مقایسه اطرافیان دو حاکم!
چکیده : حاکمان -خوب یا بد- به طور طبیعی از اطرافیان خود تأثیر میپذیرند همچنان که در آنان تأثیر میگذارند. گاهی حاکمان هم خود عاقل و با تدبیرند، هم اطرافیانشان انسانهای عاقل و با تدبیری هستند و گاهی خود عاقلند ولی اطرافیانشان جاهل، ناآگاه و مغرورند و گاهی بر عکس خود مغرور و جاهلند ولی اطرافیان عاقلی دارند و گاهی هم «ظلمات بعضها فوق بعض» هم خود جاهل و مغرورند و هم اطرافیان جاهل و مغروری دارند که برای این گروه قطعا سرنوشتی جز سقوط و نابودی نیست ...
احمد حیدری:
قرآن کتاب هدایت انسانها و حکومتها به صراط مستقیم است و این هدایتگری را در قالب های مختلف ارائه کرده که یکی از آنها بیان فرازهایی از تاریخ گذشتگان است.
حاکمان -خوب یا بد- به طور طبیعی از اطرافیان خود تأثیر میپذیرند همچنان که در آنان تأثیر میگذارند. گاهی حاکمان هم خود عاقل و با تدبیرند، هم اطرافیانشان انسانهای عاقل و با تدبیری هستند و گاهی خود عاقلند ولی اطرافیانشان جاهل، ناآگاه و مغرورند و گاهی بر عکس خود مغرور و جاهلند ولی اطرافیان عاقلی دارند و گاهی هم «ظلمات بعضها فوق بعض» هم خود جاهل و مغرورند و هم اطرافیان جاهل و مغروری دارند که برای این گروه قطعا سرنوشتی جز سقوط و نابودی نیست.
در قرآن دو فراز از تاریخ دو حاکم بیان شده که واقعا عبرت آموز است.
بلقیس عاقل و اطرافیان عاقل
بنا بر آیات قرآن در دربار سلیمان پیامبر علاوه بر انسان ها عفریت های جن و وحوش و پرندگان هم بودند. روزی حضرت متوجه غیبت یکی از پرندگان شد و وقتی بعد از آمدن ، آن پرنده را مؤاخذه کرد، شنید که از سرزمین سبأ آمده و خبرهای بکری دارد. در آنجا مردم خورشید می پرستند و … . حضرت نامه کریمانهای نوشت و آن قوم را به تسلیم در برابر خویش فراخواند. وقتی نامه به دست ملکه آن کشور رسید، بزرگان و اطرافیان را به شور خواست و گفت نامه کریمانهای از سلیمان به دست من رسیده و ما را به تسلیم در برابر خود فراخوانده و من بدون مشورت با شما نمیخواهم تصمیم بگیرم!
اطرافیان ابتدا اعلام آمادگی نظامی و برخورد قهرآمیز کردند ولی در نهایت امر را به او واگذاردند بدون این که او را به برخورد قهرآمیز تشویق یا غرّه کنند بلکه به تصمیم مدبّرانه و با سنجش عواقب امور فراخواندند(والامر الیک فانظری ماذا تأمرین).
ملکه با برخورد متین و عقلایی در صدد اختبار سلیمان برآمد و بعد به دیدار او شتافت تا از نزدیک او را بشناسد و تصمیم بگیرد و بعد هم با مشاهده قدرت فوق العاده سلیمان ابتدا تسلیم شد و بعد هم همراه سلیمان به خدا ایمان آورد و …(ر.ک: سوره نمل، آیات۲۰-۴۴)
اطرافیان چاپلوس و جاهل فرعون
حضرت موسی مبعوث شده و ضمن دعوت فرعون و قومش آزادی بنی اسرائیل را خواستار است و معجزات عصا و ید بیضاء را ارائه داده ولی اطرافیان فرعون او را مغرور کرده اند که این عبد بنی اسرائیلی و قومش را نابود کن و …
فرعون با مشاهده ید بیضای موسوی حقیقت نبوت را در موسی دید و تصمیم گرفت به موسی ایمان بیاورد ولی هامان وزیر مزوّر و فتنهگر او گفت:
بَیْنَمَا أَنْتَ إِلَهٌ تُعْبَدُ إِذْ صِرْتَ تَابِعاً لِعَبْد(تفسیر قمی، ج۲، ص۱۱۹)
در حالی که تو خودت خدایی هستی که پرستش میشوی، می خواهی تابع بنده ای شوی؟؟؟
و بعد هم بارها با نزول معجزات و عذاب های نه گانه شپش، خون، وزغ و … بر فرعونیان، آنان از موسی میخواستند دعا کند و عذاب رفع شود تا به او ایمان آورده و بنی اسرائیل را با او روانه کنند ولی بعد از دعای موسی و رفع عذاب، باز هم همین اطرافیان مزوّر و فتنهگر به صحنه وارد شده و فرعون را مغرور میکردند و مانع ایمان به موسی و نجات بنی اسرائیل میگشتند!!!
امید که از قرآن درس بگیریم و به اطرافیان مزوّر و فتنهگر میدان جولان ندهیم و با عقل و تدبیر تصمیم بگیریم.
Deprecated: پروندهٔ پوسته بدون comments.php از نگارش 3.0.0 که جایگزینی در دسترس نداردمنسوخ شده است. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهٔ خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6031