فریاد مادران صبر و صداقت، بر سر کاخنشینان دروغ
مادرِ نازنین خسروانی از طریق مصاحبه کردن میخواهد «صدایش را به گوش مسولان برساند.» اما معلوم نیست دادستان تهران که شیعهی علی است، به تبعیت از چه مذهبی این مصاحبهها را در خراب شدنِ پروندهی نازنین موثر میداند. همسر آرش سقر، آزاده است و اگرچه از خانه و کاشانهی خود آواره شده است، اما یقین دارد که «خدای مهربان، همسرش را از این امتحان سخت، سالم و سرفراز خلاصی خواهد بخشید.» مادر مجید دری در کنار دیگر دانشجویان و مبارزان، فرزند شجاعش را هم بینصیب نمیگذارد و به او میگوید: «اگر تو را روی کوه قاف هم بگذارند، من حتماً مستمر برای دیدن تو میآیم.» مادر سهراب هم نگرانِ همهی جوانان ایران است و میداند که «جوانان سبز مثل سهراب زیاد هستند» و میگوید «همه آنها برای من مثل سهراباند.»