» احمد غلامی
استعفای سردبیر روزنامه شرق تحت فشار نهادهای امنیتی
غلامی گفته که از این پس قادر به ادامه همکاری نخواهد بود و مایل است سردبیری روزنامه به فرد دیگری واگذار شود . استعفای احمد غلامی از سردبیری روزنامه شرق در حالی است که هادی حیدری کاریکاتوریست این روزنامه نیز پس از آزادی از زندان در هفته گذشته اعلام کرده که دیگر قصد همکاری با شرق را ندارد.
احمد غلامی هم آزاد شد
احمد غلامی، سردبیر روزنامه شرق، پس از نزدیک به بیست روز بازداشت، امروز با تودیع وثیقه ده میلیون تومانی از زندان اوین آزاد شد. علی خدابخش، سرمایه گذار روزنامه شرق، نیز با تودیع وثیقهای به همین میزان از زندان آزاد شده است. اما هنوز کیوان مهرگان، دبیر سرویس سیاسی، فرزانه روستایی، دبیر سرویس بین الملل، و ریحانه طباطبایی از اعضای تحریریه روزنامه شرق در بازداشت به سر میبرند.
صدور وثیقه ده میلیون تومانی برای سرمایه گذار و سردبیر روزنامه شرق
احمد غلامی و علی خدابخش سردبیر و سرمایه گذار روزنامه شرق قرار است با تودیع وثیقه ده میلیون تومانی از زندان اوین آزاد شوند . آنها در روز ۱۶ آذرماه سال جاری بازداشت شده بودند .
انتشار کتاب «آدمها» به قلم احمد غلامی، روزنامهنگار زندانی
مجموعهی داستان «آدمها» به قلم احمد غلامی، روزنامهنگار زندانی، منتشر میشود. همچنین در حالی احمد غلامی، سردبیر روزنامه شرق و عضو هیأت داوری یازدهمین دورهی «کتاب سال نویسندگان و منتقدان مطبوعات» در زندان است، برگزیدگان این دوره معرفی شدند. هیأت داوری برگزاری مراسم رسمی این دوره را بهدلیل بازداشت دبیر جایزه، احمد غلامی، مدتی به تعویق انداخت؛ ولی امروز طی جلسهای به این نتیجه رسید که نتایج رسمی را اعلام کند. این هیأت از فضای بهوجود آوردهشده در ادبیات ایران، اعم از فشارهای نظارتی دوچندانشده، تنگناهای معیشتی نویسندگان، در تقابل قرار دادن جوایز حمایتشدهی دولتی برابر جوایز باسابقهی خصوصی و مصادیقی از این دست، ابراز تأسف کرده است.
نامه بیش از ۱۵۰ نویسنده، مترجم و روزنامهنگار به صادق لاریجانی، برای آزادی احمد غلامی
بیش از ۱۵۰ نویسنده، مترجم، روزنامهنگار و فعال ادبی در نامهای خطاب به رئیس قوهی قضاییه، ضمن ابراز حیرت خود از بازداشت احمد غلامی، سردبیر روزنامهی شرق، و با تأکید بر شخصیت داستاننویس او، آزادی وی را خواستار شدهاند.
دلنوشته ای برای سردبیر شرق; آقای غلامی، جمعه نزدیک است
احمد غلامی هم مثل خیلیهای دیگر جبهه رفته، جنگیده، همرزمانش در کنار و اطراف او بهخون غلتیدهاند، خون دیده، جسد دیده و بارها مرگ را از نزدیک ملاقات کرده اما مثل خیلی از آن خیلیها، جنگ که تمام شد طلبکار کسی نبوده و نیست. انتقام آنهمه با مرگ دست و پنجه نرم کردن را از همسایهها و همشهریهایش نگرفته و نمیگیرد. خشمگین از آنهمه سختی و عذابی که در جنگ کشیده، کتابفروشی آتش نزده، شیشهی سینما پایین نیاورده و تیر و تیغ بر روی دیگران، دیگرانی که به جبهه نرفتهاند نکشیده و نیانداخته است.