ولایت و رهبری در عصر غیبت

چکیده :تلقی این حاکمان از اسلام ،اسلام بعد از پیامبر و ائمه است که می گویند باید عالمان و فقیهان دینی زمام امور را در دست گیرند و لذا بر اساس ایدئولوژی دینی خود-که آن را قرائت فقهی از اسلام نامیده اند- خود را زمامدار عرصه سیاسی حکومت می...

حسن ماکیانی

آیت الله شهید دکتر بهشتی در کتاب «ولایت،رهبری،روحانیت» میفرمایند:«ما خودمان زمامدار امت را در زمان غیبت امام زمان انتخاب می کنیم،ما برای اداره امور اجتماعی خود کسی را انتخاب می کنیم و سمت زمامداری را ما به او می دهیم ،این عهد الهی نیست، این ما هستیم که زمامدار را، در هر درجه ای که باشد،انتخاب می کنیم؛این ها دارندگان عهد خدا نیستند،این ها دارندگان عهد ما هستند؛ بین ما و آن ها یک نوع رابطه از طریق خود ما بر قرار شده است،قرار نیست عهد خدا به این ها برسد.»

متأسفانه در کشورحکومت گران فقیه مدعی هستند که حکومت براساس دیدگاه دینی آنان بنا نهاده شده است و باید موازین الهی را اجرا کنند.

تلقی این حاکمان از اسلام ،اسلام بعد از پیامبر و ائمه است که می گویند باید عالمان و فقیهان دینی زمام امور را در دست گیرند و لذا بر اساس ایدئولوژی دینی خود-که آن را قرائت فقهی از اسلام نامیده اند- خود را زمامدار عرصه سیاسی حکومت می دانند.

شریعت همیشه در حکومت های ایدئولوژیک دینی به عنوان عنصری که به قدرت حاکمه مشروعیت می بخشد نقش بسزایی داشته است، تاجایی که حتی برخی سلاطین، اجازه ی سلطنت را-هر چندتشریفاتی-از عالمان دین کسب نموده اند،اما امروز ، آنچه که به عنوان قدرت حاکمه فرمان می راند،«قانون در لباس شریعت» است، یعنی همان آرزویی که شیخ فضل الله نوری داشت و به خاطر آن دسته راه اندازی کرد و به مقابله با مشروطه پرداخت و مدعی بود که این قانون برگرفته از تعالیم دینی و مطابق با احکام شرع است (سرکوب آزادیخواهان در زمان محمدعلی شاه) و در حال حاضر ولایت مطلقه فقیه خود را فوق قانون می داند و اصولا مشروعیت قانون اساسی و قوانین عادی ناشی از تنفیذ و اذن اوست و خود را در مقابل هیچ نهاد بشری مسئول و پاسخگو نمی داند و این مردم هستند که باید خود را با اوسازگار کنند یا مطیع بدون چون و چرای اوامر او باشند!

این حاکمان بنام اسلام فقاهتی،اساس و شالوده تمامی امورات مربوط به سیاست و ‌کشور را بر عهده دارند،لذا در کشور هر امرسیاسی و غیره، به نوع دیدگاه های فقهی آنان بر می گردد مانند نظارت استصوابی شورای نگهبان!؟ این دقیقا خلاف دیدگاه شهید آیت الله دکتر بهشتی است.