مهر بر لب زن و خاموش شو ای قلم
چکیده :از نگرانیهایش درباره آینده کشور و ملت که میگفت در مقام روشنفکری متعهد و منتقدی دلسوز میایستاد. نه علمش و نه مهرش را از دانشجو و طلبه و استاد و پژوهشگر، دریغ نمیکرد. بارها برایم از الگو قرار دادن شهید بهشتی در تحصیل همزمان در حوزه و دانشگاه از آغازین سالهای جوانی گفت، و چه نیکو و استوار در این راه پا گذاشته بود. و بالاتر از همه، صفایی بود که در این زمانه بیصفایی، لحظه لحظه ساعات همنشینیات با او را پر میکرد....
سیدعلیرضا حسینیبهشتی
نه آگاهیات به این که مرگ پایان مرحلهای از حیات ماست که همه ما لاجرم از آن عبور خواهیم کرد، نه این که میدانی این روزها کرور کرور از هموطنان و همنوعانت به سفری بیبازگشت میروند، نه وقوف به این که در سن و سالی هستی که کسانی که میشناختی و میشناختندت تو را جا میگذارند و میروند، هیچ یک به هنگام شنیدن خبر درگذشت عزیزی از عزیزانت تسلیات نمیبخشد؛ این غم، گویی همیشه زنده است.
در هراسی از سرکشی به گوشی همراهت که مبادا درگذشت دوستی یا خویشی دیگر را باخبر شوی، سر در کتاب میکنی و چشمانت را به تماشای طبیعت زیبای خزان نوازش میدهی تا لحظات بیخبری را تجربه کنی، اما باز هم خطا میکنی و خبر را میبینی. این بار هم آنچه در هفتههای گذشته و با شنیدن خبرهایی که از بیمارستان میرسید نگران شنیدنش بودم رخ داد. باز هم دوستی دیگر، همکاری دیگر و همکلامی دیگر.
در فیضان دوستی گشادهدست بود و در برخورد با ناملایمات گشادهرو. از کتابهایی که نوشته و کتابهایی که در حال نگارششان بود که میگفت، پرتوهای شوق اندیشمندی دغدغهمند و ژرفنگر در سیمایش موج میزد. از نگرانیهایش درباره آینده کشور و ملت که میگفت در مقام روشنفکری متعهد و منتقدی دلسوز میایستاد. نه علمش و نه مهرش را از دانشجو و طلبه و استاد و پژوهشگر، دریغ نمیکرد. بارها برایم از الگو قرار دادن شهید بهشتی در تحصیل همزمان در حوزه و دانشگاه از آغازین سالهای جوانی گفت، و چه نیکو و استوار در این راه پا گذاشته بود. و بالاتر از همه، صفایی بود که در این زمانه بیصفایی، لحظه لحظه ساعات همنشینیات با او را پر میکرد.
ما همه رفتنی هستیم و هیچ واقعیتی عریانتر از مرگ در زندگی بشر وجود ندارد، اما خوشا آنان که دنیا را پل دانستند و به سلامت از آن گذشتند، بی آن که ستمی بر دیگری و بر خویشتن روا دارند. خوشا آنان که بهگونهای زیستند که لحظهلحظه زندگیشان یادآور خوبیهاست و مرگشان فقدانهایی جبران ناشدنی برجای میگذارد. بیش از این نمیتوانم بنویسم. گاه، گاه سکوت است. گرچه از آتش دل چون خم می در جوشم/ مهر بر لب زده خون میخورم و خاموشم. فقدان حجتالاسلام دکتر داود فیرحی، این شخصیت علمی و روحانی برجسته، را به همسر و فرزندانش تسلیت میگویم، و از خدای مهربان برای روان آن سفرکرده آرامش، و برای همه بازماندگانش، دانشجویانش، همکارانش و جامعه علمی ایران، بهویژه اهالی علم سیاست، بردباری و شیکبایی خواهانم.
منبع: ایران
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085