سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic
  • صفحه اصلی
  • » از وبلاگ ها / ما مرد نقاش را از خانه در آوردیم...

از وبلاگ ها / ما مرد نقاش را از خانه در آوردیم

چکیده :"ما مرد نقاش را از خانه در آوردیم و از او خواستیم بیاید و شهرمان را رنگ بزند که از این همه سیاهی خسته ایم ،ما از اهانت و تیرگی خسته ایم ،سبز می خواهیم تا نفس بکشیم .سبز می خواهیم.حالا می خواهیم هر ایرانی که کشورش را دوست دارد ،دستانش را سبز سبز کند و دیوارهای شهر را رنگ کند ،تا آن روز که صدای ایران را...


کلمه :«مرد نقاش را از خانه در آوردیم»، عنوان یک یادداشت کوتاه، نوشته ی ژیلا بنی یعقوب، روزنامه نگار است که ۲۶ خرداد ۱۳۸۸ ، یعنی یک روز پس از تظاهرات میلیونی سکوت مردم تهران در وبلاگ شخصی اش منتشر کرده است.

متن این یادداشت وبلاگی که در ۲۶ خردادماه ۱۳۸۸ نوشته و منتشر شده، به این شرح است :

سالهاست که به خودم قول داده ام شیفته کسی نشوم ،چه در حوزه شخصی و چه در عرصه اجتماعی و سیاسی.می دانم که شیفتگی با خودش مطلق نگری را می آورد و من از مطلق نگری خیلی می ترسم.

من شیفته میرحسین موسوی نشده ام اما نمی توانم احساس عمیقا مثبتم را نسبت به او پنهان کنم. در این چند روزه استقامتی ستودنی از خود برای صیانت از رای مردم نشان داده است .آنچنان که خود در راهپیمایی میلیونی مردم تهران گفته است :”آمده ام ، تا بهاری سبز «استقامت کنم» تا «نماد سبز» را به «یغما» نبرند.”

دیروز در راهپیمایی سبزپوشان تهران در خیابان آزادی، پسرجوانی برگه هایی را با تصویر یک دست که برگهای سبز از آن روییده بود به دست مردم می داد که رویش نوشته شده بود:

“ما مرد نقاش را از خانه در آوردیم و از او خواستیم بیاید و شهرمان را رنگ بزند که از این همه سیاهی خسته ایم ،ما از اهانت و تیرگی خسته ایم ،سبز می خواهیم تا نفس بکشیم .سبز می خواهیم.حالا می خواهیم هر ایرانی که کشورش را دوست دارد ،دستانش را سبز سبز کند و دیوارهای شهر را رنگ کند ،تا آن روز که صدای ایران را بشنویم.”

امیدوارم این مرد نقاش، میرحسین موسوی همانطور که خودش گفته تا بهاری سبز استقامت کند. البته می دانم که او برای استقامت خود به حضور سبز و آرام مردم در صحنه نیاز دارد.



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

۳۴ پاسخ به “از وبلاگ ها / ما مرد نقاش را از خانه در آوردیم”

  1. رای سبز گفت:

    تولدت مبارک باد مرد نقاش . سبز باشی و سرفراز و پیروز . با استقامت تو ما هم دوباره سبز شدیم و به زندگی برگشتیم . دوستت داریم و برای تو و خودمان دعا می کنیم .

  2. سبز پوش گفت:

    یک دست صدا نداره.
    حضورى سبز،در تجمعى سبز از مردمى سبز.

  3. حمید گفت:

    مرد نقاش …
    زیباترین اسمی که سالها بعد از او می ماند … . بعد پیروزی جنبش سبز اورا همین اسم صدا می کنیم..

  4. حمید گفت:

    چه نام زیبایی، بعد از پیروزی جنبش او را با این نام صدا میزنم … . مرد تقاش!

  5. ارتش سبز سایبری گفت:

    ما با او بیعت کردیم. ما او را از خانه درآوردیم. برگه های رای ما مانند نامه هایی بود که به دست مسلم بن عقیل نماینده امام حسین رسید. کوفیان مسلم را تنها گذاشتند. مسلم تک و تنها در کوچه های کوفه با اراذل حکومتی ابن زیاد مبارزه کرد تا شهید شد. ما اهل کوفه نباشیم. مسلم و حسین را تنها نگذاریم. اگر قرار است حسین شهید شود تا آخر راه به پای او ایستاده ایم و همراه او شهید میشویم. ((هیهات منا الذله))

  6. soheil zandi گفت:

    salam, khanom bani yaghoob, shoma feker mikonid naghashetan ke emrooz ba rang SABZ naghashi mikonad farda ke bar arike ghodart neshast ,bemanand salhaye gozashte ke dar kenar NAGHASHE BOZOORG,,salha,GHERMEZ va ,SIYAH ,mikeshid,dobare ,haman kare nashavad shavad.rooye boome naghashye ,,GHANOON ASSAIE HOOKAMAT ES LAMI ,, faghat mishavad ,,GHERMEZ VA SIYAH ,mishavad keshid,,,va hamin bazi ba alfaz ROSHANFEKRANI ,chon shomast ke salhast iranian ra dar naagahi gharar dade,,,,shoma lazem nist SIFTE, beshavid ba masopliyat kartan va ba khodetan roorast bashid ,va khahid did ke farghe chandani beinea ghye khomayni,va…. va mosavi nist…

  7. ناشناس گفت:

    some views dont require spending too much time, they come from gut, the ultimate source of wisdom. time for encounter is close, there is no truth here,eventually chaos will reign. this is only a thesis , antithesis encounter, within a thesis . nothing more , nothing less, wait for the fourth kind .

  8. ناشناس گفت:

    دوستان عزیز سایت کلمه من ضمن اینکه امیدوارم فردا بتوانیم قدرشناسی خود را بصورت واضح و آشکار نسبت به این مرد راست گفتار و راست کردار نشان بدهیم، در عین حال پیشنهاد میکنم از دعا هم غافل نشویم و برای آزادی مهندس موسوی و آقای کروبی، دوستداران این دو عزیز را دعوت میکنم به قرائت صلوات یا قران و یا انجام روزه (هر کسی هر کدام برایش امکان پذیر است) . در صورتی که صلاح دانستید اعلام عمومی جنین حرکتی به نظر من آثار مهمی خواهد داشت.
    از هر کرانه تیر دعا کرده ام روان باشد کز آن میانه یکی کارگر شود

  9. ناشناس گفت:

    On February 18th, 2011, the Islamic Republic of Iran arrested Mousavi, Karroubi, and their wives: the leaders of the Iranian Green Movement. This is an illegal action, as it has been the case for numerous arrests, tortures, rapes, executions, assassinations, and other terrorist activities in Iran and around the world by this Islamic regime in the past 32 years. You may or may not know Mousavi, Karroubi, and their wives. You may or may not care who they are. You may or may not agree with their political views. At this time, they are the prisoners of a monstrous regime. If you are a citizen of this world, you should stand up to this destructive evil. This is not an Iranian problem; this is a global problem. Speak up because it matters!

  10. sepideh گفت:

    che matne ghashangi

  11. ناشناس گفت:

    تولدت مبارک میر عشق ،تولدت مبارک رییس جمهور عزیز من ………

  12. زنده باد سبز گفت:

    میرحسین همان مرد نقاش است که خواست سرزمینمان را سبز رنگ بزند اما نمیدانست که ننگ دیکتاتور با رنگ پاک نمی‌شود،نمیدانم در زندان میرحسین عزیزمان پاک کن به دست گرفته است که سیاهی‌ها را پاک کند یا اینکه هنوز هم میخواهد با رنگ سبز به جنگ با سیاهی برود،میر عزیز ننگ با رنگ پاک نمی‌شود،دستان هنرمندت را خسته نکن،این سیاهی تشنه خون است،هار شده است از بس که خون خورده است،باید سیاهی را پاک کنیم تا سفیدی بیاید،و سیاهی و تاریکی در نبود نور وجود دارد،چقدر ایرانمان تاریک شده است،ای نور بر سرزمینمان بتاب که پایان شب سیاه سپید است،ای نور بتاب میدانم که زاده‌های نورمان در زندان هستند،میدانم که ستارگان سبزمان را شهید کردند،اما نمیدانند که خاموشی هر ستاره انفجار نور خواهد بود.و هزاران ستاره ایران را روشن خواهد کرد.

  13. مانی افشار گفت:

    بی سیم لعنتی است خبرها نمی رسد/ این کشته ها به دست پدرها نمی رسد

    من فرض می کنم که تو آن سوی
    با منی
    آن سوی این رسانه ی بد شکل ِ آهنی

    دیگر
    لباس کهنه یمان
    نخ نما شده
    روز و شب و بدی و خوشی
    جا به جا
    شده

    دیگر
    نگاه هیچکسی عاشقانه نیست
    حالی برای
    گپ زدن صادقانه نیست

    دیگر
    سلام و تعارف و لبخند…
    _بی خیال!
    سید ا چه می کنی و خرت چند؟
    …_بی خیال!

    سید … سید … حسین
    بگوشی ؟ همین! تمام

    سید … سید … حسین / بگوشم/ بده پیام

    سید … سید …
    حسین به چاه است
    الامان !
    این جنگ / قُلدریست / گناه است
    الا مان !

    بی سیم کهنه است / الو! ؟
    تُف به بختمان

    جز تیشه یک رفیق ندارد درختمان

    سید !
    نگو که خسته و هِی کم نفس شدیم
    بی سیم کهنه است
    نگو پا به پس شدیم

    بی سیم کهنه است
    هَمَش زنگ می زند
    سید !
    الو ! ؟
    کوفه به ما سنگ می زند
    بی سیم ِ لعنتی / همه اش ویز و هم همه
    سید… سید / بگوش:
    برادرکُشی … قمِه

    سید … سید !
    به چشمه مان راه بسته اند
    یک پرده ی ضخیم سر ِ ماه بسته اند

    سید … بگوش! کنون توی سنگریم
    درگیر ِ یک مقابله ی ِ نابرابریم

    سید… بگوش!
    کفتر ِ چاهی هلاک شد
    یک یا کریم ِ جَلد و دو ماهی
    هلاک شد

    قُمری که لانه داشت سر ِ بام / شد شکار
    این گربه زخم و زیل شده
    مرهمی بیار

    گفتی نگو که گربه امان حالی اش نبود!
    سید !
    وطن که لایق ِ پامالی اش نبود

    من فرض می کنم که تو آن سوی بامنی
    آن سوی این رسانه ی بد شکل ِ آهنی

    ما تشنه مانده ایم و صدامان نمی رسد
    حتی صدا به گوش خدامان
    نمی رسد

    گفتی سکوت
    مُهر تحمل به لب زدیم
    جای هزار تهمتشان
    گُل به لب زدیم

    چون مرده های روی زمین ایستاده ایم
    سید! ببین که بر سر مین ایستاده ایم ؟!

    سید بگوش باش ! خبرها نمی رسد
    این کشته ها به دست پدرها نمی رسد

    سید! ببین ! محاصره از چار سو شدیم
    دیروز ما غیور /
    و حالا عدو شدیم

    بستند آب روی همه/ تشنه مانده ایم
    با آبروی ِ خسته/ سر ِ دشنه مانده ایم

    سید …سید…
    جنین ِ کبوتر
    گلوله خورد
    بابای ِ خانه بود, برادر…
    گلوله خورد

    حالا نه شام مانده
    نه یک سکه آبرو
    جز این سکوت مسخره/ یک مرهمی بجو

    بسکه جگر زصبر به دندان گرفته ایم
    دندانمان که هیچ
    به کف جان گرفته ایم

    سید…سید…بگوش !
    ببین خورده پوزمان
    سید! ببین ؟!
    عجیب شده حال و روزمان

    از هر چه مرده است
    کنون بی خبرتریم
    ما زنده گان ِ هر شب و الله اکبریم

    من فرض می کنم که تو آن سوی بامنی
    آن سوی این رسانه ی …

    لبیک
    گرچه چشم به چشمی نمی رسد
    حکم ِ گلوله است که خشمی نمی رسد

    لبیک
    گرچه سیلی و زخمم عمیق شد
    لبیک گرچه گردنمان زیر تیغ شد

    لبیک
    گرچه هم قسم درد مانده ایم
    گرچه اسیر تهمت نامرد مانده ایم

    بی سیممان به سوختگی می کشد
    تمام

    سید
    بگو
    هنوز بگوشیم
    والسلام
    من فرض می کنم که تو….

  14. یک رزمنده سبز گفت:

    آری ما با میر حسین و یارانش بیعت کردیم و میر پند داد که “کاری کنیم باتومها آرامتر فرود آیند و تفنگها خاموش شوند” امروز هوشیار و آرام خواهیم بود. امروز مانند چریکهایی که قرار نیست به دام بیافتند هوشیار خواهیم بود و مانند پرستارهایی که خستگی ناپذیرند جانِ یکدیگر را نجات خواهیم داد. انشاء الله.

  15. ناشناس گفت:

    زنده باد رئیس جمهور نقاش میرحسین موسوی آزاده

  16. ناشناس گفت:

    مرد نقاش تولدت مبارک ، اندکی صبر سحر نزدیک است

  17. فرزند شهید گفت:

    میر حسین جان، ای که بوی پدر شهیدم را می دهی تولدت مبارک

  18. محمد گفت:

    به خاطر وحشت حکومت از جلسه سالانه علما و دانش جویان اهل سنت زاهدان که قرار بود روز پنجشنبه ۱۲ اسفند ۸۹ در مسجد مکی برگذار شود جلوگیری به عمل آمد . به سایت سنی آنلاین مراجعه شود

  19. Mo گفت:

    What a beautiful name, Marde Naghash, He is a great man and deserves nothing but our pray and admire. Live Long Mir Hossein Mossavi.

  20. مريم گفت:

    روییدن سبز و شکفتن جاودانه ات مبارک مرد روزهای سخت! دلم برای دلتنگی هایت تنگ تنگست!

  21. سبزازقم گفت:

    خوشا به حال شما مردم تهران شیراز اصفهان مشهد رشت وهمه جا به جزقم چون شما میتوانیدباوجود سرکوب تظاهرات کنید ولی در اینجا ماهیچ کاری به جزدعا کردن ازدستمان برنمی ایداینجا خفقان است وخفقان وخفقان در اینجا نفس کشیدن ممکن نیست ولی روح ما با شما هست به خدا
    هرکاری بتونم برای جنبش ومیر حسین میکنم

  22. سبز فسفری گفت:

    زکر با فکر وبا عمل نتیجه می دهد .من ونو ما می شویم اگر تو من را تنها نگذاری .ومرد نقاش را

  23. ناشناس گفت:

    هیهات من الذله
    یا تن رسد به جانان یا جان زتن برآید
    فاطمه و زهرا حسین و مهدی را از اسارت آزاد می کنیم

  24. Rôjin گفت:

    Where is my president???

  25. Rôjin گفت:

    Where is my president??

  26. شيرزن گفت:

    مرد نقاش !!!
    به به !

    یاد اون کارتون مانا نیستانی افتادم که زندانی از لای میله های زندان رو دیوارای شهر خورشید می‌کشید.

  27. mehri گفت:

    matn e ziba ye khanom e bani yaghoob ra negah midarim.afarin bar 2 delavari keh setam mardomaneshan ra bish az in tahammol nakardand.afarin bar anha keh az magham va shohrat va jan gozashtand,name nikeshan dar tarikh e iran javdaneh mimanad va hamsaraneshan in shir zanan e az tabar e gordafarid

  28. محمدجوادِسبز-فرزندجانبازوبرادرزاده ی1شهید گفت:

    هر گه بگردانی تو رو آبی ندارد هیچ جو ** کی ذره ها پیدا شود بی شعشعه شمس الضحی

    لبیک لبیک ای کَرَم سودای تست اندر سرم ** از آه ِ تو بر خود زنم از آتش و از تیغها

    ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ——-________ یالثارت المیرحسین ——-__________——–

  29. کامیار گفت:

    واقعا زیبا بود.
    درود بر شما و قلم توانمندتان

  30. ناشناس گفت:

    مرد نقاش با بغضم درون گلویم میگویم خیلی آهسته که کسی جز خدا صدایم را نشنود دوستت دارم و تولدت مبارک.تو رو خدا برای ازادی زندانیان سیاسی دعا کنید

  31. بسيجي سبز گفت:

    تولدت مبارک مرد نقاش . امسال زمستانمان به صورت عجیبی طولانی شده اما نوید بهاری در دلهاست که در شعر اماممان خیلی نوید بخش است بهاری که امام عزیز ان را پیش بینی کرد و می اید . تولد همه مردان راد خجسته باد.

  32. yare sabz گفت:

    تولدت مبارک مرد نقاش!
    من که از امروز سعی می کنم هرروز نزدیک ساعت ۴ برم چهاراه ولی عصر!شما شهرستانی ها هم با اطلاع رسانی بیشتر حضورهای غافل گیرانه داشته باشید!خواب خوش را برایشان حرام کنید!دیگر منتظر بیانیه نمیشم!آنقدر بیآییم تا …..!
    یا حسین میر حسین!
    یا مهدی شیخ مهدی!
    کشته بشم ،بمیرم میرم و پس میگیرم!

    قبلا پسر ش بودم!حال خود میرحسین!

  33. سبز گفت:

    از این تولدت، هر روز توست!

  34. ناشناس گفت:

    از این تولدت، هر روز تست!