به منظور بیان کثرت موجود در جنبش و جذب حداکثری حتی از جمع حاکمان فعلی.

    و ……. این اقدامات میتواند جنبش را از رکود و سکون فعلی خارج و نیروهای بیشتری را بسوی خود جلب نماید و گرنه بدون داشتن یک تئوری علمی و روش جامع مبارزاتی ما در جا خواهیم زد و منتظر معجزه آسمانی خواهیم ماند. این ما هستیم که آینده را باید رقم بزنیم.
    بهتر است از شعار زدگی خارج شده و به راهکارهای عملی روی آوریم.

  14. همراه گفت:

    محسن گرامی نمی دانم چگونه می شود از یک طرف«پا را از سخنان عزیزان فراتر نگذاشت» ودر ضمن «اندیشه ورزی کرد»:

    واقعا مطلب شما مرا به تفکر واداشت : یکی از جامعه شناسان می گفت که زحمتکشان کشور ما منتظر نیستند که کسی به آنها بگوید که وضع زندگی شان روز به روز بدتر میشود. آنها با گوشت وپوست خود آنرا احساس می کنند. ولی اگر رهبران، اندیشه ورزان متوجه وضع آنها شده ، از آنها پشتیبانی کرده و پیشنهادهای راه گشا ارائه دهند، آنوقت از این حالت سکون خارج می شویم. وهمه به صحنه خواهند آمد .

    برای مثال : پیش نویس اصلاحیه«قانون کار»ضمن اینکه دارای محتوای بشدت ضد کارگری است همچنین نشانگر آنست که ارتجاع در چارچوب برنامه آزاد سازی اقتصادی، زمینه از میان برداشتن کامل حقوق و دستاوردهای تاریخی زحمتکشان ایران را نیز تدارک دیده است.

    خوب میشو د گفت این مسئله زحمتکشان است و به منی که با جا بجا کردن پول از این بانک به آن بانک از لحاظ مالی وضعم خوب است ربطی ندارد. من می خواهم بتوانم آزادانه به این کار ادامه دهم و فقط انتظار دارم که در خیابان کسی مزاحم سر ولباس من وخوانواده ام نشود.

    اشکال قضیه اینست که عده ای هنوز طرفدار « آزاد سازی اقتصادی » که اختلاس نتیجه آنست هسنتد و این در تضاد آشکار با زندگی روزمره زحمتکشان است.

    این در حالی است که در سطح جهان لیبرالیسم بجز ورشکستگی و فقر نتیجه دیگری نداشته است.

    طبیعتا باید با کسانی که ماهها حقوقشان عقب افتاده یا بی کار شده اند و در فقر بسر میبرند همدلی کرد .

    آگاهی رسانی در این مورد کم انجام شده.
    بدون این همگرائی و همراه شدن کار بجائی نمیرسد. همراه شو عزیز

  15. ناشناس گفت:

    من از این مقاله سایت کلمه خوشم امد مسائل را خوب تجزیه وتحلیل نمود ولی درچاره چوئی ونحوه مقابله همیشه محتاتانه عمل میکند که کار نیمه کاره باقی میماند در نتیجه گیریها لازم است رنگین کمانی برخورد کنید نه فقط جنبش سبز راه کار های ارائه شده توسط نظریه پردازان را جمع اوری ونتیجه گیری سپس برنامه ریزی لازم را با بهره گیری از خرد جمعی بکار برید شعار نویسی وانتخاب شعار های مربوط به خواسته های گروههای رنگین کمان مرتب لازم است بصورت گسترده در فیسبوک ویوتوب وسایر جاها تبلیغ شود ودر نهایت دست به عمل بزنیم دانشجویان که پیشقراول مبارزات مردمی شناخته شده اند در هدایت مبارزات مدیریت را با سازمان دهی بدست گیرند تاکی باید منتتتتظر باشیم رهبران سیاسی در زندانها به سر برند .یک نکته دیگر اگر کسانی از محتویات پرونده زیر بغل احمدی نزاد خبر دارند انرا افشا نمایند پیروزی نزدیک است

  16. i گفت:

    اظهار نظر نویسنده همانند خطبه های نماز جمعه حاج احمد بیشتر آرزوست تا واقعیت. اگر از ابتدای خطبه شاعرانه شان می فرمودند آرزوی دارم …. شاید خواننده کمتر با کسالت این چنینی، که امروزه کم نیستند، دست به گریبان بود.

    هر آگاهی موجب آزادی نیست. اینطور جزیره ای فکر کردن متاسفانه بیشتر دردسر ساز است تا راهی از بند.

    فکر میکنید آگاهی مردم به انقلاب منجر شد؟ نمیدانم مقداری واقعی دیدن و جزیره ای فکر نکردن شاید ما را به نقطه فراموش شده باز گرداند تا مشخص شود که آیا آگاهی مردم منجر به انقلاب شد؟

    اگر جامعه ای مثل آلمان غربی را در نظر بگیریم، در دهه ۸۰ با (Historikerstreit =historians quarrel) سعی کرد گذشته غمبارش را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد که هنوز ادامه دارد. آیا فکر میکنید مردم آلمان امروز معتقد اند “راه آزادی از آگاهی می‌گذرد”؟

    اگر واقعا راه آزادی از آگاهی می‌گذرد، چرا امروز بعد از سه دهه، به همان نقطه رسیدیم که با خاندان پهلوی رسیده بودیم؟

    اگر پرده سایر سئوالها افتد، هم تو مانی و هم من.

  17. محسن گفت:

    من فقط حامی سایت اخلاق مدار کلمه هستم
    حرکت ما با الله اکبر شروع شد!!!
    اسلام دین کامل و خوبی است و قوانین تبعیض آمیز فعلی و مسئولان روحانی کشور ما بر خلاف اصل اسلام و معرف بدی برای اسلام مظلوم است
    چه خوب است این روزها فضای مسموم کشور را بپای اسلام نگذاریم
    من توصیه می کنم این موج ضد دین که اخیرا در جنبش سبز رخنه کرده را با معرفی صحیح از دین به اسلام ناب محمدی گرایش دهیم
    به دوست قبلی هم پیشنهاد می کنم قدری در نهج البلاغه و قرآن مطالعه فرمایند تا قوانین حقیقی را آنجا بیابند و از اتهامات ناروا بپرهیزند
    یا حسین میر حسین

  18. محسن گفت:

    مخالفت با حمله نظامی کشورهای بیگانه به “میهن” برای هر نیروی آزادیخواه، ملی و عدالت جو یی جزو بدیهیات محسوب می شود. اما گویا این امر بدیهی برای جبهه ای متشکل از بخش هایی از بازماندگان نظام پیشین، اسیر شدگان در عراق، “اصلاح طلبانی” از جنس سازگارا و واحدی و امثالهم که درویش پور بدرستی بدانها لقب “دوره گردان سیاسی” داده، بسیار گران تمام شده که با مواجهه با چنین موج عظیمی در مخالفت با مداخله خارجی در امور ایران اینچنین بر آشفته شده اند.
    در جواب این دوره گرد های میهن فروش تنها می توان گفت: ایران لیبی نیست. ایرانی که مشروطه، نهضت ملی شدن نفت، انقلاب ۵۷، اصلاحات و جنبش سبز را در کارنامه خود دارد، محال است سرنوشت خود را به حکام ابله…. و قدرت های خارجی و همپالکی هایش که شما باشید بسپارد. پیش بینی بنده و بسیاری دیگر این است که مردم ما ضمن حفظ تضاد خود با استبداد غارتگر نظامی-فقاهتی در برابر هر تجاوز خارجی مقاومت خواهند کرد. ننگ این فرش قرمز انداختن برای اجنبی برای همیشه بر پیشانی دوره گردان سیاسی خواهد ماند. مطمئن باشید!

  19. ناشناس گفت:

    کدوم آگاهی؟ آگاهی میدون ارگ؟

  20. رستم گفت:

    آفرین بر محسن با نوشته منطقی و مسئولانه اش!

  21. کاوه سبز گفت:

    متا سفانه بخواهیم نخواهیم بر اثر بیخردی مسئولین رده بالای کشور و استبداد ومتحجرین حکومتی دو راه در پیش کشور ما بیشتر دیده نمیشود
    ۱- تحریم ها و انزوای سیاسی و اقتصادی و یک کشور درجه سوم مانند نیجریه که با تمام منابع زیر زمینی کشور عقب افتاده و وابسته است یا از ان بدتر مانند کره شمالی که مردمش علف می خورند و از دنیای خارج هیچ درک صحیح ندارند و از صبح تا شب عده ای نوکر وچاکر برای دیکتا تور شان دم تکان می دهند.مانند خود ما .اما راه دوم که احتمال زیاد دارد حمله هوائی از سوی غرب و شورش های داخلی که کشور شیرازه اش از هم خواهد پاشید
    راه سوم هم میشود متصور شد .ان کوتاه امدن دیکتا تور و متحجرین و قدرت طلبان و نظامیان سپاهی به نفع اصلا حات و جنبش سبز است .که بهترین می باشد اما به نظر نمی اید مستبدین حاضر باشند دست از قدرت شوکت و منابع نفتی در کشور دست بردارند

  22. مسعود گفت:

    تا زمانی که افکار مسموم و منحط از اذهان مردم رخت برنبندد و عقل و خرد ایرانی جای آن را نگیرد و همچنین تا زمانی که دلهای مردم با هم یکی نشود و دست از لجبازی و اختلافات احمقانه با هم برندارند، همین آش و همین کاسه است.یعنی مادام چنین کسانی بر ما استیلا خواهند داشت.
    فخرفروشی، دودوزه بازی، خیانت، دروغ، فریب، ریا، له کردن یکدیگر، کمک نکردن در شرایط سخت به همدیگر، به تمسخر گرفتن همدیگر و مشکلاتی از این دست که حاکمیت پست هم همین را میخواهد.یعنی مردم رو بندازه به جون هم و خودش به عنوان یک تماشاچی به کناری ایستاده و به ریش مردم داره میخنده.اتحاد و اتحاد و اتحاد تنها چیزی است که ایران ما امروز شدیدا به آن نیازمند است.

  23. ناشناس گفت:

    مبارزه مردم ایران همیشگی است به نظر می رسد مردم در حال فکر کردن به این موضوع و یافتن راه حل بهتری برای نابودی دیکتاتورها و اصلاح ساختار کشور هستند

  24. همسر شهید گفت:

    اگر یادتان باشد ما در ستادهای موسوی می گفتیم و می نوشتیم ما برای اصلاح آمده ایم. اگر مسولین ما بیدار بودند می فهمیدند که مردم چه می خواهند. اما قدرت پرستی چنان آن ها را گمراه کرده بود که برای رسیدن به قدرت از هیچ عمل زشتی دوری نکردند و برای رسیدن به هدف از هر وسیله ای حتی کودتا و خونریزی و جنایت و تجاوز هم استفاده کردند ملت ما همه این ها را می داند و فعلا دندان بر جگر منتظر عملکرد و یا بازگشت مسولین بی خرد به آغوش عملکرد خوب هستند اما مطئتم که مسولین کارشان آنقدر بیخ دارد که نمی توانند به دامان ملت برگردند لذا توسط همین ملت نابود خواهند شد و این یک سنت الهی است.
    و اما کشورهای خارجی که برای رسیدن به امیال خویش سال هاست علیه ملت عزیز ایران که تنها جرمش سرنگونی یک دیکتاتور بنام شاه بود دندان تیز کرده اند بدانند که در صورت کوچکترین تعرضی به سزای اعمال کثیفشان می رسند زیرا ملتی که شهادت دارد اسارت ندارد. همانگونه که در جنگ ۸ ساله نتوانستند بر ملت ایران غلبه کنند هم اکنون نیز بر طبل باطل نکوبند زیرا ملت ایران ملت ایران است نه ملت جای دیگر. مرگ بر همه جنایتکاران داخلی و خارجی درود بر همه ملت های مظلوم عالم