مبارزه بدون خشونت راهی به سوی آزادی – بخش پنجم
چکیده :این استراتژی به شجاعت افراد و سازمانها برای فداکاری نیاز دارد. اما در رابطه با مقایسه توانایی جنبشهای غیر خشونتآمیز این مسئله به قدرت نسبی این جنبشها در بسیج کردن ملت و نهادهای مخالف نظام جهت اقدام به یک عمل معین یا فشار جهت رسیدن به یک خواسته خاص بستگی...
هانی نعیم
مترجم: حمزه راکب
قدرت، موتور عدم خشونت
مفاهیم غلط زیادی اطراف مفهوم عدم خشونت میچرخد. از جمله آنها آنچه گفته میشود که عدم خشونت هیچ قدرتی ندارد و تنها مبارزهای پوچ و ذلیلانه و وسیلهایست که آدمهای تسلیم شده به آن پناه میبرند.
اما در حقیقت عدم خشونت در مرحله اول بر بسیج نیروها در مقابله با سلطه و اشغال تمرکز میکند. به ویژه که طرف مقابل از قدرت اداری و سازمانی سیاسی، اقتصادی و نظامیکامل و همه جانبه برخوردار است. در نهایت هر نوع مبارزه غیر مسالمتآمیز با این جهات از پیش شکست خورده است. پس بنا نهادن استراتژی عمل غیر خشونتآمیز در نبرد علیه نظام دیکتاتوری و یا اشغالگر خود جزئی از قدرتی است که جنبش غیر خشونتآمیز باید آن را داشته باشد. به این دلیل که این استراتژی میتواند به بسیج نیروها به شکل فعال و همچنین تقویت این نیروها در اداره مقابله با نظام، به شکل منضبط و اگاهانه و به علاوه تعیین شیوههای مبارزاتی صحیح در هر مرحله از این رویارویی کمک کند.
این استراتژی به شجاعت افراد و سازمانها برای فداکاری نیاز دارد. اما در رابطه با مقایسه توانایی جنبشهای غیر خشونتآمیز این مسئله به قدرت نسبی این جنبشها در بسیج کردن ملت و نهادهای مخالف نظام جهت اقدام به یک عمل معین یا فشار جهت رسیدن به یک خواسته خاص بستگی دارد.
درهم شکستن قدرت نظام
نظامهای دیکتاتوری به یاری ملتهای تحت سلطه خود نیاز دارند. ملتهایی که این رژیمها [بدون آن] توانایی ماندن در قدرت سیاسی را ندارند. منابع قدرت سیاسی شامل:
۱- سلطه یا مشروعیت
۲- منابع انسانی، افراد یا مجموعههایی که به دستورات رژیم تن میدهند و با آن همکاری میکنند
۳- مهارتها و شناخت که نظام حاکم به آنها نیاز دارد و افراد و مجموعههای متعاون به این نظام ارائه میدهند
۴- عوامل غیر ملموس مانند عوامل روانی و ذهنی موثر بر افراد مطیع نظام
۵- منابع مالی، املاک و منابع مالی و طبیعی و نظام اقتصادی به علاوه وسایل ارتباطی و ارتباطات
۶- مجازاتها، چیزی که نظام حاکم استفاده از آنها را ضامن فرمانبری مردم و همکاریشان میداند و این دو همان دو امر اساسی مورد نیاز نظام جهت تداوم میباشد؛
این منابع به پذیرش نظام حاکم از طرف ملت و همچنین به تسلیم و فرمانبری این ملت وابسته است و در نهایت قدرت سیاسی در هستیاش و تواناییاش و همچنین مستمر بودنش به همکاریای که مردم و نهادهایشان ارائه میدهند وابسته است.
پس جنبش غیرخشونتآمیز باید ضربههایش را به این منابع با هدف ضعیف کردن آنها توجیه بکند. امری که باعث اختلال در توازن نظام و ضعیف کردنش میشود.
باید به این مسئله اشاره کرد تا هماناندازه که مشارکت افراد جامعه در جنبش اعتراضی زیاد شود قدرت عملکرد نظام هم کم میشود. ریختن ترس افراد شرکت کننده در عمل غیرخشونتآمیز به سرعت به تضعیف نظام حاکم میانجامد. خصوصاً که استفاده از خشونت علیه این افراد آخرین گزینه محتمل برای نظام جهت تنبیه این افراد به دلیل عدم همکاری و تمرد آنها میباشد. با از دست دادن قدرت جهت ملزم ساختن مردم به همکاری، نظام مهمترین ابزار قدرت سیاسی خود را از دست میدهد.
اما در رابطه با بیشترین ابزار غیر خشونتآمیز موثر میتوان از اعتصابهای همگانی در نافرمانی مدنی نام برد که به فلج کردن حرکت ارتباطات و اقتصاد منجر میشود. به علاوه میتوان از عدم همکاری اداری با نظام نام برد که به گسست در بدنه نظام میانجامد. اما آنچه که فروپاشی یک نظام را تسریع میکند همان نافرمانی دستگاههای پلیس و امنیت [است] که توانایی بهکارگیری خشونت افراطی علیه شهروندان مسالمتآمیز برای مدت طولانی را ندارند که نتیجه آن سلب قدرت از نظام جهت سرکوب حرکت اعتراضی میباشد.
انقلاب مصر در ژانویه ۲۰۱۱ بهترین مثال برای پس گیری مشروعیت و عدم همکاری با نظام میباشد که منجر به سقوط این نظام دیکتاتوری شد که این کشور را برای چندین دهه در قبضه داشت. از طرفی بخش بزرگی از مصریها میدان آزادی در قاهره را اشغال کردند و در آن حوالی ۲میلیون نفر برای دو هفته تحصن کردند و گفتند از آنجا خارج نخواهند شد مگر این که خواستههایشان تحقق یابد. علیرغم حکومت نظامی و ممنوعیت تجمع که نظام آن را وضع کرد و همچنین تمام تهدیدها و سرکوب و قتل آنها از طرف دستگاههای امنیتی و چریکهای تابع نظام ملی حاکم آنها از آنجا خارج نشدند.
تظاهرات و اعتصابات در شهرهای مختلف مصر ادامه پیدا کرد. اقتصاد و حرکت ارتباطات به شکل کامل فلج شد. علیالخصوص هنگامیکه جنبش سندیکایی و جنبش کارگری به جنبش اعتراضی ملحق شد. در [طول] دو هفته دستگاههای امنیتی در خیابانها سم پاشیدند که باعث شد افراد اجیرشدهای را استخدام کنند تا اعتراضات را سرکوب و معترضین را به اشکال مختلف مورد آزاد قرار دهند و آنها را مجبور به واکنش خشونتآمیز کنند. اما انضباط و نظم بین معترضین بالا بود و به جای واکنش خشونتآمیز به برملاکردن حقیقت نظام از طریق دستگیری این افراد اجیر شده که اسم لمپن را بر آنها گذاشتند و بدون اعمال خشونت به تصویربرداری از اعترافات آنها و نشر این اعترافات در فضای مجازی پرداختند.
کما اینکه یادمان میآید چگونه نظام از مردم خواست به خانههایشان بازگردند و زندگی طبیعی خود را از سر بگیرند و اینکه اقتصاد کشور از این جریان اعتراض به شدت متضرر شد. این درخواست به مانند دعوت مستقیم مردم به همکاری دوباره و مشروعیت بخشی به نظام بود. ولی جنبش اعتراضی مسالمتآمیز بر مواضع خود تا حد سرنگونی نظام و تمام دستگاههایش پافشاری کرد. انقلاب مصر و تونس از انقلابهای مسالمتآمیز نو به حساب میآیند که میتوانند الگویی برای عمل غیرخشونتآمیز علیه نظامهای دیکتاتوری باشند.
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085