» مرتضی مطهری

استاد شهید مطهری در قاب تصویر

  قائمشهر-۱۳۳۹ شمسی- استاد شهید مطهری و مهدی بازرگان پس از سخنرانی در جشن میلاد امام عصر(صلوات الله علیه)  تهران-۱۳۳۸ شمسی-جشن مبعث پیامبر اعظم(صلوات الله علیه) از راست: استاد شهید مطهری – دکتر محمد ابراهیم آیتی – سید هادی خسروشاهی و مرتضی اقتصاد  مدینه ی منوره -۱۳۴۵- از راست:شیخ محمود وحدت، محمود مانیان، احد شربت […]

استاد مطهری در یک نگاه

هنگام بازگشت امام خمینی به ایران مسؤولیت کمیته استقبال از امام را شخصاً به عهده می گیرد و تا پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن همواره در کنار رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی و مشاوری دلسوز و مورد اعتماد برای ایشان بود تا اینکه در ساعت بیست و دو و بیست دقیقه سه شنبه یازدهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۸ در تاریکی شب در حالی که از یکی از جلسات فکری سیاسی بیرون آمده بود یا گلوله گروه نادان و جنایتکار فرقان که به مغزش اصابت نمود به شهادت می رسد و امام و امت اسلام در حالی که امیدها به آن بزرگمرد بسته بودند در ماتمی عظیم فرو می روند. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش.

روشنفکری و دین

مثلا از لیبرالیزم برخی نکاتش را که از نظر جهان بینی توحیدی، مقبول بوده، گرفته‌ایم، همچنان که از سوسیالیزم بحث عدالت اش را، چون خود اسلام برپایه عدل و قسط است و همه پیامبران بر آن تاکید کرده‌اند: انا ارسلنا رسلنا بالبینات لیقوم الناس بالقسط. یعنی پیامبران برای قسط آمدند. حالا سوال این است که این عدل و قسط چگونه تحقق یافته است؟ قسط در سیستم‌های سوسیال دموکراسی و عدل در مدیریت لیبرال تجربه شده است و هریک در تحقق عدالت اقتصادی یا حقوقی دستاوردها و توفیق‌هایی داشته‌اند. پس بقول آقای مطهری می توان از این تجارب استفاده کرد. اما باید بدانیم که کدام بخش این با اسلام هماهنگ است و کدام بخش تعارض دارد. در این زمینه شریعتی می‌گفت که باید تطبیقی بیاندیشیم نه انطباقی. انطباقی همانی است که ایشان گفتند. اینست که ما ایدئولوژی‌های جدید یا قدیم را بگیریم و بر آن رنگ و لعابی اسلامی بزنیم. اما تطبیقی یا سنجشی اینست که اول، از نظر متدولوژیک حوزه‌ها را تفکیک کنیم و سپس از عناصر همسو بهره‌گیری.

نهضت امام حسین(ع)؛ نقطه عطف در تاریخ اسلام

آینده بشریت از نظر قرآن بر اساس آنچه قرآن مجید به طور کلی بیان کرده و در مذهب شیعه به تفصیل بیان شده است یعنی آینده بشر آینده‌ای است که در آن، درندگان با یکدیگر یا صلح و سازش زندگی می‌کنند. قرآن می‌گوید: و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون ما در کتاب زبور این مطلبی را یاداوری کردیم. یعنی اینجا هم داریم یادآوری می کنیم. که این زمین که اکنون مورد کشمکش میان متقیان و پاکان از طرف دیگر است (جنگ حق و باطل، جنگی که قرآن توصیف می‌کند جنگ حق و باطل است) در این جنگ حق و باطل، پیروزی از آن اهل حق است و آن‌ها وارث مطلق زمین می‌شوند. تمام زمین در اختیار حقپرستان قرار می‌گیرد و دیگر اهل باطل نقشی ندارند. بل نقذف به الحق علی الباطل فیدمغه فاذا هو زاهق و لکم الویل مما تصفون. «۳» قرآن به جنگ حق و باطل اعتراف دارد، ولی نیروی حق را پیروز می داند و در نهایت امر حق پیروز می شود و باطل برای همیشه از بین می رود. در جامعه ایدهال اسلامی، یعنی در دولت ولی عصر، یصطلح فی ملکه السباع و البهائم درندگان و چارپایان هم با یکدیگر صلح می‌کنند، گرگ و میش هم با یکدیگر جنگ ندارند. شاید کنایه‌ای است از سباع و بهایم انسان‌ها، یعنی در انسان‌ها گرگ دیگر خاصیت گرگیاش را از دست می‌دهد و میش هم خاصیت میشی خود را این مربوط به آینده است.

از فریمان تا تهران

در این سال‌ها استاد شهید با همکاری تنی چند از شخصیت‌های روحانی، «جامعه روحانیت مبارز تهران» را بنیان می‌گذارد بدان امید که روحانیت شهرستان‌ها نیز به‌تدریج چنین سازمانی پیدا کندگرچه ارتباط استاد مطهری با امام‌خمینی پس از تبعید ایشان از ایران به وسیله نامه و غیره استمرار داشته است ولی در سال ۱۳۵۵ موفق شد مسافرتی به نجف اشرف کرده و ضمن دیدار با امام خمینی، درباره مسایل مهم نهضت و حوزه‌های علمیه با ایشان مشورت کند. پس از شهادت آیت‌الله سیدمصطفی خمینی و آغاز دوره جدید نهضت اسلامی، استاد مطهری به طور تمام وقت در خدمت نهضت قرار می‌گیرد و در تمام مراحل آن نقشی اساسی ایفا می‌کند. در دوران اقامت حضرت امام در پاریس، سفری به آن دیار کرده و در مورد مسایل مهم انقلاب با ایشان گفت‌وگو می‌کند و در همین سفر، امام خمینی ایشان را مسوول تشکیل شورای انقلاب اسلامی می‌کند.

مطهری‌شناسی و مقتضیات زمان

درخصوص طرح اندیشه‌های مرحوم مطهری در زمانه فعلی، چند نکته مهم وجود دارد؛ اولا شیوه طرح اندیشه‌های مرحوم مطهری به ویژه از طریق رسانه‌ها طوری است که ممکن است مجال مواجهه فکری با افکار ایشان را سلب کند. تبدیل شدن آثار ایشان به دستمایه‌ای برای مسابقات و سوالات تستی و جایزه دادن‌های غیرمتعارف و تکرارهای کم‌ثمر ممکن است بیش از آنکه مفید واقع شود، از درگیر شدن جدی‌تر ذهن‌ها با تفکرات ایشان پیشگیری کند. ثانیا حیات و بقای یک اندیشه فلسفی به این است که بتواند مورد بحث و نقد واقع و پایه‌ای برای فراروی، تصحیح و تکمیل شود. این در صورتی است که فضا برای چنین کاری فراهم و از چنین مواجهه‌ای استقبال شود. به گمان من هنوز چنین فضایی کمتر در محافل فکری ما حاکم است. ما هنوز در مواجهه با افراد و افکار مطلق‌انگار هستیم و برخوردمان از نوع همه یا هیچ است. امیدواریم بتوانیم چنین فضایی را فراهم کنیم.

شور و شناخت

هشتمین ویژگی استاد شهید ـ که برای هر خواننده آثار ایشان درس‌آموز است ـ بی‌ادعایی ایشان در مطالب علمی است. تقریباً در هیچ‌جا نمی توان از ایشان خودنمایی علمی دید که برای مثال نکته‌ای را یافته و آراسته اندیشه خویش به شمار آورد؛ به یاد آوریم که برخی با مدارج علمی پایین‌تر، چگونه خود را به سبب یافتن یا آراستن یک تفکر، شایسته تقدیر می‌دانند.

مطهری؛ عالمی بی نظیر

آقای مطهری به اینها ملتزم بود و به نظر بنده ما امروز بیش از هر زمان دیگری به این نگاه در مسائل دینی محتاج هستیم و خلأ وجود آقای مطهری را در این زمینه بیش از هر زمان دیگری احساس می‌کنیم که متأسفانه امثال ایشان را در اختیار نداریم یا در سطح ایشان، با جامعیت ایشان، با مجموعه امتیازاتی که ایشان داشتند، در اختیار نداریم نمونه آن این است که در حوزه امروزه به نام «دانشنامه» کتاب منتشر می کنیم ولی دانشنامه ی ما «فرهنگ نامه» است، بلکه حتی فرهنگ نامه هم نیست و صرفاً در حد یک گردآوری متون تاریخ یا حدیث درباره ی یک موضوع مثل امام حسین (ع) است. به نظر می رسد تا رسیدن به تحقیق در قلمرو مسائل دینی فاصله داریم، ما در بسیاری موارد با انبوه سازی تقلیدها، نام آن را تحقیق می گذاریم و تحقیق بدون پذیرفتن عقل بدون هیچ گونه محدودیت و قید و شرط، امکان پذیر نیست.