دوران کرونا (۱۷)؛ شکلگیری قدرت در جمهوری اسلامی (۹)
چکیده :حسین رفیعی گفتیم که مهندس بازرگان، رئیس دولت موقت، استعفا داد. مهندس بازرگان، طالب قدرت نبوده است. او انسانی رک، شفاف، شجاع، لیبرال دمکرات و مسلمانی معتقد و آشنا به مدیریت صنعتی و فرهنگی بود. چند بار، مهندس بازرگان استعفا داده بود و آقای خمینی نپذیرفت. علت این بود که در آن مقطع زمانی، مهندس...
حسین رفیعی
گفتیم که مهندس بازرگان، رئیس دولت موقت، استعفا داد. مهندس بازرگان، طالب قدرت نبوده است. او انسانی رک، شفاف، شجاع، لیبرال دمکرات و مسلمانی معتقد و آشنا به مدیریت صنعتی و فرهنگی بود.
چند بار، مهندس بازرگان استعفا داده بود و آقای خمینی نپذیرفت. علت این بود که در آن مقطع زمانی، مهندس بازرگان جایگزینی نداشت. این بار هم، پس از استعفا در قم و در حضور رهبری انقلاب، قانع شد که کار را ادامه دهد. ولی همکاری سیداحمد خمینی ـ قطبزاده، متن استعفا را بدون هماهنگی از صدا و سیما، پخش کردند تا همه را در مقابل عمل انجام شده، قرار دهند.
دانشجویان پیرو خط امام که حالا شخصیتهای سیاسی شدهاند، تعدادی از آنها گفتهاند که تسخیر سفارت امریکا، به منظور اعتراض به دولت موقت هم بوده است، و از خود انتقاد کردهاند. ولی هنوز شخصیت محوری این اقدام، آقای موسوی خوئینیها، نه از خود انتقاد کرده و نه به پیامدهای این عمل اشارهای داشته است. استعفای دولت موقت، نقطهعطف انقلاب ایران است.
همهی آنهایی که در استعفای دولت موقت نقش داشتند، از جمله شخص آقای مهندس بازرگان که از شرایط خسته شده بودند و کنارهگیری از دولت موقت را «عروسی دوبارهی خود» میدانستند، اشتباه فاحشی کردهاند.
روشنفکران مسلمان و غیرمسلمان ایران در آن زمان میدانستند تنها شخصیت محوری بلوک روشنفکری ایران، مهندس بازرگان است. اگر از مواضع حزب توده و چریکهای اکثریت که در چارچوب دیدگاههای اردوگاهی آن موقع خود، موضع میگرفتند بگذریم، بقیه روشنفکران مسلمان و ملی و سکولار و حتی مارکسیستهای ملی علیالقاعده باید روند تغییرات را نه تنها با گفته و نوشته طرح میکردند که در عمل از مهندس بازرگان و دولت موقت علیرغم اختلاف فکری با ایشان حمایت جدی میکردند.
شخص مهندس بازرگان و دولت موقت، علیرغم همهی مشکلات، کارشکنیها، باندبازیها، نامهربانیها و حتی توطئهها، باید مقاومت و بلوک قدرت اجتماعی خود را حفظ، منسجم و کاراتر میکردند. مهندس بازرگان در پیش رهبر انقلاب جایگاه ویژهای داشت و به عنوان نخستوزیر، دیدگاهایش را میتوانست در عرصهی عمومی و در عرصههای خصوصی مطرح کند و زمان به نفع دیدگاههای ایشان بود و پس از مدتی بلوکهای قدرت به تعادل میرسیدند.
مذاکرات شورای انقلاب، در ۵ ماهه اول، تاکنون منتشر شده. مشکلات اوایل انقلاب که در هر انقلابی هم وجود داشته، در آنجا مطرح میشود. نقش مکلاهای شورای انقلاب را با دقت باید مطالعه و در آن تعمق کرد. و به این سوال بنیادی پاسخ داد که چرا روحانیون شورای انقلاب به سوی وحدت حرکت میکردهاند و روشنفکران آن به سوی تفرق؟! در آن مقطع، رقابت مشهود است ولی خصومت هنوز شروع نشده، پس از استعفای دولت موقت و عملکردهای بعدی، رقابت به خصومت تبدیل شد.
روحانیون شورای انقلاب، حزب جمهوری اسلامی تشکیل دادند و سعی داشتند که انسجام پیدا کنند و کار حزبی جمعی را در پیش گرفتند و روشنفکران مسلمان یا انشعاب کردند و یا حمله به یکدیگر را شروع کردند و روشنفکران غیرمسلمان هم با اتهام «لیبرال» به مهندس بازرگان، دولت موقت را ضعیف کردند. بدون توجه به تحولات قدرت در داخل مبارزه با امپریالیسم را عمده کردند و فکر نکردند که در شرایطی که در داخل بههمریختگی است، عمده کردن مبارزه با امپریالیسم عملی نخواهد شد، چنانکه نشد. امپریالیسم هم این را میفهمید. استعفای دولت موقت، امریکا را هم بر این داشت که با طولانی شدن نگهداری بدون معنی گروگانها، به بدیلهای دیگری در مبارزه با انقلاب بیاندیشد. مثل، شروع جنگ عراق علیه انقلاب. امریکا، توسط عربستان این پیام را هم به صدام داد که به حمله علیه انقلاب ایران فکر کند و در اواخر تابستان ۱۳۵۹، برژینسکی در اردن با صدام ملاقات داشت و او را مصمم کرد که حمله را آغاز کند.
حتی خود مهندس بازگان هم با توجه به جایگاه تاریخی منحصر به فردش نباید از بههمریختگی نیروهای طرفدار انقلاب و ناهماهنگیها و حتی کارشکنیها، دلسرد و ناامید میشد. مهندس متوجه بود که نگاه او را دیگران به قدرت ندارند. مهندس، اولویت او مصالح ملک و ملت بود و دیگران، تصاحب قدرت و بعد ادارهی مملکت.
به عنوان مثال؛ تأثیر دولت موقت را در دو مورد بررسی میکنیم:
۱- گروگانگیری: امروز میدانیم که قبل از موضعگیری آیتالله خمینی در مورد گروگانگیری اعضای شورای انقلاب، مخالف بودهاند. پس از موضعگیری آقای خمینی، اکثر سکوت کردند، فقط مهندس بازرگان مخالف بود. اگر مهندس در پست نخستوزیری میماند، آیا این عمل ۴۴۴ روز طول میکشید؟ تا امریکا فرصت کند و از داشتن ارتباط دیپلماتیک با ایران ناامید شود؟ و توطئههای بعدی ـ از جمله تشویق عراق به حمله ـ را سامان دهد؟
۲- روابط دیپلماتیک با عراق: تا دکتر یزدی وزیر خارجه بود سه ملاقات با مقامات عراقی داشت دو تا با سعدون حمادی، وزیر خارجه، و یکی با صدام و در هر سه ملاقات که مذاکرات منتشر شده سخن بر حسن همجواری و تعامل است. پس از استعفای دولت موقت، روابط با عراق به سمت خصمانه رفت و در نهایت حمله به ایران انجام شد. هرچه مقامات ارتشی و نیروهای مستقر در مرز، گزارش تحولات نظامی عراق را گوشزد میکردند. گوش شنوایی نبود! سالها بعد، آقای هاشمی رفسنجانی گفت که اگر «تجربه حالا را میداشتیم از شروع جنگ جلوگیری میکردیم!» دولت موقت، میتوانست تجربهی حاکمیت را غنی کند و جلوی جنگ را بگیرد.
از سال ۱۳۵۵ در هیأت حاکمه امریکا، حذف شاه زمزمه میشد. گزارشات سنای امریکا مؤید این امر است. ملاقات امریکاییها با آیتالله زنجانی و بعد شروع مذاکرات آنها با رهبران نهضت آزادی، در اردیبهشت ۱۳۵۷ و تداوم آن با شورای انقلاب، آمدن هایزر به ایران برای خنثی کردن ارتش احتمال کودتا را در قبل و بعد از انقلاب منتفی کرده بود. تحرکات بعضی از ارتشیان شاه در منطقه و شاهپور بختیار، اقدام فردی و معدود افرادی بود که استراتژی امریکا را نفهمیده بودند. از شهریور ۱۳۵۷، کودتا، عملاً، در ایران مقدور نبود.
نگرانی برژینسکی، مشاور امنیت ملی امریکا که در گوادلوپ مطرح شد از به قدرت رسیدن نیروهای چپ (مذهبی و غیرمذهبی) در ایران بود و برای حذف این نگرانی، برژینسکی طرحی داده بود که: «باید طوری عمل کنیم که نیروهای چپ ایران با اشتباهات خود با آیتالله خمینی درگیر شوند و توسط ایشان، نابود گردند.» همینطور هم شد. اقدامات بعضی از گروهها در کردستان، ترکمنصحرا، ترور آیتالله مطهری ـ دانسته یا ندانسته ـ ، شروع جنگ مسلحانه رجوی و اتحاد او با بنیصدر و لو دادن جاسوس انگلیسی در پاکستان اقدامات حزب توده را در سال ۱۳۶۱، همه در این راستا بود. یعنی حذف سازمانها و تفکرات منسجم عدالتخواهانه در بعد از انقلاب. حفظ سازوکار نظام سرمایهداری ـ البته از نوع جهان سوم آن ـ با تمامی عوارض اجتماعی ـ اقتصادی ـ سیاسی ـ فرهنگی، آن و از همه مهمتر، وابستگی به نظام سلطه.
به خصومت چهل سالهی ما با امریکا نباید به اشتباه افتاد بلکه به روابط اقتصادی ـ اجتماعی درون جامعه باید توجه کرد که به نفع نظام سلطهی جهانی بوده است. و عمق تحولات آنجاست که استعفای دولت موقت و متعاقب آن درگیریهای بعدی بین بنیصدر و روحانیون و سازمانهای چپ و روحانیون، میخی بر تابوت اهداف عمیق و مردمی انقلاب بود.
ادامه دارد
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085