راه بازگشت به مردم از کوچه اختر میگذرد
چکیده :آن هایی که به هر دلیل خواه به واسطه کینه هایی که از دوران نخست وزیری این مرد خدوم و فرزند رشید ملت در سینه انباشته کرده بودند وخواه کسانی که به واسطه پایمردی او بر منافع عمومی و باج ندادن به اشخاص، از وی دل چرکین بودند و خواه کسانی که تحت تاثیر بمباران های دروغ حاکمیت نسبت به صلاحیت و توانمندی و افق دید وسیع این مرد بزرگ تاریخ معاصر ایران به تردید افتاده بودند، هرگز فکر نمی کردند که گذشت زمان به این سرعت و با این گستردگی یک به یک تحلیل های میر حسین موسوی را در قالب واقعیت های عینی جلو چشمان انها قرار دهد.آشفتگی و بهم ریختگی روح و روان و فکر و جسم همه کسانی که الان در حاکمیت قرار دارند ویا در دزدیدن ارای مردم و شکنجه و قتل و تجاوز وحبس های ظالمانه دو ساله اخیر مستقیم دست داشته ا ند و یا حداقل با سکوت خودبه این جنایت هاوظلم ها رضایت داده بودند به دلیل همه تحولاتی است که یک به یک گواهی به صداقت و درایت و فهم عمیق میر حسین موسوی در باره امروز اینده ایران زمین است....
کلمه- گروه سیاسی: هنگامی که سید محمد خاتمی رسما اعلام کرد که در حمایت از میرحسین موسوی از کاندیداتوری ریاست جمهوری کنار می رود کمترکسی گمان می کرد که آنچه او در وصف میرحسین موسوی و اولویت و صلاحیت های او می گوید فراتر از تعارف های معمولی سیاسی باشد. اما امروز هر کس که تاریخ سه ساله اخیر را با دقت مرور بکند از صداقت و شرافت ودرک بالای سید محمد خاتمی در شگفت می ماند.
هنگامی که حسین شریعتمداری و امثال او پس از ماها زیر و رو کردن اسناد و مدارک، حتی یک لکه سیاه در زندگی سیاسی، اجتماعی ،اقتصادی و فرهنگی میرحسین موسوی نتوانست پیدا کند گمان نمی کرد که مجبور شود در جهت توجیه تحولات چند ماهه اخیر ناگزیر به فساد مالی گسترده و عمیق و ریشه دار باند احمدی نژاد و یارانش اعتراف کند.
البته او هنوز به درجه عقل مجتبی ذالنور نرسیده است ولذا مذبوحانه احمدی نژاد را از مشایی واشباح او جدا می کند. اما دیری نخواهد گذشت که همین افراد هتاک، فساد مالی بالغ بر سیصد میلیارد تومانی احمدی نژاد را در شهرداری تهران را افشا خواهند کرد و این آغازی است بر افشای فساد های چند ده میلیارد دلاری از بالا تا پایین جناح کودتا.
هنگامی که میر حسین موسوی به صراحت اعلام کرد که هیچ انگیزه شخصی و گروهی اورا به کاندیداتوری ترغیب نکرده است بلکه مشاهده فقر وفساد و ظلم و تجاوز به حریم مردم او را نگران سرنوشت کشور و اینده ایران نموده است کمتر کسی به اندازه عمق نگاه او از ابعاد این خطرات که بواسطه حاکمیت یافتن عده ای بی صلاحیت گریبان اجرایی کشور را گرفته اگاهی داشت.
آن هایی که به هر دلیل خواه به واسطه کینه هایی که از دوران نخست وزیری این مرد خدوم و فرزند رشید ملت در سینه انباشته کرده بودند وخواه کسانی که به واسطه پایمردی او بر منافع عمومی و باج ندادن به اشخاص، از وی دل چرکین بودند و خواه کسانی که تحت تاثیر بمباران های دروغ حاکمیت نسبت به صلاحیت و توانمندی و افق دید وسیع این مرد بزرگ تاریخ معاصر ایران به تردید افتاده بودند، هرگز فکر نمی کردند که گذشت زمان به این سرعت و با این گستردگی یک به یک تحلیل های میر حسین موسوی را در قالب واقعیت های عینی جلو چشمان انها قرار دهد. آشفتگی و بهم ریختگی روح و روان و فکر و جسم همه کسانی که الان در حاکمیت قرار دارند و یا در دزدیدن آرای مردم و شکنجه و قتل و تجاوز وحبس های ظالمانه دو ساله اخیر مستقیم دست داشته اند و یا حداقل با سکوت خود به این جنایت ها و ظلم ها رضایت داده بودند به دلیل همه تحولاتی است که یک به یک گواهی به صداقت و درایت و فهم عمیق میر حسین موسوی در باره امروز و آینده ایران زمین است.
امروز ملت ایران شاهد آن است که وقتی میزان فساد مالی حاکمیت به اندازه ای رشد پیدا کرد که در شاخص های سازمان های بین المللی به عنوان بی سابقه ترین سقوط ثبت شده برای یک کشور مطرح گردیده است. چه کسانی آمدند و به جای درک واقعیت و پیدا کردن چاره ای برای آن ها، این موسسه ها و نهاد های بین المللی را با عناوین صهیونیستی و امریکایی موردخطاب قرار دادند اما همانها از شدت استیصال و پوسیدگی آشکار شده این دولت و فسادهایش کارشان به جایی رسیده است که برای رفو کردن افتضاح حذف یارانه ها به جعلی از صندوق بین المللی پول متشبث می شوند.
به راستی چقدر باید استیصال وجود داشته باشد که از یک طرف روزنامه های جناح کودتا خبر نائب رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس را مطرح می کنند که می گوید پنجاه درصد دامداری و مرغداری های کشور در همین چند ماهه اخیر ورشکسته شده اند و درهمان زمان خبر از موفقیت های سیاست حذف هدفمند کردن یارانه ها را به زبان می آورند.
آنچه شگفت انگیز و قابل تامل به نظر می رسد این است که همزمان با آشکار شدن روزافزون اندیشه ها و راه میرحسین موسوی و همراهانش و بر ملاشدن ماهیت دروغگویی و بی کفایتی و جباریت اقتدارگرایان، گروهی بویژه در خارج از کشور مرکز ثقل بحث های خود را هتاکی به میر حسین موسوی بایت پایمردی او به ضرورت اجرای بدون تنازل قانون اساسی قرار داده اند. البته شخص میر حسین زمانی که هنوز اسیر ظلم عقده های چندین ده ساله نشده بود مکرر توضییح داده بود که قانون اساسی موجود تا زمانی که جایگزین بهتری برایش پیدا نشده است مهمترین رکن حفظ تمامیت ارضی کشور و جلو گیری از بهم ریختگی ها واز هم گسیختگی های تحمیل کننده و هزینه های جبران ناپذیر بر کشور است واین مسئله ای است که هر انسان با حداقل دانش و تجربه تاریخی به آن صحه می گذارد.
البته میرحسین موسوی گفته بود که این قانون اساسی را وحی منزل نمی داند و قابل اصلاح و تصحییح به شمار می اورد اما آن ها که محور حمله خود را قانون اساسی قرار داده اند باید توجه داشته باشند که اگاه یا نا آگاه در صف کودتاچیان قرار نگیرند. یکی از بحث های اصلی میر حسین موسوی آن بود وهست که کودتاچیان همانقدر که به نام دین همه موازین شناخته شده دینی را ریر پا گذاشته وقربانی ظلم وفساد وتجاوز خودساخته اند با قانون اساسی هم همان کار را کردند.
بنابرین دفاع چشم بسته ومطلق انگار از قانون اساسی همان قدر غیر واقع بینانه ومخرب است که حمله این گونه به قانون اساسی و مدافع مظلوم اجرای بدون تنازل آن. وجه دیگر مسئله نیز آن است که کدام عقلی می پذیرد که ما تا جایگزین بهتری معرفی نکرده ایم قانون اساسی موجود را نفی کنیم و همنوا باکودتاچیان بر طبل بی قانونی وهرج ومرج وفرصت سازی برای آنها بکوبیم؟
امروز با اطمینان می توان گفت که اگر فرصت و مجالی پدید آید صحت و درستی این شعار کلیدی میرحسین موسوی نیز دیری نمی پاید که اشکار خواهد شد.
تا امروز تعداد روزهایی که دو رهبر بزرگ و آزده جنبش سبز و همسرانشان در حبس ظالمانه قرار دارند از مرز یکصد روز عبور کرده است اما روند تحولات، چشم اندازهای امید بخشی را فرا روی ملت ایران قرار داه است. اقتدارگرایان فراموش کرده اند که تا همین چند هفته پیش از احمد جنتی در نماز جمعه نمایندگان مجلس را نکوهش می کرد که چرا چوب لای چرخ دولت می گذارند و امروز به جای اعتراض به بی صلاحیتی و جباریت خود، همدستی بخشی از کودتاگران با جنبش سبز به عنوان توجیحی برای کارهای احمقانه خود استفاده می کنند. گویی حافظه این ملت را دست کم گرفته اند ونمی دانند که همه این فساد هایی که به بخش افشا شده کودتاچیان منحرف نسبت می دهند فقط از طریق فرصت هایی که فضای سرکوب فراهم ساخته مجال بروز پیدا کرده است.
آن هایی که تا دیروز این دولت را از صدرمشروطیت تا امروز ممتاز به حساب می آوردند در زمان طرح این ادعا، تفکیکی میان جناح مختلف اقتدارگرایان صورت نداده بودند. بنابرین هر انحرافی وهر فسادی مشاهده می شود بار جرم و مسئولیت آن به دوش همه انحصارگران است و راه توبه نیز ازمسیر بازگشت به ملت و جدی گرفتن هشدارهای میرحسین موسوی و مهدی کروبی و محمد خاتمی می گذرد. بنابرین در یک فضای باز و آزاد، بدون تردید بازگشت به برنامه های اصلاحی این بزرگان راهگشا خواهد بود وامید آن می رود که تا دیر نشده این بازگشت صورت پذیرد.
آقای خامنه ای، دستور حبس آقای موسوی را لغو کن، دستور بده زندانیان سیاسی را آزاد کنند. اجازه بده همین مجلس فعلی رییس جمهور مستقر را عزل کند. اجازه و دستور برگزاری انتخابات سالم و آزاد را بده. همه را خلاص کن! مملکت را نجات بده.
من اگر به جای آقای خامنه ای بودم، ابتکار عمل را در انجام اصلاحاتی که جنبش سبز مد نظر دارد را به دست می گرفتم و پیشرو در پیاده سازی انها می شدم. زندانیان سیاسی را آزاد می کردم. اعتراف می کردم که به هر دلیلی تخلفات انتخابات ۸۸ را نادیده گرفتم. از مردم می خواستم که فرصت جبران بدهند. و از آخرین نفوذ و قدرت خود، نهایت استفاده را در جلب رضایت مردم و تحقق خواستهای جنبش سبز به کار میگرفتم. و در تاریخ برای همیشه نیک نامی را از خود بر جای می گذاشتم آینده متعالی ایران و ایرانی را مدیون خود ثبت می کردم. من اگر بودم شک نمی کردم به بزرگواری مردم. به اینکه این مردم می بخشند. هر چه صریحتر اعتراف کنیم،عمیق تر بخشیده می شویم. همه دعا کنیم برای همه. الهی آمین.
از میرحسین به اطر صداقتش خوشم امد واز کروبی برای صراحت لهجه …مقاله خوبی بود خوشم امد ولی هر دوی انها باید تکلیف سالهای سیاه ۶۰ رو معلوم کنند …نمی شود از این مسئله گذشت ما امروز بچه هایمان را در کهریزک وبه دست خامنه ای از دست دادیم وان موقع در بچه هایمان به نام فاطمه زهرا مورد تجاوز قرار گرفتن وبدست ؟؟ اگر قرار به محاکمه باشد باید همه پاسخ بدهند …خون بچه های ما به دست چه کسی ریخته شده است ؟
اندکی صبر سحر نزدیک است.
یاحسین میرحسین
تصور من اینه از دلائلی که میرحسین بر اجرای بدون تنازل قانون اساسی تاکید می کرد می خواست ثابت کنه کنه باند حاکم قانون شکنی کرده
و طبق همین قانون از لحاظ حقوقی تخلف صورت گرفته وبا همین قانون حضور مردم برای احقاق حق صورت می پذیرد..همه درست از دهان میر
عزیز هم پذیرفته ولی یادمان نرود همانطور که کسانی در اول انقلاب هم گفته اند قانون اساسی ما دو قانون مجزا جمع آمده در یک کتاب است
که قسمتی از آن به نام ولایت فقیه قدرت تعطیلی سایر اصول را دارد … به خصوص که این ولی فقیه زمانش هم نامحدود در اختیار یک شخص و
در نتیجه یک طرز تفکر قرار می گیرد و به مرور افسار گسیخنه تر و افراطی تر هم می شود …
اما اینکه تا جایگزین بهتری برای این قانون یافت نشده:
۱-قطعا هر قانونی نوشته شود بدتر از ولایت مطلقه یک نفر بر سایرین نیست.
۲-اگر راه صحیح مشخص نیست دلیلی بر ادامه راه غلط و آزموده شده و مصیبت بار فعلی نیست
۳-خوب بنشینید و کلیات اصول اساسی و معقول مورد نیاز جامعه را نوشته برای مردم تبیین کنید و واکنش آنها را ارزیابی و آن را اصلاح کنید…
و سپس آن را مبنا هدف و اساس حرکت قرار دهید …
Jaleb Bod.
خیلی خوب بود واقعا ممنون(فقط کاش روی کینه شخصی تاکید نمی شد)
مشکلات فقط با دستان مبارک عزرائیل حل می شوند.
میر حسین جان دلمان برایت تنگ است.
راه بازگشت فقط و فقط برای کسانی ممکن است که متنبه شده و بخواهند با پذیرش گناه در حمایت از کودتا ی ننگین ۲۲ خرداد ۸۸ و قبول جبران اشتباه های خود و دوستانشان صادقانه به دامان ملت برگردند.
بنده عرضم اینه که این اقایان مدعی بصیرت بصیرت دارند. ولی با دو سال و اندی تاخیر همراه است.
بهتر نیست ابتدا به علاج الزایمر سیاسی و فرهنگی خود بپردازند بعد برا مردم تصمیم گیری بکنند؟
البته اگه مردم بخوان آزموده را دوباره بیازمایند!!!!
آفرین بر گروه سیاسی کلمه. درود خداوند بر شما. هزاران درود و سلام به میر دلاور که دست کینه توزان از دوران نخست وزیری اش را رو کرد و…. درود خدا بر تو سید عزیز. وگرنه من در همان جهالت میماندم و خداوند چقدر رحمان است که مرا در آن جهالت از دنیا نبرد. از تو میر شجاع ممنونم.خداوند ترا سلامت بدارد و بزودی شاهد حضورت در میان ملت باشیم. انشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاالله
خداوندا ذخایرارزشمند این مردم ستمدیده رادر پناه خود از گزند نا اهلان و نامحرمان محافظت ،وبه ما توفیق دیدن ذلت و خواری ستمکاران را عطافرما.
درود بر صداقت وشرف جان جانان موسوی عزیز
دوسش داریم تا پای جان
خوب اگه طبق گفته شده آزادی هست پس شما تو برلین چیکار می کنی . اگه شما هم تنها یک شب نانی برای خوردن نداشتی و یا بیماری داشتی که باید هر هفته ۵۰۰ هزارتومن فقط هزینه دوا و بیمارستان و هزار تا کوفت و زهر مارشو میدادی و سر این پول ناموسوتو می فروختی هیچ وقت این حرفو نمی زدی .آره عزیز من اینها یک گوشه از این دولت بی کفایته که با سیاستهای غلط خود هزاران کارگر رو خانه نشین کرده .و جز بدبختی چیزه دیگه ای تو این مملکت نیست.
موسوی چشم و چراغ ماست. دیر نیست روزیکه بر تارک حکومت ایران بدرخشد.
۱۸ تیر اعلام کنید مردم بیان نماز جمعه و ا.نجا تحصن کنن، از همین الان فراخوان بدید، به خدا مردم به بهانه نماز جمعه بدون ترس میان بیرون.
به خدا از ازادی خودم خجالت میکشم واقعا که ما زندانی واقعی هستیم فقط یا میر حسین
آخه قربون شمای نویسنده برم من، اگه واقعا به متنی که نوشتین اعتقاد دارین پس چرا خلاصهٔ کاملی از بیانیها، سخنرانیها و دیدارهای میر عزیزمون رو علنی برای مخالفین شرمسارش نمیفرستی؟ چرا به روشون نمیاری که میر حسین از دی هشتاد و هفت تا بهمن هشتاد نه چی گفت ولی رهبری و احمدی نژاد تو این شش ساله چها که نکردن، بابا جان من شما یه کاری در عمل بکنین دیگه. حداقل با کادر مرکزی و رؤسای ستاد انتخابات موسوی در سراسر کشور ارتباطتون رو حفظ کنید، حداقل. خیلی سخته ؟؟؟
من هم کاملا موافقم ، حرف الان مردم دیگه این چیزی نیست که بیان کردید ، این حکومت با اصلاحات راه به جایی نمی بره ، از بنیان احتیاج به خراب کردن و از نو ساختن داره.
من موافق با اصلاح از بنیان هستم نه اصلاح خورد و ریزه های این چند وقت ، بهترین کار برای این جامعه بازگشت به اینه که مردم چی می خوان یا چه نظری دارن ، فقط مردم.
برای م ک
هم وطن محترم مسلما اگه کوچکترین نقطه سیاهی در مرام و زندگی آقای موسوی وجو د داشت حتما جناب شریعتمداری تا حالا خودش رو … داده بود و از آن حکایت ها در آورده بود
کمی انصاف هم بد نیست
راه عشق، راه صفا، راه صداقت،
راه مهر و محبت، راه راستی،
راه آزادی، راه پیشرفت، قانون، عدالت…از کوچه ی اختر می گذرد
از کوچه ی امیدی که خورشید را در آن به بند کشیده اند
از یک کوچه ی باریک و یک خانه ی قدیمی
از راه گشون دری که میر نازنینی را در آن زندانی کرده اند
دوستش داریم و در انتظار دیدن روی ماه و صدای گرمابخش اش هستیم
اللهم فک کل اسیر به خصوص اسرای سبزمان
آه این سید مظلوم وتمامی بی گناهان در بند است که گریبان همه دیکاتورها راگرفته است.
با عرض سلام و آرزوی آزادی هرچه سریعتر میرحسین عزیز و شیخ مهدی کروبی و همسران محترمه شان. در پاسخ به دوستانی که می گویند یک فکری به حال انتخابات بکنید. یک خواسته آقایان همین است که باز مردم بیچاره را بکشند پای صندوق های رای بعد تبلیغات کنند و آرای آنها را به نفع خودشان بالا بکشند. هیچ کدام ازمخالفان این آقایان تا زمانی سرنگونی و برکناری این ارازل و اوباش نباید رای بدهد. تنها پس از کم شدن شر این دیکتاتورها در انتخابات مجلس، ریاست جمهوری، شورای شهر و… شرکت خواهیم کرد.
فقط دعا کنید که هم رهبران جنبش سبز و هم زندانی های عزیز که هیچ فریادرسی ندارند هرچه زودتر از دست این جنایتکاران رهایی یابند.
خاتمی می دانست که اگر کاندید ریاست جمهوری شود رای نمی آورد اما گمان نمی کرد که با همراهی با فتنه گران دور بعد هم نمی تواند کاندید شود
و مکروا و مکرالله و الله خیر الماکرین
باسلام و درود خدمت مهندس موسوی عزیز. میخواستم در رابطه با خطرات پان ها خدمتتان عرض کنم که سردسته پان ها از هر قومیتی جیره خوار حکومت بوده و مانع از اتحاد ایرانی ها میشوند.
به امید آزادی همه زندانیان در بند و سربلندی ایران و ایرانی.
خودش که نیست حداقل حرفهایش مرحمی بر زخم دل ماست
شهادت امام موسی کاظم(ع) (امامی که الگوی پاکی بود وهست ) را به میرحسین عزیز که از نسل آن امام هستند ،تسلیت عرض می کنیم-
کاش هرکز به دنیا نمی آمدم……………..!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
چون دوست ندارم جای دیگری هم به دنیا می آمدم!
ایران را دوست دارم !!!
اما اگه می دونستم تیری از اینور رد می شه سپر می شدم حتی دیوار رو هوا رو!
کنار شما نمی خوام بمونم
خوب ها تون و بد هاتون…
دیگه از این تیکه زمین دلم گرفته…
از خودم
از خدام!
هیچی سر جاش نیست
هیچی معنا نداره
جز (آه)
اما….
حکومت با کفر ممکن است باقى بماند اما با ظلم هرکز…