خطای رهبران متفرعن در فهم طریقت «موسوی»: از امام موسی صدر تا میرحسین موسوی
چکیده :آنچه در این شرایط بر دوش ما سنگینی میکند صرفاً وظیفهی ما برای رهایی این رهبران سبز و دیگر بندیانِ فرعونصفتان حاکم نیست. آنچه افزون بر این و مهمتر از این بر دوش ما ست استقامت بر مشی سیاست «موسوی» است. مشیای که در آن شجاعت با تدبیر، مبارزه با شفقتورزیدن بر مخالفان، اصلاح خطای نهادینهی نظام سیاسی با آیندهنگری، اعتماد و شفافیت با زیرکی، تلاش برای تغییر سیاسی با پرهیز از آغاز خشونتورزی، و سیاستورزی با اخلاق، ملازم و همپیوند...
بهروز مشکور
این روزها نقلها خبر از ربوده شدن رهبران جنبش سبز همراه با خانوادههاشان میدهند. از سوی دیگر، تحولات اخیر لیبی به هر انجامی برسد تا همین حالا دستکم یک دستاورد مهم برای سیاست مردممحور و کثرتگرا در منطقه داشته است و آن یادآوری ماجرای ربوده شدن امام موسی صدر است. این ایام، تقارن یاد امام موسی صدر با ربوده شدن رهبران جنبش سبز و خانوادهی ایشان در ایران تقارن پرمعنایی است. در هر دو مناسبت رهبرانی ایدئولوژیک که مدعی رهبری عام جهان اسلام اند رهبران واقعی و مؤثرِ بخشهایی از جامعه را میربایند. تقارن این دو مناسبت فرصتی است برای معرفی الگوی رهبری ویژهای که امام موسی صدر نخستین بار آن را با سلوک سیاسی و شیوهی زیستاش معرفی کرد، و رهبران جنبش سبز خصوصاً میرحسین موسوی پس از انتخابات غصبشدهی ریاست جمهوری گذشته آن را ورزیدند و به یاد و خاطر ما آوردند و تراز سیاسی جامعهی ما را با آن ارتقا دادند. الگویی از رهبری که هم رهایی بخش است، و هم در این رهایی بخشی قائم به فرد نیست، و دقیقاً به این خاطر، الگویی است که همهی موجودیت استبداد را به چالش میکشد، یعنی هم آزادیستانی آن را و هم استبداد به رأی شخص رهبر را و هم متکی به فرد بودن الگوی رهبری مستبدانه را. به نظر نگارنده، الگوی رهبری امام موسی صدر و میرحسین موسوی الگویی است که عبور از الگوهای فرد-محور و شخص-پرست رهبری را ممکن میسازد. بروز این امکانْ همان شکستی است که بر دیوار انحصار رهبران خودپرست و متفرعن میافتد و تحمل رهبرانی مانند امام موسی صدر و میرحسین موسوی را برای رهبران متفرعن دوران شان دشوار می کند و آنها را به سوی حذف ایشان میراند.
مشکل این رهبران متفرعن اما این است که این رهبران مردمی و کثرتگرا را همچون خود میپندارند و «شخص» ایشان را رقیب خود میانگارند. در حالی که آن چه در بازار ایشان شکست میاندازد نه این اشخاص، بلکه منش رهبری کثرت گروانهی ایشان است. مشی و منشی که رهبرانی مانند امام موسی صدر و میرحسین موسوی از طریق آن در شخصیت و روان همراهان خود تکثیر میشوند. حذف فیزیکی رهبران مستبدْ نظامهای تحت سلطهی ایشان را بحرانی میکند، اما حذف رهبرانی مانند امام موسی صدر و میرحسین موسوی بر سرعت تکثیر ایشان میافزاید. این همراهان مردمی و کثرتگرا نه رهبر که خودْ عینِ راه اند. راهی که استمرار آن بیش از آن که به حضور شخص ایشان وابسته باشد به استقامت رهروان و همراهان ایشان بستگی دارد. به این نکته باز خواهم گشت.
اسلام سیاسی در مقایسه با تاریخ بلند دین و سیاست در خاورمیانه طفلی نوپا ست. خصوصاً پیش از آن که آیتالله خمینی به عنوان رهبر یک انقلاب بزرگ و سپس یک نظام سیاسی انقلابی پا به خاطرهی سیاسی قرن گذشته بگذارد، عمدتاً دو گونه الگوی رهبری موفق در جهان اسلام معاصر را میشد از یکدیگر بازشناخت: یکی، معنوی و روحانی ولی در فراغ یا گریز و پرهیز از سیاست؛ دیگری، سیاسی و اجتماعی اما در فراق معنویت و روحانیت یا در ستیز با آن. با ظهور شخصیتهای مهمی مانند سید جمالالدین اسدآبادی، سید قطب و آیتالله خمینی گونهی سومی از رهبری در جهان اسلام معاصر زاده و شناسایی شد که دیگر نه اژدهای قدرت و سیاست را در برف فراق مینهاد، و نه از قدرت و سیاست محملی برای ستیز با روحانیت و معنویت میساخت. حاصل جمع تحولات سیاسی خاور میانه از آغاز سدهی گذشته تا کنون نشان میدهد که رهبرانی از همین تیرهی سوم توانستند بزرگترین و دیرپاترین تحولات را در جهان اسلام رهبری کنند. نه ناسیونالیسم عربی یا ایرانی در فراق دین، و نه روحانیت متزهدانهی حوزوی در پرهیز از قدرت، و نه معنویت صوفیانه در ستیز با سیاست، هیچیک در مقایسه با رقیب نورسیدهی خود که انواع اسلام سیاسی را رهبری میکرد، نتوانست در بلندمدت گوی سبقتی ببرد. سایهی سنگین نقشی که این رهبران تیرهی سوم بر بوم دین و سیاست در جهان اسلام زدند همچنان بر خطوط خرد ودرشت دیگری که بر این صفحه نقش میبندند سنگینی میکنند.
اما از درون خانوادهی پر زاد و ولد اسلام سیاسی گونهای دیگر از رهبری سیاسی اندکی مجال نضجیافتن گرفت با ویژگیهایی متفاوت از ویژگیهای سنخنمای این خانوادهی عیالوار. امام موسی صدر در تفرد خود این نوع جدید را نمایندگی میکرد. اسلام سیاسی او مرگجو و ضدزندگی نبود. او به لحاظ ویژگیهای فردی، یا تداول و فراوانی، یا مشی سیاسی، و یا الگوی رهبری شباهتی با رهبران گونههای دیگر اسلام سیاسی نداشت. نه از فقه-محوری در او اثری بود، نه از عبوسی و تندخویی و استبداد به رأی؛ نه دین را ایدهئولوژیک میخواست، نه از آن سلاحی برای جنگ و ستیز میساخت؛ نه در دست گشودن به خون بیپروا بود، نه انقلابیگری را در جنگ و ستیز خلاصه میدید؛ نه اخلاق را برای مصلحت انقلاب و نظامی که در سر میپروراند به مسلخ مصلحت میبرد و نه از توجیهات شرعی کلاهی بر سر اخلاق مینهاد تا دزدیده پای آن را از معرکهی سیاست ببُرد یا بخواهد آن را سادهدلانه از مهلکه به در ببَرد؛ نه از تمایز بیگانه و خودی برای نفی موجودیت بیگانه سود میجست، و نه این تمایز او را دمی از کثرتگرایی دینی و سیاسی منصرف میساخت، و هم نه کثرتگرایی دینی و سیاسی او را از تعقیب حقوقی که پایمال غصب و ستم شده بود باز میداشت. قدرت ساماندهی و بسیجگری او از اتوریته ی افتاء فقهی جان و مایه نمیگرفت، بلکه ریشه در اقناعی کلامی داشت؛ ریشه در منطق و منش او داشت. قدرتی که گفتار اقناعی او را بر زِبَرِ تعلقات شیعی و عشیرهای مینشاند و دامنهی نفوذ و تأثیر کلام بسیجگر و سامانبخش او را به همهی طوایف لبنان که سالها با یکدیگر و حتی هر یکشان در درون خود با هم ستیز داشتند میگستراند. بیتردید روند دولتسازی در لبنان کثیرالطوایف بدون الگویی از رهبری سیاسی که او ورزید هیچ گاه به همین ثبات و قرار نیمبندی که الآن دارد هم نمیتوانست برسد. این همه همان ویژگیهایی است که مشی و مرام میرحسین موسوی در موقعیت و زمینهی متفاوتی مانند ایران پس از انتخابات گذشته را به عنوان سلوک سیاسی متمایزی در ایران معاصر آشکار میکند.
معضل جانشینی رهبر در نظامهای مستبد، حتی سالها پیش از مرگ رهبر، کابوسی است که صحنهی سیاسی را برای پیشگیری از تعبیر آن کابوسْ مهندسی میکنند، هرچند آغاز مهندسیهایی اینچنین، به گواهی نمونههای تاریخی بسیار، نشانهای است از این که آن کابوس با همهی هول و اضطراباش دیگر تأویلی عینی و غیر قابل اجتناب یافته است و زندگی سیاسی رهبرِ مستبد و نظامی که رهبریاش با اوست را همآغوش مرگ ساخته است. انتخابات ریاست جمهوری گذشته را باید آغاز جدی همین مهندسی پیشگیرانه دانست که هر چه از آن میگذرد بهنحو مسخرهای خواب آشفتهی رهبران متفرعن را پریشانتر و کابوس خیالین جانشینی را وحشتناکتر میکند.
اما از سوی مقابل، الگوی رهبری مردمی و کثرتگرا که امام موسی صدر آن را در جهان اسلام پی ریخت و میرحسن موسوی آن را در ماههای پس از انتخابات زیست و ورزید به توفان فتنه و کابوس شخص پرستی و فرد محوری دچار نمی شود و از زمانی به بعد قائم به حضور فیزیکی رهبر یا ظهور مجدَد او از پس پردهی غیبت یا رهایی از زندان اختطاف نیست. در این الگوی رهبری، شخصِ رهبر، خود تنها، یکی از همراهان جامعه است، جامعهای که در پویش های سیاسی خود چشم به رهبری او دوخته است. آنچه او را از دیگر همراهان متمایز میکند نه جایگاه «شخصی» او به مثابهی پیشرو در برابر جایگاه دیگر همراهاناش به مثابهی پیرو است، بلکه «منطق» اوست. منطقی که او با آن میزید، استدلال میکند، تصمیم میگیرد، سخن میگوید، ابراز عواطف و احساسات میکند، برمیانگیزاند، دلداری میدهد، مخالفان را نصیحت میکند و بر ایشان شفقت میورزد و … منطقی است که موقعیتهای شخصی همراهان بسیار متنوعی را به هم پیوند میدهد، منطقی است که ایشان علیرغم تفاوتهاشان با آن احساس همزبانی و همدلی و همدردی میکنند. اما این منطق علاوه بر این خصلتِ نمایندگی و هماهنگی، خصلتی رهاییبخش هم دارد. منطقی است که مردمْ خود را در هماهنگی با آن بصیرتر، پیراستهتر، پاکتر، مهربانتر، آزادتر، شجاعتر، باگذشتتر، معقولتر، معنادارتر و انسانتر (و در مورد دینداران، حتی دیندارتر) از گذشته مییابند.
هرچند جامعهی ایرانی آن قدر بختیارنبود که مشی امام موسی صدر را از نزدیک ببیند و با آن همراه شود، اما در این ماههای پس از انتخابات وقتی خوش با مشی و مرام سیاسی میرحسین موسوی داشتهاست و توانسته است آن را با جان و گوشت و پوست و خون خود تجربه کند. درونی کردن این تجربه مستلزم گذر از شخص پرستی و درونی کردن سرشت «موسیوار» میرحسین است. سرشتی «موسوی» که در هر نوع شخصپرستی نشانی از تفرعن مییابد و آن را در نیل غیرت خداوند به غرقاب فنا میسپارد. اکنون میرحسین موسوی و مهدی کروبی و خانوادههاشان را هم مانند امام موسی صدر ربودهاند. وظیفهی ایمانی و اخلاقی ما ست که در آزادی ایشان بکوشیم، چنان که و حتی بیش از آن چه همراهان امام موسی صدر برای رهایی او کوشیدند. در این وظیفهی انسانی لختی درنگ هم روا نیست. اما و هزار اما، میرحسین به وصفِ «موسویِ» منش سیاسیاش همراه ممتاز و متمایز جنبشی است که در آن به قول خود او هر شهروند یک ستاد، و هر رهرو یک رهبر، و هر یک از ما یک جنبش است. مهمترین وجه امتیاز و تمایز میرحسین که از او رهبری «موسوی» میساخت این بود که پیروزی و نجات را برای همه میخواست و مخالفان خود را هم بازنده ی این جنبش نمیدید و نمیپسندید.
آنچه در این شرایط بر دوش ما سنگینی میکند صرفاً وظیفهی ما برای رهایی این رهبران سبز و دیگر بندیانِ فرعونصفتان حاکم نیست. آنچه افزون بر این و مهمتر از این بر دوش ما ست استقامت بر مشی سیاست «موسوی» است. مشیای که در آن شجاعت با تدبیر، مبارزه با شفقتورزیدن بر مخالفان، اصلاح خطای نهادینهی نظام سیاسی با آیندهنگری، اعتماد و شفافیت با زیرکی، تلاش برای تغییر سیاسی با پرهیز از آغاز خشونتورزی، و سیاستورزی با اخلاق، ملازم و همپیوند اند. توفیق جنبش سیاسی اجتماعی مصر برای راندن یکی از دیرپاترین فراعنهی منطقه و تحولات اخیر دیگر در منطقه نشان داد که خلأ رهبری صلب و متمرکز در جنبشهای اجتماعی منطقه با فعالیت شبکههای اجتماعی حقیقی و مجازی به خوبی پر می شود. مسألهی جانشینی و خلأ رهبری مسألهی رهبران «موسیصفت» نیست. این کابوس دیگران است با رهبری فرعونیشان. نباید بگذاریم فرعونصفتان مشکلاتشان را بر ما تحمیل کنند.
منبع: جرس
عاقبت فرعونیان با تمام قدرت و ثروتشان مغلوب ” موسویان ” میشوند .
آری:
شرم بر نظام فرعونی!!! و ننگ بر آنها که دشمنان ملت را امین و یار میخوانند و بزرگوارانی چون میرحسین را دشمن میدانند!!!
دیر نیست آنانی که به اسم دوست اطراف دیکتاتوری دم میجنبانند، به چشم بر هم زدنی چون کفتاران او را پاره پاره کنند!
که این سرنوشت همه دیکتاوران تاریخ است
به امید آزادی ایران کهن سبزمان
Kohe esteghamat, cheshmeash, khoshk shodani nist, dorod bar adabo fahme MOUSAVI MARDE ADLO EDALAT
امروز تو شیراز چند تا از خیابونا رو دوربین کار گذاشته بودند این نشانه این است که دولت معاویه احتمال هر چیزی رو میده و خیلی از این سه شنبه میترسن پس همه با هم سه شنبه
هیچ نظام وقدرتی با ظلم پا برجا نخواهد ماند یاحسین یامهدی
دیکتاتور !
به پایان سلام کن.
دل بردی از من به یغما ای ترک غارتگر من* دیدی چه آوردی ای دوست از دست دل بر سر من* عشق تودردل نهان شد * دل زار وتن ناتوان شد رفتی چو تیروکمان شد از داغ غم پیکرمن*میسوزم از اشتیاقت در آتشم از فراغت
Besiyar ziba, moshekafaneh, va daghigh bood. Be yad va hamrah-e Mir Hossein.
به نبود میرحسین (مانند امام موسی صدر)عادت نخواهیم کرد ما او و اندیشه های او را برای ساختن ایران فردا می خواهیم و با خدای خود عهد میبندیم که موسوی صفت بمانیم .
یقناً حکومت جور پایدار نخواهد ماند
درود بر موسوی وکروبی وتمام آزادیخواهان که شرافت وانسانیت سرلوحه زندگیشان قرار دارد وخار چشم اهریمنان
درود بر میر حسین موسوی
چهار شبنه سوری یادتون نره
در دیدار با خبرگان ..هتاکی و فحاشی در اسلام رد شده ..؟؟آیا قتل .تجاوز .وحشی گری .سرکوب .توهمت . ووووو جطور ایا نگفته اگر خون بی
گناهی بریزد جه می شود ..اگر آبروی انسانی را ببری جه می شود ..یا تاریخ مصرف دارد..ما که مانده ایم .شما چطور
مسئولین زحمتکش سایت کلمه لطفا مجموعه هایی از فایلها و فیلمهای به درد بخور به صورت بسته های آگاهی بخش جنبش سبز تهیه کنید و برای دانلود بگذارید
صدا و سیما مزخرفات خودش رو اینقدر میذاره که چهار نفر رو تحت تاثیر قرار بده و شما و همه سبزها هم باید دائما به اسناد تصویری و مستندها و فیلمهای جنبش سبز ارجاع بدهند و همیشه بخش مهمی از کارشون رو به اون اختصاص بدهند
باید آرشیو فیلمهای خوب جنبش سبز رو تشکیل بدید و فوق العاده روش تبلیغ کنید باور کنید میلیونها نفر هنوز خیلی صحنه ها را ندیدند
از نیروهاشون که رگبار بستن و …………معلومه چقدر میترسن
حکومت استبدای هر روز خودرا درمانده ودرمانده تر می بیند وبه همین خاطر برای رویا رویی با مردم ورهبران جنبش سبز نمی داند چه روشی برای مقابل به آن اتخاذ کند.ودرهرکلام آنها دشمن وفتنه تمامیت ندارد.حال سوال اینست دولتمردان گذشته با سابقه خوب ودرخشان را به خاطر حق خواهی وحق طلبی واعتراض به کودتای انتخاباتی فتنه نامیدید ودست به کشتار صدها نفر زدید ودرآخرین سناریو دست به دزدی شهیدان سبز نمودی که هر کدام آنها هیچ سنخیتی با بسیجی … نداشتند.به هر حال درآینده نه چندان دور که برخی از دولتمردان فعلی اگر وجدانشان بیدار شود وحقایق از زبان آنها جاری گردددرآن صورت صاحب منصبان فعلی چه لقبی پیدا خواهند کرد!
مرگ بر منافق
مرگ بر موسوی
مرگ بر کروبی
چرا نظرات ما درج نمی شود
ترسوها
مسلما موسی بر فرعون غلبه خواهد کرد به شرطی که موسی و هارونمان (موسوی و کروبی) را تنها نگذاریم
“یریدون ان یطفئو نور الله بافواههم والله متم نوره ولو کره الکافرون”
مسئولین زحمتکش سایت کلمه لطفا مجموعه هایی از فایلها و فیلمهای به درد بخور به صورت بسته های آگاهی بخش جنبش سبز تهیه کنید و برای دانلود بگذارید
واقعا اول امسال نمی فهمیدم که چرا موسوی گفت امسال سال صبر و استقامته، ولی الان دارم می فهمم.
در هر صورت کارشون تمومه!
بنام خدای خمینی(س)
شناخت اینچنین موسوی از سوی جامعه و بخصوص نسل جوان در این زمانه، برای من رزمنده یک پیک شادی پخش است که میگوید: ای شمایی که از موسوی و مرام امام(س)گونه وی، آنچنان میگویید که گویی وی شاخص خط امام(س) است، دستمریزاد که چقدر بجا و دقیق گفتید! صداقت، پاکی، شجاعت، مناعت طبع، بفکر مردم بودن و با مردم زیستن به معنای واقعی کلمه همگی جزوی از وجود لاینفک سید بزرگوار موسوی است!! میدانستم بیاید تحملش نخواهند کرد چرا که او اصولگرای واقعی است و اصول را نه برای سر کسیه کردن خلق که برای کیسه، کیسه کردن زباله های انحراف و پلیدیدی داراست! او از نسل شهدا و امام(س) شهداست و از نسل باران است که می بارد بر سر زمینش تا بشکفد آنچه را که کاشته اند در انقلابش، علیرغم میل بد خواهان مستبد!! و او خواهد ماند نه بسان موسی صدر که رها از چنگال دیو بد سرشت ملون مآب و مجددا بسان امامش(س) بهم خواهد ریخت بنیان نامردمی ها را و خواهد ریخت بنیان تاریخ ساز و شکوهمند مردسالاری دینی را!!
سلام متاسفانه اینها به بهانه ی اسلام وبانام اسلام هم انقلاب را بد نام کرده اند . باید مردم باید اتحاد داشته وبدون ترس به خیابان ها بیایند .
بنده بعنوان یک فرد مذهبی که بیش از ۳۵ عمر خود با علم به حقانیت این حکومت صرف مبارزه با مخالفین ان نمودم در این یکسال و اندی با دقت بیشتر در متون قران و نهج البلاغه و نوشته و تحقیق در نظرات دیگر اندیشمندان اسلامی صریحا اعلام میدارم حکومت در اسلام امری تجربی و غیر مقدس است کسانیکه خود را جانشین امامان معصوم ما میدانند در هیچ متن متواتری ائمه الهدی مدعی تسلط بر مال و ناموس اجتماع نبوده این امر فقط از طرف خدا به رسول مکرم خود محمد مصطفی داده شده بود که اولی به انفسکم در خصوص مومنین بودند نه فردی که فقط فقه خوانده و خواندن هیچ درسی هیچ حقی را برای کسی بوجود نمیاورد ایات عظام خویی .قمی . شریعتمداری . مرعشی . ایت الله منتظری در اواخر امر
وایت الله سیستانی ولایت مطلقه را رد و بعضا از مصدایق شرک دانسته انهم در حالتی که مرجعی جامعه الشرایط مدعی ان باشد نه یک مکاسب خوان . فرقه ای که اینان به نام ولایت در کشور پایه گذاری نمودند همان مرشد کامل یا ولی امریست که شاهان صفویه خود را بان می نامیدند
یا حسین شاه حسین سرور و سالار منی میرحسین
ما تاآخر پای میرحسین ایستاده ایم وتا آخرین قطره از ایشون دفاع میکنیم
سه شنبه های اعتراض رو ادامه بدین
پیشنهاد خوبی است
به نام خدا
سلام
خلاصه کلام : اول سال ۱۳۸۹ چه کسی فکر میکرد که در پایان سال بن علی و مبارک رفته باشند و سرهنگ قذافی چنین در حال لغزش بر لبه پرتگاه باشد؟
و صبح دور نیست…..
سلام بر میر حسین عزیز
ترس آیت الله ها ازشیوع ویروس “انقلاب یاسمنی” در ایران
ونکوور سان زیر عنوان “مبارزه آیت الله های ایران علیه سرایت انقلاب یاسمنی” می نویسد آیت الله های پول پرست حاکم در ایران، و رهبر اسمی شان، پرزیدنت محمود احمدی نژاد، باید از جریان وقایع در خاورمیانه مبهوت شده باشند، اگر وحشت نکرده باشند.
ما جمهوری اسلامی نمی خواهیم.
ما رفراندوم برای تعیین نوع حکومت می خواهیم.
نه یک کلام کمتر و نه یک کلام بیشتر.
فقط آزادی آزادی آزادی آن هم نه از نوع اسلامی
درود بر شما
تا کی سکوت؟ تا کجا خفت؟آیا میبایستی دست روی دست گذاشت و تنها امیدوار بود؟آیا وقت آن نرسیده که یکدست و یک صدا برای زندگی بهتر برای همه ایرانیان برخاست؟براستی آقای خمینی بهترین معلم انقلاب بود و هرگز این جمله ایشان را فراموش نکردم که میگفت مردم باید در صحنه باشتد! برخاستن و به صحنه آمدن بمعنای شعار دادن نیست و هزینه کردن نیست! همین کافی است که مردم را بصحنه دعوت کنیم. شرکت تمامی ایرانیان در نماز جمعه در سراسر کشور و امتناء از اقامه نماز بهترین دعوت مردم به بشرکت در صحنه واعتراض به حصر خانگی عزیزانمان است.
زنده باد ایران وایرانی
کسانی که از ملت خود اینچنین بترسن راهی جز فرار ندارن
ما پیروزیم
درود بر میرحسین و شیح مهدی وهمسران عزیزشان که به حق هیج کم ازشوی خود ندارند .ما پیروز خواهیم شد چون حق با ماس
امام موسی صدرومیرحسین رهروپیامبررحمتی هستندکه به احترام تشییع جنازه یک یهودی ازجا برمیخاست وبدخواهانشا ن ، پیروهمانهاییندکه به این عمل پیامبر( ص) إعتراض کردند.درودبرمیرحسین وکروبی حتی باإعتراف گیری گالیله ای!
بابا سید(همون که تو عصر یخبندانه دیگه؟)شجاع!عکست هم بفرست قاب کنیم.
بهای آزادی بیان سنگین شده، بهای آزادی سنگین تر. یاران دبستانی، سرو نشان زندگی است،نماد ایستادگی و فراخی، سبز است. سرو هستید،در هر هیات و لباسی و عقیده ای آزاده اید…انتظار حضور دوباره در خیابان ها که سهل است حتی تیک تاک ساعتی که در این دیرهنگام شب تهران خواب از ما ربوده، بی تابمان می کند. که دیگر خواست رهایی شیوه ای از زیستن شده، با …ثانیه ها می جنگیم، حکومت و کیهان و غیره که طومارشان از مدتها پیش پیچیده است.
یا خنده یا گریه فقط خدا درود
سید جان شما تو این سایتهای ضاله وارد نشو گناه داره . حرامه . میگی نه برو از اغا بپرس
از سید کاری بجز فحاشی و تهمت برنمیاد. مگه فیلم توهین به فائزه ی هاشمی راندید؟ همه شون همین کارند. برخی هاشون دستمزدهای بالابالا می گیرند، برخی شرکت مخابرات و و و می گیرند، و برخی هم فقط ساندیس. این یکی فکر می کنم حیوونکی فقط ساندیس گیر باشه.
زنده باد موسوی
بسیار شرم آور است که قذافی این چنین کشتار میکند ، مزدور می آورد ( روزی هزار دلار )، تمام شهرها را با مخالفینش با توپ و تانک و جت جنگی میکوبد ، آنوقت سوریه و لجزایر که خودشان دیکتاتوری هستند و چپ ها و کوبا و بلاروس و روسیه و چین و اورتگا و روسف و چاوز و …. از او حمایت میکنند . در تاریخ چنین جنایتی علنی علیه مردم از سوی حاکمیت بی سابقه است .
تا کی سکوت؟ تا کجا خفت؟آیا میبایستی دست روی دست گذاشت و تنها امیدوار بود؟آیا وقت آن نرسیده که یکدست و یک صدا برای زندگی بهتر برای همه ایرانیان برخاست؟براستی آقای خمینی بهترین معلم انقلاب بود و هرگز این جمله ایشان را فراموش نکردم که میگفت مردم باید در صحنه باشتد! برخاستن و به صحنه آمدن بمعنای شعار دادن نیست و هزینه کردن نیست! همین کافی است که مردم را بصحنه دعوت کنیم. شرکت تمامی ایرانیان در نماز جمعه در سراسر کشور و امتناء از اقامه نماز بهترین دعوت مردم به بشرکت در صحنه واعتراض به حصر خانگی عزیزانمان است.
روزهای جمعه همه مردم ایران در سراسر ایران وقت برای مبارزه و اعتراض دارند
شاید سالها امام موسی صدر را خودشان از ایران دور کرده اند تا بتوانند دوام بیاورند.
شما که اینقدر بیشمارید پس چرا این حکومت فیتیله پیچ نمیکنید که ما هم از دری وری های هر دو گروه راحت بشیم زندگیمون رو بکنیم
اول بگم که می دونم این پیام رو درج نمی کنید! چون برخلاف ادعا آزاد اندیش نیستید
دوم اینکه هرچند به میر حسین رای دادم!
ولی از اینکه گروه سبز اینهمه علاقمند به موج سواری بر مردمی است که طرفدارش نیستند حالم بد میشه احساس می کنم مردم بیشتر منتظر یک منجی واقعی هستند نه آقایی مثل کروبی که یک میلیارد رو علنا می پیچونه و در ضمن تا زمانی که عملکرد های گذشته امثال میر حسین و کروبی که خودشان از جیره خواران بوده اند وجود دارد آحاد مردم به طرفداری از شما بلند نخواهند شد پس بهتره بجای اینکه باعث اتلاف وقت مردمی که می خواهند به کار و زندگی شان برسند و با یک ترافیک سنگین در یک رور خاص ساعت ها وقت ما تلف شه به کار و تلاش بپرازیم
و گول موج سواران چون کروبی و میر حسین را نخوریم
یا حسین میرحسین
یا مهدی شیخ مهدی
من ازهیج کس دفاع نمیکنمطرفدارهیج کسم جزامام زمان نیستم امابه این مسئله هم ایمان دارم که موسویم به دردمردم مظلوم این کشور نمیخوره بایدبه فکریک مردازنسل جدیدبودموسوی به دردنمیخوره دنبالش نریداونم عین ناصرالدین شاه قاجاریه جورایى وطن فروشه به دردمانمیخوره